< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1402/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخمس /خمس ارباح مکاسب و فوائد /صور مسئله

عرض شد که سه مسئله مهم بر اساس آن روایاتی که خوانده شد ، در ابتداء مسئله فاضل المؤنه مطرح می شود .

1- آن جایی که شخص خمس مالش را داده است یا مالی هست که خمس به آن تعلق پیدا نمی کند و آن مال نماء (متصل یا منفصل) پیدا کرده است . آیا طبق این روایات و ادله که خوانده ایم ، بر این نماء خمس واجب می شود یا خیر؟

2- آن جایی که شخص خمس مالش را داده است یا مالی هست که خمس به آن تعلق پیدا نمی کند ولی آن مال زیادة حکمی (افزایش قیمت) پیدا کرده است .آیا بر آن زیادة حکمی خمس تعلق می گیرد؟

3- آن جایی که شخص خمس مالش را داده است یا مالی هست که خمس به آن تعلق پیدا نمی کند ولی افزایش اعتباریِ حکمی پیدا کرده است یعنی افزایش تورّمی بوده است نه واقعی . این مورد هم دو قسم دارد : بفروشد یا نفروشد . آیا در این صورت هم خمس دارد یا نه ؟

اما مقام اول :

عبارت سید ره صاحب عروه : (مسألة 53): إذا كان عنده من الأعيان الّتي لم يتعلّق بها الخمس أو تعلّق بها لكنّه أدّاه فنمت و زادت زيادة متّصلة أو منفصلة وجب الخمس في ذلك النماء... [1] .

سید ره می فرماید : یک عینی دارد که خمس به آن تعلق پیدا نمی کند مثلاً ارث است ، یا مهریه است و یا خمس تعلق پیدا کرده ولی شخص ، خمسش را پرداخت کرده است ، (در همین جا که خمسش را داده است ، آقای خوئی ره دو قسم می کند یا خمس را از خودش داده یا از قیمتش داده است و اگر از قیمت داده باشد ، در حقیقت به مقدار یک پنجم خریده است)، و بعداً این مال نماء متصل یا منفصل پیدا کرد ، در این صورت در آن نماء خمس واجب می شود . بعد سید ره وارد بحث زیادت قیمت می شود ، که فعلاً بحثش را انجام نمی دهیم .

پس سید فرمود که در نماء خمس واجب است . بعداً ایشان در مسئله 55 چیزی می فرماید که بخوانیم ببینیم آیا تحافت دارد یا خیر؟

(مسألة 55): إذا عمر بستاناً و غرس فيه أشجاراً و نخيلًا للانتفاع بثمرها و تمرها لم يجب الخمس في نموّ تلك الأشجار و النخيل، و أمّا إن كان من قصده الاكتساب بأصل البستان فالظاهر وجوب الخمس في زيادة قيمته و في نموّ أشجاره و نخيله. [2]

اگر یک بستانی را آباد کند و درختانی و درخت خرما هم در آن جا کاشت تا از میوه اش و خرمایش استفاده کند ، در این صورت خمس در نمو درختان و نخیل واجب نمی شود . (در مسئله قبل سید ره گفت در نمو خمس واجب می شود و در این جا می فرماید در نمو خمس واجب نمی شود) (فرض ما انتفاع از ثمره اش بوده است ) و اما اگر می خواهد خود بستان را آباد کند و آن را بفروشد ، ظاهراً در این صورت در زیادت قمیت و نمو درختان و نخیل ، خمس واجب می شود . پس در این جا یک تفصیلی قائل شدند .

این شخصی که الآن آمده محاسبه خمس بکند از او باید پرسید که شما این کار را برای چی انجام دادید ؟ یک وقت می گوید من کارم این است که باید این ها را آباد کنم و خود بستان را بفروشم و تجارت می کنم ، در این صورت همان فتوای قبلی هست که در نموش باید خمس بدهد . اما اگر بگوید که این را برای بچه هام کاشته ام و هم از میوه هاش استفاده کنیم و هم آن را بفروشیم ، (مثلاً کسی خانه داشته ولی یک خانه دیگری می خرد اما نه برای فروش خانه بلکه برای این که از اجاره اش استفاده کند) پس در این صورت چون اصلش برای تجارت نبوده است و برای ابقاء بوده که از منافعش استفاده کند ، خمس ندارد .

پس مسئله 55 شارح مسئله 53 می باشد . مسئله قبلی فرمود که نموش خمس دارد ولی در این مسئله استثناء می زند که مگر اینکه آن را کاشته باشد تا از منافع استفاده کند که خمس نخواهد داشت .این بیان سید ره است.

برای اینکه بیان سید ره روشن تر شود ، مرحوم آقای هاشمی شاهرودی ره بیانشان را نقل می کنیم .

في هذه المسألة صور ثلاث:[3]

الاولى- ان يعمر البستان من اجل الاغاثة بثمار اشجاره و نخيله بالاستفادة منها مباشرة لنفسه و عياله و لسائر شئونه.

الثانية- ان يعمر البستان من اجل التكسب بنماء اشجارها من ثمرها و نحوها بان يبيعها و يتعيش بثمنها.

الثالثة- ان يعمر البستان من اجل التكسب بأصله ببيع اشجاره أو بيع نفس البستان.

و البحث في الصور الثلاث عن حكم النماءات المنفصلة و المتصلة و ارتفاع القيم من حيث تعلق الخمس بها و عدمه.و لا شك في تعلق الخمس بذلك في الصورة الثالثة، كما صرح به في المتن لصدق الافادة و الكسب فيه، فيتعلق به الخمس على جميع المباني.

و اما الصورة الثانية: فلا اشكال أيضا في تعلق الخمس فيها بثمار الاشجار بل بارتفاع قيمتها أيضا بعد استثناء مئونة السنة، لكونها فائدة و كسبا و مالا تجاريا، و اما النماء المتصل من قبيل نمو اشجارها فضلا عن ارتفاع قيمة البستان فقد يمنع عن تعلق الخمس به، اما للمنع عن صدق الافادة قبل البيع، أو للمنع عن صدق التكسب بناء على اعتباره في تعلق الخم و لكن الصحيح: هو ثبوت الخمس في النماءات المتصلة في هذه الصورة على كل تقدير، لصدق الزيادة العينية بذلك- كما تقدم- فتكون افادة و تكسبا أيضا...

و اما الصورة الاولى: فالنماء المنفصل و المتصل فيها و ان كان فائدة مقصودة و مستحصلة أيضا الا انه يصدق على البستان و اشجاره و نخيله فضلا عن ثمارها عنوان المئونة المستثناة من الارباح، [4]

پس با این بیان مشکل در بیان سید ره حل شد . سید ره در اول مسئله که فرمود کلاً نماءات خمس دارد و در مسئله 55 فرمود که نه اگر برای تکسب باشد خمس دارد و اگر برای خودش باشد خمس ندارد . ما عرض می کنیم که اگر برای خودش باشد ، همان صورت اولی را می گوید ، صورت اولی که برای مؤنه خودش کاشته و می خواهد نگه دارد و از میوه اش هم خودش استفاده کند نه اینکه با میوه اش تجارت بکند ، آن جا خارج از بحث خمس خواهد بود ؛ چرا که داخل در استرباح و فائده نیست و داخل در عنوان مونه زندگی خودش می باشد .

حالا باید ببینیم که آیا بیان سید ره را در این جا بزرگان قبول کرده اند یا ردّ نموده اند .

الحمدلله رب العامین . پایان سال تحصیلی . بهار 1402

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo