< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت‌الله جعفر سبحانی

1402/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدّمة/اوامر سیزده گانه /العلامة الثالثة: الإطّراد

 

در جلسه ی گذشته سومین علامت تشخیص حقیقت از مَجاز یا همان علامات یعنی «إطّراد» را بیان کردیم. در این جلسه به ادامه ی این بحث خواهیم پرداخت.

نکته: ما بر خلاف مشهور معتقدیم «إطّراد» و «تنصیص اهل لُغَت» مهمتر از سایر علامات وضع می باشند و باید بیشتر مورد توجّه قرار گیرد.

 

علامة الثالثة: «إطّراد»

راه ما در بحث إطّراد با سایر فقهاء جدا می باشد.

نظر فقهاء: «إطّراد الإستعمال في لِسان المُسْتَعْمِل».

نظر ما: «إطّراد [كثرة الإستعمال] الإستعمال في لِسان أهل اللُغَة».

طبق نظر ما دیگر مشکلاتی مانند «دَوْر» در این بحث لازم نمی آید و لذا مبنای ما کاملاً در فقه دارای کاربُرد مؤثّر می باشد نه صِرْف کمک کردن به افزايش استعداد.

ما با اهل سُنّت در معنای «غَنیمت» برای تعلّق گرفتن موارد خُمس اختلاف داریم؛ زیرا آن ها فقط «غَنیمت جنگی» را مورد خُمس می دانند در حالی که ما هر نوع غَنیمت و کسب فایده را مورد خُمس می دانیم.

ریشه ی اختلاف: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[1]

این آیه ی شریفه منشاء اختلاف ماست‌.

اهل سُنّت: این آیه عامّ نیست و به دلیل شأن نزول آیه که در مورد جنگ «بَدْر» است و به قرینه ی ذیل آیه، خُمس فقط «غَنیمت جنگی» را شامل می شود.

تَشیُّع: این آیه عامّ است. و مورد، مُخَصّص نیست.

بررّسی کلمه ی «غَنیمة»:

باید در لِسان اهل لُغَت ببینیم این کلمه فقط برای غَنیمت جنگی معنای وضع شده یا برای مطلق فایده وضع شده؟

معنای «غَنیمت» در قرآن:

در معنای غنائم و اَجْر آخرت﴿: أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ﴾[2]

همان طور که واضح است قرآن کریم غنیمت را فقط در معنای غنیمت جنگی به کار نبُرده و در این آیه به معنای غنائم آخرت به کار بُرده.

معنای «غَنیمت» در روايات:

۱. قال رسول الله (صلّى الله عليه وسلّم): «اللّهم اجعله مَغْنَماً ولاتَجْعَلْه مَغْرَماً»[3] .

غنيمت در این روایت یعنی اَجْر اُخروی.

۲.‌ «القطب الراوندي في لب اللباب عن سلمان قال خطبنا رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم) في آخر يوم من شعبان فقال يا ايها الناس قد أظلكم شهر عظيم مبارك شهر فيه ليلة خير من ألف شهر جعل الله صيامه فريضة و قيام ليلة تطوعا من تقرب فيه بنافلة من الخير كان كمن أدى فريضة فيما سواه وهو شهر الصبر والصبر ثوابه الجنة وشهر المواساة وشهر يزداد في رزق المؤمن وشهر اوله رحمة وأوسطه مغفرة وآخره عتق من النار وهو للمؤمن غنم وللمنافق غرم»[4] .

٣. «مجالس أهل الذّكْر غَنيمةُ الجَنَّة»[5] .

غنيمت در این روایت در بهشت به کار بُرده شده.

در لِسان العرب و کتاب های اهل لُغَت هم غنیمت در معانی غیر از غنیمت جنگی بسیار به کار بُرده شده.

بنابراین وقتی کلمه ای در یک معنا بیشتر به کار رفته، بعید است که مُسْتَنَد به قرینه باشد بلکه مستند به وضع است.

مرحوم آخوند خراسانی (ره) و مرحوم امام خمینی (ره)، «إطّراد» را قبول ندارند. ولی مرحوم صاحب فصول (ره) قبول دارند.

مرحوم آخوند خراسانی (ره): «إطّراد» علامت حقیقت نیست؛ زیرا «إطّراد» در معانی مَجازی هم وجود دارد. بعد ایشان می فرماید ولی «إطّراد» نه در «نوعِ علاقه» بلکه در «صِنْف علاقه» وجود دارد!

مثال براى نوع علاقه: «إطلاق الجُزء و إرادة الكُلّ». این درست نیست.

مثال برای صِنْف علاقه: «إطلاق العین و إرادة الجاسوس». إطّراد در این درست است.

جواب مرحوم صاحب فصول (ره) به اشکال مرحوم آخوند خراسانی (ره): فرق است بین «إطّراد» در معنای حقیقی و «إطّراد» در معنای مَجازی. در معنای حقیقی «إطّراد» هست «بلاتأويلٍ عَلَى وَجه الحقيقة».در معنای مَجازی «إطّراد» هست امّا «مع التأويل عَلَى وَجْه غير الحقيقة».

اشكال مرحوم آخوند خراسانی (ره) به این جواب مرحوم صاحب فصول (ره): این جواب شما مشکل را مشکل تر کرد! زیرا شما در «إطّراد» به اصطلاح حقیقی، «مُعَرَّف» را در ضمن «مُعَرِّف» آوردید. لذا این «دَوْر» می شود. به عبارت دیگر شما می فرمایید: «علم بالحقیقة»، مُعَرَّف است و «كَثرة الإستعمال اللّفظ بلاتأویل علی وجه الحقیقه»، مُعَرِّف است. اين یعنی «دَوْر».

بعد مرحوم آخوند خراسانی (ره)‌ می فرمایند آن جوابی که قبلاً در تبادُر عرض کردیم یک طرف تفصیلی و یک طرف اجمالي می باشد، در اینجا نمی آید؛ زیرا در اینجا هر دو طرف تفصیلی می باشد.

اشکال به فرمایشات مرحوم آخوند خراسانی (ره):

اوّلاً: معنای مَجازی حتّی در صِنْف علاقه هم مُطَّرِد نیست. مراد از «إطّراد» در تمام احوالات، اقوال و مجالس است.

مرحوم حائری یزدی (ره): مَجاز بر خلاف حقیقت در همه ی حالات نیست؛ بلکه در برخی از حالات است. مثلاً بر سَر سُفره ی طعام خطاب به کسی که شُجاع هست نمی گویند جناب «أَسَد» بفرمایید طعام! زیرا این قبیح است. ولی در مقام نَبَرد او را «أَسَد» خطاب می کنند. ولی رَجُل که حقیقت است در همه ی حالات برای انسان «ذُکوریّة» صادق است.

ثانیاً: شما در اشکال به مرحوم صاحب فصول (ره) کلام ایشان را درست معنا نفرمودید. مراد ایشان این نبود که «عَلَی وَجه الحقیقة» جُزء مُعَرِّف است. بلكه می خواهند بفرمایند این غایت و نتیجه ی تعریف است. لذا اگر کلمه ی «یَطْمَئن» را در تقدیر بگیریم، مراد ایشان درست برداشت می شود.

ثالثاً: با توجّه به مطلب اشکال دوم که عرض شد این نتیجه یا غایت تعریف است، إشکال «دَوْر» نیز وارد نیست‌.

مرحوم امام خمینی (ره): همان اشکالی که در بحث تبادر عرض کردیم در اینجا هم می آید. لذا «کثرة إستعمال في اللفظ المعنى»، صحّت حَمْل است. پس قبل از این که «إطّراد» برسیم، صحّت حَمْل داریم.‌ لذا علامت سوم به علامت دوم وضع بر می گردد و ما علامت دوم را قبلاً رد کردیم.

اشکال به مرحوم امام خمینی ‌(ره): هر چند فرمایش شما صحیح است ولی چه مانعی دارد که این دو تا (إطّراد و صحّت حَمْل) با هم و همراه هم حاصل شوند ؟!

 

کُلیْمَةٌ:

الف) فقهاء می فرمایند: «الأصل في الإستعمال في الحقيقة» و از آن طرف مرحوم سیّد مرتضی (ره) را که قائل است به اين که امر، مُشترک است بین وجوب و نَدْب، رد می کنند! ایشان فرموده گاهی امر را در وجوب و گاهی در استحباب به کار بُرده اند لذا این دلیل است بر این که «الأمرُ موضوعٌ للمُشترک». بعد از آن طرف همه ی فقهاء در جواب مرحوم سیّد مرتضی (ره) می فرمایند استعمال امر در وجوب و استحباب دلالت بر حقیقت ندارد و لذا استعمال اعمّ از حقیقت و مَجاز است!

اشکال بر فقهاء: در مجموع فرمایش شما تناقض است.

جواب به این اشکال: آن جایی که فقهاء فرمودند اصل در استعمال حقیقت است در جایی است که «إذا تَبَيّنَ معنى الحقيقي و معنى المَجازي» امّا ما نمی دانیم متكلّم‌ معنای حقیقی یا مَجازی را اراده کرده در این فرض یا نه، «يُحْمَلُ عَلَى الحقيقة» مگر قرینه باشد. امّا کلام مرحوم سیّد مرتضی (ره) در جایی می باشد که معنای حقیقی از معنای مَجازی تبیین نشده و لذا مُجَرّد استعمال را دلیل بر حقیقت گرفته شده.

ب) «إطّراد» در جایی است که چند بار باشد امّا سیّد مرتضی (ره) معتقد است که یک بار استعمال نیز کافی است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo