< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

97/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ابدال/ بحث در مورد ابدال

کلام علامه امینی را در خصوص ابدال بیان کردیم که این از مصطلحات و جعلیات بنی امیه است و طبق تتبع و تحقیقی که ما داشتیم نیز کلام علامه امینی بعید نیست. ابدال در کلمات اهل بیت علیهم‌السلام تفسیر به خود ائمه علیهم‌السلام شده است امّا ابدال به معنای خاص در روایات عامه هست و خود آنها هم روایات ابدال را مورد خدشه قرار دادند؛ احمد بن حنبل روایتی را در مورد ابدال نقل میکند و خود ایشان به آن روایت اشکال میکند. ما پس از تحقیق و تتبع به این نتیجه رسیدیم که ظاهرا ابدال در روایات ما نیست بلکه به روایات ما وارد شده است.

2. مرحوم مجلسی نقل میکند:

الإحتجاج رُوِيَ عَنِ الْخَالِدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْفَارِسِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه‌السلام إِنَّ النَّاسَ يَزْعُمُونَ أَنَّ فِي الْأَرْضِ أَبْدَالًا فَمَنْ هَؤُلَاءِ الْأَبْدَالُ قَالَ صَدَقُوا الْأَبْدَالُ الْأَوْصِيَاءُ جَعَلَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْأَرْضِ بَدَلَ الْأَنْبِيَاءِ إِذْ رَفَعَ الْأَنْبِيَاءَ وَ خَتْمُهُمْ مُحَمَّدٌ صلی‌الله علیه و آله بَيَانٌ ظَاهِرُ الدُّعَاءِ.

«در کتاب احتجاج طبرسى آمده است: هيثم فارسى گفت: به حضرت رضا علیه‌السلام گفتم مردم[1] معتقدند كه در زمين ابدالى وجود دارد اين ابدال چه کسانی هستند؟ فرمود: راست ميگويند ابدال همان اوصيا هستند خداوند آنها را در زمين بدل و بجاى انبياء قرار داده، چون انبياء از دنيا رفته‌اند و حضرت محمّد صلی‌الله علیه و آله خاتم است.»

3. بیان مرحوم مجلسی پیرامون ابدال در دعای ام داود:

الْمَرْوِيِّ مِنْ أُمِّ دَاوُدَ عَنِ الصَّادِقِ علیه‌السلام فِي النِّصْفِ مِنْ رَجَبٍ حَيْثُ قَالَ: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ وَ رَحِمْتَ وَ بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَوْصِيَاءِ وَ السُّعَدَاءِ وَ الشُّهَدَاءِ وَ أَئِمَّةِ الْهُدَى اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّيَّاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلِصِينَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الِاجْتِهَادِ.» إلى آخر الدعاء يدل على مغايرة الأبدال للأئمة علیهم‌السلام لكن ليس بصريح فيها فيمكن حمله على التأكيد. و يحتمل أن يكون المراد به في الدعاء خواص أصحاب الأئمة علیهم‌السلام و الظاهر من الخبر نفي ما تفتريه الصوفية من العامة كما لا يخفى على المتتبع العارف بمقاصدهم علیهم‌السلام.[2]

توضيح: ظاهر دعائى كه از ام داوود از حضرت صادقعلیه‌السلام نقل شده در نيمه رجب كه ميفرمايد:

اللهم صل على محمّد و آل محمّد اللهم صل على الابدال و الاوتاد و السياح و المخلصين و الزهاد و اهل الجد و الاجتهاد ...

حاكى از این است که ابدال با ائمه علیهم‌السلام فرق دارند ولى صراحت ندارد ممكن است حمل بر تاكيد شود و ممكن است منظور از ابدال در دعا خواص اصحاب ائمه علیهم‌السلام باشند، ظاهر خبر نفى ميكند ادعاى صوفيه اهل سنت را چنانچه متتبع و محقق خود اين مطلب را دريافت ميكند (كه خود را ابدال ميدانند).

4. مرحوم مجذوب تبریزی شارح کتاب شریف کافی پیرامون روایتی از امام رضا علیه‌السلام میفرماید:

ومن فوائد المقام على ما أفاد برهان الفضلاء أنّ المنسوبين إلى العرش- يعني‌ علم كتابه سبحانه- ثلاثة أقسام: الأوّل: حَمَلة العرش ليعرضوا يوم القيامة أعمال العباد حسناتها وسيّئاتها على كتاب اللَّه عزّ وجلّ، وهم ثمانية أصناف: آدم وأوصياؤه عليهم السلام، نوح وأوصياؤه علیهم‌السلام، إبراهيم وأوصياؤه علیهم‌السلام، موسى وأوصياؤه علیهم‌السلام، عيسى‌ وأوصياؤه علیهم‌السلام، محمّد وأوصياؤه علیهم‌السلام، رضوان وسائر خزنة الجنّة، مالك وسائر خزنة النار.

القسم الثاني: من حول العرش وهم صنفان: الأوّل: المؤمنون الذين‌ أدركوا خدمة الحجّة نبيّاً أو وصيّاً من أصناف الثمانية المذكورة على حقيقة الإيمان، كثلاثين نفراً من الشيعة يكونون بإذن اللَّه سبحانه فيما بين المسجدين في خدمة الصاحب علیه‌السلام في غيبته الكبرى يُقال لهم: النَطَسة جمع ناطس بالنون والمهملتين بمعنى الجاسوس، إذا مات واحدٌ منهم أو أكثر يبدّل اللَّه- عزّ وجلّ- مكانه من خلّص الشيعة، وبهذا يُقال لهم: الأبدال أيضاً.[3]

« از فوائد مقام آنچه برهان الفضلاء[4] افاده داده است که منسوبین به عرش -یعنی علم کتاب خداوند- سه قسم هستند:

اول: حملهی عرش که روز قیامت اعمال بندگان از حسنات و سیئات بر کتاب خداوند عرضه میکنند، و آنها هشت صنف هستند: آدم و اوصیای او علیهم‌السلام، نوح و اوصیای او علیهم‌السلام، ابراهیم و اوصیای او علیهم‌السلام، موسی و اوصیای او علیهم‌السلام، عیسی و اوصیای او علیهم‌السلام، محمد و اوصیای او علیهم‌السلام، رضوان و سائر خزنهی بهشت، مالک و سائر خزنهی جهنم.

قسم دوم: کسانی که حول عرش هستند و آنها دو صنفاند:

اول: مؤمنانی که خدمت حجتی از حجج الهی ( نبی یا وصی) را از اصناف هشتگانه مذکور بر حقیقت ایمان درک کردند. مانند سی نفر شیعهای که به اذن خداوند مابین دو مسجد در خدمت حضرت صاحب علیه‌السلام در دوران غیبت کبری میباشند که به آنها گفته میشود: نطسه، جمع ناطس به معنای جاسوس، هنگامی که یکی یا بیشتر از آنها از دنیا برود، خداوند فرد دیگری از شیعیان خالص را بدل او قرار میدهد و به این جهت به آنها ابدال هم گفته میشود. ایشان از آن سی نفری که همراه امام هستند تعبیر به ابدال کردند البته مشخص هم نکردند چنین تعبیری را از کجا گرفتند.»[5]

5. مرحوم کفعمی در حاشیه مصباح می‌فرماید:[6]

قيل إن الأرض لا يخلو من القطب و أربعة أوتاد و أربعين أبدالا و سبعين‌ نجيبا و ثلاثمائة و ستين صالحا فالقطب هو المهدي علیه‌السلام و لا يكون الأوتاد أقل من أربعة لأن الدنيا كالخيمة و المهدي كالعمود و تلك الأربعة أطنابها و قد يكون الأوتاد أكثر من أربعة و الأبدال أكثر من أربعين و النجباء أكثر من سبعين و الصلحاء أكثر من ثلاث مائة و ستين و الظاهر أن الخضر و إلياس من الأوتاد فهما ملاصقان لدائرة القطب.

و أما صفة الأوتاد فهم قوم لا يغفلون عن ربهم طرفة عين و لا يجمعون من الدنيا إلا البلاغ و لا تصدر منهم هفوات الشر و لا يشترط فيهم العصمة من السهو و النسيان بل من فعل القبيح و يشترط ذلك في القطب. و أما الأبدال فدون هؤلاء في المراقبة و قد تصدر منهم الغفلة فيتداركونها بالتذكر و لا يتعمدون ذنبا. و أما النجباء فهم دون الأبدال. و أما الصلحاء فهم المتقون الموفون بالعدالة و قد يصدر منهم الذنب فيتداركونه بالاستغفار و الندم قال الله تعالى ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ‌ [7] جعلنا الله من قسم الأخير لأنا لسنا من الأقسام الأول لكن ندين الله بحبهم و ولايتهم و من أحب قوما حشر معهم.

و قيل إذا نقص أحد من الأوتاد الأربعة وضع بدله من الأربعين و إذا نقص أحد من الأربعين وضع بدله من السبعين و إذا نقص أحد من السبعين وضع بدله من الثلاثمائة و ستين و إذا نقص أحد من الثلاثمائة و ستين وضع بدله من سائر الناس.

« گفته شده است:[8] بدرستی که زمین خالی نمی‌ماند از قطب و چهار نفر اوتاد و چهل نفر بدل و هفتاد نفر نجیب و سیصد و شصت نفر انسان‌های صالح و پاکدامن پس قطب حضرت مهدی علیه‌السلام و اوتاد کمتر از چهار نمی‌باشد چون دنیا مانند یک خیمه می‌ماند و حضرت مهدی علیه‌السلام مانند عمود این خیمه هستند و این چهار اوتاد طناب‌های آن خیمه هستند و گاهی اوتاد ممکن است از چهار نفر بیشتر باشد و ابدال بیش از چهل نفر هستند ونجبا بیش از هفتاد نفر هستند و صالحین بیش از سیصد و شصت نفر هستند و ظاهرا خضر و الیاس جزء اوتاد هستند پس این دو همیشه همراه حضرت مهدی علیه‌السلام هستند.

امّا ویژگی‌های اوتاد، آن‌ها کسانی هستند که یک لحظه از یاد خداوند عز و جل غافل نیستند و کار آن‌ها تنها ابلاغ است و نقاط ضعف و سیاهی که از بشر صادر می‌شود، از آن‌ها صادر نمی‌شود (یعنی اصلا گناه نمی‌کنند) و در آن‌ها عصمت از سهو و نسیان شرط نیست بلکه عصمت از قبیح شرط است ( در مورد حضرت زینب علیها‌السلام نگفتند که رتبه ایشان، رتبه‌ی عصمت است ولی هرگز از این بزرگوار نقاط ضعف و اشتباهاتی که از بشر سر می‌زند، سر نمی‌زد البته مرحوم مامقانی تعبیر دیگری دارد که اگر گفتیم ایشان معصوم هستند، حرف گزافی[9] نگفتیم)، شرط عصمت در قطب است. (در این که گفته شد اوتاد عصمت در آنان شرط نیست، اشکال است چون خضر (اگر پیامبر باشد) و الیاس معصوم هستند مگر بگوئیم در غیر این دو شرط نیست).

امّا ابدال در مرتبه پائین‌تر از اوتاد هستند و گاهی از خداوند عز و جل غافل می‌شوند امّا به واسطه تذکر تدارک می‌کنند و تعمد در انجام گناه ندارند. امّا نجبا در مرتبه پائین‌تر از ابدال قرار دارند. امّا صالحون پس آن‌ها انسان‌های باتقوایی هستند که موصوف به صفت عدالت می‌باشند (یعنی کسانی که در اطراف امام زمان علیه‌السلام هستند، پائین‌ترین آنان، بالاترین رتبه‌ی جامعه‌ی ما است)، و ممکن است گاهی از آنان گناهی سر بزند پس بواسطه استغفار و پشیمانی تدارک می‌کنند، خداوند تعالی می‌فرماید: "در حقيقت كسانى كه [از خدا] پروا دارند چون وسوسه‌اى از جانب شيطان بديشان رسد [خدا را] به ياد آورند و بناگاه بينا شوند."

و گفته شده است: چنانچه یکی از اوتاد (چهار نفر) از دنیا برود، یکی از ابدال (چهل نفر) را جایگزین او می‌کنند و چنانچه یکی از چهل نفر از دنیا برود، یکی از هفتاد نفر را جایگزین می‌کنند و چنانچه یکی از هفتاد نفر از دنیا برود، یکی از سیصد و شصت نفر را جایگزین می‌کنند و چنانچه یکی از سیصد و شصت نفر از دنیا برود از سائر مردم جایگزین می‌کنند.»

مرحوم کفعمی همان ابتدا نظر خود را می‌دهد که آنچه در مورد ابدال و غیره می‌گوئیم قیل است پس ممکن است گفته شود. تعبیر ابدال ریشه در فرهنگ دینی ندارد و از جعلیات امویان میباشد و از روایاتی هم که در مورد ابدال نقل شده مشخص است که ابدال از جعلیات بنی امیه است مانند: ابدال در شام هستند، اکثر ابدال از شام هستند؛ معاویه در شام منبر رفت و گفت: پیامبر به من گفتند که ابدال در شام هستند و از امیرالمومنین علیه‌السلام نقل میکنند که فرمود: اهل شام را لعن نکنید که در بین آنها ابدال هستند.


[1] ناس اشاره به عامه و اهل سنت دارد، گویا این فرهنگ در بین آن‌ها رائج بوده که ابدالی روی زمین هستند.
[2] بحار الأنوار، ج‌27، ص48.
[3] الهدايا لشيعة أئمة الهدى (شرح أصول الكافي للمجذوب التبريزي)، ج‌2، ص309.
[4] دانشنامه جهان اسلام، ج3، ص300.
[5] ظاهرا ایشان ابدال را پذیرفته و آنها را از یاران امام عصر. در دوران غیبت کبری می‌داند
[6] بحار الأنوار، ج‌53، ص301.
[8] همین ابتدا نظر خود را می‌دهد که آنچه در مورد ابدال و غیره می‌گوئیم، اقوال دیگران است؛ ولی نظر ما نیست.
[9] تنقیح المقال، ج3، ص79.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo