موضوع: آناتومی بدن/مطلبی خارج از بحث /جلسه پنجم، مطالبی راجع به آتش زدن کتاب هاریسون

آتش زدن کتاب بوعلی توسط غربی ها

کتاب قانون بوعلی سینا جزء کتاب های معتبر دنیا و افتخارات اسلام و مسلمین و ایرانی ها و عرب ها است. اختلاف است که بوعلی ایرانی یا عرب بوده است اما همگان مدعی هستند که بوعلی از آن ها می باشد.

تا این اواخر کتاب قانون در دانشگاه ها درس داده می شد.

گویا اروپایی ها نسبت به این کتاب حساسیت دارند و قصد داشتند در آن تغییری انجام دهند تا طب گیاهی از بین برود. در یکی از مراسم رسمی در یکی از دانشگاه های اروپا، کتاب قانون مسلمانان را رسما آتش زدند و اعلام کردند که دوره طب گیاهی تمام شده است.

آتش زدن کتاب هاریسون در کشور عراق بود

در مقابلِ آتش زدن کتاب قانون و حتی آتش زدن قرآن توسط غربی ها، عراقی ها، در کشور عراق، از بنده خواهش کردند که جواب آن ها را بدهم. این کار (آتش زدن کتاب هاریسون) در حقیقت مقابله به مثل است و بنده این کار را در کشور عراق انجام دادم و افرادی در ایران نسبت به این موضوع موضع مداخله جویانه ای گرفتند.

این کار در یک جمع خصوصی انجام شد و ثمرات زیادی داشت. امسال پنجمین سالگرد این حرکت افتخار آمیز است. این کار قصاص است و در قصاص، چیز قبیح و حرام، حسن و حلال می شود. خداوند می فرماید:

﴿ولکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب﴾[1]

بحث در این زمینه و علل و اسباب و حکمت این کار مفصل است. این کار در کشور عراق باعث شد که به طب اسلامی گرایش بیشتری پیدا کنند و ثمره‌ی آن کمرنگ بودن کرونا در کشور عراق، خصوصا در کربلا و نجف می باشد.

در ایران به دلیل عدم استقبال از طب اسلامی و موضع گیری منفی نسبت به آتش زدن کتاب هاریسون، مردم به بیمارستان ها مراجعه کردند و در آنجا قریب به شصت هزار نفر از دنیا رفتند. این ثمره‌ی اعتماد به کتاب هاریسون و داروهای هاریسونی است.

نظر امام (ره) در مورد طب غربی

کتاب هاریسون و طب هاریسون، از جمله کتاب های ضاله است که کتاب استعماری به حساب می آید. اولین نفری که به این مساله توجه کرد حضرت امام خمینی (ره) بود. ایشان در کتاب کشف الاسرار و در سخنرانی ها، مکررا این مساله را گوشزد کرده اند.

امام خمینی می فرماید: «غرب همه چیز استعماری دارد، طب استعماری (یعنی طب غربی طب استعماری است) که برای کشورهای عقب افتاده صادر می کند.»

کشورهای عقب افتاده که ایران از جمله‌ی آن ها است، از این طب استقبال می کنند.

غربی ها می خواهند ما وابسته باشیم. این طب طوری پایه ریزی شده است که کشورهای جهان وابسته باشند. داروها و کتاب هایی که به ما می دهند وابستگی می آورند. رشد حقیقی و استقلال واقعی با عدم وابستگی قلبی و فکری است که شرط اول پیشرفت و رشد است.

امام خمینی (ره) در جای دیگر می فرماید: «امروز همه چیز کشور با هم جور است و صرفا تا یک شجاعت ادبی در نویسندگان ما پیدا نشود اصلاح نخواهد شد. امروز اگر کسی از طب اروپایی و از زندگی اروپایی انتقادی کند، مورد هو و جنجال بسیار واقع خواهد شد. و از نظر جوانان تحصیل کرده‌ی ما ساقط می شود، لکن با همه حال، در بین آنان (جوانان) کسانی به فکر بیفتند و سنجش هایی کرده و راهی به خطا کاری های خود پیدا کند و برای دوره های بعد از این زمان طرفدارانی هم برای این مسلک پیدا شود و گامی برای سعادت آینده برداشته شود. هان ای نویسندگان به خود آیید و از بی خردان نهراسید و گفتنی ها را بگویید و زندگی پرآشوب اروپا چشمتان را از حقائق نبندد.»[2]

شاید برای بعضی مردم، طب اروپایی بیشتر از قرآن اعتبار داشته باشد، اگر کسی از این طب انتقاد کند یا آن را آتش بزند، بخاطر جهل و عادت به وابستگی، مورد تمسخر قرار می گیرد.

امام (ره) انتظار داشت جوانان ما پی به اشتباه طب غربی ببرند. ما از دانشجویان می خواهیم همه چیز غرب را با دید انتقادی نگاه کنند تا خطاهای آن را ببینند. امام (ره) طب اسلامی و سنتی را پیش بینی کرده است و می فرماید در آینده یک عده ای خواهند آمد و متوجه خطاهای غرب خواهند شد و یک عده طرفدار آن ها می شوند.

امام (ره) سخنرانی های متعددی در مورد طب غربی دارند. در یک سخنرانی می فرماید: «علومی که در شرق بود، دسیسه ها باعث شد که آن ها را عقب بزنند و به فراموشی سپرده شوند و به جای آن علوم غرب می آورند. دانش هایی که در شرق بود و اروپا از آن تقلید می کرد، دست هایی آمد و آن ها را عقب زد و محتوا را از ما گرفت. یکی از این مسائل، طب قدیم است.»

امام (ره) در این زمینه کلمات دیگری دارند: « شما گمان نکنید از غرب برای ما چیزی بیاورد که ما را مترقی کند، غرب تا ما را در سطح پایین نگه ندارد نمی تواند از ما استفاده کند. کوشش آن ها این است که ممالک اسلامی و مستضعف در یک سطح پایین از همه امور باشیم، هر امری که برای ما می آورند یک امر استعماری است.»

امام (ره) شهادت داد که طب غربی و کتاب هاریسون، طب استعماری است و کتاب ضاله است. بنده هم در مقابل شما و بشر و تاریخ شهادت می دهم، کتاب هاریسون کتاب استعماری و تجاری است و جز وابستگی نمی آورد.

حکم کتاب استعماری، بنابر شرع این است که نگه داشتن این کتاب جائز نیست. پس باید آن را با دفن کردن یا آتش زدن یا به آب انداختن، از بین برد.

اروپایی ها هم قرآن و هم کتاب طب بوعلی را آتش زدند و هیچ کس از آن ها اعتراض نکرد زیرا این کار را طبیعی می دانند. اما در خصوص کتاب طب هاریسون علاوه بر اینکه از نگاه غرب، یک امر طبیعی است، از نگاه شرع نیز واجب است.

ماهیت کتاب هاریسون

مسئله آتش زدن کتاب، مصادف با رو گردانی از طب شیمیایی و اقبال مردم به طب گیاهی در جهان شد. پنج سال قبل، گفتیم انشاءالله این حرکت پایان طب شیمیایی و آغاز طب گیاهی و اسلامی است. عملا غرب کتاب هاریسون را سوزانده است.

امروزه می شنوید در نقاط مختلف جهان مردم حاضر به واکسن زدند نیستند. در آمریکا 60% و در ژاپن 80% با واکسن مخالف هستند.

سال 1950 یک شخص به نام هاریسون این کتاب را نوشت و در آن داروها را معرفی کرد. بعد از آن این کتاب ده مرتبه تحریف شده است. شرکت ها به نویسندگان پول می دهند و آن ها اسم داروهای قبلی را حذف و نام شرکت های جدید را می گذارند. داروها بر اساس علم نیست بلکه بر اساس پول پرداختی توسط شرکت ها است.

نویسندگان کتاب هاریسون سال های 2009 تا 2013 بیش از یازده میلیون دلار از شرکت ها، برای معرفی داروها در این کتاب دریافت کردند و داروها بر اساس رشوه در این کتاب معرفی شدند.

بنابراین کتاب هاریسون یک کتاب تحریف شده و حافظ منافع شرکت های صهیونیستی است.

مردم جهان عملا کتاب هاریسون را آتش زده اند

به استناد پایگاه NCBI سازمان در سال 2015، سازمان جهانی بهداشت گزارش داده است که 70 الی 80% مردم به منابع گیاهی برای درمان خود متوسل شده اند و از طب شیمیایی اعراض کردند.

همچنین اطلاعات انجمن گیاه شناسی آمریکا گفته است [تجارت گیاهان دارویی] با 7% رشد، به رغم 7452000000 میلیون دلار رسیده است.

همچنین میزان کل تبادلات تجاری صنعت دارویی وابسته به گیاهان دارویی، سال 2017 رغم 5972000000 میلیون دلار گزارش شده است. که قسمت عمده‌ی این داروها به حوزه بیماری های مزمن شامل دیابت، رماتیسم، سرطان، اختلالات خواب و مشکلات گوارش مربوط بوده است.

همچنین بررسی انجام شده میان 2906 آلمانی، معلوم شد 2192 نفر در دوازده ماه گذشته از گیاهان دارویی استفاده کرده بودند. از کل جمعیت این مطالعه، 7% کشور آلمان از گیاه استفاده می کنند.

مردم دنیا این طب را سوخته و بی فایده می دانند و آن را سوزانده اند.

علت بی توجهی مردم به طب شیمیایی

طب شیمیایی در ابتدای کار، شاید مصالحی داشته است، اما به مرور زمان به یک طب تجاری تبدیل شده است. گزارش غرب در مورد رشوه برای تغییر کتاب هاریسون را خواندیم.

درآمد شرکت های دارویی بیشتر از شرکت های نفتی است. موفق شدند مردم را بیمار کنند و داروهای خود را بفروشند. این طب برای کسب درآمد، ابتدا مردم را بیمار می کنند و بعد آن دارو و واکسن آن را می فروشند، همانطور که در بیماری کرونا اتفاق افتاد.

مهندس خانه را خراب نمی کند تا برای ساختن آن به او رجوع کنیم، اما در طب شیمیایی ابتدا بیمار می کنند تا دارو بفروشند.

علی رغم وجود گسترده‌ی دانشگاه های علوم پزشکی و سازمان های بهداشت؛ سرطان، دیابت، فشار خون و بیماری های قلبی زیاد شده است.

به نقل از خبرگزاری ایلنا در اسفند 97 معاون وزیر بهداشت گفته است: «طی ده سال آینده در ایران، سرطان بیش از دو برابر خواهد شد و در جهان 69% و در ایران بیش از 115% خواهد بود.»

مردم بدانند که علت این سرطان ها، کتاب هاریسون است. داروی متفورمین، لوزارتان، رانیتیدین سرطان زا هستند. تمام قرص های شیمیایی سرطان زا است.

داروها از خاک و معادن ساخته می شود و خوردن خاک در شریعت ما حرام است و می فرماید خوردن خاک کشنده است. وقتی که داروهای کتاب هاریسون از خاک و معادن، و خوردن آن حرام است، می شود کتاب ضلالت.

خبرگزاری مهر، آبان سال 90 آورده است: «شاید بتوان گفت ایران بالاترین رشد سرطان در جهان را دارد. » علت این امر وابستگی شدید مردم ایران به داروهای شیمیایی است. در کشورهای اروپایی بعد از مدت ها رفت و آمد فقط یک قلم داروی شیمیایی تجویز می شود.

در جای دیگر معاون وزیر بهداشت گفته است: « بیشتر نجات یافتگان از سرطان در ایران بر اثر بیماری های قلبی و عروقی می میرند.»

در جای دیگر وزیر بهداشت گفته است: «بیش از 30 میلیون نفر در کشور مبتلا به فشار خون هستند.» از سازمان بهداشت دستور آمد که نمک دریا ممنوع است و به جای آن باید نمک ید دار تصفیه شده باید مصرف کنند. نتیجه آن 30 میلیون مبتلا به فشار خون شده است. از طرف دیگر برای درمان آن داروی والزارتان مصرف می کنند و بعد اعلام می کنند که این دارو سرطان زا است.

در گزارشی خبر گزاری فارس گفته است: «یازده میلیون نفر در کشور دیابت دارند.» و در جای دیگر همین خبرگزاری آورده است: «از هر پنج نفر ایرانی یک نفر به دیابت مبتلا است.» دیابت معلول روغن های صعنتی و غذاهای کارخانه ای و مصرف شکر سفید و چغندر قند است. برای درمان دیابت متفورمین مصرف می کنند که بعد از مدتی بهداشت جهانی اعلام می کند که متفورمین باعث سرطان می شود.

موسسه رویان گزارش داده است: «یک چهارم زوج های ایران مشکل ناباروری دارند.» یک چهارم زوج ها، برابر با نصف جمعیت است. این نازایی ها معلول واکسن هایی است که به کودکان می زنند. مردم هم خبر از علت این نازایی ها ندارند.

خبرآنلاین در شهریور 98: «ایران رتبه اول دنیا را در مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی عروقی کسب کرده است.» علت کتاب هاریسون همین آمارهای تاسف برانگیز است.

خبرگزاری دانشجو آبان 96: «ایران رتبه دوم شیوع بیماری سکته مغزی را دارد. بعد از بیماری های قلبی و سرطان، سکته مغزی عامل سوم مرگ و میر در دنیا شناخته شده است و ایران بعد از اکراین رتبه دوم شیوع این بیماری را دارد.»

در کنگره ام اس اعلام شده است: «طبق آمار پیش بینی می شود طی 10 سال آینده در هر خانواده ایرانی یک نفر مبتلا به ام اس خواهد بود.»

خبرگزاری تابناک: «سیزده درصد جمعیت کشور به بیماری آسم مبتلا هستند.»

مقاومت به آنتی بیوتیک هم از مشکلات پزشکی غربی است و 18 الی 25% با اشتباهات پزشکی مواجه شده اند.

غذا و دارو در دستان طب هاریسونی است. این مسائل باعث شد یک تلنگر و گوشزدی به مردم دنیا بزنیم.

لزوم پرداختن به علوم اسلامی در برابر توطئه های غرب

بنده چهل سال بحث های منطقی کرده ام، اما کسی توجه نمی کند. برخی غرب پرستند، تا یک تلنگر و سیلی نباشد از خواب بیدار نمی شوند.

در طب اسلامی خیلی راحت کرونا را درمان می کنیم. مصطکی یونانی، شکر سرخ و هلیله خوب را تهیه کنید و آسیاب کنید و مصرف کنید و مبتلا نمی شوید.

می خواهیم طب اسلامی را جایگزین طب استعماری کنیم تا مسلمانان جهان را از توطئه کم کردن جمعیت مسلمانان را خنثی کنیم. در روایاتی آمده است که 3/2 مردم جهان می میرند. راوی می پرسد ما هم می میریم؟ امام ع می فرماید خداوند مسلمانان را نجات می دهد.

با کرونا و سرطان جمعیت جهان را کم خواهند کرد، اما امید است که مسلمانان بیدار شوند و به اهل بیت علیهم السلام و به پیامبر صل الله علیه وآله وسلم پناه ببرند.