< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1400/06/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: طهارت/آب راکد /تنجس آب قلیل با ملاقات

 

مرحوم صاحب عروه می فرمایند:

(مسألة 1): لا فرق في تنجّس القليل بين أن يكون وارداً على النجاسة أو موروداً. [1]

(مسألة 2): الكرّ بحسب الوزن ألف و مائتا رطل بالعراقيّ‌، و بالمساحة ثلاثة و أربعون شبراً إلّا ثُمن شبر فبالمنّ‌ الشاهيّ‌ و هو ألف و مائتان و ثمانون مثقالاً يصير أربعة و ستّين منّاً إلّا عشرين مثقالاً.[2]

بحث در آب راکد بود. مرحوم سید در ابتدای هر فصلی چند سطری درباره اصل هر موضوعی بحث می کند بعد وارد در بیان مساله می شود. ما عبارات ابتدایی ایشان را خواندیم، الان وارد در بحث درباره مسائل می شویم. می فرمایند ما که گفتیم آب قلیل با ملاقات با نجس، نجس می شود، این فرقی ندارد که آب قلیل وارد بر نجس شود و یا اینکه نجس وارد بر آب قلیل بشود. در هر دوصورت این آب نجس می شود. در صورتی که آب قلیل مورود باشد اینجا کسی شک نکرده است، همه قبول دارند که آب قلیل نجس می شود، زیرا قدر متیقن هم همین است. اما در صورتی که آب بر نجس وارد شود در اینجا اختلاف است، برخی فرموده اند در این صورت آب قلیل نجس نمی شود.

فرق گذاشته اند بین آب قلیل در صورت مورود و وارد بودن، در اولی نجس می شود و در دومی نجس نمی شود. مرحوم سید مرتضی در ناصریات و مرحوم ابن ادریس حلی در سرائر فرموده اند که اگر آب وارد باشد نجس نمی شود و فقط در صورت که مورود باشد نجس می شود.

در اینجا به دو وجه استدلال شده:

1.آن ادله ای که می فرماید آب قلیل با ملاقات نجس می شود همه آن ادله در صورتی است که آب قلیل مورود باشد، و اما در صورتی که وارد بر نجس باشد دیگر ادله اینجا را شامل نمی شود. ما روایاتی نداریم که بیاید بگوید اگر شما آب قلیل را بر روی لباس نجس ریختی این آب نجس می شود و نمی تواند لباس را پاک کند، یا آب قلیلی که روی دست من می ریزد نجس می شود و دستم را پاک نمی کند، ما چنین روایاتی را نداریم. روایات ناظر به جایی اند که نجس وارد بر آب قلیل می شود.

خلاصه دلیل اول این است که ما دلیلی بر نجس شدن آب قلیلی که بر نجاست وارد می شود نداریم. وقتی دلیلی نداشته باشیم می رویم سراغ اصل طهارت و استصحاب. روایاتی که درباره تنجس آب قلیل خواندیم در آنها بیان نشده که اگر آب قلیل وارد بر نجس شد نجس می شود، بلکه آن روایات فقط جایی را ذکر کرده اند که نجس بر آب قلیل وارد بشود، و اصلا ناظر به جایی که آب قلیل بر نجس وارد می شوند نیستند. این دلیل اول.

جواب مرحوم خوئی از این وجه

ایشان فرموده در اینجا الغاء خصوصیت می شود، یعنی وقتی روایات می فرمایند آب قلیل در صورتی که مورود باشد نجس می شود عقل می گوید فرقی نمی کند چه مورود باشد و چه وارد، در هر دو صورت نجس می شود، زیرا عرف فرقی بین این دو صورت نمی گذارد، مثلا وقتی می گوییم خون نجس می کند دیگر فرقی ندارد دست به آن بخورد و یا اینکه خون بر روی دست بیفتد.

چطور در جامدات عرف هیچ فرقی نمی گذارد و اگر با هم ملاقات کنند نجس می شوند چه وارد باشند چه مورود، در اینجا هم وارد و مورود فرقی ندارد. ظاهرا این بیان خوئی از جهت ارتکازات عرفی درست است.

2.مرحوم سید مرتضی فرموده که اگر ما بگوییم وارد و مورود باهم فرقی ندارند لازمه اش این است که بگوییم آب قلیل هیچ چیزی را پاک نمی کند، عبارتشان این گونه است:

«المسألة الثالثة: و لا فرق بين ورود الماء على النجاسة، و بين ورود النجاسة على الماء.

هذه المسألة لا أعرف فيها نصا لأصحابنا، و لا قولا صريحا. و الشافعي يفرق بين ورود الماء على النجاسة، و ورودها عليه، فيعتبر القلتين في ورود النجاسة على الماء، و لا يعتبر في ورود الماء على النجاسة . و خالفه سائر الفقهاء في هذه المسألة، و يقوى في نفسي عاجلا - إلى أن يقع التأمل لذلك - صحة ما ذهب إليه الشافعي.

أنا لو حكمنا بنجاسة الماء القليل الوارد على النجاسة، لأدى ذلك إلى أن الثوب لا يطهر من النجاسة إلا بإيراد كر من الماء عليه، و ذلك يشق، فدل على أن الماء إذا ورد على النجاسة لا يعتبر فيه القلة و الكثرة كما يعتبر فيما ترد النجاسة عليه».[3]

جواب این وجه چیست؟ ما می گوییم ورود دو نوع است:

    1. ورود غَسلی.

    2. ورود غیر غَسلی.

گاهی ورود غسلی است، در این صورت غساله از آن جدا می شود، در ورود غسلی شی نجس پاک می شود زیرا آب قلیل نجاست آن را با خود می برد و از شئ خارج می کند، روایات آب قلیل بیان می کند که وقتی چیزی مثل لباس را با آن شستشو کردیم آب قلیل اگر چه خودش نجس می شود ولی آن لباس را پاک می کند و نجاست را از لباس خارج می کند و با خودش می برد، و همچنین در روایات که آمده، بول با دو بار شستن با آب قلیل پاک می شود هم این چنین است، یعنی بعد از شستن برای بار دوم محل پاک می شود.

این را ما ورود غسلی می گوییم. ما می گوییم آب قلیل در ورود غسلی هم نجس می شود لکن وقتی از محل خارج شد دیگر محل پاک می شود و رطوبت باقی مانده پاک است. پس طبق ادلۀ ورود غسلی، محل پاک می شود، و لو اینکه خود آب قلیل نجس بشود.

البته برخی گفته اند اصلا غساله آب قلیل در صورت نبودن عین نجاست نجس نمی شود، پس ما چه بگوییم آب قلیل غساله اش پاک است و چه بگوییم در هنگام ورود غسلی خودش نجس می شود ولی شئ را پاک می کند در هر دو صورت، این فرق به خاطر عنوان «وارد بودن» آب قلیل بر نجس نیست، تا ما فرق بگذاریم بین وارد و مورود، بلکه این خاصیت غسل است، در غسل و لو آب قلیل نجس می شود ولی شئ را هم پاک می کند و نجس را با خودش برمی دارد و می برد. آقای خوئی مثال به احجار استنجا می زند، در آنجا احجار اگرچه خودشان نجس می شوند ولی محل را پاک می کنند.

سید مرتضی می خواهد فرق بگذارد بین وارد و مورود، ما می گوییم فرق است بین عنوان غسل و غیر غسل نه بین عنوان وارد و مورود، اگر آب قلیل برای غسل بود و غساله جدا شد شئ پاک می شود ولی اگر جدا نشد شئ پاک نمی شود. لذا بیان مرحوم سید یزدی در عروه از بیان مرحوم سید مرتضی دقیق تر است، زیرا در عروه فرقی بین وارد و مورود نگذاشته است، ولی سید مرتضی فرق گذاشته است، و حق با صاحب عروه است زیرا آب قلیل چه در صورت وارد بودن و چه در صورت مورود بودن نجس می شود اگر چه در صورت وارد بودن اگر حالت غسلی داشته باشد شئ نجس را پاک می کند اگر چه خودش نجس بشود.[4]

خلاصه کلام غسل حکم خودش را دارد و اگر آن را کنار بگذاریم مورود و وارد فرقی باهم ندارند.

مساله بعدی را که صاحب عروه بیان می کنند در رابطه با وزن آب کر است، می فرمایند:

(مسألة 2): الكرّ بحسب الوزن ألف و مائتا رطل بالعراقيّ‌، و بالمساحة ثلاثة و أربعون شبراً إلّا ثُمن شبر فبالمنّ‌ الشاهيّ‌ و هو ألف و مائتان و ثمانون مثقالاً يصير أربعة و ستّين منّاً إلّا عشرين مثقالاً.

محاسبه وزن آب کر

وزن آب کر 1200 رطل عراقی است، چرا فرمود عراقی؟ زیرا ما سه تا رطل داریم: رطل عراقی و مکی و مدنی. وزن رطل عراقی 130 درهم است، رطل مکی 260 درهم است، رطل مدنی یک سوم از رطل عراقی بیشتر است یعنی می شود 195 درهم. این تا اینجا.

آن وقت هر 10 عدد درهم وزنش 7 مثقال شرعی است، و هر مثقال شرعی سه چهارم مثقال صیرفی است. مثقال شرعی 18 نخود است، مثقال صیرفی 24 نخود است. هر مثقال صیرفی 608/4 گرم است.

باید اینها را با دقت محاسبه کنیم تا وزن کر به دست بیاید تا بفهمیم چند گرم یا چند کیلو گرم است. ما که حساب کردیم رطل عراقی شد: (377/395.2) کیلو گرم، و رطل مدنی شد 566/92.8 کیلو گرم.

به این ترتیب که 1200 رطل عراقی با ضرب در 130 می شود:

156000 درهم

سپس درهمها را تقسیم بر ده می کنیم می شود

15600 ده درهم سپس ضرب در 7 می کنیم چون هر ده درهم 7 مثقال است می شود:

109200 مثقال شرعی

و این عدد را تقسیم به چهار می کنیم و سپس ضرب در سه می کنیم تا تبدیل به مثقال صیرفی بشود می شود:

81900 مثقال صیرفی و این عدد را ضرب 4.608 گرم می کنیم می شود:

377.395.2 کیلو گرم

1200 رطل در روایت ابن ابی عمیر آمده است

در روایت مرسله ابن ابی عمیر آمده: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْكُرُّ مِنَ الْمَاءِ الَّذِي لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‌ءٌ أَلْفٌ وَ مِائَتَا رِطْلٍ.[5]

فرموده اند روایات مرسله بزنطی و ابن ابی عمیر و صفوان را علما پذیرفته اند، زیرا فقط از ثقات نقل می کرده اند. روایت فرموده 1200 رطل، دیگر نفرموده رطل عراقی یا غیر آن، مشهور فقها فرموده اند منظور همان رطل عراقی است، در مقابل برخی از بزرگان مثل شیخ صدوق و سید رضی فرموده اند منظور رطل مدنی است نه عراقی.

پس طبق رطل عراقی شد 377 کیلو 395.2 گرم بود اما طبق رطل مدنی 566 کیلو و خرده ای بود، لذا تفاوت زیاد است، بحث واقع شده در اینکه بر اساس چه ادله ای مشهور گفته اند مراد رطل عراقی است، ما این را می خواهیم بحث کنیم، و به این نتیجه خواهیم رسید که حق با مشهور است. والحمدلله رب العالمین.

 


[4] . البته ظاهر از یک قسمت از کلام استاد دام ظله در جلسه قبلی در تاریخ 17/6/1400، این بود که بین عنوان وارد بودن و مورود بودن فرق است و بر همین اساس نظر استادشان آیت الله تبریزی را نپذیرفتند، اما در اینجا قائل شدند که بین عنوان وارد و مورود فرقی نیست، بلکه فرق اصلی بین حالت غسل و عدم غسل است، یعنی اگر آب قلیل حالت شستشو داشت و غساله از شئ جدا شد آن شئ پاک است و الا علاوه بر اینکه نجس می شود پاک کننده شئ هم نیست. شاید بتوان گفت منافاتی بین این دو بیان نیست به این که اگر استاد دام ظله در جلسات قبل فرقی بین وارد و مورود گذاشتن منظورشان در جایی بوده که آب وارد حالت غسلی داشته باشد، یعنی درجایی عنوان وارد تاثیر دارد که حالت غسلی داشته باشد و الا اگر آب وارد حالت غسلی نداشته باشد بین وارد و مورود فرقی نیست. در این صورت کلامشان در جلسات قبلی به کلامشان در این جلسه برمی گردد که بین حالت غسلی و عدم غسلی فرق گذاشتند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo