< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

1401/03/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آناتومی بدن/قلب /جلسه بیست و یکم، قلب، تعریف قلب، تشریح قلب، دریچه های قلب، عملکرد قلب، گردش خون کوچک، گردش حون بزرگ

قلب

بحث ما به طور کلی در مورد سینه ، قفسه ی سینه و اعضایی که در داخل آن وجود دارد، است و الان بحث، مسئله ی خیلی مهم و حیاتیِ قلب است. قلب در بدن و وجود انسان و در کارهای ارادی و غیر ارادی نقش اساسی دارد، تمام کارهایی که به عقل نسبت داده می شود در روایات به قلب نسبت داده شده است.

قلب، پادشاه بدن نامیده می شود که اگر عملکرد قلب خوب باشد، کل بدن سلامت خواهد بود، هرچند که اعتقاد ما این است که منشاء تمام بیماریها و دردها و مشکلات بدن، معده است نه قلب. معده که عملکرد و مشکلاتش در دست انسان است ولی عملکرد و مشکلات قلب در دست بشر نیست مگر به واسطه معده، که یک ارتباط تنگاتنگی بین‌ معده و قلب وجود دارد.

تمام مشکلات قلب از معده است، پس سلامتی انسان در دست خود اوست و از راه کنترل معده حل می شود مثلا در اندازه غذا، نوع غذا و تعداد وعده های غذایی که باید رعایت شود تا قلب سالمی داشته باشیم و قلب اگر سالم باشد بدن هم سالم است و عملکرد نرمالی خواهد داشت. پس می توان گفت که بحث قلب مهم ترین بحث است.

یک مشکلی که در مورد قلب وجود دارد این است که چه مشکلات و بیماری و عملکرد خوب و بد و چه کارهای معنوی و اخلاق و حفظ و بیماری های روحی و اعتقادی و ایمانی همه ی این ها به قلب نسبت داده می شود و گویا یک قلب دیگر پشت این عضو تپنده وجود دارد که همه ی کارها و فکرهای خوب و بد انسان و عکس العمل های خوب و بد و توجه و جهل و دانش به آن نسبت داده می شود.به همین جهت بحث در مورد قلب خیلی پیچیده است.

یک عضو وجود دارد که عملکرد و مشکلات خاص خود را دارد ولی یک قلب دیگری وجود دارد که آن حافظ اطلاعات انسان، حافظ نظم بدن و حافظ عملکرد اعضا و عملکرد فکری و ایمانی و اعتقادی انسان است که باید به آن هم بپردازیم و ببینیم که آیا این دو قلب یکی هستند یا نه؟ آیا بیماری روحی همان بیماری قلب تپنده است یا بیماری قلب تپنده هملن بیماری روحی است؟ به همین جهت بحث یک مقداری پیچیده می شود و فکر نمی کنم تاکنون کسی این مسئله را به خوبی باز کرده باشد. آیات و روایات زیادی وجود دارد که صحبت از بینایی و شنیداری و عملکرد قلب و قساوت قلب و نرمی قلب و اخلاق خوب و بد می کند که همه ی این ها مربوط به قلب هستند یا بیماری های روح و قلب؟ در ابتدای کار بیش ترین صحبت راجع به آناتومی و عملکرد و رمز و رازهای این عضو است.

تعریف قلب

قلب یک عضوی از بدن است و این عضو، عضلانی است. عضلات کار می کند ، جمع می شود، باز می شود و فشار می آورد تا این که خون را در خارج قلب پمپاژ کند چه در گردش خون کوتاه و چه در گردش خون بزرگ، مهم این است که این را از قلب بیرون می راند و به کل بدن می رساند و در حقیقت قلب یک عضو عضلانی، یک تلمبه است که خون را پمپاژ می کند و از راه رگ ها به اعضای بدن که به این خون نیاز دارند می رساند.

زیرا خون، اکسیژن (اکسیژن در روایات به رَوح تعبیر می شود) و همچنین مواد غذایی را به اعضای بدن می رساند و در مقابل مواد زائد ومخلفات عمل سوخت و ساز و دریافت اکسیژن از طرف اعضا و پس دادن دی اکسید کربن و مخلفات دیگر را در خون تزریق می کند که خون با گردش خود این ها را یک جوری از بدن چه توسط شش چه توسط روده و یا... از بدن خارج می کند.

قلب عضوی است که قسمت بالای آن پهن است و قسمت پایین آن باریک است شبیه میوه ی درخت کاج یا صنوبر است و محل آن مابین ستون مهره و جناق سینه در داخل قفسه سینه است، مابین دنده ی سوم تا دنده ی ششم است.

قسمت پشت قلب به مهره و ستون مهره و قسمت جلوی قلب به جناق سینه و دنده ها نزدیک است و قلب به طور کلی مایل به چپ است و بیش ترین قسمت آن در سمت چپ میان دوتا شش قرار دارد که البته این موقعیت قلب، امتیازات خیلی مهمی دارد که به ترتیب با خواندن روایات گفته می شود.

گفتیم که قلب داخل قفسه ی سینه و مابین دنده ها است تا از آن محافظت کند، زیرا قلب زود آسیب می بیند و قلب مخروطی شکل است، شبیه به میوه ی صنوبر است و سرش به سمت پایین است و اندازه آن به اندازه مشت خود انسان است و وزن آن چیزی در حدود ۳۰۰ گرم است ولی در افراد مختلف، متفاوت است، از ۲۵۰ تا ۳۲۵ گرم به اندازه فعالیت انسان متفاوت است.

پس کار قلب پمپاژ خون با یک نظم و آهنگ خاص است البته این ضربان قلب ناشی از مجموع سلول هایی که نظم دهنده ی ضربان قلب هستند می شود.

جریان الکتریسیته ای تولید می کنند و به گره جیبی دهلیز قلب منتقل می شود و یک جریان الکتریکی ای سبب می شود که به کل قلب برسد و باعث جمع شدن و انقباض قلب می شود و همان چیزی است که به آن ضربان قلب می گوییم.

انسان در حالت استراحت و عدم فعالیت حداقل ضربان قلب را دارد که ۷۰-۷۲ ضربه در دقیقه است و حداکثر آن در حالت معمول ۱۰۰ ضربه است ولی تابع فعالیت انسان است مثلا انسان ورزش کند یا بدود ممکن است ضربانش از ۱۰۰ هم تجاوز کند یا بر اثر خوردن بعضی چیزها مثل قهوه تا ۱۱۰ هم می رسد ولی تعداد معمول برای حداقل۷۰ و برای حداکثر ۱۰۰ است البته ممکن است دربرخی حالات کمتر از ۷۰ هم باشد که خیلی مطلوب نیست.

این عضوی که ما می شناسیم و نوعا همه قلب گوسفند را مشاهده کرده اند و برخی هم خورده اند. مشخصه ی این قلب ، یک غلافی است که دور آن است که در عربی تامور گفته می شود، یک کیسه ای قلب در آن قرار دارد. تامور کیسه ای دو لایه است که قلب را احاطه کرده است و از آن محافظت می کند (که در اصطلاح امروزی پریکارد گفته می شود) درحقیقت این کیسه ی دولایه محافظ قلب است و ضربه گیراست و داخل آن مایعی وجود دارد حدود ۵ گرم یا کمتر است و این مایع مانع اصطکاک قلب و آسیب دیدگی قلب در حین حرکت میان دو شش می شود و یا حتی ممکن است به دنده ها برخورد کند و این اصطکاک باعث آسیب و درد نشود. این ماده ی مایع که لیز است باعث می شود قلب به راحتی لیز بخورد و آسیب نبیند.

البته قلب وسط دوتا شش قرار دارد که در بحث شش اشاره شده و چون متمایل به سمت چپ است شش چپ از شش راست کوچک تر است و شش چپ یک مقدار خمیدگی و ترک دارد که قلب در آنجا جا گرفته است.

تشریح قلب

قلب چهارتا دهلیز (اتاقک) دارد. اگر قلب را از وسط نصف کنید خواهید دید که چهار تا اتاقک دارد و دیواره هایی مابین این چهارتا فاصله انداخته است و این ها را از هم جدا می کند و با فشاری که به آن وارد می شود ضخامت آن تغییر می کند . در بعضی جاهای قلب مثل بطن ضخیم تر است.

دوتای آن ها به اسم دهلیز و یا در عربی به نام اُذِین که در قسمت فوقانی قلب قرار دارد و دوتا به نام بطن یا در عربی بُطین (بطینان) که در قسمت پایینی قلب است .

در قسمت فوقانی یک دهلیز راست و یک دهلیز چپ داریم و در قسمت پایین یک بطن راست و یک بطن چپ داریم . یک تقسیمی وجود دارد که دهلیز راست و بطن راست می شود قلب راست و دهلیز چپ و بطن چپ می شود قلب چپ.

ما هم قلب را به این اعتبار تقسیم می کنیم تا بیماری ها را بررسی کنیم، یک بیماری ممکن است در قلب چپ باشد یا در قلب راست.

قلب علاوه براین چهارتا اتاقک چهارتا دریچه هم دارد و این دریچه ها مابین دهلیزها و بطن ها است و مابین بطن ها و رگ ها است.

البته بحث دریچه خیلی مهم است و بعضی بیماری های قلب در این قسمت است .دو دریچه که مابین دهلیز راست و بطن راست و دیگری مابین دهلیز چپ و بطن چپ هستند که این دریچه ها مابین آن دیواره ای که مابین دهلیز و بطن است وجود دارند که باعث می شود خون از دهلیز به بطن منتقل شود ولی از بطن به دهلیز منتقل نشود یعنی معکوس نمی شود و همچنین دو دریچه دیگر از بطن به سوی رگ ها و بیرون قلب هدایت می شود و از رگ ها به قلب بر نمی گردد و این کار دریچه ها است که خون را به یک طرف هدایت می کند.

دریچه های قلب

دریچه ای که مابین دهلیز راست و بطن راست وجود دارد درفارسی سَه لَختی و در عربی سمام ثلاثی شرفات نام دارد که سه تا زائده است.

دریچه ای که مابین بطن راست و رگ ها وجود دارد که اجازه می دهد خون از بطن خارج شود و به بطن برنگردد، این دریچه در حد فاصل بین بطن(داخل خود بطن) و رگ های ششی (رگ هایی که به ریه می رسد) دریچه ی ریوی نامیده می شود، در ابتدای سیاهرگش ریوی است. دریچه هایی که در قلب چپ مابین دهلیز چپ و بطن چپ وجود دارد دولَختی یا میترال نامیده می شود.

دریچه ی مابین بطن چپ و رگ آئورت (در عربی شریان الابهر گفته می شود) دریچه ی آئورت نامیده می شود. رگ آئورت بزرگترین رگ بدن است.

نکته ای که وجود دارد این است که این طور نیست که دو دریچه در پایین قلب داشته باشیم، آن جا رگ وجود ندارد بلکه هردو دریچه در قسمت بالای قلب است مثلا دریچه سه لختی و ریوی کنار هم به سمت بالا هستند یکی اجازه می دهد خون از بالا به پایین بیاید و یکی هم اجازه می دهد خون از پایین به بالا، داخل رگ برود، چون رگ ها هم بالا هستند و پایین قلب رگ نداریم همین طور برای دریچه های دولختی و آئورت به این شکل است.

قلب به یک سری رگ های ریز و درشت وصل است البته این رگ ها از بالا به قلب وصل است مهم ترین مانند رگ ابهر یا آئورت، سیاهرگ اجوف بالایی و سیاهرگ اجوف پایینی و جذع اعلی وجذع سفلی.

چهار اتاقک که در قلب وجود دارد از بیرون قلب قابل تشخیص است و با دست زدن می توانیم بفهمیم دهلیز راست و چپ و بطن راست وچپ را تشخیص دهیم.

درقلب چیزهای اضافه ای وجود دارد مثل خمیدگی و گودی، در قسمت بالای قلب در قسمت دهلیز یک زائده ای وجود دارد شبیه به گوش که به آن گوش های قلب گفته می شود که یکی در قسمت دهلیز راست و یکی در قسمت دهلیز چپ قرار دارد و یک خمیدگی در قلب تشکیل داده است که مشخص می کند این جا دهلیز است و این طور بطن هم تشخیص داده می شود. این زائده ها در عربی آذان الفؤاد نام دارد که در گوسفند موقع خوردن باید جدا شود زیرا خوردن آن ها نهی شده است.

عملکرد قلب

قلب دو کار دارد یکی تحویل گرفتن خون و دیگری پمپاژ خون (راندن خون از قلب)

در دریافت خون، قلب هردو نوع خون را دریافت می کند، ما خون را به دو قسمت تقسیم می کنیم:

۱.خون اکسیژن دار و تمیز

۲. خون دی اکسید کربن دار و غیرتمیز(به تعبیر درست تر خونی که اکسیژن کمتری دارد)

قلب هردوی این خون ها را به وسیله دهلیزهای بالا دریافت می کند. کار دهلیزها دریافت خون و کار بطن ها پمپاژ خون است.

یک سری سلول هایی هستند که جریان الکتریکی را تولید می کند و باعث جمع شدن اذین(دهلیز) می شود، این اذین وقتی جمع می شود خونی که در اذین وجود دارد به بطن منتقل می شود.

البته بطن الان در حالت استراحت است و اذین درحال فشار دادن، تا وقتی که بطن از خون پر شود، بطن جمع می شود و خون را به بیرون قلب به جاهای دور می رساند، به همین جهت کار بطن چون می خواهد خون را در بدن به گردش دربیاورد (ما دو گردش داریم، گردش کوچک و گردش بزرگ) کار سختی انجام می دهد و با فشار مضاعفی می خواهد خون را به کل بدن، ریه ها برساند و نیاز به فعالیت مضاعفی دارد. پس قلب یک تناوب و مکثی دارد اول دهلیز و بعد هم بطن، دوتا حرکت که شاید خیلی محسوس نباشد.

به همین جهت بطن ها در قسمت پایین قلب بزرگتر از دو دهلیز در قسمت بالای قلب هستند و دیواره هایش هم ضخیم تر است.

بطن راست از دهلیز راست و بطن چپ از دهلیز چپ بزرگ تر است. بطن راست از بطن چپ بزرگ تر است چون کارش سخت تر است چون نیاز به پمپاژ بیش تری دارد. یک سری سلول ها هستند که تنظیم کننده ی ضربان قلب هستند که با تولید الکتریسیته قلب را وادار به ضربان می کنند منتها با نظم و ترتیب.

گردش خون کوچک

دهلیز راست از راه دوتا رگ أجوف، خونی که دی اکسید کربن دارد، را دریافت می کند و از دریچه ی سه لختی به بطن راست منتقل می شود و بطن راست خون را بعد از این که پر شد پمپاژ می کند به رگ ها و در گردش خون کوچک می رود تا ریه، به مویرگ هایی که به ریه ارتباط دارد و دی اکسید کربن را از خون دور می کند و می رود در شش، تا شش آن را خارج کند، هوای اکسیژن دار تنفس می کند و باعث می شود این اکسیژن که در عربی روح گفته می شود به خون منتقل شود. خون دی اکسید کربن دار به خون اکسیژن دار تبدیل می شود.

گردش خون بزرگ

دهلیز چپ خون اکسیژن دار را دریافت می کند و از راه دریچه میترال به بطن چپ منتقل می کند، از بطن چپ با فشار مضاعف، خون را در رگ آئورت پمپاژ می کند تا به کل بدن برسد.

این گردش بزرگ خون است که از قلب به همه بدن و گاهی خود قلب هم می رسد. در این گردش نیاز به نیروی مضاعف و پمپاژ بیشتری است.

حال متوجه شدیم که قلب تامور دارد و چهارتا اتاقک و علاوه براین رگ های فراوانی دارد، البته چیزهای دیگری هم وجود دارد که در دعای امام حسین در روز عرفه وارد شده است:

وَمااشْتَمَلَ عَلَيْهِ تامُورُ صَدْرِي وَحَمائِلُ حَبْلِ وَتِينِي وَنِياطِ حِجابِ قَلْبِي[1]

کیسه ای که قلب درون آن است تامور گفته می شود وتین همان شریان ابهر یا رگ آئورت است که به یک سری چیزهایی وصل است، حمایلی هستند که این رگ را در جای خود نگه می دارد نیاط رشته هایی است که تامور را نگه می دارد، آن حجاب و غشای قلب را نگه می دارد. این رشته، هم کیسه را نگه می دارد و هم درون قلب است و دریچه ها و دیواره ها را نگه می دارد. پس امام اشاره می کند به نگه دارنده های قلب که ما در این جا کمتر به آن پرداختیم.

این قلب در جنین از روز اول تشکیل می شود و از روز ۲۱ شروع به تپیدن می کند و تا وقتی که به روز ۵۰ می رسد، رشد و شکل گیری آن کامل می شود.

دیواره قلب سه یا چهار لایه دارد یک طبقه عضلات است که میوکاردیوم نام دارد و یک طبقه لایه است که اندوکاردیوم نام دارد.

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo