< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

98/01/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصالة الصحة فی فعل الغیر

بحث در این است که اصالة الصحة آیا به معنای صحت نزد فاعل است یا حامل. مثلا انسانی است که قائل است نماز میّت با چهار تکبیر صحیح است و نماز بر میّت می خوانَد. این در حالی است که به عقیده ی ما باید پنج تکبیر گفت. من که اصالة الصحة را جاری می کنم آیا مراد نماز عند الفاعل است یعنی او طبق نظر خودش که نمازِ چهار تکبیری است صحیح می خواند یا عند الحامل است یعنی او بر طبق عقیده ی من که پنج تکبیری است صحیح می خواند؟

در اینجا اصلی وجود دارد و غایتی:

اصل این است که هر انسان متعهدی عمل را طبق نظر خودش انجام می دهد در نتیجه صحیح عند الفاعل مراد است.

اما اگر غایت را در نظر بگیریم یعنی غایت از اصالة الصحة این است که تکلیف از گردن من ساقط شود در نتیجه باید عمل، صحیح عند الحامل باشد.

اکنون فروعاتی را مطرح می کنیم:

1- اگر انسانی است که جاهل به مسأله می باشد و معامله ای می کند و من می دانم که احکام معامله را بلد نیست. در اینجا نمی توان اصالة الصحة فی فعل الغیر را جاری کرد زیرا این اصل یک اصل عقلائی است و در مورد کسی جاری می شود که عاقل و عالم به مسأله باشد.

2- می دانم فرد، عالم به مسأله است ولی معتقد است که نماز میّت چهار تکبیر دارد ولی من قائل هستم نماز میّت پنج تکبیره است. اگر او برای میّت نماز می خواند من نمی توانم اصالة الصحة جاری کنم. زیرا او عاقل و متعهد است و پنج تکبیری را باطل می داند.

3- کسی بر میّت نماز می خواند و یا معامله ای می کند ولی من نمی دانم او عالم به مسأله است یا جاهل در اینجا اصالة الصحة جاری است. زیرا او مسلمان است و فرد مسلمان قبل از معامله و یا کار دیگر به سراغ فراگیری احکام آن می رود.

4- می دانیم کسی عالم به مسأله است اما کیفیت آن را نمی دانم یعنی نمی دانم او هم مانند من قائل به پنج تکبیره است یا نه. در اینجا نیز بعید نیست اصالة الصحة جاری باشد.

5- گاه می دانیم که هم عالم است و هم با من هم عقیده است. در اینجا یقینا اصالة الصحة جاری می شود.

6- گاه می دانم که عالم است ولی عمل او مقداری مطابق عقیده ی من است مثلا من می گویم که صیغه ی نکاح حتما باید عربی باشد ولی او علاوه بر عربی فارسی را هم جایز می داند. در اینجا نیز بعید نیست اصالة الصحة جاری باشد.

 

المقام الخامس: اصالة الصحة در جایی جاری است که عمل تمام شده باشد. مثلا نماز میّت را تمام کرده باشد و یا صیغه ی نکاح را بخواند و مانند آن.

البته در وسط عمل هم می توان اصالة الصحة را جاری کرد ولی این اصالة الصحة نسبی است یعنی نسبت به گذشته و عملی که تا به حال انجام داده است جاری می شود ولی عمل در آینده را شامل نمی شود.

 

المقام السادس: اصالة الصحة بعد تمام الموضوع

این مسأله را محقق ثانی در جامع المقاصد عنوان کرده است و شیخ انصاری نیز آن را در رسائل به شکل مفصل عنوان کرده است.

محقق ثانی ‌(متوفای 940)‌ معتقد است اصالة الصحة در جائی جاری می شود که ارکان عقد کامل باشد و شک ما فقط در این باشد که شرط فاسدی در آن وجود دارد یا نه.

بنا بر این اگر شک کنیم کسی که مالی را می فروشد بالغ است یا صبی نمی توانی اصالة الصحة را جاری کنیم زیرا ارکان عقد در اینجا کامل نیست.

همچنین اگر کسی ضامن دیگری شده بود و الآن هم فوت شده است و نمی دانیم ضمانت او در حال بلوغ بوده یا در حال صبیان در اینجا اصالة الصحة جاری نیست زیرا ارکان عقد تکمیل نشده است.

شیخ انصاری قول محقق ثانی را قبول ندارد. او ابتدا دلیل ایشان را نقض کرده می فرماید: اگر کسی عبایی که بر دوشش است و شک کند که آن را موقع بلوغ خریده است یا موقعی که صبی بوده است همه در آن اصالة الصحة جاری می کنند در حالی که ارکان عقد کامل نشده است.

همچنین اگر طلبه ای نداند کتاب جامع المقدمات را هنگام بلوغ خریده است یا زمانی که صبی بوده است در آن اصالة الصحة جاری می کند.

سپس دلیل حلی می آورد و می فرماید: ارکان عقد باید شرعا تمام شده باشد یا عرفا؟ اگر مراد ایشان شرعا باشد دیگر جایی برای اجرای اصالة الصحة نیست زیرا این عقد صحیح شرعی می باشد. اگر هم مراد عرفا باشد عقد صبی که نزدیک بلوغ است عرفا عقد صحیحی است.

سپس شیخ انصاری اضافه می کند. بله در جایی که ارکان عقد تمام نباشد به مشکل بر می خوریم ولی این در جایی است که عمل، قائم به واحد باشد مثلا کسی وصیتی کرده است و نمی دانیم وصیت او در زمان بلوغ بوده است یا نه و یا ذمه ای را ابراء کرده است که نمی دانیم در زمان بلوغ بوده است یا نه. ولی گاه عمل، طرف دیگری هم دارد مثلا کسی بیع می کند که علاوه بر خودش طرف مقابل هم دارد. در اینجا اگر اصالة الصحة در یک طرف جاری شود کاشف از آن است که در طرف دیگر هم عمل، صحیح بوده است. مثلا دو نفر با هم عقدی را جاری می کنند که یک نفر نمی دانیم بالغ است یا صبی ولی طرف دیگر یقینا بالغ است وقتی اصالة الصحة در مورد بالغ جاری شود یعنی او که بالغ است و می خواهد عقدی را انجام دهد می داند که شرعا طرف مقابل او هم باید بالغ باشد در اینجا عمل طرف دیگر هم که نمی دانیم بالغ است یا نه نیز صحیح می باشد.

یا اگر کسی ضامن شده است و به مضمون له و مضمون عنه بوده اطلاع نداده است در آن اصالة الصحة جاری نیست ولی اگر ضمانت او با اطلاع آن دو بوده از اینکه در این طرف اصالة الصحة جاری است کشف می کنیم که در طرف دیگر آن هم اصالة الصحة جاری است.

نقول: بین محقق ثانی و شیخ انصاری بُعد المشرقین است. یعنی محقق ثانی دایره ی اصالة الصحة را کاملا مضیّق کرده است ولی شیخ، دایره ی آن را بسیار وسیع گرفته است و قائل است که حتی اگر در ارکان مانند بلوغ شک کنیم اصالة الصحة جاری است.

در کلام شیخ این اشکال وجود دارد که در مورد طلبه ای که جامع المقدمات دارد و نمی داند آن موقع که آن را می خرید بالغ بود یا صبی، از باب اصالة الصحة در فعل نفس است نه در فعل دیگری و حال آنکه بحث ما در اجرای اصالة الصحة فی فعل الغیر است.

اذا عرفت هذا فاعلم که شک در ارکان بر چند قسم است:

1- عقدی سر زده است ولی نمی دانیم طرفین عاقل هستند یا دیوانه اند. در اینجا اصالة الصحة جاری نمی شود زیرا این اصل، فعلی عقلائی است و آنها آن را در جایی جاری می کنند که پیکره ی موضوع محرز باشد یعنی بدانند کسی که عقد را جاری می کند عاقل است.

 

ان شاء الله در جلسه ی آینده صور بعدی را بحث می کنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo