< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1400/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/أحكام المياه/شرایط طهارت آب استنجا

مرحوم سید می فرمایند:

(المسألة 2): يشترط في طهارة ماء الاستنجاء امور: الأول: عدم تغيره في أحد الأوصاف الثلاثة.[1]

ایشان دارد شرایط استنجا آب را دارد بیان می فرمایند و پنج شرط را در این ذکر می کنند. مرحوم سید در عروه در صدر مساله فرمودند که آب استنجا طاهر است اما با وجود شرایطی که در آینده خواهد آمد در آنجا فرمودند:

و أمّا المستعمل في الاستنجاء و لو من البول فمع الشروط الآتية طاهر و يرفع الخبث أيضاً، لكن لا يجوز استعماله في رفع الحدث، و لا في الوضوء و الغسل المندوبين. و أمّا المستعمل في رفع الخبث غير الاستنجاء فلا يجوز استعماله في الوضوء و الغسل، و في طهارته و نجاسته خلاف و الأقوى أنّ‌ ماء الغسلة المزيلة للعين نجس، و في الغسلة غير المزيلة الأحوط الاجتناب.

یعنی اگر چیزی با آن ملاقات کند آن را نجس نمی کند و همان جا فرمودند رافع خبث هم هست اما چیزی که وجود دارد این است که آن آبی که برای استنجا استفاده شده است در رفع حدث استعمالش جایز نیست و نمی شود با آن غسل یا وضو گرفت، لذا به نظر مرحوم صاحب عروه آبی که برای استنجا استفاده می شود این آب طاهراست پاک است و تنها چیزی که هست با آب طاهر دیگر فرقی که دارد این است که رافع حدث نیست والا طاهر است و اگر ملاقات کرد با چیزی آن را نجس نمی کند و رافع خبث هم هست. در این مساله دوم می خواهند همان شرایطی که وعده ذکرش را داده بودند در اینجا می خواهند ذکر کنند: به عنوان یادآوری عرض می کنیم ما در همان جا عرض کردیم که سه نظر در این رابطه وجود دارد :

    1. یک نظر این است که آب استنجا نجس است چون ملاقات با محل بول و غائط ملاقات کرده است. بله تنها خصوصیتی که آب استنجا دارد و با آب های متنجس دیگر فرق دارد این است که این با ملاقات ملاقی خودش را نجس نمی کند یعنی اگر از آب استنجا به لباس انسان بپاشد و به بدنش بخورد این نجس نمی کند. این یک نظر بود که شهید اول فرموده بود.

    2. نظر دوم این است که این آب استنجا پاک است و هم می شود برای رفع خبث از آن استفاده کرد و هم برای رفع حدث؛ این هم نظر صاحب حدائق بود و منسوب هست به مرحوم محقق اردبیلی که اینها قائلند که این آب پاک است و به روایاتی هم استناد کردند که ذکر کردیم. تمام خصوصیاتی که برای آب طاهر قائلیم همه آنها در این آب استنجا وجود دارد.

    3. نظر سوم را صاحب عروه فرموده اند که آب استنجا با ملاحظه آن شرایطی که می آید طاهر است یعنی با ملاقات چیزی را نجس نمی کند لکن لا یجوز استعماله في رفع الحدث یعنی نمی شود با آن وضو وغسل کرد، لذا مرحوم سید قائل به تفصیل اند که طاهر است ولی رافع حدث نیست، ما عرض کردیم در میان این اقوال قول اول صحیح است که این آب استنجا نجس است به خاطر اینکه ادله تنجس آب قلیل با ملاقات نجس یا متنجس شامل این آب هم هست واصلا آن روایاتی که در آنها لا بأس آمده بود مثل روایت احول ناظر به مساله طهارت این آب استنجا نیست یعنی در آن روایت راوی و امام مسلم گرفته اند که این آب نجس است الا اینکه سوال شده است منجس هم هست یعنی اگر به جایی خورد باید آن جا را هم شست؟ می فرمایند نه اشکال ندارد یعنی این نوعی عفو است که خدا تفضل فرموده برای مردم که به عسر و حرج نیفتند وبه وسواس دچار نشوند. روایت احول این است:

عَنِ الْأَحْوَلِ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ الرَّجُلُ يَسْتَنْجِي فَيَقَعُ ثَوْبُهُ فِي الْمَاءِ الَّذِي اسْتَنْجَى بِهِ فَقَالَ لَا بَأْسَ فَسَكَتَ فَقَالَ أَ وَ تَدْرِي لِمَ صَارَ لَا بَأْسَ بِهِ قَالَ قُلْتُ: لَا وَ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ الْمَاءَ أَكْثَرُ مِنَ الْقَذَرِ.[2]

اصلا این قید لا بأس ناظر است به اینکه ملاقی این آب آیا باید شسته بشود یا نه، چون حکم این مورد حرجی است اگر بنا باشد همه باید رعایت کنند یک مطلب حرجی است، می پرسد آیا این حکم شامل این مورد هم می شود چون در ذهن اینها بوده دین حرجی نیست سخت نیست اگر این باشد باید اکثر مردم در حرج قرار بگیرند، اصلا جهت سوال از این نیست که می شود این را خورد یا تطهیر کرد خبث و حدث را، اصلا این روایت و مثل آن ناظر این مطالب نیست فقط ناظر به این است که این خصوصیت آب نجس هم در اینجا وجود دارد یا نه، اگر وجوب اجتناب داشته باشد مشکل زاست امام می فرمایند اشکال ندارد.

به نظر ما چنانکه مرحوم شهید اول هم مطرح فرموده اند و برخی از بزرگان حتی از معاصرین مثل آیت الله العظمی سیستانی، این روایت در صدد بیان طهارت آب استنجا نیست، فقط عفو کرده یعنی منجس نیست نجس کننده نیست بیشتر از این از این روایات استفاده نمی شود. به هر حال کسانی که قائلند آب استنجا پاک است شرایطی برای آن ذکر کرده اند لذا مرحوم سید در این مساله می فرماید برای طهارت آب استنجا اموری شرط است. ایشان فرمودند می شود در رفع خبث آب استنجا را استفاده کرد ولی در رفع حدث نمی شود استفاده کرد به دلیل وجود اجماع. همان مقداری که ایشان فرموده اند طاهر است برای همین مقدار هم شروطی قرار داده اند، البته بنا بر نظر ما که گفتیم آب استنجا نجس است عرض کردیم این یک خصوصیتی دارد و آن این است که ملاقی این آب نجس نمی شود یعنی اگر آب با چیزی برخورد کرد نجس نمی شود با اینکه خودش نجس است چون عفو شده است ما هم که قائلیم این آب استنجا نجس است ولی عفو شده طبق این شرایطی است که در این مساله آمده است پس چه بگوییم آب استنجا طاهر است و چه بگوییم نجس است ولی ملاقی آن نجس نمی شود در هر صورت این شروط باید در کار باشد و الا بنا بر قول ما هم عفوی در کار نیست:

شرط اول این است که در اوصاف ثلاثه که همان لون و طعم و ریح است این آب مستعمل در استنجا تغییر پیدا نکند چون اگر تغییر پیدا بکند قهرا نمی شود گفت که این آب باز طاهر است یا ملاقی آن پاک است، به دلیل اینکه این آب استنجا آب قلیل است و ما حتی در آب های معتصم هم گفتیم اگر تغییر پیدا کند نجس می شود و این آب استنجا بالاتر از آنها نیست. وجه دوم اجماع است یعنی ادعای اجماع شده است که آب استنجا اگر تغییر پیدا بکند دیگر طاهر نیست یا عفوی مطرح نیست. وجه سوم این است که تعلیلی که در روایت احول وارد شده است «فَقَالَ أَ وَ تَدْرِي لِمَ صَارَ لَا بَأْسَ بِهِ قَالَ قُلْتُ: لَا وَ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ الْمَاءَ أَكْثَرُ مِنَ الْقَذَرِ»، آب استنجا پاک است چون غلبه دارد این در صورتی است که تغییر پیدا نکند و الا دیگر غلبه نخواهد داشت. با این سه وجه شرط اول را اثبات کرده اند

اما شرط دوم این است که از خارج نجاستی دیگر به آب استنجا وارد نشود فرض بفرمایید دست خود این طرف قبلا نجس بوده و لذا وقتی می خواهد استنجا کند تا خودش را بشوید در اینجا نجاست دستش به آب استنجا وارد می شود ولذا دیگر طاهر نیست یا عفو شده نیست. به این دلیل که روایات استنجا درصدد این هستند که از جهت ملاقات آب استنجا آن آبی که برای استنجا استفاده می شود از جهت ملاقات آن با محل غائط یا بول، از جهت ملاقات با آن موضع بول و یا غائط نجس نمی شود اما اگر نجاست دیگری از بیرون ملاقات کرد دیگر این روایات در صدد بیان عدم اشکال و بأس و اثبات طهارت چنین آبی نیستند چون در این روایات مطرح نشده این مورد، بلکه آنچه فرض این روایات است آبی است که برای شستن محل بول و غائط استفاده شده است، لذا ادله ای که می فرماید که آب قلیل با ملاقات نجس می شود شامل این آب خواهد بود که نجس از خارج به آن رسید و ملاقات کرد ولذا حکم به نجاست آن خواهیم کرد.

شرط سوم این است که باید این غائط تعدی فاحش از محل خروج نداشته باشد به طوری که اگر تعدی زیاد باشد دیگر استنجا به آن نگویند مثل اینکه این شخص اسهال گرفته است و الان هم محل غائط آلوده شده و هم به جاهای دیگری از بدنش اصابت کرده است به ران هایش یا قسمت هایی از پایش هم اصابت می کند اگر آنجاها را بشوید دیگر داخل در استنجا نیست لذا وجه اشتراط این شرط سوم هم آشکار شد. پس در تعدی دیگر استنجا اطلاق نمی شود. آنچه که در روایات استنجا وارد شده لا بأس است آبی است که با آن استنجا انجام می شود نه آبی که نجاست واقع در دیگر اعضای بدن را با آن تطهیر بکند این مورد و مثل آن خروج موضوعی از استنجا دارد لذا این شرط محقق موضوع استنجاست و شرط زائدی نیست و اگر موضوع محقق نشود حکم آن هم نمی آید آب استنجا تحققش دائر مدار تحقق موضوع آن است.

شرط چهارمی که مطرح می فرمایند این است که آب استنجا که می گویند طاهر است یا عفو شده است شرطش این است که به همراه بول و غائط دیگر خون از انسان خارج نشود که در این صورت دیگر آب استنجا طاهر نیست یا عفو نشده است بله اگر خونی باشد که جز بول شده است و یا جز غائط شده است آن اشکال ندارد لذا شرط است خون جداگانه ای نباید از محل بول و غائط بیرون بیاید اگر بیرون آمد آب استنجا طاهر نیست یا حکم عفو را دیگر ندارد. دلیلش هم روشن است زیرا استنجا به معنای موضع نجو است اما شستن دم دیگر ربطی به شستن محل نجو ندارد زیرا خلاف روایت است و روایات استنجا شستن عرفی محل نجو را می گوید نه شستنی که مربوط به آلودگی بول و غائط نباشد و آلودگی دیگری در کار باشد لذا روایات باب به آنچه که متعارف است منصرف هستند.

البته مرحوم سید می فرمایند که اگر خون و دم جزیی از بول و غائط حساب می شود این اشکالی ندارد و در حکم بول و غائط است ولی ظاهرا فرمایش ایشان قابل پذیرش نیست به خاطر اینکه این دم که همراه بول می آید مستهلک است در آن دو تا یا نیست، اگر مستهلک باشد بله فرمایش شما درست است و از نظر عرفی دیگر دم و خونی در کار نیست. اما اگر مستهلک نیست و مشخص و معلوم است دیگر این فرمایش ایشان درست نیست لذا این استثنا ایشان درست نیست.

شرط پنجم این است که اجزا غائط در داخل آب استنجا پیدا نباشد و وجه این شرط هم این است که در متعارف آب استنجا طوری نیست که در آن ذرات غائط وجود داشته باشد لذا روایات باب به این مطلب منصرف است زیرا در عرف نباید در آب استنجا ذرات غائط وجود داشته باشد و الا دیگر طاهر نیست و یا عفو نمی شود، اگر در داخلش اجزا غائط باشد و دیده شود و پیدا باشد این می شود فرد غیر متعارف، وقتی اینطور باشد این نجس است و روایات باب این مورد را نمی گیرد بلکه موردی را می گیرد که محل نجو را دارد می شوید و در آنجا اجزا نجس مطرح نیست بطوری اجزا نجس وجود ندارد که در داخل آب دیده شود و پیدا و آشکار باشد، لذا روایات باب شامل چنین مواردی نمی شود. این شروط پنج گانه ای است که مرحوم سید می فرمایند در اینجا.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo