< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1401/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/أحكام المياه / احکام آب مستعمل

مرحوم سید در عروه می فرمایند:

(المسألة 13): لو اجرى الماء على المحل النجس زائدا على مقدار يكفي في طهارته فالمقدار الزائد بعد حصول الطهارة طاهر و ان عد تمامه غسلة واحدة و لو كان بمقدار ساعة و لكن مراعاة الاحتياط أولى.[1]

یعنی اگر آب را جاری کنند بر محل نجس بیش از آن چیزی که کفایت می کند برای طهارت محل، مثلا دست طرف با خون نجس شده است و این را زیر آفتابه بگیرد و روی آن آب بریزد بیش از آن مقداری که در طهارت دست کفایت می کند، می فرمایند مقدار زائد بعد از حصول طهارت پاک است، اگرچه تمام این یک غسله حساب می شود یعنی اگر تعدد شرط بود این مقداری که زائد بر آن مقدار لازم بود این باعث تعدد نمی شد یک غسله است اما می فرمایند که آن مقدار زائد دیگر حکم غساله را ندارد و لو اینکه به مقدار یک ساعت آب ریخته است، البته غسله واحد است ولی مقدار زائد بر مقداری که در طهارت لازم است طاهر است، و همچنین می شود با آن وضو گرفت، البته مراعات احتیاط بهتر است و اولی.

در اینجا فرض روشنی که این مساله دارد این است که یک موردی را فرض کنیم نیاز به فشاردن ندارد برای تطهیر مثل بدن شخص نجس شده و نیازی به تعدد هم ندارد، با یک بار شستن هم پاک می شود حالا اگر شخصی آمد و این دستش را که نجس شده است و با یک بار هم پاک می شود این را زیر آب گرفت و بیش از مقدار لازم آب ریخت بدون اینکه قطع کند، می فرماید مقدار زائد بر مقدار لازم این در حقیقت شستن چیز نجس نیست و این دیگر غساله نیست، غسالۀ شستن متنجس حساب نمی شود بلکه این شستن شئ نظیف است که در روایت عبدالله بن سنان فرمود اگر چیز نظیف شسته شده اشکال ندارد و می شود آب آن را استعمال کرد برای رفع حدث. لذا در مواردی که این چنین است و نیازی به تعدد ندارد نیاز به فشردن ندارد قطعا آن مقدار زائد پاک است چون غسل شئ متنجس نیست. چون فرض این است بعد از مقدار لازم استفاده از آب این شئ پاک شده و غساله نجس آن هم جدا شده است و رفته است، اگر بیشتر از مقدار لازم بریزد بقیه دیگر پاک است و می تواند با آن رفع حدث کرد. آبی که مستمرا می آید بر روی شئ این می آید روی شئ نظیف و پاک و دلیلی بر نجاست آن وجود ندارد و غساله شئ متنجس صدق نمی کند.

اما اگر نیاز به تعدد داشته باشد و آب در غسله اول بخواهد به کار گرفته بشود، و بخواهد جریان آب را در غسله اول بخواهد ادامه بدهد یا آب را روی چیزی بریزد که نیاز به فشاردن دارد اگر در اینجاها آب را مستمرا بریزد بر این شئ نجس حکم در اینجا چیست؟ آیا این هم حکم جریان آب بر شئ نظیف را دارد یا اینکه نه از این باید احتیاط کرد چون هنوز آن شئ پاک نشده است؟

در عبارت مرحوم صاحب عروه این مطلب بیان نشده است که آیا در اینجاها که نیاز به تعدد دارد باید چه کرد، ظاهر عبارت ایشان این است که این همه اش یک غسله حساب می شود یعنی تا آب قطع نشود و دوباره جریان پیدا نکند باعث نمی شود این شئ پاک بشود، اینجا بنابراین که ما تعدد غسل را به صورت تعبدی بپذیریم باید ملتزم بشویم هر چند این غسل بیش از آن مقدار لازم جاری می شود باید ملتزم بشویم این آبی که دارد جدا می شود حکم غساله را دارد و باید از آن اجتناب کرد. لذا این مساله سیزدهم در اینجا مربوط به جایی می شود که یک شی متنجسی وجود دارد که نیاز به تعدد و فشردن ندارد در اینجا اگر جریان آب ادامه یافت بیش از مقدار لازم برای طهارت شی، آن آب زائد دیگر حکم غساله را ندارد اما در جایی که نیاز به تعدد و فشردن دارد نمی شود ملتزم به طهارت شد.

سید در مساله بعدی می فرمایند:

(المسألة 14): غسالة ما يحتاج الى تعدد الغسل كالبول مثلا إذا لاقت شيئا لا يعتبر فيها التعدد و ان كان أحوط.[2]

غساله چیزی که نیازمند تعدد غسل است مثل بول، غساله این را بنابر نجاست آن باید یکبار بشوییم یا دوبار، تطهیر بول به تعدد نیاز دارد ولی غساله اش چگونه است؟ می فرمایند اگر این غساله با چیزی ملاقات کرد تعدد شستن در ملاقی با آن معتبر نیست اگرچه احوط تعدد است. باید عرض کنیم که در کلمات اصحاب و فقها در مورد ملاقی غساله سه نظر مطرح است:

یک نظر این است که این ملاقی با غساله بنا بر قول به نجس بودن غساله حکم محل را دارد قبل از غسل آن، اگر این باشد در مورد غساله بول ملاقی، باید تعدد شستن در آن لازم باشد چون حکم محل متنجس به بول را دارد قبل از شستن.

قول دیگر این است که ملاقی غساله حکم محل را دارد قبل از غسله، قبل از شستنی که این غساله از آن شستن حاصل شده است پس اگر مربوط به غساله غسله اول است باید طبعا دوبار شسته بشود، اگر مربوط به بول است اگر هم مربوط به غسله دوم است یک بار شستن نیاز خواهد بود، چون فرض این است که این ملاقی حکم محل را دارد قبل از آن غسله ای که این غساله مربوط به آن است، در غسله اول قبل از آن دوبار نیاز بود محل شسته بشود، پس غساله اش هم باید دوبار شسته بشود، در غسله دوم محل آن قبل از غسله نیاز به یک بار شستن داشت چون فرض این است مربوط به غسله دوم است، غساله آن هم حکم محل آن غساله را دارد قبل از آن غسله ای که این آب مربوط به آن است. قبل از غسله دوم طبعا نیاز به یکبار داشت لذا غساله آن که با چیزی ملاقات کرده باید ملاقی آن هم یک بار شسته شود.

قول سوم این است که ملاقی حکم محل را دارد بعد از آن غسله ای که این غساله مربوط به آن غسله است پس طبعا اگر از غسله اول باشد یکبار نیاز به شستن خواهد بود چون فرض این است که حکم محل را دارد بعد از آن غسله ای که این غساله مربوط به آن است، پس حکم محل را دارد بعد از آن غسله ای که آن غساله مربوط به آن است، و اگر از غسله اول است بعد از آن این شئ محلش به یک بار شستن نیاز داشت پس غساله اش هم به یکبار شستن نیاز دارد، و اگر از غساله غسله دوم باشد خوب در اینجا حکم محل را دارد این ملاقی، بعد از آن غسله دوم که دیگر نیازی به شستن ندارد این غساله و این ملاقی.

اما علما متاخر و معاصر نظرشان این است که ما نباید به این اقوال متمسک بشویم و اینها را مستند قرار بدهیم چون این ها دلیلی ندارند که غساله حکم محل را دارد چه قبل از شروع غسل، یا قبل از آن غسله، یا بعد از آن غسله، اینها دلیل ندارند. پس باید ما اینگونه مساله را مطرح کنیم که برای تطهیر متنجس گاهی ما دلیل خاص داریم که باید به تعداد خاصی باشد این غسل، مثل غسل شی متنجس با بول که دلیل داریم که باید دوبار باشد یا مثل غسل ظرف که دلیل داریم باید سه بار باشد، اگر تعداد خاصی مطرح شده به آن اخذ شده است انما الکلام در جایی است که روایت خاصی وارد نشده و این شی متنجس است آنجا باید چه کنیم و در ما نحن فیه که این غساله است وما هم قائلیم و حکم کردیم که غساله نجس است ما در اینجا دلیل خاصی بر کیفیت شستن آن نداریم. اینجا باید چکار کنیم؟

فرموده اند باید ببینیم مقتضای اصل عملی یا اصل لفظی چیست. فرموده اند ممکن است گفته شود اصل استصحاب نجاست است یعنی وقتی ملاقی یک بار شستیم باز استصحاب نجاست آنرا می کنیم و باید دوباره آن را بشوییم، چون استصحاب می گوید نجاستش باقی است، پس طبق این نظر باید بگوییم تعدد لازم است در غساله شی متنجسی که نیاز به تعدد دارد.

ولی اشکال این استصحاب این است که این استصحاب از قبیل جریان استصحاب در شبهات حکمیه است که محل خلاف است برخی از فقها آن را قبول دارند و برخی از آنها آن را قبول ندارند. بحثش در استصحاب مستوفی مطرح شده است به نظر ما هم می رسد ما دلیل محکم و قابل قانع کننده برای جریان استصحاب نداریم چون روایات استصحاب همگی درباره شبهات موضوعیه است و ائمه علیهم السلام این را برای شبهات موضوعیه قرار داده اند و توسیع آن به شبهات حکمیه دلیل می خواهد که ما نداریم. لذا با استصحاب نمی توانیم حکم کنیم که متنجس با غساله نیاز به تعدد دارد. باید ببینیم مقتضای اصل عملی در صورت عدم جریان استصحاب چیست ممکن است گفته شود ما در اینجا بعد از یک بار شستن رجوع می کنیم به قاعده طهارت و بحث بعدی این است که باید ببینیم دلیل لفظی در اینجا داریم اطلاقی یا عمومی که بتوانیم به آن تمسک بکنیم و حکم را معلوم کنیم.

مرحوم حکیم فرموده اند می شود با تمسک به حدیث نبوی که می فرماید «خلق الله الماء طهورا» اثبات کنیم که شارع حکم کرده به مطهریت آب، با همان وجهی که تطهیر با آب عند العرف صورت می گیرد و معلوم است که تطهیر عند العرف با یکبار شستن حاصل می شود نه با تعدد چون تعدد یک امر تعبدی است و دلیل میخواهد. لذا می شود با تمسک به این اطلاقات حکم کرد که ملاقی غساله یکبار شستن نیاز دارد نه بیشتر.

برخی از فقها تمسک کردند به صحیحه زراره: عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِي دَمُ رُعَافٍ أَوْ غَيْرُهُ أَوْ شَيْ‌ءٌ مِنْ مَنِيٍّ فَعَلَّمْتُ أَثَرَهُ إِلَى أَنْ أُصِيبَ لَهُ مِنَ الْمَاءِ فَأَصَبْتُ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ نَسِيتُ أَنَّ بِثَوْبِي شَيْئاً وَ صَلَّيْتُ ثُمَّ إِنِّي ذَكَرْتُ بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ تُعِيدُ الصَّلَاةَ وَ تَغْسِلُهُ قُلْتُ فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ رَأَيْتُ مَوْضِعَهُ وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَه‌ فَطَلَبْتُهُ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَيْهِ فَلَمَّا صَلَّيْتُ وَجَدْتُهُ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ تُعِيدُ. [3]

که می گوید یک نجسی، خون دماغ یا نجس دیگر یا چیزی از منی به لباسم اصابت کرد و من جای آن را مشخص کردم تا وقتی آب پیدا کردم آن را تطهیر کنم وقتی موقع نماز رسید فراموش کردم که موضع نجس شده را تطهیر کنم، بعد از نماز خواندن یادم آمد که لباسم نجس است، امام ع فرمودند لباس را می شویی ونماز را اعاده می کنی. بعد می پرسد که من اگر جایگاه آن را ندانم ولی بدانم که لباسم نجس است بدانم که قسمتی از آن قطعا نجس است، ولی وقتی آن را بررسی کنم آن را پیدا نکنم و بعد از نماز آن را پیدا کنم آیا نمازم صحیح است یا نه، امام ع فرمودند لباس را بشوید و نماز را اعاده کند.

در این روایت می فرماید بشوید و نفرمود باید چند بار بشوید، طبق این روایت متنجس را یکبار بشوید کافی است و تعدد در آن شرط نیست تعدد دلیل می خواهد، طبق اطلاقات می توانیم بگوییم اگر دلیل خاص نباشد متنجس با یک بار شستن پاک می شود. پس در ملاقی نجس شده با غساله بول هم می شود به این اطلاقات تمسک کرد و حکم کرد غساله با یکبار شستن پاک می شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo