< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1400/10/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/أحكام المياه/ماء المطر

مرحوم سید می فرمایند:

(المسألة 3): الأرض النجسة تطهر بوصول المطر إليها بشرط أن يكون من السماء و لو بإعانة الريح، و أمّا لو وصل إليها بعد الوقوع على محلّ‌ آخر - كما إذا ترشّح بعد الوقوع على مكان فوصل مكانا آخر - لا يطهر، نعم لو جرى على وجه الأرض فوصل إلى مكان مسقّف بالجريان إليه طهر.[1]

بحث به مساله سوم رسید. زمینی که نجس هست با وصول آب باران پاک می شود به شرط اینکه بارش از آسمان بر روی آن ببارد ولو به کمک باد باشد، اما اگر به زمین برسد ولی بعد از فرود باران بر جای دیگری بیفتد مثل اینکه اول با یک مکان دیگری برخورد می کند و بعد ترشح می کند و بر روی زمین نجس می افتد، مثلا بر روی سنگی می افتد و بعد به زمین نجس برخورد می کند، در این صورت زمین نجس پاک نمی شود.

بله اگر به جایی می ریزد و جریان می یابد و به یک مکان مسقف می رسد در اینجا موضع نجس را پاک می کند قطعا. اما اگر به صورت ترشح باشد نمی تواند مکان نجس را پاک کند زیرا ترشح، حکم باران را ندارد و آب باران نیست. در این مساله سید چند فرع را بیانکرده است:

1.فرع اول این است که باران مستقیما به مکان نجسی ببارد اینجا را قطعا پاک می کند و بر این مطلب روایات و برخی آیات مثل و انزلنا من السماء ماء طهورا، همه اینها دلالت دارند.

2.فرع بعدی این است که آب باران به وسیله باد به مکان نجس می رسد به طوری که اگر باد نبود به آن مکان نمی رسید مثل بالکن خانه، باران اگر به آنجا برسد آنجا را پاک می کند، چون باران صدق می کند، آب باران است که باد آن را برده به آن موضع خاص.

3.فرع سوم این است که با واسطه آب باران به موضع نجس برسد و بارش مستقیم به مکان نجس برسد که در اینجا چند قسم است:

اول: اینکه به صورت جریان باشد، یعنی باران دارد می بارد و آب جاری می شود و می رود به جایی که مسقف است و از آنجا می گذرد و آنجا را هم پاک می کند در اینجا هم قطعا اشکال ندارد به خاطر روایاتی که هست. مثل روایت علی بن جعفر: عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَيْتِ يُبَالُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ يُغْتَسَلُ مِنَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ يُصِيبُهُ الْمَطَرُ أَ يُؤْخَذُ مِنْ مَائِهِ فَيُتَوَضَّأُ بِهِ لِلصَّلَاةِ فَقَالَ إِذَا جَرَى فَلَا بَأْسَ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَمُرُّ فِي مَاءِ الْمَطَرِ وَ قَدْ صُبَّ فِيهِ خَمْرٌ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ هَلْ يُصَلِّي فِيهِ قَبْلَ أَنْ يَغْسِلَهُ فَقَالَ لَا يَغْسِلُ ثَوْبَهُ وَ لَا رِجْلَهُ وَ يُصَلِّي فِيهِ وَ لَا بَأْسَ بِهِ. [2]

جریان آب باران در حکم خود آب باران است بلکه برخی جریان را شرط مطهریت آن دانسته اند. اینهم در آن اختلافی نیست.

دوم: این است که باران می بارد بر روی مثلا برگ درخت و از آنجا می ریزد بر روی زمین نجس، این صورت چطور؟ اینهم ظاهرا ملحق به جریان است و حکم آن را دارد که گاهی از ناودان است که فرمود في «میزابین سالا»، یا از روی چیزی مثل آن است که ملحق به آن می شود. این صورت هم که اشکالی ندارد و مطهر نجس است.

سوم: جایی که به صورت ترشح باشد یعنی آب باران به جایی برخورد می کند و بعد تبدیل به چندقطره می شود و ترشح می کند و می پاشد به مواضع دیگری، اینجا چطور؟ مطهر است یا نه؟ مرحوم سید می فرمایند این صورت حکم آب باران را ندارد و لذا رافع نجس نیست و پاک کننده نیست. پس صورت سوم از فرع سوم مطهریت ندارد چون آب باران برآن صدق نمی کند. بله اگر ترشح کند و جریان پیدا کند حکم آب باران را دارد.

روایتی دیگری که در اینجا یادآوری می کند صحیحه هشام بن حکم است: عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي مِيزَابَيْن‌ سَالا أَحَدُهُمَا بَوْلٌ وَ الْآخَرُ مَاءُ الْمَطَرِ فَاخْتَلَطَا فَأَصَابَ ثَوْبَ رَجُلٍ لَمْ يَضُرَّهُ ذَلِكَ. [3]

این روایت هم در حقیقت موید فرمایش مرحوم سید است که در صورتی که جریان آب باران باشد و لو بالواسطه حکم باران را دارد و پاک کننده است.پس این مساله ما در حقیقت روشن است.

در مساله چهارم سید می فرمایند:

(المسألة 4): الحوض النجس تحت السماء يطهر بالمطر، و كذا إذا كان تحت السقف و كان هناك ثقبة ينزل منها على الحوض، بل و كذا لو أطارته الريح حال تقاطره فوقع في الحوض، و كذا إذا جرى من ميزاب فوقع فيه.[4]

حوض نجسی که باران بر آن ببارد پاک می شود، بر ظاهرش که بارید آن را پاک میکند البته سید فرمودند اگر بر برخی از سطح ببارد کافی است اما گفتیم باید بر همه ظاهر و سطح حوض ببارد تا یراه ماء المطر صدق کند. همچنان که گذشت که گفتیم ماء المطر آب نجس را هم پاک می کند که در مباحث سابق به تعدادی از روایت تمسک کردیم و توضیح دادیم.

همچنین اگر آب نجس و حوض تحت یک سقف بود و بر روی آن شکافی وجود دارد که از آن باران می تواند بر روی حوض ببارد، در اینجا هم باز آب باران پاک کننده است چون صدق مطر می کند. سید دارد همه فروعات مرتبط را می گوید. می فرماید بلکه اگر آب باران را باد حرکت بدهد به سمت حوض و در داخل آن بیاندازد باز هم پاک می شود.

و همچنین اگر از یک ناودان بر روی حوض بریزد باز آن را پاک می کند. پس فرق نمی کند جریان بنفسه باشد یا بواسطه باد و مثل آن باشد در تمام این صور حکم به طهارت حوض می شود.

پس یکی از این راه هایی که فاضلاب های شهری که بعد از تصفیه می خواهند تطهیر بکنند یکی از راه هایش باریدن باران است چه مصنوعی چه طبیعی، در این موارد حکم به طهارت آب فاضلاب های تصفیه شده می شود.

در مساله پنجم سید می فرمایند:

(المسألة 5): إذا تقاطر من السقف لا يكون مطهّرا، بل و كذا إذا وقع على ورق الشجر ثمّ‌ وقع على الأرض. نعم، لو لاقى في الهواء شيئا، كورق الشجر أو نحوه حال نزوله لا يضرّ إذا لم يقع عليه ثمّ‌ منه على الأرض، فمجرّد المرور على الشيء لا يضرّ.[5]

همه این مسائل به همان نه روایت یا یازده روایت بر می گردد که درباره آب باران نقل شده است. اگر به روایات توجه کنیم می توانیم تمام فروعات باران را استنباط و استخراج کنیم. می فرماید که اگر باران از سقف تقاطر کند دیگر مطهریت ندارد، یعنی باران به روی پشت بام می بارد و بعد از سقف رد می شود و در درون خانه می افتد اینها پاک کننده نجس نیستند اگرچه خودشان پاک باشند.

بلکه اگر بر روی برگ درخت هم بریزد و سپس بر روی زمین نجس بیفتد باز هم پاک کننده نیست چون ترشح در حکم باران نیست بله اگر در همان زمانی که دارد می بارد به برگ درخت بخورد ولی ترشح نکند و فقط لیذ بخورد و بیفتد پاک کننده است. پس فرق است بین ترشح و پاشیده شدن، و بین خوردنش به چیزی بدون پاشیدن بلکه همانجوری که هست پایین بیفتد، در صورت اول پاک کننده نیست و در صورت دوم پاک کننده است. پس اگر ترشح کند و تبدیل به قطرات بشود پاک کننده نیست ولی اگر جریان بیابد بر روی چیزی مرور پیدا کند و لو بر روی برگ درخت در این صورت پاک کننده است و این مرور بر چیزی ضرری به پاک کنندگیش نمی زند. پس حکم باران دائر مدار صدق باران است هر جا صدق کند حکم آن را دارد.

نقدی به مرحوم سید به مناسبت مقام

در اینجا به جناب سید عرض می کنیم که در بحث اجتهاد و تقلید فرمودید در تعیین عناوین اصلا نظر مجتهد حجت نیست پس در اینجا چرا در دارید می گویید فلان جا حکم باران را دارد و فلان جا مطر صدق نمی کند، این بر خلاف مبنای شماست، اگر دارید بیان می کنید پس چرا در موضوعات می فرمایید تقلیدی نیست! بله در جایی که شارع موضوع را بیان کرده تقلیدی است اما در جاهایی مثل محل بحث موضوع را بیان نکرده اینها مربوط به مجتهد می شود همینطور که ایشان دارد خودشان را در اینجا به زحمت می اندازند که مصادیق و موضوعات آب باران را بیان کنند، اگر این موضوعات را مجتهد بیان نکند و مقلد هم در اینها از او تقلید نکند در جامعه هرج و مرج لازم می آید. وقتی حکم عنوانی کلی را شرع به مجتهد واگذار کرد معنایش این است که تعیین حدودش هم به عهده فقیه است نه مقلد. تا اینجا حکم این فروعات طبق مبنا مشخص شد.

سید در مساله بعدی می فرمایند:

(المسألة 6): إذا تقاطر على عين النجس فترشّح منها على شيء آخر، لم ينجس إذا لم يكن معه عين النجاسة و لم يكن متغيّرا.[6]

اگر آب باران ببارد بر یک نجسی و از آنجا ترشح بکند به روی چیز دیگری، مثل اینکه باران روی یک سگ می بارد و به جهاتی دیگر می پاشد، آن چیزی که بر روی آن ترشح کرده نجس نمی شود اگر عین نجاست در آن قطرات ترشح شده نباشد و متغیر هم نشده باشد، پس ولو اینکه به عین نجس برخورد کرد ولی نجس نشد چون تغیری در آن حاصل نشده است زیرا ماده دارد، دلیلش همان روایات متعددی بود که خواندیم از جمله مرسله کاهلی که فرمود «عَنِ الْكَاهِلِيِّ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ يَسِيلُ عَلَيَّ مِنْ مَاءِ الْمَطَرِ أَرَى فِيهِ التَّغَيُّرَ وَ أَرَى فِيهِ آثَارَ الْقَذَرِ فَتَقْطُرُ الْقَطَرَاتُ عَلَيَّ وَ يَنْتَضِحُ عَلَيَّ مِنْهُ وَ الْبَيْتُ يُتَوَضَّأُ عَلَى سَطْحِهِ فَيَكِفُ عَلَى ثِيَابِنَا قَالَ مَا بِذَا بَأْسٌ لَا تَغْسِلْهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَرَاهُ مَاءُ الْمَطَرِ فَقَدْ طَهُرَ»[7] گفتیم تغیر مراد از آن گل و خاک است و غذره هم گفتیم عرفی آن است.

یا روایت دیگری که در مورد چکه کردن بود مثل روایت اول هشام بن سالم «عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ السَّطْحِ يُبَالُ عَلَيْهِ فَتُصِيبُهُ السَّمَاءُ فَيَكِفُ فَيُصِيبُ الثَّوْبَ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ مَا أَصَابَهُ مِنَ الْمَاءِ أَكْثَرُ مِنْهُ».[8]

که بر روی آن باران می افتد و چکه می کند اگر در این چکه ها تغیر نباشد عین نجاست نباشد اشکال ندارد چون آب باران اکثر است و غلبه دارد، یعنی تغیری در آن دیده نمی شود. پس در این مساله ششم هم دلیل مان روشن است و آن این است که اگر تغیری در آن حاصل نشده باز بر طهارت خودش باقی است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo