< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

1400/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آناتومی بدن/دهان /جلسه چهاردهم، دهان، ترکیب، آناتومی و عملکرد آن، لب ها، زبان

 

صحبت راجع به دهان، ترکیب، آناتومی و عملکرد آن است.

در مرحله اول، دهان قسمتی از صورت انسان است و یکی از اسباب زیبایی انسان است. اگر فرد دهان زیبایی داشته باشد، در عربی به او جمیل یا جمیله گفته می شود. علاوه بر این اولین عضو از دستگاه گوارش است و محل وارد کردن غذا و نوشیدنی به بدن است. ابتدا لب، بعد از آن دهان و گلو، مری، معده و باقی اعضاء در دستگاه گوارش می باشد.

دهان از چند چیز تشکیل می شد که اولین آن ها لب های پایین و بالا است. بعد از آن دهلیز است که از لب ها شروع می شود و به گلو ختم می شود. دندان ها، لثه (به آن اَمور گفته می شود که همان گوشت دور دندان قرار دارد)، زبان، غده های بزاقی، قسمت داخلی گونه ها و دو فک بالا (ثابت) و پایین (متحرک) که بخش های دیگر دهان هستند.

در هر فک (آرواره) سوراخ هایی وجود دارد که ریشه دندان ها در آن سوراخ ها قرار می گیرد و ثابت می شود.

دهان سقفی دارد که به آن «سَق» گفته می شود و از دو بخش استخوانی «سَق» و بخش نرم که در عربی به آن «لهات» گفته می شود، تشکیل می شود. در فک پایین، قسمت باطنی چانه محسوب می شود.

وظائف و کارآیی دهان

شاید مهمترین عضو بدن از لحاظ کارآیی باشد. یکی از وظایف دهان صحبت کردن است. خندیدن، گریه کردن، چشیدن، گاز گرفتن، جویدن، بلعیدن و نیز برخی کارهای جنسی مانند بوسیدن، قورت دادن (بلعیدن) غذا بعد از جویده شدن آن از وظایف دهان است.

دندان ها سه قسمت هستند و با کارآیی های متفاوت می باشند. دندان های جلویی برای قطع کردن است، دندان های نیش برای پاره کردن غذا و دندان های آسیاب برای له کردن غذا هستند.

صحبت کردن و ارتباط با دیگران یکی از مهمترین کارآیی دهان است. وسیله ارتباطی انسان با همنوع خود با صحبت و تکلم است. لب ها در صحبت کردن نقش اساسی دارند. از دیگر وظایف لب ها می توان به نقش لب ها در صحبت کردن، نوشیدن، مکیدن، خوردن شیر توسط بچه اشاره کرد.

اعضایی که در تکلم نقش دارند عبارتند از دهان، زبان، دندان، لب ها، حنجره و دو سوراخ بینی که متعرض آن خواهیم شد.

از دیگر وظائف و کارآیی های دهان می توان به جشاء (آروغ زدن)، قی (استفراغ عمدی که یک درمان است)، قلس (برگشت غذا از دهان به سمت معده)، نفس کشیدن (به عنوان راه ثانوی در صورتیکه نتوان از بینی تنفس انجام داد)، تجوید، غناء (ترانه خواندن)، گریه کردن، تبسم، تبخیر (بخار کردن که در موارد مختلفی استفاده می شود)، مسح (مالیدن)، تنظیف (پاک کردن مانند لیسیدن ظرف یا پاک کردن خون در دست مثلا که با آب دهان پاک می کند)، ترساندن مهاجم، خارج کردن خلط، جیغ زدن، کمک گرفتن و دیگر فوائدی که متصور است، اشاره کرد.

مهمترین عضو بدن دهان و زبان است که می تواند انسان وارد بهشت یا جهنم کند. بیشترین علت جهنمی شدن انسان، دهان است. چه بسا صحبت کردن نامطلوب و آسیب رسان که بخاطر آن کشت و کشتار و خونریزی راه بیفتد. غیبت، تهمت، بهتان، و در مقابل هدایت مردم و صحبت های خوب و مانند آن به وسیله دهان و زبان صورت می گیرد.

لب ها

لب ها یک قسمتی از دهان و صورت است و یکی از عوامل زیبایی است. جمیل یا جمیله برای کسی استعمال می شود که دهان او زیبا است. ملیح برای بینی زیبا و حسن یا حسنی به شخصی گفته می شود که چشم های زیبایی دارد.

هر دو لب بالا و پایین، نرم، متحرک و برجسته هستند. اولین محل ورود غذا و نوشیدنی به بدن است. لب ها اعصاب دارند که قدری حساس هستند. لب ها از اعضاء ایجاد کلام هستند. از اعضای حسی نیز می باشند که مواردی مانند گرمی و سردی غذا را احساس می کند. یکی از عمده ترین کارهای جنسی استفاده از لب در بوسیدن است.

«تَلَدُّد» به معنای گاز گرفتن لب است که نشانه‌ی حسرت، ناراحتی و تاسف است. زمانی که انسان به مشکلات زیادی مبتلا می شود، به نشانه‌ی تاسف لب ها را گاز می گیرد. ممکن است اشاره ای به طرف مقابل برای حفظ سر باشد.

در روایت آمده است: (این روایت در مورد کارکرد اعضاء است و مفصل است)

وبالشفتين يترشف الشراب حتى يكون الذي يصل إلى الجوف منه بقصد وقدر لايثج ثجا فيغص به الشارب أوينكا في الجوف ، ثم هما بعد ذلك كالباب المطبق على الفم يفتحهما الانسان إذا شاء ، ويطبقهما إذا شاء ، ففيما وصفنا من هذا بيان أن كل واحد من هذه الاعضاء يتصرف وينقسم إلى وجوه من المنافع ، كما تتصرف الاداة الواحدة في أعمال شتى[1]

به وسیله دو لب انسان مایعات را می کشد و می مکد تا اینکه مقدار مایعی که وارد دهان می شود به اندازه باشد اینطور نیست که آب را با تدافع و سیل آسا وارد کند تا خفگی یا آسیب پیش آید سپس این دو لب بعد از مکیدن مایعات مانند درب بسته شده بر دهان عمل می کند و هر زمان انسان بخواهد آن دو را باز می کند و می بندد. در آنچه که بیان کردیم همانا هر کدام از اعضای بدن کارآیی های متعدد دارد و برای منافع متعدد می باشند همانطور که یک دستگاه ممکن است در کارهای مختلف استفاده شود (مثلا چکش برای درخت و کندن زمین و کارهای دیگر استفاده می شود)

اعراب، کلمات دقیقی دارند. یترشف به معنای خوردن با کشیدن و صدا هست که به مکیدن تعبیر می کنیم. لب ها، نوشیدنی را به اندازه می مکد و جذب می کند. اگر ورود مایعات زیاد باشد مانند سیل موجب خفگی می شود و اگر خیلی کم باشد هم مطلوب نیست.

قصد به معنای حد مورد نیاز و تعادل است که نه اسراف و نه کم است. اقتصاد به معنای حالت وسط و اندازه است.

در روایت داریم که اگر آب یک دفعه زیاد وارد مری شود، موجب بیماری کبد و آسیب رسان است. انواع بیماری های کبد از حالت تند نوشیدن آب و بدون مکث است.

تفاوت بین لب بالا و پایین

بین لب پایین و لب بالا دو تفاوت وجود دارد. لب پایین از لب بالا بزرگ تر است و در روایات، ارزش لب پایین بیشتر است. اگر کسی دو لب انسان را قطع کند باید دیه کامل بدهد، اگر لب پایین قطع شود، باید ششصد دینار دیه پرداخت شود، اما اگر لب بالا قطع شود، چهارصد دینار دیه باید پرداخت شود. زیرا: «لانها یمسک الماء» به علت اینکه لب پایین آب را نگه می دارد.

اگر کسی لب پایین نداشته باشد، هنگام آب خوردن، آب از دهان او می ریزد.

زبان

زبان عضو مهم بدن است:

ما الانسان لولا اللسان الا صورتا ممثله او بهیمه مهمله[2]

حضرت امیر علیه السلام می فرماید: انسان اگر زبان نداشته باشد چه هست؟ غیر از مجسمه یا حیوان رها شده نخواهد بود.

زبان، انسان را متفاوت از چهارپا می کند.

اندازه زبان در مردان هشت تا ده سانتیمتر است و در خانم ها اندازه زبان کمتر از هشت سانتیمتر است اما بیشتر صحبت می کنند.

زبان هشت عضله در هم تنیده دارد تا زبان بتواند به راحتی حرکت کند. زبان در بین اعضاء بدن بیشترین حرکت را دارد و حرکت در جهت مشخصی را ندارد که این به جهت این عضلات است.

زبان گاهی کف می کند که ممکن است با آب دهان مخلوط شود. زبان یک لایه‌ی مخاطی نیز دارد. قسمت بالا و تقریبا انتهای زبان برجستگی هایی وجود دارد که در عربی به آن «هلیمه یا هلیمات» گفته می شود که دارای «برعم یا براعم» هستند که در فارسی به آن جوانه می گویند. این جوانه ها برای چشیدن مزه غذا ها هستند. غده هایی در زبان به نام «مسلیه» وجود دارند.

این جوانه ها در هر برجستگی از 50 تا 150 سلول دارد. غده های مُسلیه، بعضی مایعات را ترشح می کنند که ممکن است با آب دهان مخلوط شود که در چشیدن موثر است زیرا غذا با این مایعات مخلوط می شود و مستقبلات (از طعم استقبال می کند، پایانه های رشته های عصبی) ممکن است واکنش شیمیایی با غذا داشته باشند و اطلاعات مزه را به مغز ارسال کنند. واکنش های شیمیایی به جهت طعم های مختلف شیرین و ترش و شور و گوارا و تلخ و... مختلف است.

برخی می گویند که هر قسمتی از زبان برای طعم خاصی می باشد، درحالیکه ظاهرا همه برجستگی ها و سلول های حسی موجود در آن ها می توانند همه طعم ها را حس کنند.

قسمت زیر زبان، ارغوانی (ارجوانی در عربی) رنگ است زیرا در آن قسمت رگ های خون و رشته های عصب زیاد و در هم پیچیده است. این قسمت عضلات و رگ های زیادی دارد. زیر زبان، قدرت جذب دارو دارد به همین جهت ترجیح می دهیم دارو به شکل کپسول مصرف نشود که در معده باز شود، بر اساس روایات اعتقاد ما این است که اولین تاثیر دارو در دهان است. تحمل طعم دارو درمان است به همین جهت حضرت امیر ع می فرماید:

من لم يحتمل مرارة الدواء دام ألمه [3]

کسی که تلخی دارو را تحمل نکند بیماری او طولانی خواهد شد.

اخیرا داروها به شکل قرص تهیه می کنند که تاثیر دارو را کم می کند زیرا اولین تاثیر دارو، در خود دهان است. رگ ها و عصب هایی که در زیر زبان است دارو را جذب می کنند و پیغام هایی مبنی بر ورود دارو را به مغز ارسال می کنند که این خود درمان است.

امروزه در پزشکی، برخی از قرص ها در زیر زبان می گذارند و زودتر شاید در یک یا دو دقیقه جذب می شوند.

اگر ما دارو را پودری یا خمیری می کنیم به جهت این است که اولین اثر دارو در زیر زبان و در خود دهان است که قدرت جذب دارو دارند و اثر دارو را تسریع می کنند.

وظایف زبان

یکی از وظایف زبان، لعق (برداشتن غذا یا دارو با زبان) است. به جای وارد کردن غذا یا مایعات با قاشق یا دست به داخل دهان، با زبان عسل یا مربا یا چیز دیگر برداشته می شود.

ذوق (چشیدن)،

بلعیدن (زبان هم در له شدن و هم در بلعیدن کمک می کند. آسیابان گندم های پخش شده را زیر آسیاب می برد تا آسیاب شوند، زبان نیز حکم آسیابان را دارد که غذاها را مجددا زیر دندان می برد و علاوه بر آن خود زبان در له کردن غذا کمک می کند.)

کلام (صحبت کردن)،

زبان در نفس کشیدن هم نیقش دارد. کسی که از راه دهان نفس می کشد، نفس باید مرطوب و گرم باشد؛ در بینی خیشوم (رگ های بینی) هوا را گرم و آب بینی هوا را مرطوب می کند؛ اما در تنفس دهانی، هوا به وسیله رگ های زیر زبان یا خود زبان گرم می شود و با بخار شدن آب دهان، نفس مرطوب می شود.

چشیدن نیز به وسیله پرز است.

در روایت آمده است:

و باللسان تذاق الطعوم فيميز بينها ويعرف كل واحد منها حلوها من مرها ، وحامضها من مرها ، ومالحها من عذبها ، وطيبها من خبيثها ، وفيه مع ذلك معونة على إساغة الطعام والشراب[4]

به وسیله زبان، انواع طعم ها چشیده می شود و بین طعم ها تمییز می دهد و هر کدام از شیرین از تلخ، ترش از می خوش و شور از شیرین و سلامت و گندیده بودن را تشخیص می دهد و کمک به بلعیدن غذا می کند. (زبان غذا را به سمت گلو هل می دهد)

در روایت آمده است:

كما تخرج الاشياء اللطيفة من مراكزها ، كالبصر من العين ، والسمع من الاذن ، والشم من الانف ، والذوق من الفم ، والكلام من اللسان ، والمعرفة والتمييز من القلب[5]

وجود انسان یک اشیاء لطیفی صادر می کند که ماده و جسم نیست مانند چشیدن و صحبت کردن که از زبان صادر می شود.

در رساله ذهبیه آمده است:

وحرزه الأذنان لا يدخلان على الملك إلا ما يوافقه لأنهما لا يقدران أن يدخلا شيئا حتى يوحي الملك إليهما فإذا أوحى الملك إليهما أطرق الملك منصتا لهما حتى يسمع منهما ثم يجيب بما يريد فيترجم عنه اللسان بأدوات كثيرة منها ريح الفؤاد وبخار المعدة ومعونة الشفتين[6]

پادشاه بدن قلب است و حسن و حفاظ آن گوش است و هر صدایی بر این پادشاه وارد نمی شود مگر موافق باشد تا اینکه پادشاه به آن ها اجازه بدهد و اگر ملک به آن ها دستور بدهد جواب می دهد به آنچه بخواهد و قلب یک چیز می گوید و زبان آن را به صدا در می آورد با وسائل زیاد (لب ها، بینی، حنجزه، هوای ریه و معده) که از جمله آن ها هوای بازدم است (هوا روی حنجره می آید و از حنجزه صدا خارج می شود و روی زبان می اید و زبان آن را تقسیم می کند و به کیفیات مختلف درست می کند و لب ها و بینی و زبان هم نقش دارند.) و بخار معده هم دخل دارد با کمک دو لب، دو لب قدرت صحبت کردن ندارد مگر به وسیله زبان، هیچکدام بی نیاز از دیگری نیست و کلام زیبا نمی شود مگر اینکه در بینی تنین انداز شود زیرا بینی کلام را زیبا می کند، همان گونه که شخص با نی صدا را زیبا می کند. (سوراخ های بینی مانند سوراخ های نی است که تنظیم کننده و زیبا کننده صدا است.)

گاهی با برخی صحبت می کنید و می گوید متوجه نشدم زیرا اراده به گوش دادن ندارد و قلب نخواسته گوش بدهد.

بحث بعدی راجع به دندان ها است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo