< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1400/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/أحكام المياه /ماء المطر

مرحوم سید می فرمایند:

(المسألة 2): الإناء المتروس بماء نجس كالحبّ‌ و الشربة و نحوهما إذا تقاطر عليه طهر ماؤه و إناؤه بالمقدار الّذي فيه ماء، و كذا ظهره و أطرافه إن وصل إليه المطر حال التقاطر، و لا يعتبر فيه الامتزاج بل و لا وصوله إلى تمام سطحه الظاهر، و إن كان الأحوط ذلك. [1]

بحث در مساله دوم از فصل ماء المطر بود. سید در این مساله فرمودند که ظرفی که مملو از آب نجس است مثل کوزه بزرگ و کاسه کوزه ای کوچک و مثل این دو، وقتی که بارن بر آن ببارد طاهر می شود، البته به مقداری که در آن آب است ظرف پاک می شود، اطراف و پشت و گوشه های ظرف هم پاک می شود اگر آب باران در هنگام بارش به آن برسد.

اینکه آب باران با آب ظرف مخلوط بشود شرط نیست، به تمام سطح هم نیاز نیست ببارد اگرچه احتیاط این است که بر همه سطح ببارد. باران که می بارد نیاز نیست به همه سطح ببارد به مقداری از سطح هم برخورد کند کفایت می کند اگرچه احتیاط این است که بر همه ببارد.

بحث شده در این مساله در دوقسمت: یکی اینکه اصلا چه دلیلی دارید که باران مطهر آب نجس است. اصلا ما آیه ای و یا روایتی نداریم آب باران مطهر آب نجس است، درباره اشیا نجس روایت داشتیم ولی درباره تطهیر آب نجس دلیل خاص نداشتیم. یکی هم بحث شده است که بر فرض بپذیریم که آب نجس را پاک می کند ولی این در صورتی است که آب باران به همه آب نجس برسد و با آن مخلوط و ممتزج بشود.

اما بحث از قسمت اول: به وجوهی تمسک شده است:

1.نقل اجماع شده که آب باران وقتی به آب نجس می رسد آن را پاک می کند. اگر اجماع را کسی قبول بکند می تواند بگوید آب پاک است.

2.دلیل دوم مرسله کاهلی است که مثل کلیدی است که هر جا ما در باران مشکل پیدا کنیم آن را باز و حل می کند. فرمودند: «كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَرَاهُ مَاءُ الْمَطَرِ فَقَدْ طَهُر» خوب در اینجا هم آب باران به آب نجس رسیده و آن را طاهر می کند.

بر این بیان در مستمسک و غیر آن اشکال شده است، فرموده اند لازمه این بیان این است که اگر آب مضافی باشد و آن را زیر باران بگذاریم ویک مقدار بر آن باران ببارد باید بگوییم این پاک می شود مثلا یک قابلمه آبگوشت نجس را بگذاریم تا باران بر آن ببارد باید بگوییم این پاک می شود، حال اینکه علما این را قبول ندارد.

جوابش این است که بله مرسله شامل اینجاها هم هست ولی خارج است به تسالم و اجماع فقها، یعنی تسالم است که مضاف بدون استهلاک پاک نمی شود، بمجرد باریدن آب باران بر آن پاک نمی شود بله اگر از مضاف بودن در بیاید پاک می شود لذا اگر این اجماع و تسالم را نداشتیم می گفتیم این هم با آب باران پاک می شود.

3.آقای خوئی تمسک می کنند[2] به روایت صحیحه هشام ابن حکم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي مِيزَابَيْن‌ سَالا أَحَدُهُمَا بَوْلٌ وَ الْآخَرُ مَاءُ الْمَطَرِ فَاخْتَلَطَا فَأَصَابَ ثَوْبَ رَجُلٍ لَمْ يَضُرَّهُ ذَلِكَ. روایت دیگری هم به همین مضمون نقل شده است.

ایشان تمسک کرده است به این روایت که درباره دو تا میزابی است که از یکی بول می آید و از دیگری باران می آید و با هم مخلوط می شوند که امام فرموده اند این چنین آبی پاک است، ایشان به این روایت برای پاکی آب متنجس به وسیله باران تمسک کرده اند به این بیان که در ابتدایی که از میزاب آب باران می آید آب باران در ابتدا کم است و زیاد نیست لذا تبدیل می شود به آب مضاف و نجس است، آب باران و بول با هم برابر می شوند، یعنی بولی است ولی باران هم آمده و می گویند مایعی است که با بول مخلوط است، بعد وقتی باران ادامه می یابد تبدیل به آب متغیر به بول می شود، بعد آب باران ادامه پیدا می کند و صفت بولیت از بین می رود و تبدیل به آب می شود، بنابراین این روایت میزابین خودش دلیل است بر اینکه این آب مرحله به مرحله تبدیل به آب پاک می شود، در یک مرحله نجس می شود و در مرحله یا مراحل بعدی تبدیل به آب طاهر می شود و این به واسطه آب باران رخ می دهد. پس دو مرحله بر این می گذرد یک مرحله مضاف شدن، یک مرحله هم متغیر به بول شدن، و در نهایت پاک می شود در صورت ادامه یافتن باران. این بیان ایشان است و می خواهند از این روایت استفاده بکنند به این نحو، زیرا ایشان مرسله کاهلی را قبول ندارند.

مرحوم استاد تبریزی به ایشان اشکال می کنند که اگر ما این روایت را قبول کنیم در آب بارانی است که در روی زمین است یعنی حالت جریان دارد و لذا با هم مخلوط شده اند، در این مورد می توانیم بگوییم باران آب نجس را پاک می کند. اما بحث ما در این است که باران ببارد و آب نجس را پاک کند و منحصر در این یک مورد نیست. این مطلب شما این محل بحث را اثبات نمی کند، بله در جایی که آب باران بر روی زمین جاری می شود آب نجس را پاک می کند، ولی مطلب ما را اثبات نمی کند. تا کنون سه دلیل را خواندیم و مورد بررسی قرار دادیم.

4.مرحوم تبریزی تمسک کرده اند[3] به روایت صحیحه علی بن جعفر: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَيْتِ يُبَالُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ يُغْتَسَلُ مِنَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ يُصِيبُهُ الْمَطَرُ أَ يُؤْخَذُ مِنْ مَائِهِ فَيُتَوَضَّأُ بِهِ لِلصَّلَاةِ فَقَالَ إِذَا جَرَى فَلَا بَأْسَ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَمُرُّ فِي مَاءِ الْمَطَرِ وَ قَدْ صُبَّ فِيهِ خَمْرٌ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ هَلْ يُصَلِّي فِيهِ قَبْلَ أَنْ يَغْسِلَهُ فَقَالَ لَا يَغْسِلُ ثَوْبَهُ وَ لَا رِجْلَهُ وَ يُصَلِّي فِيهِ وَ لَا بَأْسَ بِهِ.

از امام سوال می کند شخصی از جایی رد می شود که در آنجا خمر ریخته اند و با آب باران مخلوط شده است و از آن به لباس او برخورد می کند آیا می شود در آن نماز خواند قبل از شستن آن؟ امام می فرمایند نیازی نیست لباسش را بشوید اشکال ندارد، فرض مساله در جایی است که دارید رد می شوید و در آنجا خمر ریخته اند و با آب باران مخلوط می شود و به لباس می افتد و اصابت می کند و امام می فرمایند پاک است، استاد تبریزی می فرمایند این روایت اطلاق دارد، خمر را در زمان بارش باران ریخته اند و یا قبل از بارش باران ریخته اند؟ در حین بارش باشد خارج از بحث ما است چون اصلا نجس نشده است ولی اگر در زمان قبل از بارش ریخته اند و خمر در آنجا بوده و بعد باران بر آن باریده است اینجا محل بحث ماست که امام می فرماید این پاک است. پس معلوم می شود آب باران مطهر آب نجس است. حداقل روایت با اطلاقش این صورت را شامل می شود.

از نظر ما این استدلال قابل خدشه نیست، پس آب باران مطهر اشیا است چه آب نجس باشد چه غیر آن، دلیل ما هم روایت مرسله کاهلی است و هم این روایتی است که استاد تبریزی فرمودند.

اما بحث از قسمت دوم از مساله محل بحث: آیا امتزاج شرط است یا نه؟ در اینجا خیلی از بزرگان فرموده اند شرط است که عبارت برخی را میخوانیم:

    1. مرحوم شیخ عبد الکریم: بل يعتبر فيه الامتزاج كما عرفت في الكر.

    2. میلانی: اعتباره و لو بعلاج لا يخلو من وجه. کسی با چوب یا چیز دیگری امتزاج را حاصل کند.

    3. آقاضیا: الأقوى كما تقدّم اعتباره، و الوصول إلى تمام سطحه في تطهير ظاهره.

    4. خوانساری: لا يترك الاحتياط بالامتزاج.

    5. امام خمینی: مرّ اعتباره.

    6. سیستانی: الظاهر اعتباره.[4]

در مقابل مرحوم خوئی و برخی از بزرگان مثل صاحب عروه قائلند امتزاج شرط نیست، به نظر ما هم امتزاج شرط نیست و ما عدم اعتبار آن را تقویت می کنیم به دلیل همان مرسله کاهلی که فرمود «كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَرَاهُ مَاءُ الْمَطَرِ فَقَدْ طَهُر»، رویت آب باران هم به این نیست که حتما امتزاج حاصل بشود، آب باران روی آن ببارد کفایت می کند و می گویند رویت حاصل شده است، لذا این مرسله دلالت بر عدم اعتبار امتزاج دارد.

مرحوم خوئی برای نفی امتزاج تمسک می کنند به صحیحه هشام ابن حکم، به این بیان که در مرحله سوم باران آن را پاک می کند و قید امتزاج در آن ذکر نشده است توضیح مراحل را قبلا ذکر کردیم.

ولی ظاهرا مطلب ایشان قابل خدشه است برای اینکه شما فرض کرده اید دوتا ناودان به هم رسیده اند و آب باران غالب شده و بول و تغیر را از بین برده، با این حال شما می فرمایید امتزاج حاصل نشده است؟! این خیلی بعید است. بله اگر بگویید بعد از اینکه تغیر از بین رفته بگویید به محض بارش باران بر آن پاک می شود و امتزاج نیاز نیست، می گوییم مگر ثانیه شمار گذاشته ایم که تغیر که رفت در اولین ثانیه این پاک شد. نه معمولش این است که آب باران وقتی با آن نجس برخورد می کند در حال امتزاج با هم هستند، در مرحله سوم که آب باران ادامه دارد فوری پاک می شود و امتزاج شرط نیست عرض می کنیم فرض این مطلب عرفی نیست، در دوتا مرحله قبلی قطعا باید امتزاج حاصل بشود تا تغیر از بین برود، بدون امتازج آن دو مرحله اصلا ایجاد نمی شود ایشان می فرماید در مرحله سوم دیگر امتزاج نیاز نیست ما عرض می کنیم این مرحله که مسبوق به امتزاج است چطور از امتزاج جدا می شود، اصلا این عرفی نیست، زیرا این دو آب درحال مخلوط شدن و در حال جریان هستند. لذا بیان ایشان کافی نیست.

اگر مرسله را قبول دارید درست است و اگر قبول ندارید صحیحه هشام دلالت بر نفی امتزاج ندارد بلکه دلالت بر امتزاج دارد. دلالت این صحیحه بر امتزاج روشن است زیرا در روایت دارد فاخطلتا، یعنی بول و آب باران مخلوط شده اند و امتزاج حاصل شده است.

بله یک دلیل عمومی در اینجا و در ابواب دیگر مطرح شده است که اصلا امتزاج در اعتصام آب و پاک کنندگی آن شرط نیست. آب معتصم آب نجس را پاک می کند چه امتزاج باشد چه نباشد، و آن دلیل عمومی صحیحه محمدبن اسماعیل بن بزیع که در آب چاه بود که در آنجا فرمود «لأن له مادة».

گفته اند در این روایت مطهریتش تعلیل شده است به «لأن له مادة»، پس معلوم می شود تمام موضوع برای مطهریت آب معتصم، ماده داشتن آن است نه چیز دیگر، آب جاری ماده دارد، آب کر در حکم ماده داشتن است، آب چاه ماده دارد، آب باران ماده دارد. پس در هر جایی که «لأن له مادة» صدق کند می گوییم مطهر نجس است. روایت این است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُفْسِدُهُ شَيْ‌ءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً.[5]

در ذیل روایت عبارت لأن له مادة آمده است، و اگر تغیر حاصل شد باید نزح کنید تا بوی نجس برود و طعم درست شود، حال بحث شده این تعلیل به چی بر می گردد؟ ما گفتیم ظاهر این است که تعلیل به آن مطلب اخیر که فرمود «فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ» برمی گردد. یعنی وقتی ذهاب ریح و طعم نجس شد طهارت حاصل می شود، طهارتی که به استلزام از این روایت فهمیده می شود آن تعلیل به آن برمی گردد، یعنی تعلیل به رافعیت نجس برمی گردد به این معنا که وقتی آب چاه نزح شد دیگر پاک می شود و نیازی به اضافه کردن آب دیگری نیست، زیرا خودش ماده دارد.

اگر بفرمایید تعلیل به عبارت «مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُفْسِدُهُ شَيْ‌ءٌ» هم برمی گردد و بگویید تعلیل علاوه بر رافعیت به دافعیت هم بر می گردد، می گوییم اشکال ندارد بالاخره به رافعیت هم دلالت دارد، تعلیل به هر دو مطلب می خورد، در هر صورت مطلوب ما هم حاصل می شود. ولی اگر بگویید تعلیل فقط به صدر روایت برمی گردد این را قبول نداریم زیرا خلاف ظاهر است.

سوال و جواب

اصلا خود امتزاج اجمالا در تمام موارد حاصل است چه در آب باران چه در غیر آن، وقتی آب باران و مثل آن در آب نجس می افتد به سرعت با آن مخلوط می شود و نیازی به شرط کردن آن نیست تا ما بیاییم بحث بکنیم که آیا امتزاج شرط است یا خیر؟

جوابش این است که این آقایان که می فرمایند امتزاج شرط است مرادشان آن امتزاج اجمالی در مایعات نیست چون بالاخره مایعات جوری اند که در آنها امتزاج اجمالی اتفاق می افتد، اینها می خواهند بگویند امتزاج کلی و فراگیر شرط است نه امتزاج اجمالی می گویند آب طاهر باید به همه جای آب نجس نفوذ کند و برسد، ما هم می گوییم امتزاج اجمالی حاصل می شود زیرا در مایعات خواه ناخواه امتزاج اجمالی اتفاق می افتد ما می گوییم امتزاج کامل شرط نیست می خواهیم این را نفی بکنیم.

پس این روایت که می فرماید لان له مادة دلالت دارد که امتزاج شرط نیست. البته یک بیانی شهید صدر دارند و آن این است که اینجا فرض نزح شده است وقتی این فرض باشد امتزاج هم خودبخود حاصل می شود، لذا این روایت اطلاق ندارد و دلالتی بر نفی امتزاج ندارد.

ولی ظاهرا می شود به اطلاق تعلیل که فرمود لان له مادة تمسک کرد زیرا شارع چیز دیگری را ذکر نکرده است و فقط این تعلیل را ذکر کرده است، همین تعلیل کافی است یعنی هرجایی ماده وجود داشت مطهر خواهد بود به شرط عدم وجود تغیر. پس چون مطلب دیگری در تعلیل نفرموده تمسک می شود به اطلاق تعلیل و شامل ما نحن فیه هم می شود، و اتفاقا شامل آب جاری و چاه و مثل آن می شود زیرا همه اینها ماده دارند، مگر در آب کر خدشه بکند که این تعلیل شامل آب کر می شود یا نه؟

تعلیل شامل آنجاهایی که یک نحو جریانی در آن باشد ولی در آب کر این جریان وجود ندارد، لذا تعلیل شاملش نمی شود اما در موارد دیگر مثل آب باران شامل می شود و طبق این می گوییم امتزاج دیگر در مطهریت آب باران نسبت به آب های نجس شرط نیست.

اما آن قید اخیر که سید فرمودند که اگر آب باران مقدار کمی هم بر سطح ببارد و همه سطح را نگیرد باز هم آب نجس طاهر می شود چنین چیزی پذیرشش مشکل است، به نظر می رسد باید آب باران به آن برسد تا یراه ماء المطر صدق کند، اگر به مقداری از سطح برسد و همه آنرا در برنگیرد از کجا و به چه دلیل می گویید اینجا هم یراه ماء المطر صدق می کند؟ نه صدق نمی کند به عرف هم بگوییم می گویند صدق نمی کند اگر هم بگویند مجاز است.پس ما مطلب دوم مرحوم صاحب عروه را نمی توانیم بپذیریم چون دلیل نداریم، دلیل عمده مرسله کاهلی است که شامل محل بحث نمی شود بلکه شامل جایی است که آب باران همه سطح را فرا بگیرد. امتزاج را هم که گفتیم یک شرط زائدی است و نیازی به شرطیت آن نیست بلکه خودش اجمالا حاصل است زیرا مایعات این خاصیت را دارند که با هم ممتزج می شوند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo