< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1403/01/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخمس/الانفال /صفایا الملوک

 

مورد پنجم از مصادیق انفال : صفایا الملوک

مراد از صفایا الملوک اموال منقولی که مختص ملوک و سلاطین است و در جنگ ، در اختیار مسلمین قرار می گیرد. معنای دیگری هم برای این بیان شده که و آن اموالی نفیسی هست که سلاطین برای خودشان انتخاب می کنند .

بین این دو معنا فرق است . اگر صفایا الملوک را به معنای اول باشد ، این یک سری اموال خاص را شامل می شود مانند شمشیر ، اسب ، لباس سلطان و موارد دیگر که مخصوص سلطان است و قطائع هم زمین هایی هست که مختص سلطان هست . اما اگر صفایا را به معنای دوم بدانیم ، با مورد بعدی که صفو الغنیمه یکی می شود . صفو الغنیمه یعنی آن اموال برگزیده ای که امام علیه السلام از میان اموال برای خودشان انتخاب می کند چه مربوط به سلطان باشد یا نباشد .

به لغت که رجوع شود ، معنای دوم را بیان می کند . مثلاً در تهذیب اللغه ازهری می گوید : الصفیّ من الغنیمة ما اختاره الرئیس قبل القسمة من فرس أو سیف أو جاریة . در این جا قید اینکه از اموال مختص سلاطین باشد ، در این جا نیست . جوهری در الصحاح می گوید :« الصفی مَا يَصْطَفِيهِ الرَّئِيسُ مِنَ الْمَغْنَمِ لِنَفْسِهِ قَبْلَ الْقِسْمه و هو الصَّفِيَّةُ أيضا، و الجمع صَفَايَا. ».( الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربية، ج‌6، ص:2401 ) همین معنا هم در معجم مقاییس بیان شده است «و الصَّفِىُّ: ما اصطفاه الإمام من المَغْنم لنفسه، و قد يسمَّى بالهاء الصَّفِيَّة، و الجمع الصَّفَايا».

پس صفایا الملوک آن اموالِ مختص سلاطین نیست بلکه مالی هست که امام علیه السلام در جریان جنگ ها ، از میان غنائم برای خودشان انتخاب می کنند و بر می دارند . در کتاب اساس البلاغه زمخشری هم می گوید:« وهذه صوافي الإمام وهي ما يستصفيه من قرى من استعصى عليه. » (اساس البلاغه جلد : 1 صفحه : 552) . صوافی آن چیزی هست که امام علیه السلام برای خودشان انتخاب می کنند .

روایات :

بر این مطلب هم روایات متعددی دلالت می کند که به برخی از آن اشاره می شود .

روایت مرسله حماد بن عیسی : عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَال‌ : .... وَ لَهُ صَوَافِي الْمُلُوكِ مَا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ مِنْ غَيْرِ وَجْهِ الْغَصْبِ لِأَنَّ الْغَصْبَ كُلَّهُ مَرْدُود... .( الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌1، ص: 542) . در این روایت قید « مِنْ غَيْرِ وَجْهِ الْغَصْبِ » هم بیان می شود که آن اموال را باید سلطان از کسی که مالش محترم هست و غصبی نباشد ، گرفته باشد . حال این صفایا الملوک یکی از مواردی که انفال محسوب می شود و مال امام علیه السلام است .

روایت صحیحه داود بن فرقد : سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَطَائِعُ الْمُلُوكِ كُلُّهَا لِلْإِمَامِ وَ لَيْسَ لِلنَّاسِ فِيهَا شَيْ‌ءٌ. ( تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌4 / 134 / 38 - باب الأنفال ..... ص : 132) .

روایت صحیحه اسحاق بن عمار : فَحَدَّثَنِي أَبِي عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْأَنْفَالِ- فَقَالَ هِيَ الْقُرَى الَّتِي قَدْ خَرِبَتْ- وَ انْجَلَى أَهْلُهَا فَهِيَ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ مَا كَانَ لِلْمُلُوكِ فَهُوَ لِلْإِمَامِ- .... (تفسير القمي / ج‌1 / 254 / [سورة الأنفال(8): الآيات 1 الى 18] ..... ص : 254) .

این روایت دلالتش مهم هست زیرا قید این که امام علیه السلام آن را انتخاب کند را ندارد . پس مال اگر مختص ملوک هست ، برای امام علیه السلام می شود.

روایت سماعة بن مهران : وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَنْفَالِ فَقَالَ كُلُّ أَرْضٍ خَرِبَةٍ أَوْ شَيْ‌ءٍ كَانَ لِلْمُلُوكِ فَهُوَ خَالِصٌ لِلْإِمَامِ لَيْسَ لِلنَّاسِ فِيهَا سَهْمٌ ... . (تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌4 / 133 / 38 - باب الأنفال ..... ص : 132) .

روایت ابی حمزه ثمالی : شي، تفسير العياشي عَنِ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ فِي الْمُلُوكِ الَّذِينَ يَقْطَعُونَ النَّاسَ[1] هِيَ مِنَ الْفَيْ‌ءِ وَ الْأَنْفَالِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِكَ . (بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج‌93 / 211 / باب 25 الأنفال ..... ص : 204) .

پس صفایا الملوک و قطائع الملوک از جمله مواردی هست در روایات معتبر و صحیح ، اختصاص آن به امام علیه السلام ذکر شده و از انفال هستند و جزء اموال برگزیده ای که معمولاً پادشاهان این ها را دارند نیست بلکه این ها از اموالی عادی هست که معمولاً برای پادشاهان وجود دارد ، آیا این ها هم داخل این حکم هستند یا نه ؟ یعنی اگر موردی بود که صفایا الملوک و قطائع الملوک صدق نکرد ، یک مال عادی هست که معمولاً شاهان آن را دارند ، آیا این نوع اموال هم داخل انفال خواهد بود یا خیر ؟

فرموده اند که ظاهر این روایات که مال الملوک یا چیزی که برای ملوک هست ، اطلاق دارد و شامل این موارد هم می شود ، چه آن اموال از اموال برگزیده باشد یا برگزیده نباشد . البته اگر کسی در اطلاق روایات شک کند ، اگر بخواهیم از نظر قوائد مسئله را حل بکنیم ، اصل این است که این ها جزء انفال هستند الا ما خرج بالدلیل و این هم جزء انفال می باشد . ولی دلیل در این جا تامّ هست ، هم موثقه سماعه و هم اسحاق « وَ مَا كَانَ لِلْمُلُوكِ فَهُوَ لِلْإِمَامِ » اطلاق دارند و قید صفایا بودن ندارد ، و باید به اطلاق اخذ کرد و طبق آن حکم می شود که اموالی که به نوعی اختصاص به پادشاهان دارد ، صفایا صدق بکند یا نکند ، جزء انفال هستند و ملک امام علیه السلام می باشد .

نکته ای که در روایات بود و باید تذکر داد این است که این صفایا و قطائع نباید مغصوب باشد و اگر از کسی که مالش محترم هست (کفار ذمی و معاهد) و یا مسلمان باشد این اموال غصب شده باشد ، جزء انفال نخواهد بود.

مورد ششم از انفال : صفو الغنیمة

آن اموال برگزیده ای که امام علیه السلام آن را برای خودشان بر می گزیند مانند اسب ، لباس گرانبها، جاریه خاصی از میان جاریه ها ، شمشیر فاخر و... از اموال ذی قیمت در میان غنائم بر می گزیند . فرق این مورد با مورد قبل ، در این است نیاز نیست مخصوص ملوک و شاهان باشد.

روایات :

در این جا علاوه بر اتفاق فقهاء بر این که صفو الغنیمه از انفال است روایاتی وجود دارد که بیان می گردد .

1) روایت رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الجارود : سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْجَارُودِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَتَاهُ الْمَغْنَمُ أَخَذَ صَفْوَهُ وَ كَانَ ذَلِكَ لَهُ .... .( تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌4 / 128 / 37 - باب قسمة الغنائم ..... ص : 127).

2) روایت ابی بصیر : مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ صَفْوِ الْمَالِ قَالَ لِلْإِمَامِ يَأْخُذُ الْجَارِيَةَ الرُّوقَةَ وَ الْمَرْكَبَ الْفَارِهَ وَ السَّيْفَ الْقَاطِعَ وَ الدِّرْعَ قَبْلَ أَنْ تُقْسَمَ الْغَنِيمَةُ فَهَذَا صَفْوُ الْمَالِ. (تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌4 / 134 / 38 - باب الأنفال ..... ص : 132) .

3) روایت موثقه ابی صباح کنانی : أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَنَا لَنَا الْأَنْفَالُ وَ لَنَا صَفْوُ الْمَالِ وَ نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ ﴿أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾. (الكافي (ط - الإسلامية) / ج‌1 / 186 / باب فرض طاعة الأئمة ع ..... ص : 185).

4) روایت مرسله حماد بن عیسی : عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَال‌ .... وَ لِلْإِمَامِ صَفْوُ الْمَالِ أَنْ يَأْخُذَ مِنْ هَذِهِ الْأَمْوَالِ صَفْوَهَا الْجَارِيَةَ الْفَارِهَةَ وَ الدَّابَّةَ الْفَارِهَةَ وَ الثَّوْبَ وَ الْمَتَاعَ بِمَا يُحِبُّ أَوْ يَشْتَهِي فَذَلِكَ لَهُ قَبْلَ الْقِسْمَةِ وَ قَبْلَ إِخْرَاجِ الْخُمُسِ ... (الكافي (ط - الإسلامية) / ج‌1 / 540 / باب الفي‌ء و الأنفال و تفسير الخمس و حدوده و ما يجب فيه ..... ص : 538) .

بحثی در این جا مطرح شده است ، این اموالی که برگزیده غنیمت هست ، که جزء انفال هستند ، آیا جزء انفال بودن و ملکیت امام علیه السلام شدن اینها متوقف بر این است که امام ع این ها را اختیار بکند یا امام ع چه اختیار بکند و چه نکند ، این ها مختص امام ع است ؟

اگر قول اول را بگوئیم که این صفو المال وقتی داخل در انفال هست که امام ع آن را اختیار بکند ، معنایش این است که اگر امام ع آن ها را بر نداشت ، این ها جزء غنائم خواهد بود و طبق حکم غنائم که خمسش کم می شود و ما بقی تقسیم می شود . اما اگر این اموال جزء اموال امام ع می شود چه امام ع آن را اختیار بکند و چه نکند ، معنایش این می شود که این ها داخل در غنائم نمی شود و حتماً باید به امام ع سپرده می شود و امام ع هم طبق نظر خودشان رفتار می کنند .

مرحوم صاحب جواهر ره در این جا فرموده است که ظاهر اکثر نصوص و فتوای این است که منوط به اختیار و اصطفاء امام ع است . اما در مقابل برخی از روایات مانند موثقه ابی صباح کنانی و برخی روایات دیگر ، بر این است که نیاز به اختیار امام ع ندارد و این ها داخل انفال هستند . در این موثقه می فرماید : « لَنَا الْأَنْفَالُ وَ لَنَا صَفْوُ الْمَالِ » در کنار انفال ، این صفو المال هم ذکر می شود که مال امام ع است و این که آنها را اخذ بکنند یا نه ، در این روایت نیامده است و مطلق است.

پس طبق این اطلاق حکم می شود که صفو مال داخل در انفال هست، هر چند امام علیه السلام آن ها را اختیار نکرده باشد .

 


[1] . یعنی آن چیزی که از مشرکین می گیرد نه از مسلمین.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo