< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت‌الله جعفر سبحانی

1402/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدّمة/ امردوم از اوامر: دلالت الفاظ بر معانی (وضع) /جهت هشتم: في الإخبار والإنشاء - الأُولى: نظرية المحقّق الخراساني - النظرية الثانية: نظرية الأُدباء

 

در جلسه ی قبل در بحث جهت هفتم از امر دوم، عرض کردیم سه قول درمورد «اسماء إشارة» از سوی مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم بروجردی و مرحوم امام خمینی (ره) و مرحوم محمّد حسین اصفهانی (رحمة الله عليهم) مطرح شده. در ادامه این اقوال را نقد کردیم و قول مرحوم محمّد حسین اصفهانی (ره) یعنی «هذا وُضِعَ لمفرد المذكّر أمّا إطار [دائرة] الإشارة» را بلااشکال دانستیم و پذیرفتیم.

در این جلسه به جهت هشتم از بحث اوامر در مقدّمه خواهیم پرداخت.

 

جهت هشتم: «في الجُمَل الإنشائية و الإخباريّة»

مفاد این دو جُمَل را از دو نظر معنا می کنیم:

الف) از نظر معنا: این مورد خیلی مهمّ است.

ب) از نظر وضع

اقوال در جُمَل إنشائيّة:

۱. مرحوم آخوند خراسانی (ره): ما إنشاء و إخبار را می پذیریم. بنابراین هم إنشاء داریم و معنا را ایجاد می کنیم و هم از معنا خبر می دهیم. امّا إنشاء و إخبار را در «موضوعٌ له » مأخوذ نمی دانیم؛ بلکه هنگام «استعمال» عارض می شوند. مثلاً معنی «بِعْتُ» یعنی «نِسْبةً البيع إلى المُتكلّم» نهايتاً در مقام استعمال، متکلّم گاهی قصد «حکایة» دارد، می شود خبر. و گاهی قصد «ایجاد» دارد، می شود إنشاء.

بنابراین «الإخبار و الإنشاء، مِن طوارئ الإستعمال... و مِن طوارئ الوضع». مراد از عبارت «مِن طوارئ الوضع» یعنی شارع وضع کرده.

مبنای مرحوم آخوند خراسانی (ره): در این مسأله مانند فرمایشی است که در «معاني حْرفیّة» فرمودند.

اشکال به این قول:

اوّلاً: ما دو جور معنا در خارج داریم که یکی مانند «مِن» قائم به غیر و دیگری مانند «إبتداء» قائم به نفس است. لذا وقتی «إستقلایّة و آلیّة» در جوهر معنا باشد، چرا بگوییم این ها از عوارض استعمال است؟! تمام اشتباه مرحوم آخوند خراسانی (ره) به خاطر به کار بُردن کلمه ی «لِحاظ» است‌. بله؛ لِحاظ استقلالیّت و آلیّت هنگام استعمال است ولی خودِ استقلالیّت و آلیّت در جوهر است‌. عین همین مطلب بر «بِعْتُ» نیز صدق می کند‌.

ثانیاً: این فرمایش شما در همه جا صدق نمی کند. مثلاً در «هل استفهامیّة» در عبارت «هل قامَ زیدٌ» اصلاً إخبار ندارد و تماماً إخبار است.

۲. نظر أُدَباء: هم إنشاء و هم إخبار، هر دو جزء معنا می باشند‌. لذا گاهی معنا را ایجاد می کنیم و گاهی خبر می دهیم.

نكته مهمّ مربوط به درس:

إعتبار از کجا می آید؟ این یک بحث اجتماعی إعتباری می باشد. تمام علوم إعتباری إستنساخ از خارج است‌.

مناشئ إعتبار:

الف) انسان اوّلیّة، خارج را دیده و مثل آن را در ذهنش ایجاد کرده. مثلاً در «زَوَّجْتُ»، در خارج نگریسته و خود را دیده که دو تا چشم، دو تا گوش دارد. و بعد دو نوع درخت را دیده که یکی دارای یک ریشه هست و یک درخت؛ و دیگری یک ریشه هست و دو درخت. لذا در خارج مشاهده کرده که فرد و زوجی در جهان تکوینی وجود دارد‌.

ب) بعد خَلّاق متعال در آفرینش انسان یک نوع «إنذجابی» خَلْق کرده برای این که مرد و زن نسبت به هم جاذبه ای داشته باشند تا نسل بشر ادامه پیدا کند.

ج) برای این که این جاذبه مُنْجَر به ادامه ی نسل بشر شود، ناچار هستند که با هم جُفت و همراه شوند برای تشکیل خانواده. در این مرحله در ذهنش زوجیّت را ایجاد می کند‌ که همسر هم باشند.

د) بعد فکر می کند که صِرْف ایجاد این زوجیّت إعتباری در ذهن کافی نیست‌ و باید آن را خارج و در عالَم إنشاء ایجاد می کند. لذا صیغه ی عقد و جاری می کند.

به نظر ما این قول صحیح و خوبی است.

۳. مرحوم ایروانی (ره) و مرحوم خویی (ره): اصلاً إنشاء و إخبار نداریم! بلکه انسان آن چیزی که در نفسش قرار دارد إبراز می کند. گاهی خارج را إبراز می کند، که به آن «حکاية» می گویند. و گاهی «ما في النّفس» را إبراز می کند که به آن «إنشاء» گفته می شود.

برهان مسأله این قول:

زوجیّت تکوینی قابل إنشاء نیست مگر توسّط خود خلّاق متعال. و زوجیّت إعتباری نیز کار لَغْوی است؛ زیرا همین مقدار که در ذهن ایجاد شده، اگر إبراز شود کافی می باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo