< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1402/12/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخمس/کیفیت تقسیم خمس /سهام ششگانه در خمس

 

مرحوم صاحب عروه ره در فصل دوم که راجع به تقسیم خمس هست ، در مسئله اولی فرمودند که خمس به شش سهم تقسیم می شود سهمی برای خداوند ، پیامبرص ، امام ع، یتیمان ، مساکین و ابن سبیل معین شده است و سه طائفه اخیر هم باید از بنی هاشم باشند . دلیل این مطلب در مرحله اول آیه کریمه خمس می باشد .

در آیه کریمه خمس ، ذی القربی به اهل بیت ع تفسیر شده است و به صورت مفرد آمده است و ذوی القربی نفرموده است و این ظهور دارد که یک شخص واحد در این جا مراد است گرچه می توان گفت که ذی القربی جنس است . پس امام معصوم در هر عصر مالک یک سهم از خمس هستند .

در مقابل این قول صاحب عروه که شش سهم برای خمس قائل بودند ، قولی هست که خمس را به 5 قسم تقسیم می کنند و منسوب به ابن جنید می باشد که سهم خداوند را تشریفی هست و حساب نمی شود . بیان شد که نظر ایشان شبیه نظر اهل سنت هست که معمولاً آنها 5 سهم تقسیم کرده اند . روایت صحیحه ربعی هم که موید این قول بود ، سهام را به 5 سهم تقسیم کرده بود ولی بیان شد که این روایت در مقابل آن روایاتی که شش سهم قرار می دهد ،نمی توان به این روایت تمسک نمود و علاوه بر آن ، روایات شش سهم ، موافق با قرآن هست .

قول سوم در مسئله این بود که صاحب جواهر ره و بعد از ایشان مطرح کرده اند که همه خمس مال امام ع است و این که در آیه یتیمان و مساکین و ابن سبیل را مطرح کرده است ، مصرف خمس هستند و امام ع اگر صلاح بداند در این موارد مصرف می کند والا همه آن مال امام ع است . صاحب جواهر فرموده که اگر ترس انفراد در این قول که همه خمس مال امام ع هست ، نبود ، من همین قول را انتخاب می کردم .

دلیل قول سوم : روایات

روایت : 12580- 2- وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ شُجَاعٍ النَّيْسَابُورِيِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الثَّالِثَ ع عَنْ رَجُلٍ أَصَابَ مِنْ ضَيْعَتِهِ مِنَ الْحِنْطَةِ مِائَةَ كُرِّ مَا يُزَكَّى فَأُخِذَ مِنْهُ الْعُشْرُ عَشَرَةُ أَكْرَارٍ وَ ذَهَبَ مِنْهُ بِسَبَبِ عِمَارَةِ الضَّيْعَةِ ثَلَاثُونَ كُرّاً وَ بَقِيَ فِي يَدِهِ سِتُّونَ كُرّاً مَا الَّذِي يَجِبُ لَكَ مِنْ ذَلِكَ وَ هَلْ يَجِبُ لِأَصْحَابِهِ مِنْ ذَلِكَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ ، فَوَقَّعَ ع لِي مِنْهُ الْخُمُسُ مِمَّا يَفْضُلُ مِنْ مَئُونَتِهِ [1] .

امام ع در این روایت فرموده که " فَوَقَّعَ ع لِي مِنْهُ الْخُمُسُ " نفرموده که برای خمس شش سهم هست .

روایت صحیحه علی بن مهزیار: عَلِيُّ بْنُ مَهْزِيَارَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَلِيِّ بْنُ رَاشِدٍ قُلْتُ لَهُ أَمَرْتَنِي بِالْقِيَامِ بِأَمْرِكَ وَ أَخْذِ حَقِّكَ فَأَعْلَمْتُ مَوَالِيَكَ ذَلِكَ فَقَالَ لِي بَعْضُهُمْ وَ أَيُّ شَيْ‌ءٍ حَقُّهُ فَلَمْ أَدْرِ مَا أُجِيبُهُ فَقَالَ يَجِبُ عَلَيْهِمُ الْخُمُسُ فَقُلْتُ فَفِي أَيِّ شَيْ‌ءٍ فَقَالَ فِي أَمْتِعَتِهِمْ وَ ضِيَاعِهِمْ قَالَ وَ التَّاجِرُ عَلَيْهِ وَ الصَّانِعُ بِيَدِهِ فَقَالَ ذَلِكَ إِذَا أَمْكَنَهُمْ بَعْدَ مَئُونَتِهِمْ. [2]

در این روایت سائل از حق امام ع سوال کرد و حضرت فرمود که " يَجِبُ عَلَيْهِمُ الْخُمُسُ " یعنی این خمس حق امام ع فقط هست .

روایت : أَحْمَدُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ فَقِيلَ لَهُ فَمَا كَانَ لِلَّهِ فَلِمَنْ هُوَ فَقَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَا كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ فَهُوَ لِلْإِمَامِ فَقِيلَ لَهُ أَ فَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ صِنْفٌ مِنَ الْأَصْنَافِ[3] أَكْثَرَ وَ صِنْفٌ أَقَلَّ مَا يُصْنَعُ بِهِ قَالَ ذَاكَ إِلَى الْإِمَامِ أَ رَأَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ ص كَيْفَ يَصْنَعُ أَ لَيْسَ إِنَّمَا كَانَ يُعْطِي عَلَى مَا يَرَى كَذَلِكَ الْإِمَامُ [4] .

در این روایت هم حضرت فرمود " مَا كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ فَهُوَ لِلْإِمَامِ " .

روایت صحیحه عبدالله بن سنان : وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى كُلِّ امْرِئٍ غَنِمَ أَوِ اكْتَسَبَ الْخُمُسُ مِمَّا أَصَابَ لِفَاطِمَةَ ع- وَ لِمَنْ يَلِي أَمْرَهَا[5] مِنْ بَعْدِهَا مِنْ ذُرِّيَّتِهَا الْحُجَجِ عَلَى النَّاسِ فَذَاكَ لَهُمْ خَاصَّةً يَضَعُونَهُ حَيْثُ شَاءُوا إِذْ حَرُمَ عَلَيْهِمُ الصَّدَقَةُ حَتَّى الْخَيَّاطُ لَيَخِيطُ قَمِيصاً بِخَمْسَةِ دَوَانِيقَ فَلَنَا مِنْهَا دَانِقٌ إِلَّا مَنْ أَحْلَلْنَا مِنْ شِيعَتِنَا لِتَطِيبَ لَهُمْ بِهِ الْوِلَادَةُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ شَيْ‌ءٍ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْظَمَ مِنَ الزِّنَا إِنَّهُ لَيَقُومُ صَاحِبُ الْخُمُسِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ سَلْ هَؤُلَاءِ بِمَا أُبِيحُوا [6] .

وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي عَلِيِّ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع إِنَّا نُؤْتَى بِالشَّيْ‌ءِ فَيُقَالُ هَذَا كَانَ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع[7] عِنْدَنَا فَكَيْفَ نَصْنَعُ ،فَقَالَ مَا كَانَ لِأَبِي ع بِسَبَبِ الْإِمَامَةِ فَهُوَ لِي وَ مَا كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَهُوَ مِيرَاثٌ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ ص‌. [8]

پس از مجموعه و همه این روایات برداشت می شود که همه خمس برای امام ع است .

جواب از روایات :

دسته اول روایات : "لام" در این روایات برای ولایت است . اگر چه گاهی "لام" برای ملکیت می آید ولی در این برای اختصاص است و نحو اختصاصش ولایتی است و اختیارش در دست مبارک امام ع است و امام ع آن را تقسیم می کند . پس ولایت تصرف در این خمس، برای امام ع است و همه آن یتیمان ، مساکین و ابن سبیل مالک سهام خودشان هستند . اگر این بیان را بگوئیم ، با قول مشهور که شش سهم می شود ، سازگار می شود .

دسته دوم روایات : در برخی از روایات کلمه "لنا" آمده است . این هم جواب داده شده است که این "لنا" به معنای بنی هاشم است و فقط امام معصوم ع نیست و شامل همه آنها می باشد . پس سهم خداوند و پیامبر ص به امام ع که حجت خداوند هست می رسد و سه سهم بعدی هم برای بنی هاشم است .

دسته سوم روایات : از برخی روایات استفاده می شود که همه خمس مال خداوند متعال می باشد .

روایت : 24568- 3- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ قَالَ: قَالَ عَلِيٌّ ع الْوَصِيَّةُ بِالْخُمُسِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَضِيَ لِنَفْسِهِ بِالْخُمُسِ وَ قَالَ الْخُمُسُ اقْتِصَادٌ وَ الرُّبُعُ جَهْدٌ وَ الثُّلُثُ حَيْفٌ . [9] . ظاهر این حدیث این است که همه خمس و یک پنجم مال خداوند متعال است .

جواب : این یک امر تعبدی است و لله یعنی باید خمس به قصد قربت انجام بشود و بدون قصد قربت مجزی نخواهد بود.

پس این روایات جواب داده شده و معارض با روایاتی که شش سهم نموده است ، نمی باشد . و نظر ما هم مانند بزرگان و صاحب عروه ره همین نظر است که خمس شش سهم می باشد . البته اختیار آن در دست امام ع است و امام ع ولایت تصرف دارد و می تواند همه آن را بگیرد و خودشان تقسیم کنند اما این مانع نیست که قسمت سهم سادات را خود شخص بتواند به بنی هاشم بدهد. پس طبق این نظری که مشهور قائل هستند ، شخصی که خمس می دهد ، می تواند سهم سادات را خودش به سادات فقیر و مسکین و ابن سبیل بدهد .

پس ما طبق آیه کریمه خمس و روایات مستفیضه که معمولٌ به عند اصحاب هست ، ملکیت خمس را به همان سهام ششگانه قائل می شویم .

نظری دیگر در باب سهام خمس:

برخی از اساتید نقل کرده اند که مرحوم شیخ هادی تهرانی (مکفَّر) از شاگردان شیخ انصاری بوده و از نظر علمی قوی بوده ، ایشان گفته اند که از آیه استفاده می شود که همه خمس مال خداوند هست . در آیه کریمه می فرماید ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيل﴾‌ در سه طایفه آخر که "لام" ندارد ، نشان می دهد که مصرف هستند نه مالک ، و "لام" در سه طایفه اول فقط دارد. این سه طایفه هم که لام دارد ، تقدیم ما حقّه التاخیر یفید الحصر ، خمس در این جا مبتدا هست و لله خبر آن هست یعنی الخمس لله و در این جا که خبر مقدم شده نشان می دهد که همه آن مال خداوند است . از طرفی هم "للرسول و لذی القربی" طولی می شود و پیامبر ص و امام ع که خلیفة الله هستند در طول مالکیت خداوند هستند نه در عرض مالکیت خداوند. پس همه مالکیت طبق آیه مال خداوند است .

اشکال : اولاً ؛ لازمه این نظر این است که در زمان پیامبر ص سهم ذی القربی وجود نداشته باشد چون طولی هست. سهم خداوند به سبب خلیفه بودن پیامبر ص به ایشان می رسد و ذی القربی در زمان پیامبر ص دیگر سهمی ندارند چون خود شخص پیامبر ص در میان هستند ، حال آن که از روایات برداشت می شود که در زمان خود پیامبر ص هم ذی القربی سهم دارند.

ثانیاً ؛ ملکیت طولی خلاف ظاهر است و اگر ملکیت طولی بوده باشد ، باید یک بیان زائد می آمد و آن را مطرح می کرد که اگر یکی نبود به دیگری برسد . ظاهر این هست که هم به خداوند و هم به پیامبر ص و هم به امام ع می رسد و طولی بودن هم مطرح نیست .

 

 


[3] . مراد همان یتیمان، مساکین و ابن سبیل است.
[5] . یعنی امر امامت.
[7] . امام جواد علیه السلام.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo