درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی
99/09/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: طهارت/انواع آبها/تصعید آب مطلق
مسئله اول در باب میاه الحمدلله به پایان رسید. مسئله دوم را میخوانیم: «الماء المطلق لا يخرج بالتصعيد عن إطلاقه (آب مطلق را اگر بجوشانند و بخار کنند و دوباره آن را آب کنند، از مطلق بودن خارج نمیشود و ظاهراً تا اینجای مسأله روشن است و بحثی در آن نیست) نعم لو مزج معه غيره وصعد كماء الورد يصير مضافا؛ اگر چیزی را با آب منظور کنند و بعد بجوشانند تا بخار شود و آبش را بگیرند مانند گلاب مضاف میشود.
این فرع دوم مسئله است. میفرماید اگر آب را با چیز دیگری ممزوج کنند مانند گلاب یا عرقیجات که آب را با گیاهان مختلف ممزوج میکنند و بعد آنها را تصعید میکنند یعنی آنها را میجوشانند و دوباره تبدیل به آب میکنند، در این صورت مضاف میشود. این فرع قابل بحث است.
مسئله سوم را هم چون مربوط به همین مسئله است میخوانیم: «المضاف المصعّد مضاف» اگر آب مضاف را تصعید کنند باز هم مضاف است مثلاً اگر گلاب را بجوشانیم و دوباره مایع کنیم باز هم مضاف است. پس دو مورد مضاف در اینجا ذکر شد یکی در فرع دوم از مسئله دوم و یکی هم در مسئله سوم.
فرع اول از مسئله دوم که آب مطلق با تصعید از مطلق بودن خارج نمیشود ظاهراً در آن بحثی نیست اما دو فرع بعدی قابل بحث است و علما هم بر آن حاشیه زدهاند. فرمودند این مسئله وابسته به اسمی است که بعد از تصعید پیدا میکند. افرادی که حاشیه زدند مثل مرحوم امام و آیت الله خویی و مرحوم گلپایگانی همه اشکال کردند و فرمودند اطلاق این مطلب را قبول نداریم که اگر آب مطلق با چیزی مخلوط شد و تصعید شد مضاف شود بلکه باید ببینیم که بعد از تصعید آیا مضاف میشود یا آب مطلق صدق میکند. مثلاً اگر آبی را با خاک مخلوط کنند، قبل از تصعید مضاف میشود اما بعد از تصعید، خاک ته نشین میشود و همراه با آب، بخار نمیشود. بنابراین بعد از آنکه بخار آب را تبدیل به آب کردیم چیزی از خاک باقی نمیماند و آب مضاف نمیشود. بنابراین اطلاق کلام ایشان قابل پذیرش نیست بلکه مسئله تابع صدق عنوان بعد از تصعید است و باید ببینیم آب مطلق صدق میکند یا آب مضاف.
همچنین مسئله سوم که میفرماید آب مضاف اگر تصعید شود باز هم مضاف خواهد بود. آقای سیستانی یه اشکالی دارند که ذیل مسئله دوم با مسئله سوم چه فرقی دارد؟ آنجا فرمود اگر آب را با چیزی مخلوط کنند و تصعید کنند مضاف است و در مسئله بعدی هم میگوید اگر آب مضاف را تصعید کنند باز مضاف است، در حالی که هر دو یک چیز را میگویند. اما ظاهراً این دو مسئله فرق دارند زیرا ممکن است چیزی را مانند گل محمدی و گیاهان دیگر با آب ممزوج کنند ولی موجب مضاف شدن آب نشود اما اگر آن را بجوشانند و دوباره تبدیل به آب کنند مضاف میشود.
به هر حال ما همچنان که اطلاق فرع دوم از مسئله دوم را قبول نکردیم اطلاق این مسئله را هم قبول نمیکنیم و علمای دیگر هم قبول نکردهاند بلکه میگویند تابع صدق عنوان بعد از تصعید است. ممکن است آب مضاف باشد ولی بعد از تصعید از مضاف بودن خارج شود مانند آبگل که بعد از بخار شدن آب، خاک آن ته نشین میشود و اگر بخار آب را مایع کنند آب مطلق میشود. همچنین ممکن است با بخار شدن هم مواد مخلوط با آب هم بخار شود و دوباره بعد از مایع شدن هم آب مضاف صدق کند. اما در مواردی هم ممکن است هنگام بخار شدن، آن مواد جدا از آب شود و بعد از مایع شدن دیگر آب مضاف صدق نکند. بنابراین اطلاق هر دو مسئله محل اشکال است.
مسئله چهارم را میخوانیم. میفرماید: «المطلق أو المضاف النجس يطهر بالتصعيد لاستحالته بخارا ثم ماء»؛
آب مطلق یا مضاف اگر نجس شده باشند، با تصعید پاک میشوند و خود سید هم دلیل میآورد که به خاطر استحاله آن به صورت بخار و سپس آب شدن آن. وقتی که آب نجس بخار میشود دیگر نمیتوان گفت که نجس است زیرا استحاله شده است و کسی نمیگوید که بخار نجس است و بعد از آنکه به صورت مایع در میآید هم غیر از آن چیز قبلی است زیرا استحاله شده است. طبق استدلال ایشان، این مسئله دیگر تنها مربوط به آب مطلق و مضاف نیست بلکه در عین نجس هم این مسئله جاری است. مثلاً اگر بول بخار شود و دوباره تبدیل به مایع شود طبق بیان ایشان باید گفت دیگر نجس نیست زیرا استحاله شده است.
در اینجا علما دو دسته شدهاند؛ برخی فرمایش سید را پذیرفتهاند و برخی هم آن را محل اشکال قرار دادهاند. ما هم باید بررسی کنیم که آیا با تصعید، استحاله حاصل میشود یا مانند مسئله قبل، تابع عنوان بعد از تصعید است؟ اگر میگویند این همان آب قبلی است یعنی هرچند در حین بخار نجس نبود اما بعد از تبدیل شدن به مایع، همان آب قبلی است در این صورت باید بگوییم نجس است. در اینجا، هم آقای خویی و هم شاگردشان شهید صدر از مرحوم سید طرفداری کردند و فرمودند آب نجس با تصعید پاک میشود اما به نظر میرسد که این فرمایش خالی از اشکال نیست و اشکال آن را در جلسه بعد مطرح خواهیم کرد.