< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

1401/06/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آناتومی بدن/دستگاه تناسلی /جلسه چهل و سوم، دستگاه تناسلی، وظیفه ی دستگاه تناسلی، دستگاه تناسلی مرد، بیضه، آب کمر، تقویت کننده های آب کمر، چیزهایی که آب کمر را خراب می کند، مشخصات آب مرد و آب زن، نقش آلت مرد

دستگاه تناسلی

مبحث آخر راجع به دستگاه تناسلی، اندام جنسی زن در مرد است. مسئله ی انعقاد نطفه، مراحل جنینی، آناتومی دستگاه جنسی مرد و آناتومی دستگاه جنسی خانم و کل مسائلی که در انعقاد نطفه و چگونگی انعقاد نطفه و چگونگی فرزند، مباحث خیلی مفصل و طولانی است، که در این جا به صورت خلاصه گفته می شود و بعدا به طور مفصل به عنوان یک مبحث مستقل در این زمینه بیان می شود که مخاطبان آن بیش تر خانم ها خواهند بود، تا مسائل تخصصی زنان را خانم ها یاد بگیرند و متصدی این کار در این دوره باشند، که مسئله ی نازایی و یائسگی زودرس و قطع قاعدگی که خیلی شایع است و حتی ممکن است عمدی صورت گرفته باشد و بحث قابلگی هم که اهمیت فراوانی دارد و نیاز به بحث های دقیق و مفصل دارد که به صورت مستقل بیان می شود.

وظیفه ی دستگاه تناسلی

وظیفه ی اول اندام جنسی و دستگاه تناسلی، بحث زاد و ولد است. هدف اصلی خلقت این است که این مسئله، برای زاد و ولد و تولید مثل مهم است. مسئله ی زاد و ولد اهمیت فراوانی دارد، نسل بشر باید باقی بماند، آن هم در زمانی که همه ی قدرت های جهان علیه مسئله ی زاد و ولد و فرزندآوری با تمام امکانات بسیج شده ‌اند، و خیلی جاهای کره ی خاکی به این کار موفق شده ‌اند. باید مراحل و نقشه هایش را عرض کنیم. بیش ترین موفقیت را در این کشور داشته اند و ظرف چند سالی این کشور را جزء پیرترین کشورهای جهان قرار دادند، ولی زود به اولین کشور بدل خواهد شد و جمعیت پیر خواهد داشت و جوان ها خیلی کم خواهند بود. ان شاء الله باید این مسائل را متعرض شویم. پس از اولین وظیفه ی اندام جنسی مرد یا زن بحث زاد و ولد است. البته مسئله ی لذت بردن و شهوت هم هست و در آخر به این مسئله هم اشاره خواهم کرد. پس وظیفه ی اول و عملکرد اول، اندام جنسی بحث زاد و ولد است. نکته ‌ای که در این جا است این است که در مسئله ی زاد و ولد، اعضای متعددی از انسان نقش دارند و این گونه نیست که صرفاً دو بیضه و آلت باشد. خیلی چیزها در این مسئله دخیل است و در محدوده ی بدن انسان خلاصه نمی ‌شود. این مسئله از آسمان شروع می شود، مراحل خیلی زیادی طی کند، تا نطفه منعقد شود و بچه شکل بگیرد. در خود اعضای بدن انسان اعضای متعددی در مسئله ی تولید آب منی (اسپرم) و تخمک نقش دارد.

دستگاه تناسلی مرد

روایات متعددی داریم که آب منی از تمام بدن خارج می شود. و این طور نیست که از یک جای خاص بدن خارج شود و از تمام بدن خارج می شود، چون قرار است بچه ای تشکیل و متولد شبیه به پدر و مادر، شود. پس نطفه، کروموزوم ها و ژن های او از ژن های دست پدر و مادر، از ژن های چشم پدر و مادر، از ژن های قلب پدر و مادر و همین طور بقیه اعضای پدر و مادر باشد. باید از تمام بدن باشد و هم در آقایان و هم در خانم ها، تمام بدن در این کار مشارکت می‌کند. البته این روایات هست که امام (ع) از راوی می پرسد عطسه از کجا نشأت می‌ گیرد و از کجا خارج می شود؟ آن شخص می گوید از بینی خارج می ‌شود. امام (ع) می فرماید: نه، عطسه از تمام بدن خارج می شود و منشاء آن تمام بدن است. در تمام بدن یک بادی می چرخد و آخر کار از بینی خارج می شود. آیا نمی بینی انسان وقتی عطسه می زند تمام بدنش تکان می خورد؟ پس این نشانه ی این است که عطسه از کل بدن خارج می شود. بعد از امام (ع) می ‌فرماید: نطفه از کجا خارج می شود؟ منشا آن کجاست؟ آن شخص می گوید از آلت مرد. امام (ع) می ‌فرماید: نه، نطفه از تمامی بدن نشأت می گیرد و از آلت مرد خارج می شود. آیا نمی بینی هنگام خروج نطفه، هم در آقایان و هم در خانم ها تمام بدن می لرزد؟ چرا تمام بدن باید بلرزد؟ چون قرار است تمام بدن در این مسئله مشارکت کنند و تمام بدن در این مسئله سهم دارد. ما می گوییم کروموزوم یا ژن، ممکن است چیزهای دیگر غیر از این ها هم باشد. شاید چیزی در عصب باشد، چون به کمر و نخاع بر می گردد و بعید نیست که از عصب باشد. و روایتی داریم که دلالت می کند که نطفه از رگی در کمر به نام وتین یا در عربی ابهر و در فارسی رگ آئورت است. این منشاء نطفه است، چون نطفه دذ اصل خون است و خون تبدیل به منی می شود. جایی که هم در قرآن و هم در روایات، روی آن تاکید شده است، کمر و سینه است. در قرآن می فرماید:

﴿فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ﴿5﴾ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ﴿6﴾ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ﴿7﴾﴾ [1]

انسان نگاه کند از کجا و چگونه خلق شده است؟ پس از ما خواسته شده است، در این پس مسئله ی زاد و ولد و خلقت انسان دقت و تحقیق فراوانی داشته باشیم. خداوند وقتی می گوید فلینظر یعنی نگاه کن. ما دوتا فلینظر داریم وقتی می گوید ﴿فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ﴾ [2]

به غذای خودش نگاه کند یعنی تمام بحث ارگانیک و غیرارگانیک، تراریخته و غیر تراریخته را شامل می شود و این جا هم که می فرمایند فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ نگاه کند چگونه به وجود آمده است؟ پس دستور است باید نگاه کند و از ما خواسته شده است و لازم و ضروری است تا انسان با چشم باز و با آگاهی اقدام به زاد و ولد و فرزند آوری کند. انسان از یک آب جهنده، آبی که پرت می شودخلق شده است. این آب از مابین کمر و ترائب به وجود آمده است.

در معنای ترائب علما اختلاف کردند. ولی علی بن ابراهیم صاحب تفسیر در کتاب تفسیر القمی این آیه را آورده است و می فرماید:

الصُّلْبُ الرَّجُلُ وَ التَّرَائِبُ الْمَرْأَةُ وَ هِيَ صَدْرُهَا [3]

الصلب یعنی کمر برای مرد و ترائب مربوط به زن می شود، یعنی این نطفه از کمر مرد و از ترائب زن است. این ترائب زن کجاست؟ قسمت بالای سینه مابین ترقوه است. استخوان ترقوه، محل گردنبند است. احتمالات دیگری هم راجع به ترائب گفته شده است. بعضی ها می گویند چهار دنده آخر است. بعضی ها می فرمایند هر عضوی که در بدن دو تا باشد. ولی بیش تر می گویند ترائب دو تا ساق پا است، پس این آب از مابین دو تا ساق پا و کمر (ستون مهره) خارج می شود، و از این دو منطقه است.

در مسئله ی انعقاد نطفه گفتیم که منشاء اصلی آن از آسمان است. می فرماید همان چیزی که در آسمان ها (معلوم نیست کجای آسمان است) روی زمین، روی میوه ها و سبزی ها و گیاهان می ‌افتد. وقتی انسان میوه ها و سبزی ها را می خورد، به بدن او، (به کمر و به ترائب) منتقل می شود. همه در این مسئله از آسمان تا زمین شریک هستند. شاید این مسئله در هر زاد و ولدی و افزایشی و میوه دادنی باشد، مثلا گندم بخواهد دانه بدهد یا درختان بخواهند میوه دهند این مسئله دخیل باشد. این که مربوط به انسان است نیاز به تحقیق و بررسی و کار دارد. عرض کردم که این مسئله به زودی ختم نمی شود، کمی باید واکاوی شود، مسائل باید باز شود.

پس معلوم شد که یکی از آسمان، یکی از کل بدن است، در مورد مرد در کمر جمع می شود و در مورد زن در ترائب (سینه) جمع می شود. از کمر به کجا می رود؟ از کمر به دو قسمت تقسیم می شود. در روایت طبیب هندی که با امام صادق (ع) مناظره کرد، امام صادق (ع) از او پرسید: از شما بپرسم؟ شما داناتری یا من؟ او گفت: من داناترم. امام (ع) فرمود حالا که داناتری از تو بپرسم؟ گفت: بپرس. امام (ع) سوالات خیلی زیادی از آن طبیب هندی پرسید. یکی از این سوالات این بود که:

قالَ: فَلِمَ كانَتِ الكُليَةُ كَحَبِّ اللّوبِيا؟ قالَ: لا أعلَمُ... و جُعِلَتِ الكُليَةُ كَحَبِّ اللّوبِيا؛ لِأَنَّ عَلَيها مَصَبَّ المَنِيِّ نُقطَةً بَعدَ نُقطَةٍ، فَلَو كانَت مُرَبَّعَةً أو مُدَوَّرَةً؛ لَاحتَبَسَتِ النُّقطَةُ الاولَى الثّانِيَةَ فَلَا يَلتَذُّ بِخُروجِهَا الحَيُّ، إذا المَنِيُّ يَنزِلُ مِن فَقارِ الظَّهرِ إلَى الكُليَةِ، فَهِيَ كَالدُّودَةِ تَنقَبِضُ و تَنبَسِطُ، تَرميهِ أوّلًا فَأَوّلًا إلَى المَثانَةِ كَالبُندُقَةِ مِنَ القَوسِ. [4]

چرا کلیه مانند دانه ی لوبیا است؟ چه حکمتی دارد؟ چه عملکردی دارد؟ آن طبیب هندی گفت نمی‌دانم. امام علیه السلام خودشان جواب دادند و فرمودند: این کلیه مانند دانه ی لوبیا قرار داده شده است، چون محل ریزش و پایین آمدن آب منی از کنار کمر (ستون مهره) است. به این شکل قطره قطره پایین می آید . اگر کلیه مربعی شکل یا گرد باشد قطره ی اول جلوی قطره ی دوم را می ‌گیرد و انسان هیچ وقت به خاطر خارج شدن منی انسان لذت نمی برد. منی از کمر و ستون مهره خارج می شود و از آن جا به کلیه می رود. این کلیه مانند کِرم که باز می شود و جمع می شود، آب منی را پرتاب می کند. قطره ی اول، بعد قطره ی دوم و پشت سر هم، مانند تیروکمان یا قوس یا تیر، به مثانه پرتاب می کند. در روایات وقتی می‌گوید مثانه، هم شامل کیسه ی مثانه و هم شامل پروستات است. چون پروستات در گردن مثانه قرار دارد، یعنی به مثانه وصل است و همه، یکی حساب می شود. پس آب منی از کمر از کنار کلیه به مثانه یعنی پروستات می رود و آن جا جمع می شود. مایعاتی در پروستات جمع و از آن خارج می شود، که بیش تر آب منی را تشکیل می دهد. مایعی که آب منی یا اسپرم ها در آن شنا می کنند و از آن تغذیه می کنند، مایعات پروستات است و حرکت اسپرم ها را هم آسان می کند و از پروستات خارج می ‌شود. مایعات پروستات شاید بیش ترین قسمت آب منی را تشکیل می دهد (در مورد اسپرم، مسئله نیاز به تحقیق بیش تری دارد). اسپرم از کمر (ستون مهره ها) به بیضه می آید از بیضه به مجرا می آید و با مایعات پروستات مخلوط می شود. پروستات و بیضه، علاوه بر تولید اسپرم و مایعات پروستات، هورمون های جنسی را هم تولید می کند، در مرد هورمون های تستوسترون است. مهم این است که روایات بر این معنا اصرار دارد که اسپرم از آب کمر است و تعبیرات مختلفی دارد، آب کمر یا آب صلب، گفتیم نطفه خارج می شود از مابین صلب یعنی کمر (ستون مهره) و ترائب یعنی سینه خارج می شود و بعد به بیضه منتقل می ‌شود، از بیضه به مجرا می ‌رود و در نهایت، از آلت مرد خارج می شود. در روایت داریم:

وخلق المني في ظهره لكيلا يعتريه الفساد [5]

آب منی در کمر خلق و تولید می شود، تا این که فاسد نشود و فساد و خرابی بر او عارض نشود. باید یک جای خیلی محفوظ باشد و شاید محفوظ تر از ستون مهره نیست. زیرا خیلی محکم و قوی است و مایعات آن هیچ وقت به راحتی خارج نمی شود و فاسد هم نمی شود، زیرا نه میکروب و نه فضولاتی به آن نمی رسد و این روایت می گوید در کمر تولید می شود تا فاسد نشود. شاید معنایش این است اگر جای دیگر تولید شود ممکن است فاسد شود. یک روایتی راجع به بیضه ها داریم. این گونه که در کتاب بحار نقل شده است امام (ع) در این روایت می فرماید که این دو بیضه، یکسان نیست، و هر کدام یک وظیفه دارند و عملکردی دارد، این مسئله مهم است. روایت می فرماید:

أن أحدهما يفضل على الاخرى ، وأن الفاضلة هي اليسرى لموضع الولد [6]

این بیضه ها یکسان نیستند و یک ارزش ندارد. یکی بیش تر از دیگری ارزش و اهمیت دارد. بعد می فرماید که آن که بهتر و مهم تر و مفیدتر است و خیلی ارزش دارد، بیضه ی چپ است، زیرا فرزند از بیضه ی چپ به وجود می آید. شاید منظور این است که اسپرمی که داخل رحم می رود و فرزند را تشکیل می دهد، از بیضه ی چپ است. به نظر می ‌رسد بیضه ی راست، حالت انباری و نگه داشتن دارد. این مسئله خیلی مهم است، ممکن است بعضی افراد به خاطر یک سری بیماری‌ ها و معلولیت ‌ها و کاستی ها یک بیضه آباد و یک بیضی غیر آباد داشته باشند یا این که یک بیضه دارد و بیضه ی دیگر را عمل می‌ کنند و خارج می ‌کنند. این جا از بنده می پرسند که این فرد می ‌تواند فرزند دار شود؟ بنده هم می پرسم بیضه ی چپ خارج شده است یا بیضه ی راست؟ اگر گفتند بیضه ی راست، می گویم امیدی هست که فرزند دار شود. ولی اگر گفتند بیضه ی چپ را خارج کردند یا اصلاً ندارد، این جا با تکیه بر این روایت می‌ گویم احتمال فرزند آوری خیلی ضعیف و بعید است. روایت دیگری هم داریم:

وحرم الخصيتان لأنهما موضع للنكاح ومجرى للنطفة [7]

در گوسفند و شتر و گاو و قربانی که ذبح می شوند، یک سری چیزها حرام است و مصرف آن جایز نیست. می فرماید خوردن بیضه های گاو گوسفند شتر و امثال این ها جایز نیست و حرام است. زیرا محل چون نکاح و فرزندآوری است. این ها در حقیقت مجرای است نطفه (اسپرم) است. شاید از این روایت این معنا استفاده می شود که اسپرم در بیضه تولید نمی شود و در کمر تولید می شود، شاید در بیضه شکل بگیرد.

بیضه

یک سری لوله ی پیچ در پیچ دارد، که اسپرم و بعضی هورمون ها در این لوله ها تولید می شود. ما می گوییم اصل کمر است ولی در بیضه، این اسپرم شکل می گیرد و سفت می شود. حالت ابرام پیدا می ‌کند ولی اصل آن در کمر است.

آب کمر

در مورد آب کمر (صلب) خیلی زیاد صحبت شده است. عرب ها به فرزند ابن الصلب می گویند. ابن الصلب یعنی زاییده ی کمر انسان، یعنی می خواهند بگویند که این بچه ی خودت است و بچه ی کس دیگری نیست. آب کمر چیست؟ ما می ‌دانیم که در ستون مهره و دور نخاع، آبی وجود دارد. این آب به آب مغز وصل است. گاهی که می ‌خواهند برای بعضی بیماری های مغز، آزمایش کنند، آب کمر را می کشند و آزمایش می ‌کنند. اگر آب مغز زیاد باشد و فشار آن بالا رود و فشار وارد کند، گاهی مجبور می شوند، آب کمر را خالی کنند. یک مقدار از آن را خالی می ‌کنند تا فشار کم تر شود. پس وقتی می گویند آب کمر، یعنی همین آبی که در ستون مهره و دور نخاع است، یا وقتی می گویند آب کمر یعنی اسپرم، حقیقت این است که وقتی روایات از آب کمر صحبت می کند، مراد بیش تر آب منی و اسپرم است. اگر بخواهد شامل چیزی شود، شامل مایعات پروستات می شود، به آن ها آب کمر می گویند و فرزند آوری را به آن مرتبط می کنند.

آب کمر اگر زیاد و سالم باشد، انسان می تواند صاحب فرزند شود، ولی اگر آب کمر کم باشد یا مشکلی داشته باشد، فرزندآوری با مشکل مواجه می ‌شود. ما روایات را می خوانیم، خودتان قضاوت کنید که آب کمر یعنی چه، یعنی اسپرم و آبی که داخل نخاع است یا شامل مایعات پروستات هم می شود.

تقویت کننده های آب کمر

۱. شیر و عسل، روایتی داریم از امام کاظم (ع) که می فرماید:

من تغير عليه ماء الظهر ينفع له اللبن الحليب والعسل [8]

کسی که آب کمرش تغییر کند و از حالت عادی خارج شود، چیزی که برای او مفید است، شیر (به خصوص شیر گاو) با عسل است (عسل را در شیر حل کند و بخورد).

۲. پنیر، روایت دیگری از امام صادق (ع) داریم:

الجبن ضار بالغداة نافع بالعشي ويزيد في ماء الظهر [9]

پنیر، صبح ضرر دارد، در شب مفید است و آب کمر را زیاد می کند.

روایت اول می فرماید اگر آب کمر تغییر کرد، این تغییر یعنی چه؟ یعنی رنگ آن تغییر کند. آب منی باید سفید باشد، ولی این زرد یا حتی قرمز است. شاید مراد رنگ باشد، البته رنگ در مسئله ی زاد و ولد اهمیت دارد. اگر آب منی سفید باشد یعنی می تواند صاحب بچه شود و نرمال است و قدرت باروری دارد. ولی اگر آب منی زرد یا به خصوص قرمز باشد، این شخص قدرت فرزندآوری ندارد و بارور هم نیست. ما در طب اسلامی از این راه، بحث بارور بودن و نبودن را تشخیص می دهیم. شاید مراد از تغییر، کم شدن آب کمر باشد، خواه خود آبی که در ستون مهره است، باشد خواه خود آب منی باشد. و گاهی هم مراد تغییر صفات است. اندازه ی آب خوب است، ولی حرکت ندارد و یا شکل آن مناسب نیست. بالاخره این تغییر در شکل ظاهر و گاهی هم در ترکیبات واقعی است و شاید هم هر دو مراد باشد. ما سفارش می ‌کنیم افرادی که مشکل دارند ناباروری دارند، شیر با عسل بخورند. مدتی که این را مصرف کنند، به احتمال زیاد آب کمر (آب منی) اصلاح و نرمال می شود. ولی در روایت دوم در بحث پنیر صرفاً از اندازه صحبت می ‌کند. می ‌گوید آب پنیر، آب کمر را زیاد می کند. این آب کمر، آب ستون یا آب منی (اسپرم) یا شاید هر دو است. ما هم به همین جهت برای افرادی که آب کمر آن ها کم است، سفارش می کنیم پنیر بخورند یا شیر و عسل بخورند و اگر حمالی برای ستون مهره می ‌خواهیم، همان شیر و عسل قرار می دهیم.

۳. خربزه، روایت دیگری از پیامبر (ص) داریم:

عليكم بالبطيخ فإن فيه عشر خصال ... ويكثر ماء الظهر [10]

بر شما باد خربزه، زیرا خربزه ۱۰ تا فایده دارد. تا آن جا که می رسد، آب کمر را زیاد می کند. آب کمر می تواند آب داخل ستون مهره باشد ولی می تواند اسپرم و آب منی باشد. خودتان از این روایات چه استفاده ای می کنید.

۴. خرمای برنی، روایت دیگر از جبرئیل به پیامبر (ص):

قال جبرئيل : التمر البرني يزيد في ماء فقار الظهر الخبر [11]

جبرئیل برای پیامبر (ص) یک طبق خرمای برنی به عنوان هدیه آورد. پیامبر (ص) گفت جبرئیل به من خبر داد که این خرمای شما ۹ تا فایده دارد. بهترین خرمای دنیا خرمای برنی است، ولی نمی شود خورد زیرا خیلی گران است شاید هر کیلوی آن به چند میلیون تومان برسد. قابل خوردن نیست. می فرماید یکی از فواید آن این است که ستون مهره (فقار) را زیاد می کند. شاید بیش تر به آب داخل ستون اشاره دارد.

۵. انار، در روایت می ‌فرماید:

أكل الرمان يزيد في ماء الرجل ويحسن الولد [12]

خوردن انار آب مرد را زیاد می کند و فرزند را نیکو و زیبا می کند. اندازه ی آن را زیاد می کند یا اسپرم آن را زیاد می کند، یا چه چیزهای دیگر؟ گویا این گونه است که وقتی آب زیاد شد، احتمال باروری بالا می رود. گفتیم که مراد، آب منی است، به همین جهت چیزهایی که آب منی را زیاد می کند، درمان ناباروری است. یکی هم انار است، یکی شیر و عسل و یکی هم پنیر بود و روایاتی که خواندیم.

۶. بادمجان، روایتی از امام صادق (ع) که می فرماید:

أكثروا من الباذنجان عند جداد النخل، فانّه شفاء من كلّ داء... و يزيد في ماء الصلب [13]

در یک فصل خاصی، بادمجان زیاد بخورید، این فصل، فصل خرما پزان است که شدت گرما زیاد است. مصرف بادمجان در این فصل، درمان همه ی بیماری ها است ولی یک شرط کوچک دارد و آن این است که بادمجان تراریخته نباشد و بومی باشد. بادمجانی که در بازار می بینیم، دانه ندارد و شیرین است و ظاهر قشنگی دارد و مشکی است، مفت آن هم گران است، این ها همه تراریخته هستند و بذر آن از خارج می آید و این ها تغییر ژن داده‌ هستند. بادمجان قدیمی کلی دانه داشت و این دانه ‌های بادمجان است که اسپرم مرد را زیاد می کند، آن تندی و آن تلخی و چیزی که خیلی ها نمی توانند بخورند، آن خوب است و آب کمر را زیاد می کند.

۷. نوره، روایاتی داریم از ابوالحسن اول یعنی امام کاظم (ع)، فکر می کنم طب اسلامی به امام کاظم (ع) خیلی بدهکار است. ما بیش تر روایاتی که می خوانیم از امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) است البته امام رضا (ع) و امام باقر (ع) هم هستند ولی این دو نفر یعنی امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) بیش تر است. ما هم نسبت به داروی امام کاظم (ع) واقعا احساس بدهکاری داریم. از امام کاظم (ع) می فرماید:

وإن النورة تزيد ماء الصلب [14]

نوره البته اگر طبیعی باشد و شیمیایی نباشد. نوره ی طبیعی از آهک و زرنیخ (آرسنیک) درست می شود. نوره، آب کمر را زیاد می کند، به همین جهت سفارش شده است نور را به کل بدن از گردن تا پا بمالید و طوری نباشد که یک قسمت بمالید و یک قسمت نمالید. اگر خواستید فقط محل مو یعنی یا آلت و زیر بغل را بزنید اشکالی ندارد. ولی اگر خواستید به جاهای دیگر بدن نوره بمالید، باید تمام بدن را دور بمالید. این طور در روایات سفارش شده است که یا همه ی بدن را بمالید یا فقط محل مو را بمالید.

۸. شانه زدن، روایتی داریم که می فرماید:

تمشطوا فان المشط... ويزيد في الصلب [15]

شانه کنید، زیرا شانه کردن فوایدی دارد. یکی از فواید آن این است که کمر را زیاد می کند. این روایت نگفته است آب کمر، بلکه گفته است خودِ کمر را زیاد می کند. البته ما معتقدیم و روایات هم بر این معنا دارد که مغز هم در مسئله ی تولید اسپرم و فرزندآوری نقش دارد. در این جا در مورد شانه کردن سر، اگر تاثیری هم دارد، روی مغز تاثیر دارد، روی بیضه که تاثیر ندارد. با تولید الکتریسیته یا چیزی از این قبیل، در مرحله ی بعد، مغز با فرمان هایش سبب می شود که کمر محکم و قوی می شود.

چیزهایی که آب کمر را خراب می کند

۱. سداب، در روایت می فرمایند:

السداب يزيد في العقل غير أنه ينثر ماء الظهر [16]

سداب عقل را زیاد می کند، منتها آب کمر را متلاشی می ‌کند. در یک روایت دیگر می فرماید:

السداب.. غير أنه ينتن ماء الظهر [17]

یعنی آب کمر را بدبو می کند.

۲. مثل همین روایت راجع به اشنان وارد شده است.

مشخصات آب مرد و آب زن

در روایتی داریم:

ماء الرجل أبيض غليظ وإن ماء المرأة أصفر رقيق [18]

آب مرد سفید و غلظت و قوام دارد، ولی آب زن متمایل به زرد و کمی کدر است. البته در بعضی ها می تواند سفید هم پیدا باشد، این طور که نقل می ‌کنند. در بحث اندام جنسی خانم ها بحث خواهیم کرد.

نقش آلت مرد

روایتی داریم که می فرماید:

النطفة تخرج من جميع البدن ومخرجها من الإحليل [19]

نطفه از تمامی بدن خارج می شود. منشاء آن تمام بدن است ولی محل خروج نهایی آن آلت مرد است.

در کتاب توحید مفضل بحث های متعددی راجع به دستگاه تناسلی و اندام جنسی آقایان و خانم ها دارد. چند تا را این جا می خوانیم:

كيف عميت قلوبهم عن هذه الخلقة العجيبة حتى أنكروا التدبير والعمد فيها؟ لو كان فرج الرجل مسترخيا كيف كان يصل إلى قعر الرحم حتى يفرغ النطفة فيه ولو كان منعضاً أبدا كيف كان الرجل يتقلب في الفراش أو يمشي بين الناس وشيء شاخص أمامه ثم يكون في ذلك مع قبح المنظر تحريك الشهوة في كل وقت من الرجال والنساء جميعا فقدر الله جل اسمه أن يكون أكثر ذلك لا يبدو للبصر في كل وقت ولا يكون على الرجال منه مؤنة بل جعل فيه قوة الانتصاب وقت الحاجة إلى ذلك لما قدر أن يكون فيه من دوام النسل وبقائه. [20]

چگونه بشر یا مثلاً آن هایی که ادعای دانش دارند و دانشمندان، از این خلقت عجیب کور شدند؟ خلقت چه قدر ظرافت و دقت و تناسب دارد. این جهان نظم ندارد، مدبر ندارد، چیزهای مضر، مار، عقرب دارد، پس این جهان خالق مدبر نداشت. این ها منکر شدند که هر چیزی عمدا به این شکل معروف و مأنوس خلق شده است. اگر آلت مرد همیشه شل بود، چگونه این آلت بخواد به ته رحم برسد، تا این که نطفه (آب منی) را در رحم خالی کند. اگر آلت مرد همیشه سفت و راست باشد، چگونه انسان بخوابد؟ چگونه در رختخواب غلت بخورد؟ چگونه میان مردم راه برود در حالی که آلت او مشخص و قابل رویت باشد و جلوی او است؟ منظره ی زشتی دارد. علاوه بر زشتی، باعث تحریک شهوت خانم ها می شود. خانم ها با تعجب نگاه می کند، آقایان به خاطر نگاه خانم ها تحریک می شوند. خداوند چه قدر ظریف این مسئله را مقدر کرد. بیش تر مواقع نمایان نیست و دیده نمی ‌شود و برجستگی ندارد تا برای آقایان هزینه و ناراحتی نداشته باشد. اگر مرد چنین حالتی داشته باشد، مجبور می ‌شود شلوارهای خیلی گشاد بپوشد و حتی ممکن است چیزی روی آلت خود بگذارد تا مشخص نباشد. خداوند چنین مقدر فرمود که این در موقع نیاز راست شود و حالت نعوظ پیدا کند. این نعوظ و سفت شدن فوایدی بزرگی دارد و آن مسئله ی زاد و ولد و ماندن نسل بشر است. البته شاید بهترین و مهم ترین وظیفه ی آلت مرد، مسئله ی مشارکت در انعقاد نطفه است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo