< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

99/11/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آناتومی بدن/پوست /جلسه هفتم، آناتومی پوست، فوائد و عملکردها، تشخیص بیماری ها از راه پوست، درمان به وسیله پوست و مسائل مربوط به پوست

 

نکته:

در یک روایت آمده است:

إذا فقدتم إمامكم فلم تروه فما ذا تصنعون[1]

چه حالی خواهید داشت اگر آب گوارا و شیرین را از دست بدهید؟

آب گوارا همان امام علیه السلام و علم و دانش او است که آب گوارا است.

دانش های غیر معصومین آب شور و گندیده است. می خواهیم در بحث طب، فیزیک، شیمی، زمین شناسی، ستاره شناسی و تمام علوم، مردم را از آب شور به آب شیرین گوارا، انتقال بدهیم.

چه بسا اعتقاد به اینکه اسلام طب مستقل از طب غربی است، برای برخی سخت باشد.

بحث اصلی

بحث های گذشته راجع به مو بود و بعد از آن به بحث آناتومی پوست و عملکرد و فوائد آن وارد شدیم. از فوائد و استفاده های پوست و درمان های مبتنی بر پوست صحبت می کنیم.

هر بخشی از پوست اسامی و کارآیی مخصوصی دارد. پوست صورت به قسمت های مختلفی تقسیم می شود. پوست پیشانی به نام های طلعه، جبین، جبهه و غره نامیده می شود و هر کدام اشاره به یک معنا است. در روایات به پوستِ گونه، بینی و حتی پوستِ ما بین بینی و چشم اشاره شده است که یک پوست مخفی و شکننده است و باعث خونریزی دماغ می شود. پوست اطراف چشم و پوست بنان (انگشت ها) که اثر انگشت هر یک از اشخاص مخصوص به خود است. در قرآن اینگونه آمده است:

﴿بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ﴾[2]

بلی (استخوانهای او را جمع می‌کنیم) در حالی که ما قادریم که سرانگشتان او را هم منظم درست گردانیم.

بحثِ کامل در مورد پوست خیلی وقت می خواهد و می تواند یک کتاب کامل باشد، اما ما به طور خلاصه مطالبی که در درمان موثر است را عرض می کنیم.

تشخیص بیماری ها از راه پوست

اگر بدن کسی گرم باشد نشان زنده بودن است و سردی بدن نشان مرگ است. از امام ع سوال می کنند که گرمی بهتر است یا سردی؟ امام ع می فرماید:

الحر من حر الحیاة و البرد من برد الموت[3]

زندگی و نفس کشیدن مساوی با گرمی بدن است

در روایات آمده است که خدایا به ما رحم کن زمانی که پوست ما سرد است که این کنایه از مردن است.

تشخیص غلبه خون

گرمی معمول بدن، نشان غلبه خون است. در روایات آمده است که خون مسکن و محل سکونت گرمی است.

تشخیص تب

گرمی بیش از اندازه‌ی بدن به معنای تب است. تعریف تب در این روایت آمده است:

مر اعرابي على رسول الله صلى الله عليه وآله فقال له أتعرف أم ملدم قال وما أم ملدم قال صداع يأخذ الرأس وسخونة في الجسد فقال الأعرابي ما أصابني هذا قط فلما مضى قال من سره ان ينظر إلى رجل من أهل النار فلينظر إلى هذا[4]

مرد اعرابی از کنار رسول خدا ص گذشت، پیامبر ص به او فرمود آیا ام ملدم (تب) را می شناسی؟ عرض کرد ام ملدم چیست؟ پیامبر ص فرمود: دردی که سر را می گیرد و گرمی که در بدن است

گرمیِ بدن نشانه‌ی عفونت و ورود میکروب به بدن است. در روایت آمده است:

كل داء من التخمة إلا الحمى ، فانها ترد وروداً[5]

هر بیماری از سیری است مگر تب زیرا تب از بیرون وارد می شود.

عامل تب، شامل میکروب و ویروس و قارچ از بیرون وارد بدن می شود و باعث تب می شود. تب، نشانه‌ی التهاب و عفونت در بدن است.

سرخی صورت

سرخی صورت به همراه جوش و دمل و نیز خارش بدن نشانه‌ی غلبه خون (دم) است:

عَلَامَاتُ الدَّمِ أَرْبَعٌ الْحِكَّةُ وَ الْبَثْرَةُ وَ النُّعَاسُ وَ الدَّوَرَانُ [6]

علامت های غلبه خون چهار چیز است: خارش، جوش، خواب آلودگی و سرگیجه

دو نشانه‌ی غلبه خون که خارش و جوش باشد، در پوست ظاهر می شود. سرخیِ بدن هم یکی از نشانه های غلبه خون است.

زردی صورت و بدن (صفرة الوجه)

اگر صورت و بدن زرد باشد، نشانه‌ی غلبه صفراء است. تب درونی، بیخوابی، دیر خوابی و دیر بیدار شدن، عصبانیت و احساس کسلی و تنبلی از عوارض غلبه صفراء است.

در روایت آمده است:

كان إذا اعتل إنسان من أهل الدار قال انظروا في وجهه فإن قالوا أصفر قال هو من المرة الصفراء فيأمر بماء فيسقى و إن قالوا أحمر قال دم فيأمر بالحجامة[7]

امام صادق علیه السلام هنگامی که یکی از اهل خانه مریض می شد می فرمود به صورت او نگاه کنید اگر می گفتند زرد است می فرمود این از غلبه صفراء است و دستور می داد که به او آب بدهند و اگر می گفتند صورت بیمار سرخ است می فرمود این از غلبه خون است و دستور به حجامت می داد.

ما از راه پوست، به خصوص پوست صورت، می توانیم بیماری ها را تشخیص بدهیم. دو چهارمِ بیماری ها از غلبه صفراء و دم است بنابراین نصف بیماری ها را می توانیم از طریق پوست تشخیص بدهیم.

درمان صفراء آب خوردن یا استفاده از ملین است و غلبه دم نیز با حجامت برطرف می شود.

تیرگی پوست

افرادی که پوست تیره و خشک دارند، غلبه‌ی سوداء دارند. وسواس، افسردگی، یبوست، ترس، واهمه و تردید از عوارض غلبه سوداء است که می توان از تیرگی رنگ پوست تشخیص داد.

سفیدی و نرمی و بیش از اندازه

پوست اگر سفید و خیلی نرم و پژمرده باشد، نشانه غلبه بلغم است.

يا جريري ارى لونك قد امتقع [ای تَغَیَرَ و ذهب دمُک] ابك بواسير؟ قلت نعم[8]

امام ع می فرماید: جریری، می بینم رنگ تو عوض شده است و خون تو رفته است (سرخی در صورت نداری) و پوست صورتت تغییر کرده است آیا بواسیر داری؟

امام ع از رنگ پوست، بواسیر را تشخیص داده است. اگر شخصی ناگهانی، رنگ صورتش تغییر کرده باشد می تواند نشان از کم خونی و بواسیر باشد.

بی رنگ بودن صورت (شحوبه)

امام صادق علیه السلام به جعفی می فرماید: مَالِي أَرَاكَ شَاحِبَ الْوَجْهِ؟ قُلْتُ لَهُ: إِنَّ بِي حُمَّى الرِّبْعِ فَقَالَ: أَيْنَ أَنْتَ عَنِ الْمُبَارَكِ الطَّيِّبِ؟ اسْحَقِ السُّكَّرَ ثُمَّ خُذْهُ بِالْمَاءِ وَ اشْرَبْهُ عَلَى الرِّيقِ عِنْدَ الْحَاجَةِ إِلَى الْمَاءِ قَالَ: فَفَعَلْتُ فَمَا عَادَتْ إِلَيَّ بَعْدُ

چه شده که تو را گچی (بی رنگ و مات) می بینم عرض کردم تب ربع (یک چهارم) دارم ...

علت اینکه تب در رنگ صورت تاثیر می گذارد این است که در روایت داریم که الحمی تاکل اللحم و تشرب الدم و ترق الجلد[9] [10] یعنی تب گوشت را می خورد و خون می نوشد و پوست را نازک می کند و استخوان را پوک می کند. تب، تمام بدن را درگیر می کند تعطی کل عضو قسطه من البلاء[11] ، به هر عضوی یک آسیب می رساند.

خارش و پوست ریزی

علتِ خارشِ تنها (اگزما)، یا خارش همراه با پوست ریزی (گری، پسترویازی)، مشکلی در کبد و بخار کبد است. در روایت آمده است: الجرب من بخار الكبد[12] جرب (گری) از بخار کبد است. بنابراین در مرحله اول باید بخار کبد را با حجامت مچ پا خارج کنیم.

زردی

موسی بن بکر می گوید:

قال لي أبو الحسن يعني الأول عليه السلام: مالي أراك مصفرا؟ فقلت له: وعك أصابني فقال لي كل اللحم فأكلته ثم رآني بعد جمعة وأنا على حالي مصفرا فقال لي: ألم آمرك بأكل اللحم؟ قلت: ما أكلت غيره منذ أمرتني، فقال: وكيف تأكله؟ قلت: طبيخا فقال: لا، كله كبابا فأكلته ثم أرسل إلي فدعاني بعد جمعة وإذا الدم قد عاد في وجهي فقال لي: الآن نعم[13]

امام کاظم علیه السلام به من فرمود: چه شده که تو را زرد می بینم؟ عرض کردم وعک (تب شدید) مبتلا شدم (عرض کردیم تب، خون را می نوشد و کم می کند) امام ع فرمود گوشت بخور؛ بعد از یک هفته هنوز صورت من زرد بود امام ع فرمود مگر نگفتم گوشت بخور؟ عرض کردم چیزی جز گوشت نخوردم امام ع فرمود چگونه گوشت می خوری؟ عرض کردم آب پز می خورم امام ع فرمود کبابی و بریان بخور بعد از یک هفته امام ع به دنبال من فرستاد و خون به صورت من برگشته بود. امام ع فرمود الان خوب شده است.

امام علیه السلام هم نسخه می دهد و هم پیگیر وضع بیماری می شود. این روایت می تواند در مورد بیماری های همراه با تب، راهنما باشد. افراد بیمار، صرف مصرف دارو و بهبودی ابتدایی، مراقبت را رها نکنند. صرف جواب آزمایش مبنی بر نبود تب یا کرونا کافی نیست بلکه باید نقصان های به وجود آمده جبران شود.

شخصی که قبلا مبتلا به تب شدید شده بود، مبتلا به زردی صورت (کم خونی) شده بود، امام علیه السلام می فرماید باید این آسیب ترمیم شود که درمان آن گوشت بریان است.

بنابراین خوب است افرادی که مبتلا به تب می شوند، مقداری گوشت کبابی بخورند تا آسیب های تب از بین برود.

کسی می خواهد درمانگر و طبیب اسلامی بشود، شاید بتواند از طریق پوست، اکثر بیماری ها را تشخیص بدهد چون همانطور که خواندیم، غلبه‌ی دم، صفراء و سوداء و بلغم از طریق پوست قابل تشخیص است و تمام بیماری ها معلول این غلبه ها هستند.

خشکی پوست، ترک پوست مانند ترک ناحیه لب می تواند نشان بیماری باشد که انشاءالله به مرور خواهیم گفت.

درمان به وسیله پوست

دفع مواد زائد

موادی از پوست در حالت های خاصی خارج می شود. بودن این مواد داخل بدن ضرر دارد که از طریق پوست خارج می شود. چربی، فضولاتِ خون که بد بو است و رطوبت و آب اضافی بدن از راه تعریق، خارج می شود. تعریق به سبب فعالیت انسان، حمام، سونا (اتاق بسیار گرم) و شنا کردن، قرار گرفتن در معرض آفتاب ایجاد می شود.

عرقِ انسانِ بالغ نوعا بد بو است زیرا به همراه رطوبت اضافی بدن، فضولات خون نیز خارج می شود.

غدد عرق معمولی در همه افراد وجود دارد که رطوبت را خارج می کنند. غدد عرقی که بعد از بلوغ انسان کامل می شود و شروع به فعالیت می کند که به آن «غدد العرقیة الساطعة» می گوییم، مواد بد بو را خارج می کند. بنابراین اگر جوانی زیر بغل او مشخص باشد و بوی بدی داشته باشد، به بلوغ رسیده است. در روایت داریم: يسطع ريح إبطه[14] یکی از علائم بلوغ بوی بد زیر بغل است.

تقویت استخوان

اگر بدن در مقابل نور مستقیم آفتاب (بدون عبور از شیشه) قرار بگیرد، باعث تقویت استخوان است. به همین جهت افرادی که در آفتاب فعالیت می کنند مانند کشاورزها و چوپان ها، بدن ها و استخوان های محکمی دارند زیرا موادی زیر پوست تولید می شود که باعث رشد و تقویت استخوان ها می شود و امروزه به این مواد تولید شده زیر پوست، ویتامین دی گفته می شود.

روایات سفارش می کنند که گرفتن آفتاب در تابستان باشد و گرفتن آفتاب در زمستان خوب نیست و نهی شده است. نور آفتاب در تابستان استخوان ساز است در حالیکه نور آفتاب در زمستان علاوه بر استخوانساز نبودن، ممکن است باعث ضررهایی مانند سرطان پوست باشد.

تنفس

اگر بدن در معرض هوای پاک قرار بگیرد تنفس می کند. البته تنفسی که از تنفس ریوی بی نیاز نمی کند اما انسان را شاداب و خوشحال می کند و به انسان نیروی مضاعفی می دهد.

شسته شدن بدن از عرق و کثیفی نیز باعث باز شدن منافذ عرق و تنفس و شادابی بدن می شود.

قرار دادن بدن در معرض سرما

سرمای آخر زمستان و اول بهار باعث شکوفایی بدن می شود زیرا این سرما همان کاری با بدن می کند که با درختان می کند و باعث جوانه زدن آن ها می شود.

سرمای پاییز (اول سرما) باعث سوختن درختان و ریزش برگ های آن ها می شود و انسان اگر در معرض سرمای پاییزی قرار بدهد باعث سوخت و ضعف بدن می شود:

توقوا البرد في أوله وتلقوه في آخره فإنه يفعل في الأبدان كفعله في الأشجار أوله يحرق وآخره يورق[15]

از اول سرما دوری کنید و به استقبال سرمای انتهایی بروید زیرا همانکاری که با درختان می کند، با بدن انسان می کند؛ اول آن می سوزاند و آخر آن برگ می رویاند.

پوشیدن لباس نرم

لباس نرم باعث سلامتی و چاقی می شود:

الکتان من لباس الانبیاء و هو ینبت اللحم[16]

کتان از لباس پیامبران است که گوشت می رویاند.

ثَلَاثَةٌ يُسْمِنَّ وَ ثَلَاثَةٌ يُهْزِلْنَ فَأَمَّا الَّتِي يُسْمِنَّ فَإِدْمَانُ الْحَمَّامِ وَ شَمُّ الرَّائِحَةِ الطَّيِّبَةِ وَ لُبْسُ الثِّيَابِ اللَّيِّنَةِ وَ أَمَّا الَّتِي يُهْزِلْنَ فَإِدْمَانُ أَكْلِ الْبَيْضِ وَ السَّمَكِ وَ الطَّلْعِ‌[17]

سه چیز چاق، و سه چیز لاغر می کنند؛ اما چیزهایی که بدن را چاق می کند زیاد حمام رفتن (یک روز در میان)، استشمام بوی خوش و پوشیدن لباس های ملایم و نرم (در یک روایت دیگر پوشیدن کتان آمده است).

اصطکاک لباس نرم با پوست باعث چاقی و سلامتی می شود.

استفاده از نوره و حناء

یک نحو از استفاده، استعمال نوره و بعد از آن مالیدن حنا به کل بدن است. چه بسا مخلوط نوره و حناء را استفاده کند فوائد زیادی داشته باشد.:

مَنْ دَخَلَ الْحَمَّامَ فَاطَّلَى ثُمَّ أَتْبَعَهُ بِالْحِنَّاءِ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ كَانَ أَمَاناً لَهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ الْآكِلَةِ إِلَى مِثْلِهِ مِنَ النُّورَةِ[18]

کسی که وارد حمام شود نوره استعمال کند و سپس به دنبال آن از سر تا پا حناء استفاده کند تا زمان نوره بعدی، ایمنی از جنون و جذام و پیسی و خوره است.

ماساژ (تمریغ و فشار دادن)

لو كان شئ يزيد في البدن، لكان الغمز يزيد اللين من الثياب، وكذلك الطيب ودخول الحمام، ولو غمز الميت فعاش لما أنكرت ذلك[19]

اگر چیزی باشد که در بدن اضافه (بزرگ) کند، آن فشار دادن، لباس نرم و بوی خوش و داخل شدن حمام (یک روز در میان) ...

سرمای زمستان و گرمای تابستان

سرمای زمستان باعث ترمیم شدن پوست است. افرادی که می خواهند پوست زیبا و با لطافت و جمع و جور، بدون چین و چروک داشته باشند، در زمستان صورت خود را در معرض سرما قرار بدهند. این کار باعث ترمیم و جمع شدن پوست می شود.

قرمزی پوست صورت در هوای سرد به علت مضاعف شدن حرکت خون در زیر پوست است که واکنش طبیعی بدن است، زیرا خون مسکن و باعث گرمی است، که در این حالت جذب خون در پوست بیشتر می شود و جذب خون باعث ترمیم پوست می شود.

گرما باعث رقت خون و حرکت آن است اما قرار گرفتن در معرض گرمی تابستان باعث شل شدن پوست و درشت شدن منافذ عرق می شود و موجب تیرگی بدن می شود که قدری انسان را زشت می کند. افرادی که خواهان بدن برنزی هستند، روغن زیتون به بدن می مالند و در معرض آفتاب می نشینند.

ارتباط بین کارها و مکان ها و غذا ها با پوست

عوامل نورانی و زیبا شدن چهره

در روایت آمده است:

أَرْبَعٌ يُضِئْنُ الْوَجْهَ النَّظَرُ إِلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ وَ النَّظَرُ إِلَى الْمَاءِ وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ وَ الْكُحْلُ عِنْدَ النَّوْمِ[20]

چهار چیز صورت را نورانی می کنند: نگاه به صورت زیبا و نگاه به آب و نگاه به سبزه و سرمه کشیدن هنگام خواب.

در بین عرف معروف است که اگر شخصی با خانم زیبا ازدواج کند، زیبایی به او منتقل می شود زیرا نگاه به صورت زیبا، صورت را نورانی می کند.

عین همین روایت آمده است اما می فرماید: یجلین البصر[21] یعنی بینایی را جلا می دهند.

نماز شب خواندن (بیداری بعد از نیمه شب) نیز باعث زیبایی و نورانی شدن صورت است:

ما بال المتهجدين بالليل من أحسن الناس وجها، قال: لأنهم خلوا بالله فكساهم الله من نوره.[22]

چرا افرادی که در شب عبادت می کنند زیبا و نورانی ترین صورت ها را دارند فرمود زیرا آن ها با خدای خود خلوت کرده اند و خداوند آن ها را با نور خود پوشاند.

در روایت دیگر آمده است:

لا تطمع فی نور الوجه مع نوم اجمع اللیل[23]

انتظار نورانی شدن صورت را نداشته باش درحالیکه همه شب را می خوابی

عوامل تیره شدن صورت

در روایت آمده است:

يا علي إياك والكذب فإن الكذب يسود الوجه[24]

پیامبر ص می فرماید: ای علی مبادا دروغ بگویی زیرا دروغ صورت را سیاه می کند.

احتمال دارد که مراد سیاهی صورت در روز قیامت باشد.

الزنا يسود الوجه[25]

زنا چهره را سیاه می کند.

بیشتر مراد از این دنیا است زیرا موارد دیگری که در ادامه روایت ذکر می شود (ويورث الفقر ، ويبتر العمر ، ويقطع الرزق[26] ) مربوط به این دنیا می شود.

ایاک و کثرة الضحک فانه یمیت القلب و یذهب بنور الوجه[27]

مبادا زیاد بخندی زیرا قلب را می میراند و نور صورت را می برد.

شُرْبُ السَّوِيقِ بِالزَّيْتِ يُنْبِتُ اللَّحْمَ وَ يَشُدُّ الْعَظْمَ وَ يُرِقُّ الْبَشَرَةَ وَ يَزِيدُ فِي الْبَاهِ [28]

خوردن سویق به همراه روغن زیتون ... پوست را نازک می کند.

البصل یرق البشره و یذهب الحمی[29]

پیاز پوست را نازک می کند و سیاهی روی پوست را برطرف می کند.

الحناء یذهب بالسهک[30]

مالیدن حنا به بدن، بوی بد عرق از بین می برد

عليكم بالبطيخ، فإن فيه عشر خصال: هو طعام، وشراب، وسنان، وريحان، ويغسل المثانة، ويغسل البطن، ويكثر ماء الظهر، ويزيد في الجماع، ويقطع البرودة، وينقي البشرة[31]

بر شما باد خربزه زیرا ... پوست را تمییز می کند.

کم خوردن

حضرت عیسی ع از شهری عبور می کرد، زن و مردی با یکدیگر دعوا می کردند. از علت این دعوا پرسید... مرد گفت می خواهم از زن خود جدا شوم یا اینکه زن خوبی است، حضرت عیسی سوال کرد چرا می خواهی جدا شوی؟

هي خلقة الوجه من غير كبر ، قال لها : يا امرأة أتحبين أن يعود ماء وجهك طريا؟ قالت : نعم ، قال لها : إذا أكلت فإياك أن تشبعي[32]

زن من بدون اینکه مسن باشد چهره خوبی ندارد حضرت عیسی به زن فرمود آیا می خواهی چهره ات زیبا شود؟ عرض کرد بله فرمود: هر گاه غذا می خوری سیر نشو

استفاده از روغن و استفاده از به نیز رنگ را روشن می کند.

تفاوت پوست انسان پیر و جوان

پوست پیر کشیده می شود:

ثم أخذ جلدة عضده فمد ها ، فقال : أنا شيخ كبير ، وصاحبكم شاب حدث[33]

پوست بازوی خود را گرفت و کشید و گفت من پیر هستم اما امام شما جوان و تازه است.

هر قسمت از بدن خصوصیاتی دارد. راجع به پیشانی وارد شده است:

امام صادق علیه السلام از طبیب هندی می پرسد چین های پیشانی برای چیست؟ طبیب عرض می کند نمی دانم. امام می فرماید:

وجعل فيها التخطيط والاسارير ليحتبس العرق الوارد من الرأس عن العين قدر ما يميطه الانسان عن نفسه ، كالانهار في الارض التي تحبس المياه[34]

خط ها و شیارها قرار داده شده است تا عرق سرازیر شده از سر را حبس کند تا به چشم نرود، به اندازه ای که انسان بتواند عرق را پاک کند و این خط ها حکم رودخانه خشک را دارد که جلوی ورود آب به شهر را می گیرد.

غده های عرق در نواحی مختلف بدن متفاوت هستند

تعداد غده های عرق در ناحیه مختلف متفاوت است. زیر بغل، سر و به خصوص در پیشانی زیاد است زیرا اولین جایی که عرق می کند پیشانی است.

در اصطلاح عرب می گویند: تا عرق روی پیشانی است، مزد کارگر را بدهید.

پیشانیِ انسان زمانیکه خجالت می کشد نیز زود عرق می کند.

در روایت آمده است:

السفرجل یذهب بهم الحزین کما تذهب الید بعرق الجبین[35]

به غم های ناراحت کننده را از بین می برد همانطور که دست عرق جبین را می برد.

 


[9] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج95، ص31.. عبارت عربی استاد برگرفته از این روایت است

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo