< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

1401/06/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آناتومی بدن/استخوان /جلسه چهلم، گردن، علل درد گردن، روایات گردن، نقش گردن در درمان، بازو، علل درد بازو، درمان از راه بازو، ساعد، درمان به وسیله ی ساعد، دست، ران، علل درد در ران، درمان رگ سیاتیک و کمردرد، درمان ران به وسیله ی حجامت

 

ما درباره ی اسکلت و دستگاه استخوانی بدن صحبت کردیم. درباره ی استخوان ران و استخوان ساق استخوان بازو و استخوان گردن و همه ی این ها صحبت کردیم. ولی الآن از خود این اعضا به مجموعه ی استخوان، ماهیچه، رگ و عصب و چیزهای دیگر آن و نقش آن ها در درمان عرض خواهیم کرد.

گردن

اولین چیزی که راجع به آن صحبت می کنیم، گردن است. از گردن به عنوان یک عضو صحبت می‌کنیم. گردن همان عمود باریک است که در فاصله ی مابین سر و قفسه ی سینه قرار دارد. گردن یک قسمتی از ستون مهره، اندازه ی هفت مهره است. کار این گردن، برداشتن سر است که وزن آن چیزی در حدود چهار کیلو و نیم است و گردن این وزن را تحمل می کند، و به خم شدن جلو و خم شدن به عقب و خم شدن به سمت راست و خم شدن به سمت چپ و گردش کمک می کند. مثلا کسی انسان را صدا می زند سرش را بر می گرداند، به گردش سر هم کمک می کند، و چیزی که در حدود ۱۸۰ درجه قدرت گردش دارد. از این گردن، مری و نی عبور می کند و یه سری چیزها مثل حنجره، تیروئید، پاراتیروئید و رگ های مهم و اساسی از آن جا رد می شود.

علل درد گردن

این گردن می تواند عوارضی و بیماری هایی داشته باشد، که یکی از این عوارض گردن درد است. شاید علت آن، گرفتگی عضلات ماهیچه ها باشد، شاید علت، دیسک است، این دیسک یا بیرون می زند یا پارگی دیسک است. یکی از علل آن آرتروز است، فاصله ای که میان مهره ها می افتد، و چه بسا باعث می شود که مهره ها، جلو عقب شوند و همان گونه که هم لخته شدن خون، تنگ شدن رگ هایی که خون را به مغز یا به سر می رساند، در این جا لخته شدن خون در سیاهرگ (ورید) است و ممکن است یک ورمی در غده های لنفاوی یا در غده ی تیروئید یا در پاراتیروئید باشد یا ممکن است کیست یا توده به وجود آید. بعضی از این توده‌ ها، خوش خیم و بعضی بدخیم است. این ورم در تیروئید ممکن است به خاطر کم کاری یا پرکاری باشد. ممکن هم هست که به خاطر بیماری های بد باشد و نوعا این ها در لنف صورت می‌گیرد که بیماری لنفوم یا هوچکین ممکن است در خود غده های تیروئید یا در پاراتیروئید به وجود بیاید. این راجع به گردن و ترکیب آن بود. ولی ما یک سری دستور نسبت به دام (گوسفند، گاو، شتر) داریم که اگر بخواهیم این ها حلال گوشت شوند و بخوریم باید گردن آن ها را ذبح (قطع) کنیم، یعنی چهار تا ودج، مری، نی، و دو تا رگ خون باید قطع شود. البته در کشتن دام به این شکل و صورت می گیرد، حتی در قدیم در انسان ها، وقتی می خواستند کسی را بکشند با شمشیر گردن او را می‌ زدند، یا در جنگ ها هر کسی پیروز می شد گردن طرف مقابل را می ‌زد. زیرا به نظر می‌رسد که این، آسان ترین مرگ است. این مرگ آسان و بدون درد است و به آن مرگ رحیم می گویند. هم مرگ زود اتفاق می افتد و هم شاید انسان یا حیوان احساس درد آن چنانی نمی کند.

روایات گردن

حال می رویم سراغ روایاتی که مربوط به گردن می شود این جا یک سوال مطرح است که کدام صلاح است، آیا گردن کلفت باشد یا گردن باریک باشد؟ شاید از روایات هردو استفاده می شود که ان شاء الله قابل جمع است. یک روایتی از امام صادق (ع) داریم که می فرماید:

استأصل شعرك تقل دوابة ودرنه ووسخه، وتغلظ رقبتك، ويجلو بصرك [1]

موهای سرت را بتراش یعنی از ته بتراش، در مرحله ی اول اگر شپش یا حشره یا جنبنده ای باشد، کم می شود و از بین می رود. اگر سر چربی و چرک دارد، با تراشیدن سر چربی هایش از بین می ‌رود. اگر سر، آشغال یا خاک و چیزهای دیگر جمع می کند، با تراشیدن سر، این آشغال ها از بین می رود و کم می شود، و یکی از فواید تراشیدن سر این است که گردنت، کلفت می شود، از این به دست می آید که گردنِ کلفت خوب است، که شارع دستور داد سر را بتراشید تا گردن، کلفت شود، پس معلوم می شود این کار مطلوب می شود. گویا این کار باعث می شود که گردن، بهتر سنگینی سر را تحمل کند و بهتر وظایف خود را انجام دهد و دیرتر آسیب می بیند، چون گردن، محکم و با قدرت می شود. ماهیچه ها و استخوان های محکم باعث می شود، گردن کلفت شود. تراشیدن سر، بینایی را جلا می دهد و قوی تر می کند. پس این روایت کلفتی گردن را مدح می کند. روایت دیگری داریم شاید لاغری و باریکی گردن را مدح می کند. روایتی که از پیامبر (ص) نقل شده که می فرماید:

إذا لم يستبن أثر التوبة فليس بتائب : ... ويتقي نفسه عن الشهوات ، ويهزل رقبته بصيام النهار ، ويصفر لونه بقيام الليل ، ويخمص بطنه [2]

کسی که گناه کرده، مال حرام خورده، رعایت نکرده است، حال که می خواهد توبه کند صرفا با یک استغفرالله حل نمی شود. باید آثار توبه هم روی او ظاهر شود. آثار توبه چیست؟ یکی از این آثار این است که دنبال شهوت ها نمی رود، خودش را منع می کند و تقوا پیشه می کند و گردنش را با روزه گرفتن لاغر می کند. گردن باید باریک شود که بگوییم این فرد، توبه کرده است. البته از این استفاده می شود که گردن باریک خوب است یا این را می خواهد بگوید که گردنی که شما با مال حرام کلفت کردید باید آب کنید. کلا در روایات داریم که اگر مال حرام خوردید و بدنتان چاق شد، برای این که توبه کنید، باید بدن را لاغر کنید و این گوشت‌ ها را آب کنید. شاید توبه این چنین است که آب کردن گردن بعد از آن که به وسیله ی حرام کلفت شده است. این روایت دلالت بر این معنا دارد که روزه گرفتن در روز باعث لاغری گردن می باشد. اگر کسی به خاطر زیبایی یا علت دیگر دوست دارد گردنش باریک شود، شاید در خانم ها بیش تر مطلوب است، روزه بگیرند، گردن هایشان باریک می شود و اندام زیبایی پیدا می کنند.

شاید هم یکی از علل و اسباب گردن درد، انباشته شدن خون در مویرگ های گردن و مکث کردن خون باشد، سوختن خون باشد، ممکن است جمع شدن خون در گردن باعث مبتلا شدن انسان به گردن درد شود. این معنا شاید از این روایتی که یکی از ائمه نقل شده است، شاید به دست بیاوریم. در این روایت می فرماید:

من نظر إلى أول محجمة من دمه أمن الواهنة إلى الحجامة الأخرى فسألت سيدي ما الواهنة فقال وجع العنق [3]

کسی که به اولین خون حجامت خود، نگاه کند از گردن درد، تا حجامت بعدی ایمن می شود. از امام (ع) پرسیدم "واهنه" چیست؟ گردن درد است. حال از این روایت چه به دست می ‌آید؟ چون در حجامت عام (حجامت بین دو کتف) حداقل کاری که می کند این است که خونی که در گردن انباشته شده است را خارج می کند. پس این حجامت، این کشیدن خون، ما را از گردن درد ایمن می‌کند، که از آن این معنا به دست می ‌آید که جمع شدن خون در گردن باعث درد می شود و اگر حجامت نکند، مبتلا به گردن درد می شود اگر حجامت کند از نظر گردن درد ایمن خواهد شد. پس مشکل خودِ خون است. البته شاید خود نگاه کردن این نقش را دارد یعنی کسی که به اولین خون حجامت خود نگاه کند، خودِ نگاه کردن به خون حجامت، از گردن درد جلوگیری می کند. به نظر بنده این نگاه کردن، کنایه از حجامت کردن است، یعنی کسی که به اولین خون حجامت نگاه می کند یعنی حجامت کرده است، خون خارج شده است و این فرد نگاه کرده است و این کنایه از حجامت و کشیدن خون، نه نگاه کردن است، هر دو احتمال دارد. در یک روایتی دیگر از امام صادق (ع) می فرمایند:

من اشتكى الواهنة أو كان به صداع أو غمزه بوله ، فليضع يده على ذلك الموضع وليقل : « اسكن سكنتك بالذي سكن له ما في الليل والنهار ، وهو السميع العليم » [4]

کسی که از گردن درد شکایت کند، یا این که میگرن دارد، احساس فشار ادرار دارد. دستش را روی محل درد و فشار قرار دهد، این را بگوید "اسكن سكنتك بالذي سكن له ما في الليل والنهار ، وهو السميع العليم". البته ما یک بحث جداگانه‌ای نیاز داریم، این چیزهایی که در دعا ها وارد شده است: دستت را روی محل درد بگذار و بگو، این چه ارتباطی دارد؟ حتماً یک نقشی دارد. یا این که می گویند: روی محل درد مسح کن، بعد این دعا را بخوان، یا این که بگوید دعا را در بازوی راست ببند، یا دربازوی چپ ببند، یا در گردن بیانداز، یا مثلا دعای شب اداری، روی آلت در پسر و در دختر روی زانو است. این تفاوت ها حتما به فیزیولوژی بدن زن و مرد بر می گردد و ما باید این ها را بررسی کنیم، این کارهای کامل کننده ی طب اسلامی است. روایتی داریم که یک نمازی برای گردن درد می فرماید: البته برای بیش تر بیماری ها نماز داریم، برای زانو درد، کمر درد، گردن درد، شکم درد و ... نماز داریم، یعنی نماز، درد زانو، درد گردن، درد کمر یا شکم درد را درمان می کند. پس آن که می گوید نماز باعث زانو درد می شود، این خیلی با اسلام فاصله دارد، از شرق تا غرب، از نور تا تاریکی فاصله دارد. اسلام می‌گوید نماز، درد را تسکین می‌ دهد، این آقایان می‌گویند نماز باعث درد می شود. این جزء معضلات روزگار است. ما نمی فهمیم و نمی دانیم، این هایی که متصدی کار هستند، دنبال چه هستند؟ آیا واقعا دنبال اسلام هستند؟ معلوم نیست، یا دنبال منافع و در آمد و ویزیت و این چیزها هستند. راجع به گردن درد می فرماید:

صلاة لوجع الرقبة تصلي ركعتين ، تقرأ في كل ركعة الحمد مرة ، و إذا زلزلت ثلاث مرات [5]

نمازی است که مخصوص گردن درد است. دو رکعت نماز می خوانید، در هر رکعت سوره ی حمد یک بار و سوره ی اذا زلزلت (سوره ی زلزله) سه بار بخوانید. نماز خواندن، خم شدن، سر را روی زمین گذاشتن، باعث درمان گردن می شود.

نقش گردن در درمان

یکی از راه های آن آویزان کردن دعا در گردن است. دعای بیماری ‌های مختلف، در روایات کم و بیش وارد شده است، آمده است در گردن آویزان کن. درباره ی انواع تب وارد شده است که این دعا را روی کاغذ بنویس و گردن کسی که تب دارد، آویزان کن. این راجع به گردن درد و درمان به وسیله ی گردن بود.

ممکن است تنگی در رگ های گردن و لخته به وجود بیاید و خون رسانی به سر به شکل کامل انجام نخواهد بود و مشکلاتی برای مغز و درک و بینایی و گوش به وجود بیاورد. با استفاده از داروی باز کننده ی عروق می توان مشکلات سر و مغز و چشم و... از این راه درمان شود. رگ گردن با دارو باز می شود تا مشکلات مغز و سر و چشم از این راه حل شود.

بازو

بازو را به عنوان یک عضو یعنی استخوان، گوشت، عصب، ماهیچه ی آن را مورد بررسی قرار می دهیم. بازو یک استخوان بزرگ و بلند دارد، و ماهیچه هایی دارد به خصوص در مردان یا افرادی که وزنه بردار هستند، ماهیچه ها خیلی بزرگ و برجسته می شوند به خصوص با خم کردن دست برجسته می شوند، و اعصاب و رگ های خونی دارد. بازو تعبیر از توانایی و قدرت است و کسی که می خواهد قدرت خود را نشان دهد، بازوی خود را نشان می دهد. با خم کردن دست، ماهیچه برجسته می ‌شود و به دیگران نشان می ‌دهد که قوی است. پس بازو به نیرو تعبیر می شود و انسان از این راه می تواند قدرت خود را نشان دهد. البته بازو چون نماد قدرت است و برای این که انسان ثابت کند که قدرتمند و نیرومند است در صورتی که یک رفیق دارد که با بازو با بازو با او حرکت می کند یعنی دو تا بازو می شود که در عربی به آن عضید (هم بازو) می گویند. این تعبیری از قدرت و توانایی است، تنها نیست و کسی هم همراه او است و بازوی دیگری هم کنار او است. در قرآن آمده که می فرماید:

﴿اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي﴾ [6]

حضرت موسی (ع) می گوید برادرم را با من بفرست تا خودم را با توانایی هایش، بازوهایش تقویت کنم. این راجع به بازو بود و این که بازو نشانه ی قدرت است و بازو در کنار بازو نشانه ی وجود مدافع، حامی، نگهبان است و کسی که قدرت شخص را چند برابر ‌کند.

علل درد بازو

ممکن است بعضی از اعراض بیماری ها هم بر این بازو ظاهر شود. این هایی که مشکل قلبی دارند ممکن است، یک درد در بازوی چپ احساس کنند، این قضیه مشهور و معروف است. یا افرادی که غلظت خون دارند ممکن است در بازوی چپ یا در عضله ی چپ یا راست احساس بی حسی و خواب رفتگی کنند. مسئله ی قلب معلوم است، مسئله ی خون هم برای درمانگران معلوم است ولی در روایات هم به آن اشاره شده است روایت داریم:

شكا إلى أبي جعفر (ع) رجل فقال : إن لي ابنة يأخذها في عضدها خدر أحيانا حتى تسقط ، فقال : انظر إلى ابنتك فغذها أيام الحيض بالشبت المطبوخ والعسل ثلاثة أيام [7]

مردی به سوی امام باقر علیه السلام شکایت کرد، من دختری دارم که گاهی در بازویش احساس خواب رفتگی می کند، این قدر دستش بی حس می شود، که خواب می رود و می افتد. امام (ع) می ‌فرماید که دخترت را زیر نظر داشته باش. روزهای قاعدگی اش به او این دارو را بده، سه روز، شوید پخته با عسل به او بده. شاید این معنا به ذهن بیاید که روزهای قاعدگی، خون که کم می شود، احساس خواب رفتگی می کند، و در این روایت این با قاعده شدن مرتبط شده است. پس یکی از عوارض بازو خواب رفتگی، مورمور شدن است و شاید این نشانه ی کم خونی یا غلظت خون است، و باید آن را با این دارویی که گفتیم درمان کرد و جبران کرد. در یک روایت دیگر می فرماید:

إن لي جارية يكثر فزعها في المنام ، وربما اشتد بها الحلال ، فلاتهدأ ويأخذها خدر في عضدها وقد رآها بعض من يعالج فقال : إن بهامس من أهل الارض وليس يمكن علاجها فقال (ع) : بردها بالفصد وخذلها ماء الشبيت المطبوخ بالعسل ويسقى ثلاثة أيام قال : ففعلت ذلك فعوفيت باذن الله عزوجل [8]

دختری دارم که زیاد از خواب می ‌پرد و می ترسد. چه بسا این حالت سخت می شود، گریه می کند و آرام نمی گیرد و چه بسا هم یک خواب رفتگی در بازو پیدا می کند. بعضی اطبای آن زمان او را معاینه کرده است و گفت که این جن دارد، وجن به او آسیب رسانده است، درمانش امکان ندارد. امام (ع) فرمود: این طور نیست و درمان دارد. کار اولی که انجام می دهی این است که بدنش را باید به وسیله ی فصد، خنک و سرد کنی، فصد کن تا خون های اضافه بیرون بیاید. این روایت برعکس روایت قبل است. در روایت قبل گفت شوید پخته ولی در این روایت می گوید آب شوید پخته همراه با عسل سه روز به او بده. ما این کار را کردیم و او هم به اذن الله خوب شد. پس بحث روزهای قاعدگی نیست، بحث کم خونی هم نیست. چون امام (ع) فرمود او را فصد کن، یعنی خون از او خارج کن. پس مسئله، مسئله ی کم خونی نیست. مسئله ی گرمی بیش از حد است و فصد او را سرد می کند. مصرف آب شوید با عسل چه خاصیتی دارد؟ آیا کم خونی ناشی از فصد را جبران می کند؟ یا این که غلظت خون را درمان می‌کند، که خودش باعث درد شده است؟ این احتمالاتی است. پس ما اگر از روایت قبلی استفاده کردیم که کم خون باعث خواب رفتگی بازو شده است، از این روایت برعکس آن استفاده می کنیم که زیادی خون، باعث خواب رفتگی دست یا پریدگی در خواب شده است. بعید نیست که فصد، پریدگی در خواب را درمان می کند، و آب شوید و عسل هم خواب رفتگی بازو را درمان می کند. پریدگی در خواب، در انسان های صفراوی مشهود است، سریع می پرند، ممکن است در خواب راه بروند و ممکن است بترسند و خواب رفتگی ممکن است برای غلظت خون یا کمیِ خون باشد. پس فصد آن پریدگی را درمان می کند، آب شوید و عسل هم، خواب رفتگی را درمان می کند.

درمان از راه بازو

یکی از راه ها، بستن دعا به بازو است که در روایت آمده است. درمان های زیادی آمده است که برای فلان بیماری دعا به بازو ببند، بعضی اوقات در بستن به چپ یا راست باهم اختلاف دارند. ممکن است راست و چپ نسبت به افراد یا نسبت به مرد و زن، فرق داشته باشد. چرا بازو برای دعا انتخاب شده است؟ فیزیولوژی بذن در این زمینه چه چیزی را تایید می کند؟ شاید به خاطر این که رگ های خون در بازو به قلب نزدیک است. شاید به خاطر این که عصبی که در دست است، به مرکز عصب یعنی مغز، نزدیک است و این دعاها روی عصب اثر می گذارد. گاهی روی خون اثر می گذارد و گاهی روی هر دو اثر می گذارد. در روایتی آمده است:

عوذة للحمى مباركة ، يكتب في ورقة ويعلقه الرجل في عضده الايسر ، والامرأة في عضدها الايمن ، ويشد الكتاب بغزل الام وابنتها [9]

یک عوذه و دعایی برای تب هست که این عوذه، مبارک است. روی کاغذ بنویسید و مرد آن را در بازوی چپ می بندد و زن در بازوی راست می بندد. پس این روایت از تفاوت های فیزیولوژی بین مرد و زن حکایت می کند و شاید بشر امروز این ها را نمی داند و نمی شناسد. مشابهات زیادی قبلا اشاره کردیم، هست که دست گذاشتن روی محل درد یا دعای شب ادراری در دختر روی زانو و در پسر روی آلت، که این تفاوت ها باید بررسی شود. ما یک فیزیولوژی منسجم و تمییز داده شده بین زن و مرد به دست می آوریم.

ساعد

ساعد (زند)، یکی از اعضای حرکتی بدن است. انسان وقتی با دست کار می کند، ساعد باید بیش تر حرکت کند. محل آن مابین آرنج و تا مچ دست است. دو تا استخوان دارد که در عربی یکی عظم الزند و دیگری عظم الکعبرۀ، ولی در فارسی یکی زند زیرین و دیگری زند زبرین است. ساعد ماهیچه ها و اعصاب و رگ های خونی و پوست دارد، منتها راحت و آسان می‌کند. شاید بیش ترین عضو بدن که حرکت می کند، دست یا ساعد است. دستور داریم که این ساعد را روزی ۳ تا ۵ بار در وضو باید بشویید. این هم یک آثار بهداشتی و طبی هم حتما دارد و باید بررسی شود. دست چون مظنه ی کثیف شدن، آلوده شدن در هنگام کار و فعالیت و کشاورزی است و نزدیک به محل کار است، احتمال کثیف شدن زیاد است. پس شستن می‌ تواند برای تمیز کردن کثافت باشد. علاوه بر این هم، شکستگی استخوان بیش تر در همان ساعد صورت می گیرد. البته در دو چیز بیش تر است، یکی در ساق پا و یکی هم ساعد است. این اتفاق در این دو بیش تر می ‌افتد، به خاطر حرکت زیاد آن و یا به خاطر این که به محل کار، دستگاه ها، دیوار، خانه نزدیک است، یا انسان وقتی می افتد، اول دستش را روی زمین می گذارد. ساق هم همین طور است که سریع با یک چیزی برخورد می کند. که شکستگی ها بیش تر در این دو عضو صورت گیرد. روایتی داریم که:

إذا رض الزند فجبر على غير عثم ولا عيب ففيه ثلث دية اليد [10]

اگر زند آسیب ببیند، خرد شود و یک ضربه ای ببیند. گاهی این شکستگی و خرد شدن، جوش می خورد و هیچ کجی یا برجستگی به جا نگذارد و هیچ عیب و معلولیتی به جا نگذارد، یک سوم دیه ی دست را می گیرد. البته در عربی ما به این قسمت ساعد می گوییم. احتمال آن زیاد است که مساعده یعنی کمک کردن، یعنی این که انسان ساعدش را در کنار ساعد طرف قرار دهد و هر دو باهم یک کاری انجام می دهند، یا چیزی برمی دارند از ساعد گرفته شده باشد. به همین جهت می گویند مساعده یعنی کمک به همین جهت می گویند ساعده، یعنی کمکش کرد.

درمان به وسیله ی ساعد

شاید یکی دیگر از راه‌ های درمان به وسیله ی ساعد و بیش تر به وسیله ی آرنج، فصد رگ باسلیق یا رگ دیگر برای انواع بیماری ها می ‌تواند مفید باشد.

دست

این هم قسمتی از بدن است. از مچ دست به بعد است و بیش تر دو قسمت دارد، یکی انگشتان است و دیگری کف دست یا شانه است، یا به آن پیش مشت می گویند. این دست قدرت انجام دادن کارهای زیادی، کارهای ریز و ظریفی دارد، مثلا کندن مو یا بستن پیچ و کارهای ظریف زیادی را انجام می دهد، چنین قدرتی دارد. یکی از کارهای دست، لمس کردن است، این گرم است، این سرد است، این زبر است، این صاف است و بالاخره بیش ترین کارهای انسان به وسیله ی دست است. در عربی از دست به بخشیدن، دادن، پرداخت کردن، تعبیر می شود. می گوید فلانی دست دارد، یعنی زیاد می دهد. ولی در فارسی از دست به برکت تعبیر می‌ کنند. می‌گویند این خوش دست است، مثلا مشتری یک چیزی بخرد ده تا مشتری دیگر هم می آید، این خوش دست و خوش یمن است، و یا مثلاً پزشکی که بیماران را درمان می کند خوش دست است. البته این دست را در روز ۳ یا ۵ بار بیش تر در وضو و در غسل باید بشوییم و در تیمم، پشت این دست را باید با خاک مسح کنیم. بیش تر درمان بیماران به وسیله ی دست صورت می گیرد، دکتر، پزشک، حکیم وقتی می خواهد درمان کند، بیش تر با دست کار می کند، یا نسخه می نویسد یا دارو با دست خودش می سازد یا برای ماساژ از دست استفاده می کند، یا برای غمز (فشار دادن) از دست استفاده می کند و چه بسا هم برای زنده کردن یک مرده، وقتی کسی سکته می کند با دست و با فشار روی سینه اش ممکن است احیا شود و دوباره به زندگی برگردد. به وسیله ی دست بیش تری کارها انجام می شود. اعمال یداوی که امروزه انجام می شود اعم از جا انداختن ناف و عصب و مهره و درمان دررفتگی از دست استفاده می شود، و حتی برای تشخیص بیماری از دست استفاده می شود، ممکن است به بدن بیمار دست بزنیم ببینیم تب دارد یا ندارد؟ یا نبض او را می گیریم که حالت عادی دارد یا فشار دارد؟ کدام خلط از اخلاط چهارگانه را دارد؟ کل درمان ‌ها، سوزن درمانی، عمل جراحی و امثال این ها، همه با دست انجام می شوند.

ران

ران یک عضوی است که از لگن تا زانو است و یک استخوان دارد، منتها بزرگ ترین و درشت ترین استخوان بدن است. ران هم دارای ماهیچه های خیلی قوی است، تا بتواند بدن را حمل کند و بتواند پایین تر از خودش یعنی ساق و کف پا را جابجا کند. البته از روایت به دست می آید که گوشت ران نسبت به گوشت دست، پست تر و پایین تر است. به خاطر این که نزدیک به مقعد و مدفوع، نزدیک به ادرار است و در ترکیب آن هم اثر می‌گذارد. به همین جهت در گوشت گوسفند که پیامبر (ص) خیلی علاقه داشت سفارش شده است که از سر دست استفاده کند. چون از این چیزهایی که گفتیم دور است و به گیاه نزدیک تر است.

علل درد در ران

در ران هم ممکن است، درد هایی به وجود بیاید، که این علل متعددی می تواند داشته باشد. یکی از علتش این است که رگ سیاتیک از ران می گذرد و بلند ترین قسمتش در آن جا است. پس از کمردرد به پا سرایت می کند و ممکن است علت آن سردی هوا، سردی بدن باشد، که باعث می شود ماهیچه ها جمع شود یا خون غلظت پیدا کند و خون لخته شود. به همین جهت در روایتی از حضرت امیر (ع) داریم که می فرماید:

إذا اشتكى أحدكم وجع الفخدين فليجلس في تور كبير أو طشت في الماء المسخن ، وليضع يده عليه وليقرأ « أولم ير الذين كفروا أن السموات والارض كانتا رتقا ففتناهما وجعلنا من الماء كل شئ حي أفلا يؤمنون » [11]

هر کس از ران درد شکایت کند، در یک تشت یا لگن بزرگ پر از آب گرم بنشیند، و دست خود را روی ران قرار دهد و این آیه را بخواند:

﴿أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾ [12]

این ها بسته بودند، ما این ها را از هم جدا کردیم. پس ممکن است باز در پا یک رگی بسته باشد یا چسبندگی و جمع شدنی است که با آب گرم یا با دعا باز شود.

درمان رگ سیاتیک و کمردرد

درباره ی درمان رگ سیاتیک و کمردرد وارد شده است یک پارچه ده متری بگیرید، سپس دور ران بچرخانید و آن قدر محکم ببندید تا جایی که انسان ممکن است غش کند، تا این که به مچ پا برسد، آن جا یک تیغ بزنن تا یک خون سیاهی خارج شود و مشکل سیاتیک و کمر درد هم به این وسیله درمان شود.

در زیر بغل و خمیدگی ران، غده های لنف وجود دارد که ممکن است هم زیر بغل و در ران ورم کند. البته منطقه ی ران یعنی دور مقعد و آلت ممکن است هم زود کثیف شود و هم عرق سوز شود و ممکن است بدبو و گندیده شود. گاهی اوقات ممکن است پوست اطراف عورت به خاطر گرمی و کثافت یا به خاطر اصطکاک، بمیرد و کنده شود، یا پوست زانو با آلت اصطکاک پیدا کند.

از روایات استفاده می شود که ران هرچه درشت و قوی باشد بهتر است نشانه ی قدرت و توان است و تعبیری از قدرت انسان و نشانه ای بر بچه زا بودن خانم است. اگر ران ها و باسن او بزرگ باشد، چون باسن هم جزء ران محسوب می شود نشانه ی این است که بچه زا است. یک زیبایی هم در زن محسوب می شود، به همین جهت در روایات می فرماید اگر می خواهید زن بگیرید باسن بزرگ و چشمان درشتی داشته باشد، این بهتر و بیش تر بچه می آورد بیاورد. بعضی از ائمه و انبیاء هم این صفات را داشتند که ران بزرگ و درشت داشتند.

درمان ران به وسیله ی حجامت

ما یک حجامت روی قطن داریم که انتهای ستون مهره است که فواید آن در ران ظاهر می شود. چنین گفتند و در کتاب مجلسی هم آمده است که می فرماید:

والحجامة على القطن نافعة من دماميل الفخذ وجربه وبثوره ومن النقرس والبواسير وداء الفيل ورياح المثانة والرحم ومن حكة الظهر [13]

حجامت روی قطن (انتهای ستون مهره) مفید برای جوش و دملی که در ران است. پس اگر انسان در ران جوش و دمل دارد حجامت قطن انجام دهد. ممکن است ران به گری مبتلا شود، با حجامت قطن درمان می شود. ممکن است گری در دو طرف عورت صورت بگیرد، ممکن است چیزهای ریز برجسته ظهور کند. برای نقرس و بواسیر و پافیلی هم مفید است. برای عفونت مثانه و رحم و خارش در کمر هم حجامت قطن مفید است. یک حجامت هم روی ران داریم، می فرماید:

الحجامة على الفخذين من قدام ينفع من ورم الخصيتين وخراجات الفخذين والساقين وعلى أسفل الركبتين فالتي على الفخذين ينفع من الأورام والخراجات الحادثة في الأليتين [14]

قدام یعنی جلو، این برای ورم بیضه ها مفید است و برای زخم هایی که در دو ران یا ساقین است مفید است. آن که روی ران صورت می گیرد برای اورام یا زخم هایی که در باسن به وجود می آیند مفید است. یک حجامت هم زیر زانو داریم:

الحجامة على أسفل الركبة تنفع من ضربان الركبة الكائن من أخلاط حارة ومن الخراجات الردية والقروح العتيقة في الساق والرجل [15]

برای درد زانو، احساس نبض در زانو مفید است، البته در صورتی که از اخلاط گرم یعنی صفراء یا خون به وجود بیاید، یا زخم های بد یا زخم های کهنه در ران یا ساق یا در پا به وجود بیاید. ما یک حجامت هم روی کعب (محل مسح وضو) داریم:

الحجامة على الكعبين تنفع من احتباس الطمث ومن عرق النسا والنقرس انتهى [16]

برای قطع شدن قاعدگی می تواند مفید باشد و برای سیاتیک و نقرس هم مفید است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo