< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1402/12/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخمس/الانفال /بررسی لغتی و اصطلاحی واژه انفال و فیء

 

دأب علماء بر این است که بحث انفال را در پایان کتاب الخمس مطرح می کنند . مرحوم علامه حلی ره ، شهید اول ره، صاحب جواهر ره و دیگر از فقهاء و بزرگان در آخر بحث خمس این بحث انفال را مطرح کرده اند و مناسبت آن هم از این جهت است که خمس، نصفش مال امام علیه السلام است ولی انفال تمامش مربوط به امام علیه السلام است . لذا از این جهت که هم در خمس مال امام علیه السلام مطرح هست و هم در انفال ، این بحث مطرح می شود .

بررسی لغتی واژه انفال :

کلمه انفال از حیث لغت باید بررسی شود . انفال جمع نَفَل به معنای غنم و غنیمت است و نَفْل به سکون عین هم داریم و آن به معنای زیادة است .

در کتاب صحاح جوهری برای نَفل به سکون عین معنای دیگری هم ذکر شده است : النَّفْلُ و النَّافِلَةُ: عَطِيَّةُ التَطَوُّعِ من حيث لا تَجِبُ، و منه نافِلَةُ الصَلَاةِ. و النَّافِلَةُ أيضاً: وَلَدُ الوَلَدِ.[1] . آن بخششی که انسان انجام می دهد بدون اینکه بخشش بر او واجب باشد .

در کتاب معجم مقاییس اللغة گفته است که : نفل‌ : النون و الفاء و اللام أصلٌ صحيح يدلُّ على عَطاء و إعطاء.[2] به معنای بخشش و اعطاء می آید .

و عن الأزهري : النفل ما كان زيادة عن الأصل، سمّيت الغنائم بذلك؛ لأنّ المسلمين فضّلوا بها على سائر الأمم الذين لم تحلّ لهم الغنائم. و سمّيت صلاة التطوّع نافلة؛ لأنّها زائدة عن الفرض، و قال اللّه تعالى: ﴿وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ نٰافِلَةً﴾ أي: زيادة على ما سأل [3] .

بررسی اصطلاحی :

به اموال خاصی گفته می شود که خداوند متعال آن را مخصوص پیامبر اکرم (ص) قرار داده است و این اموال بیشتر و زائد از اموال دیگران است . از این تعریف روشن می شود که انفال را جمع نَفْل به معنای زیادة گرفته اند. این اموال بعد از پیامبر (ص) ، مخصوص امام (ع) خواهد بود . در قرآن کریم هم می فرماید : ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين﴾‌ (الأنفال : 1) . در این آیه کریمه انفال مخصوص پیامبر اکرم(ص) دانسته شده ولی ما می دانیم که هر آن چیزی که مخصوص حضرت هست ، بعد از رحلت ایشان به امام ع می رسد و در احادیث صحیح هم این معنا وارد شده است .

واژه فیء :

گاهی به انفال در کلمات فقهاء فیء هم گفته می شود . چنانچه این معنا در سوره حشر آیه 6 این طور مطرح می فرماید که : ﴿وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ[4] عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدير﴾ ( الحشر : 6) . در این آیه کریمه کلمه فیء آمده است یعنی آن چیزی که خداوند به پیامبر ص برگردانده است .

در آیه بعد هم می فرماید : ﴿ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‌ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب﴾‌ الحشر : 7) . در آیه بعد هم می فرماید : ﴿لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرينَ الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُون﴾ ‌( الحشر : 8) . یعنی آن چه خداوند برای پیامبر (ص) برگردانده است برای فقراء مهاجر است که مجبور به مهاجرت شده اند . در صدر این آیه هشتم یکی از موارد مصرف را فقراء مهاجر دانسته است .

یک بحثی راجع به این آیات، استطرداً مطرح می کنیم . شبهه ای شده است که از یک سوء ما معتقدیم که انفال که در آیه هم یک موردش بیان شده است و آن اموالی هست که بدون جنگ و لشکر کشی به دست آمده است ، در میان شیعه اجماعی هست که این مال متعلق به پیامبر اکرم (ص) هست و در اختیار ایشان هست . ولی در این آیه ششم همین مقدار بیان می کند که در اختیار پیامبران قرار می گیرد ولی در آیه بعدش می فرماید که این فیء متعلق به همان شش طائفه ای هست که در خمس هم مطرح هست : ﴿فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ﴾ و حال بحث می شود که اگر این آیه بیان آیه قبل هست ، خلاف امر مسلّمی می شود که اموالی که بدون جنگ گرفته شود از انفال هست و انفال هم مختص پیامبر (ص) و بعد از ایشان هم مختص امام (ع) می شود پس ما چگونه این دو آیه معنا می شود که با این مطلب مسلّم سازگاری داشته باشد ؟ و اگر این آیه دوم بیان همان چیزی هست که در آیه خمس ذکر شده است : ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‌ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدير﴾ (الأنفال : 41) ، اگر آن باشد ، در آن آیه خمسش بیان شده که مربوط به شش طائفه هست و چهار پنجم مربوط به مقاتلین و کسانی که در جنگ حضور داشته اند ، می باشد ، آن موقع با این آیه سازگاری ندارد چون آن آیه فرموده بود که همه اش مال پیامبر (ص) هست !

پس اگر آیه دوم ناظر به غنیمت هست ، خوب چگونه آیه باید تفسیر بشود که این آیه فرموده همه آن مال پیامبر(ص) هست ؟ پس این اشکال وارد است و در کلام فقهاء مورد بررسی قرار گرفته است .

مرحوم اردبیلی فرموده است : ممکن است گفته شود که این یک نوع فیء خاص بوده که این حکم را داشته است یا بگوئیم که قبلاً این حکم بوده و بعداً توسط آیه خمس نسخ شده است . پس آیه دوم روشن نیست .

بیان شیخ طوسی ره :

مرحوم شیخ طوسی ره یک بیان روشن و قوی دارند که به نظر می رسد بیشتر به ظاهر آیه مطابق است . ایشان فرموده است که هر دو آیه ناظر به یک مال هست و آن هم فیء ای هست که در صدر آیه بیان شد که آن اموالی که بدون جنگ و با صلح به دست بیاید ولی صدر آیه می خواهد بفرماید که در اختیار چه کسی هست که پیامبر است ولی ذیل آیه مصرف را مطرح می کند . حال که در اختیار پیامبر ص هست که شیعه هم همین اعتقاد را دارد که انفال همه اش مال پیامبر ص و امام ع هست ، پیامبر ص در آن موارد می تواند مصرف و تقسیم کند . این آیه مثل خمس نیست که از اول مربوط به آن طوائف باشد .

اگراین بیان باشد ، اشکال برطرف می شود . چون در آیه اول می فرماید : ﴿وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدير﴾ ( الحشر : 6). این آیه تبیین می کند که این اموال در اختیار پیامبر ص هست . در آیه بعد ، مصرف آن را می فرماید : ﴿ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‌ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب﴾‌ الحشر : 7) . و در آیه بعد هم می فرماید که ﴿لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرينَ .... ﴾ بیان از فی سبیل الله و لله هست .

بنابراین این جواب به نظر می رسد که بیان و جواب صحیحی هست .

 


[4] . به حرکت سریع گفته می شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo