< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

1400/01/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آناتومی بدن/گوش /جلسه دوازدهم، تتمه بحث گوش، توضیح گوش داخلی، روایات گوش، نکات مختلف در مورد گوش، درمان به وسیله گوش، شروع بحث بینی، سوال و جواب

 

صحبت راجع به گوش و عملکرد آن بود. گوش از سه قسمت بیرونی، میانی و داخلی تشکیل شده است. گوش داخلی را امروز به شکل کامل تر بیان خواهم کرد.

گوش داخلی

گوش داخلی از چند عضو تشکیل شده است. یکی از اعضاء، دهلیز و اتاقکی دایره ای شکل است. اندازه آن پنج میلیمتر است و داخل آن دو عدد کیست وجود دارد که باد شده هستند و داخل آن کیست ها، سلول های حسی وجود دارند که حالت مویی دارند و به الیاف عصبی وصل هستند.

گوش داخلی دارای دو پنجره، یکی دالانی و دیگری بیضوی یا حلقوی می باشد. این دو پنجره، به فضایی منتهی می شود که این فضا، به دو عضو، کانال های هلالی یا نیمه حلقوی و دیگری حلزون، متصل است.

تعداد کانال های هلالی سه عدد است که پشت دهلیز قرار دارند. هر کدام دو سوم یک دایره هستند و یک لوله ای پر از مایع دارند و در آخر هر لوله، یک کیستی به نام «انبوره» وجود دارد.

لوله های داخل کانال های هلالی و نیز کیست های انتهایی لوله ها، دارای سلول ها و موهای حسی هستند.

وظیفه اصلی این کانال های هلالی، حفظ تعادل انسان است. این عضو مانند تراز عمل می کند و هنگام کج شدن انسان به یک سمت، مایع داخل کانال ها، به سمت مقابل می روند و از طریق موهای حسی داخل خود، پیغام های الکتریکی مبنی بر کج شدن به مغز مخابره می کند تا تعادل را حفظ کند و عکس العمل نشان دهد.

یکی دیگر از اعضای گوش داخلی «قوقعه» یا حلزون است که شبیه به حلزون است و دو دور و نصفی پیچیده شده است و در مقابل دهلیز قرار گرفته است.

داخل حلزونی، سه لوله پر از مایع قرار گرفته است و لایه ی مخاطی دارد که دارای سلول های مویی می باشد. زمانیکه صدا می آید، مایع حرکت می کند و مژک ها خم می شود و به الیاف عصبی پیغام می دهند.

عصب داخل حلزون، عصب دهلیزی یا عصب حلزونی نام دارد و متصل به سلول ها و مژک های حسی داخل حلزون یا عضو کُرتی است.

خون رسانی به گوش

خون رسانی به گوش از دو راه است. شریان گوشی که یکی از شاخه های شریان صُدغی یا همان شریان گیجگاه است. دیگری شریان غزالی است که پشت سر و ما بین دو گوش است. این دو شریان، گوش را از لحاظ خون، اکسیژن و غذا تامین می کنند.

عملکرد گوش

صدا توسط هوا یا توسط سطوح و یا توسط زمین به گوش خارجی (صیوان) می رسد، بعد به تونل و بعد به پرده صماخ می رسد. با لرزیدن پرده صماخ، استخوان چکشی متصل به آن نیز می لرزد، بعد استخوان سندانی و استخوان رکابی هم می لرزد.

با لرزیدن استخوان رکابی، داخل پنجره بیضی می لرزد و مایع داخل حلزون به حرکت در می آید، مژک ها خم می شوند و یک جریان الکتریسیته تولید می شود و پیغام را به ساقه مغز، و بعد به قسمت گیجگاه که شنوایی تقریبا در آن جا است، منتقل می کند.

نحوه تشخیص سمت صدا

اگر صدا از سمت راست بیاید، ابتدا به گوش راست می رسد و بعد از اندکی به گوش چپ می رسد. همین عمل باعث تشخیص طرف صدا می شود.

نحوه عملکرد مایع داخل کانال های هلالی

وقتی انسان خم می شود، مایع داخل لوله های نیمه حلقوی حرکت می کند. کریستال های داخل آن لوله ها، حرکت را حس می کنند و پیغام کج بودن بدن یا سطح زمین را به مغز می رسانند.

گاهی کریستال ها از سطح لوله های هلالی جدا می شوند و به حالت شناور در می آیند. در اینصورت انسان تعادل خود را از دست می دهد.

افرادی که سرگیجه و عدم تعادل دارند، گفته می شود مشکل آن ها «مینیر» است. این همان کریستال هایی است که کجی و ناهمواری را حس می کنند که از جای خود جدا شده اند.

روایات

روایتی در توحید مفضل می فرماید:

وخلق السمع ليدرك الأصوات فلو كانت الأصوات ولم يكن سمع يدركها لم يكن فيها إرب وكذلك سائر الحواس ثم هذا يرجع متكافيا فلو كان بصر ولم تكن الألوان لما كان للبصر معنى ولو كان سمع ولم تكن أصوات لم يكن للسمع موضع فانظر كيف قدر بعضها يلقى بعضا فجعل لكل حاسة محسوسا يعمل فيه ولكل محسوس حاسة تدركه ومع هذا فقد جعلت أشياء متوسطة بين الحواس والمحسوسات لا تتم الحواس إلا بها كمثل الضياء والهواء فإنه لو لم يكن ضياء يظهر اللون للبصر لم يكن البصر يدرك اللون ولو لم يكن هواء يؤدي الصوت إلى السمع لم يكن السمع يدرك الصوت فهل يخفى على من صح نظره وأعمل فكره أن مثل هذا الذي وصفت من تهيئة الحواس والمحسوسات بعضها يلقى بعضا وتهيئة أشياء أخر بها تتم الحواس لا يكون إلا بعمل وتقدير من لطيف خبير[1]

خداوند تعالی شنوایی را برای شنیدن صداها خلق کرد، اگر صدا باشد اما گوشی برای ادراک نباشد، صداها بی جهت می مانند. اگر گوش باشد اما صدایی نباشد برای گوش جایگاهی وجود نداشت. پس نگاه کن چگونه ملاقات بعضی با بعضی (گوش با صدا) دیگر مقدر شده است. خداوند تعالی برای هر حسی یک محسوس قرار داده است و برای هر محسوسی یک حاسه قرار داده است. علاوه بر این، چیزهایی را واسطه بین حاسه و محسوس داده است. مانند نور (واسطه بین تصویر و بینایی) و هوا، اگر هوا نباشد تا صدا را به گوش برساند، شنوایی قادر به درک صدا نبود، آیا مخفی است برای کسی که فکر خود را به کار بگیرد؟ این چیزهایی که بیان شد از آماده کردن حواس و محسوسات که بعضی با بعضی ملاقات می کنند، چیزهایی دیگر برای کامل کردن این حواس قرار داده شده است، بیهوده به وجود نیامده است و این کار از خدای لطیف و خبیر است.

فوائد شنوایی

در روایت می فرماید:

من عدم السمع يختل في أمور كثيرة فإنه يفقد روح المخاطبة والمحاورة ويعدم لذة الأصوات واللحون المشجية والمطربة وتعظم المئونة على الناس في محاورته حتى يتبرموا به ولا يسمع شيئا من أخبار الناس وأحاديثهم حتى يكون كالغائب وهو شاهد أو كالميت وهو حي[2]

کسی که شنوایی نداشته باشد روح تخاطب و صحبت کردن را از دست می دهد و لذت شنیدن صداهای زیبا را از دست می دهد و شنیدن لحن های زیبای دل انگیز و باعث خوشی را از دست خواهد داد و برای فهمیدن و فهماندن به سختی می افتند.

زمان تشکیل شدن شنوایی

انسان در شکم مادر اول نطفه و بعد علقه (گوشت) و بعد مضغه (غضروف) و بعد استخوان می شود. در اینجا خداوند گوش را برای انسان خلق می کند.

در روایت آمده است:

هي مضغة لحم حمراء فيها عروق خضر مشتبكة ثمّ تصير إلى عظم قلت فما صفة خلقته إذا كان عظما قال إذا كان عظما شق له السمع و البصر و رتبت جوارحه [3]

انسان یک تکه گوشت قرمز است که رگ های سبز یا آبی به هم پیوسته دارد سپس به استخوان تبدیل می شود. راوی می پرسد انسان چگونه خلق می شود هنگامی که استخوان است امام ع می فرماید: زمانیکه استخوان شد، خداوند برای او شنوایی و بینایی قرار می دهد و بقیه جوارح آن نیز خلق می شود.

نتیجه می گیریم که شنوایی قبل از بینایی تشکیل می شود زیرا شنوایی بوسیله استخوان است و بینایی شحم است و استخوان قبل از باقی اعضاء خلق می شود:

﴿ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا﴾[4]

بعد از استخوان، گوشت بر آن رویانده شده است.

در روایت آمده است:

اِعْجَبُوا لِهَذَا اَلْإِنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ [5]

برای انسان تعجب کنید با یک شحم نگاه می کند و با یک تکه گوشت صحبت می کند و با یک استخوان می شنود.

روایت اعضای لوله ای و دهلیزی

در روایت دیگر می فرماید:

وَ يَسْمَعُ لَا بِخُرُوقٍ وَ أَدَوَاتٍ[6]

انسان با استخوان و کانال ها و لوله هایی و دهلیزهایی (خروق) و دستگاه های دیگر (حلزون و کانال های هلالی) می شنود.

روایت اعضای استخوانی گوش

در جای دیگر آمده است:

«یَسْمَع بعظْم»: یرید عظام الأذن یضربها الهواء فتقرع عصب الصماخ فیکون السماع. [7]

استخوان هایی که در گوش است با هوا برخورد می کند و می لرزد و عصب صماخ را می کوبد

روایت اعضای دایره ای گوش

در روایتی آمده است:

لم صار داخل الأذن ملتويا كهيئة اللولب إلا ليطرد فيه الصوت حتى ينتهي إلى السمع وليكسر حمة الريح فلا ينكأ في السمع [8]

چرا داخل گوش پیچیده است شبیه به مارپیچ است؟ بخاطر این است که صدا داخل آن بپیچد تا اینکه به محل شنیدن برسد و نیز باد را بشکند، اگر حلزونی نباشد گوش خراب می شود.

صدای باد مانع شنیدن است، این صدا وقتی به استخوان ها می رسد، این صدا را خیلی بزرگ و قوی می کنند و بعد از رسیدن به صدا، صدا شکسته می شود.

روایت چرک گوش خارجی

در روایتی آمده است:

وَ جَعَلَ الْمَرَارَةَ فِي الْأُذُنَيْنِ حِجَاباً لِلدِّمَاغِ وَ لَيْسَ مِنْ دَابَّةٍ تَقَعُ فِي الْأُذُنِ إِلَّا الْتَمَسَتِ الْخُرُوجَ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَوَصَلَتْ إِلَى الدِّمَاغِ فَأَفْسَدَتْهُ [9]

آیا می دانستی تخلی در گوش است و جهت حفاظت از مغز است و هیچ جنبده ای (حتی میکروب و قارچ) نیست مگر اینکه از این مایع فرار می کند و اگر این تلخی نبود، حشره ها به مغز می رسیدند.

علت گوش درد (بیشتر در کودکان است)

علت درد گوش، جمع شدن مایع پشت پرده گوش است. مایعی است که بر اثر التهاب گوش میانی به وجود می آید. کانال استاکی یا کانال استاش این مایع را به بینی و دهان هدایت می کند. در کودکان این کانال تنگ است و مایعات خارج نمی شود و گاهی یک التهابی و ورم در این کانال به وجود می آید که مانع خروج این مایع می شود.

برای درمان گوش درد باید کاری کنیم که این مایع جذب و خارج شود. یکی از از روش ها این است که همیشه موقع خواب در داخل گوش پنبه گذاشته شود یا از روغن سداب استفاده شود. این ها باعث فشار بر روی کانال و باز شدن آن می شود.

صدای وز وز گوش

این صدا آزار دهنده است و یک صوتی در گوش احساس می شود. خصوصا در جایی که بی صدا است این صدا آزار دهنده می شود.

این صدا برای خود اعصاب است و از اعصاب ناشی می شود. اگر اعصاب مشکل پیدا کند، این صدا را به وجود می آورد.

یکی از راه های درمان، تقویت عصب با داروی تقویت عصب مانند پودر سداب است. حنا بستن به سر باعث برطرف شدن این صدا می شود. گاهی این صدا بخاطر کم خونی و آسیبی که به عصب می رساند است که با زیاد کردن خون این صدا برطرف می شود. در همه حال روغن فیجن (روغن سداب) تقویت کننده گوش و عصب گوش است و باعث برطرف شدن این صدا می شود.

کمتر شخصی است که با زیاد شدن سن دچار این صدا نباشد که بیشتر تلیقینی است و باید بداند طبیعی است و به این موضوع حساس نشود. این صدا در سایه صداهای دیگر از بین می رود. خوب است هنگام ابتلا به این صدا به صوت های دیگر مانند صدای باران و آب گوش داده شود.

درمان به وسیله گوش

درمان خود گوش و دیگر درمان اعضای دیگر به وسیله گوش وجود دارد.

گذاشتن پنبه در گوش، درمان گوش درد، التهاب گوش و عفونت گوش است که از راه خود گوش انجام می شود. ریختن روغن فیجن یا روغن خردل برای درمان گوش درد، التهاب گوش، عفونت گوش و ضعف گوش نیز درمان گوش از طریق گوش است.

گاهی درمان کری از راه گوش انجام می شود که با ریختن شافیه با آب کندر در گوش انجام می شود. گاهی برای تمییز کردن گوش و یا صدای گوش، از ریختن روغن بنفشه یا روغن یاسمن در گوش استفاده می شود. گاهی گوش عفونت شدید پیدا می کند به طوری که از آن چرک و خون خارج می شود. درمان آن ریختن پنیر کهنه‌ی مخلوط با شیر یک خانم که روی آتش گذاشته شده است و استریل شده است در گوش است.

گاهی درمان گوش با خواندن دعایی است که گوش می شنود.

درمان دیگر اعضاء با گوش

درمان سرگیجه

سرگیجه ای که بخاطر اختلال مایعات گوش می باشد، با ریختن قطره فیجن، سرگیجه برطرف می شود.

درمان دندان

ریختن روغن حنظل (هندوانه ابوجهل) در گوش باعث درمان دندان و درد آن می شود. روایت مفصلی هست که می فرماید که اگر دندان سوراخ دارد پنبه‌ی آغشته به روغن حنظل را داخل آن سوراخ بگذارید و اگر دندان سوراخ ندارد، در گوش طرفی که درد دارد، روغن حنظل ریخته شود که ریشه دندان را اصلاح می کند.

درمان کل بیماری های انسان

دعا خواندن و شنیدن دعا باعث درمان همه بیماری های انسان است. دعا خواندن و رقیه خواندن و قرآن خواندن، درمان بیماری های بدن به وسیله گوش است.

برای کل بیماری ها دعا داریم مانند خواندن هفت یا هفتاد مرتبه سوره حمد. بلکه در روایت داریم اگر هفتاد سوره حمد برای مرده خواندید و زنده شد، تعجب نکنید. پس از راه گوش می توان مرده را زنده کرد.

بنابراین گوش نقش موثری در درمان بیماری دارد. امتیازی که طب اسلامی بر دیگر طب ها دارد، درمان به وسیله شنوایی است. بلکه نصف درمان های ما به وسیله گوش است زیرا دو نوع درمان دواء و دعا داریم.

اینجا بنده تاکید می کنم که مسئله رقیه خوانی، دعا خوانی و عوذه خوانی مهم است. دوست دارم این کار احیاء بشود و اشخاصی بتوانند سخت ترین بیماری ها را به این وسیله درمان کنند.

بحث گوش تمام شد.

 

بینی

بینی عضوی است که قسمتی از دستگاه تنفسی است. دم و بازدم به وسیله بینی انجام می شود. حیاتی ترین مسئله برای انسان و حیوانات دم و بازدم است.

علاوه بر وسیله دم و بازدم بودن، بینی یکی از دستگاه های حسی است که برای حس بو ها می باشد.

هوایی که می خواهد وارد سینه بشود باید شرائط مناسبی داشته باشد، اگر خیلی سرد یا خشک باشد، موجب آسیب می شود. یکی از عملکردهای بینی گرم کردن، مرطوب کردن و صاف کردن هوا است. موهای داخل بینی مانع از گرد و غبار و میکروب و ویروس به داخل بدن می شود.

ظاهر بینی

ظاهر بینی ترکیبی از پوست، استخون و غضروف است. یک سوم بالای بینی استخوان و دو سوم بینی از غضروف است. غضروف های جانبی راست و چپ، و یک غضروف بال و پر که نوک بینی را تشکیل می دهد که جمعا ظاهر بینی می شوند. بینی مقداری عضله دارد که به وسیله آن انسان می تواند بینی خود را حرکت دهد.

پوست بینی ممکن است مقداری مو، غده های عرقی و غده های عرقی داشته باشد.

بینی دهلیزی دارد که یک مانع و حائلی در وسط آن وجود دارد که به آن «سِپتوم» گفته می شود. بینی به وسیله این حائل به راست و چپ تقسیم می شود. فضای بزرگی وجود دارد که از سوراخ های بینی تا گلو می رسد. قسمت پایینی بینی کام و قسمت بالایی استخوان های بینی است.

البته استخوانهای بینی، زوج و مستطیلی شکل است و زیر استخوان پیشانی و از دو طرف به استخوان های گونه متصل است. این استخوان ها نسبتا نازک و توخالی است. جاهای خالی سینوس ها هستند و سوراخ هایی دارد که ممکن است رگ و عصب از آن ها عبور کند.

دهلیز بینی از سوراخ دو بینی شروع می شود و به گلو منتهی می شود. قسمت جلویی را دهلیز می نامند که ابتدای مجرای تنفسی است و یک لایه ای دارد که دارای مو و غده های مخاطی است که به آن «موکوس و سروز» گفته می شود. علاوه بر این، رگ های خونی و مویرگ زیاد دارد تا جایی که مقداری ورم کرده است. فائده ی این رگ ها، گرم کردن هوا است. هوای گرم باید وارد شش ها بشود و گرمی ها به جهت این مویرگ هایی است که داخل بینی است. گاهی این مویرگ ها طرف راست یا چپ بینی را می بندند و حکمت آن این است که بینی خشک نشود. هنگامی که بسته می شود رطوبت محفوظ می ماند و بیشتر می شود، تا اینکه دوباره باز شود و طرف دیگر بسته شود. ممکن است که انسان به سرماخوردگی مبتلا شود که هر دو بینی با ورم کردن این مویرگ ها بسته می شوند.

کار مو ها صاف کردن هوا است که جلوی ورود گرد و غبار و میکروب و قارچ را می گیرد. کار آب بینی، مرطوب کردن هوا است و کار رگ های جمع شده در ناحیه بینی گرم کردن هوا است.

قسمت بالای بینی

منطقه ای که استخوان وجود دارد، یک لایه‌ی مخاطی وجود دارد که کار آن احساس بوها می باشد. بویی که وارد بینی می شود، در این مخاط ها آب می شود و هر قسمتی از این لایه‌ی مخاطی یک مواد شیمایی و بو را حس می کند. بو داخل بینی می شود تا به قسمت مخاطی بالای بینی برسد و یک واکنش شیمایی رخ دهد. در شنیدن واکنش فیزیکی اتفاق می افتد و استخوان ها می لرزند، اما در بویایی واکنش شیمیایی صورت می گیرد. هوا موادی دارد که با مخاط بینی ترکیب می شود و جریان الکتریسیته ای به مغز می دهد تا بو حس شود.

سینوس ها جاهای خالی داخل استخوان های خود بینی، پیشانی و گونه ها است. این سینوس ها مواد مخاطی دارد که باعث رطوبت هوا می شود. هوا از سطح زیاد مخاطی عبور می کند تا رطوبت آن به حد کافی برسد و مناسب سینه شود.

 

سؤال و جواب

سوال: علت سنگینی گوش در سنین بالا چیست؟

جواب: بعضی از سلول ها خصوصا در منطقه حلزونی از بین می رود و به راحتی جایگزین نمی شود. به همین جهت شنوایی ضعیف و ضعیف تر می شود. خصوصا سلول های حسی که حالت مژک دارند. تعداد آن ها کم می شود و در جوان ها به سرعت جایگزین می شود اما در پیر جایگزینی کند است.

درمان ضعف شنوایی، روغن فیجن، روغن خردل و شافیه مفید است.

 

سوال: درمان سنگینی گوش به وسیله خمپاره چیست؟

جواب: برای درمان ضعف شنوایی روغن فیجن موثر است و شافیه قوی تر است.

 

سوال: برای جرم گرفتن زیاد گوش چه درمانی وجود دارد؟

جواب: جایگزین شستشوی گوش، ریختن روغن بنفشه در گوش است. کسی که گوشش زیاد جرم می گیرد، سعی کند با گوش پاک کن خیلی با احتیاط پاک کند. کاری نکند که پرده صماخ پاره شود. چرک را تمییز کند تا خشک نشود زیرا باعث ضعف شنوایی می شود. استفاده از روغن بنفشه چرک ها را خارج می کند و می تواند درمان کند.

 

سوال: عملکرد درمان روغن حنظل چگونه است؟

جواب: ارتباطی بین گوش و دهان با کانال استاکی برقرار است، اما به نظر می رسد علت درمان کنندگی دندان با ریختن روغن حنظل در گوش، اشتراک بین عصب دندان و گوش است و به نظر می رسد تاثیر روغن حنظل بیشتر روی عصب دندان و تنظیم ریشه دندان است. حتی شاید ارتباطی بین این اعصاب و عصب بینایی باشد که در برخی مشکل های گوش یا بینایی با کندن یک دندان حل می شود و در طب اسلامی مشابهات زیاد دارد.

 

سوال: علت توصیه به تنفس از راه دهان چیست؟

جواب: تنفس از راه دهان توصیه نشده است زیرا آن سه اتفاقی که در بینی برای هوا می افتد (تصفیه، رطوبت و گرمی) از طریق دهان انجام نمی شود و باعث خشکی دهان نیز می شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo