< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت‌الله جعفر سبحانی

1402/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/مسائل علم اجمالی /مسأله ی چِهِلُم و چهل و یکم از مسائل علم إجمالي

 

در جلسات گذشته به سی و نُه مسأله از مسائل علم إجمالي پرداختیم. در این جلسه به مسأله ی چهل از این مسائل خواهیم پرداخت.

 

مسأله ی چِهِلُم از مسائل علم إجمالي:

«إذا شکّ بین الثلاث والأربع مثلاً فبناء على الأربع ثُمّ أتى برَكْعَةٍ أُخْرى سَهْواً فَهَل تَبْطُلُ صلاتُه مِن جَهَة زيادةِ الرَّكْعَة أم يَجْري عليه حُكْم الشّکّ بين الأربع و الخَمْس وَجْهان و الأَوْجَه الأوّل[1] ».

يعنی اگر مکلّف بین رکعت سه و چهار شک کرد و شرعاً بنا را بر رکعت چهارم گذاشت باید سلام بدهد و از نماز فارغ شود. ولی سلام نگفت و برخاست و یک رکعت متّصلاً خواند در حالی که وظیفه ی او خواندن یک رکعت مُنْفصلاً بود. آیا نماز او صحیح است یا خیر؟

مرحوم سیّد یزدی (ره) می فرماید دو وجه دارد.

وَجْهان:

الف) نماز مکلّف باطل است.‌

دلیل مرحوم سیّد یزدی (ره):

۱. مکلّف وقتی شک بین سه و چهار کرده شرعاً باید بنا را بر رکعت چهارم می گذاشت ولی با برخاستن و یک رکعت متّصل اضافه کردن، ظاهراً رکعت چهارم را تبدیل به رکعت پنجم کرده و لذا حُکم شرعی را امتثال نکرده و نسبت به نماز زیاده مرتکب شده پس نماز او باطل است.

ان قُلت: اين که گفته می شود «هذا أربع» لازمه اش این نیست که این نماز زیادی دارد‌ مگر این که قائل به اصل مُثْبِت باشیم؛ زیرا چهارم بودن این رکعت ملازمه ی عقلی دارد که زیادی است نسبت به نماز نه ملازمه ی شرعی.

قُلْت: شرع گفته که بنا را بر رکعت چهارم بگذار! لذا این حُکم شرعی می باشد نه حُکم عقلی.

به نظر ما ظاهراً حقّ با مرحوم سیّد یزدی (ره) می باشد.

۲. نظر و دلیل ما: این مکلّف مخاطب به یکی از این دو امر است که اگر این رکعت چهارم باشد، مکلّف مخاطب به این است که چیزی به این نماز اضافه نکند. امّا اگر رکعت سوم است، مکلّف مخاطب به این است که به این نماز یک رکعت اضافه کند و یک رکعت اضافه کردن او درست بوده.

بنابراین چون مکلّف مردّد است بین نماز صحیح و نماز فاسد، اشتغال یقینی براءة یقینی می خواهد.

ب) نماز مکلّف صحیح است‌.

دلیل: مکلّف که این رکعت را اضافه کرده مسأله در موضوع دیگر وارد می شود. یعنی می شود شک بین رکعت چهارم و پنجم! و قانون کلّی این است که شک بین چهار و پنج تکلیف مکلّف این است که سلام نماز را بدهد و بعد سجده ی سَهْو انجام بدهد

اشکال به این قول و دلیل: این قاعده ی کلّی که فرمودید در جایی است که از همان اوّل شک بین چهار و پنج باشد.

روايتی هم برای این قانون کلّی مبنی بر جواب ما آمده که به جهت طولانی نشدن بحث مطرح نمی کنیم.

 

مسأله ی چهل و یکم از مسائل علم إجمالي:

«إذا شکّ في رُكنٍ (مثلاً ركوع) بعد التّجاوَز المحلّ (مثلاً سجدتين) ثُمّ أتى به نسياناً فَهَل تَبْطُلُ صلاتُه مِن جَهَة الزّيادة ظاهريّة أو لا مِن جَهَة عدم علْم بحسب الواقع[2] ».

يعنی اگر مکلّف بعد از سجدتین در حال جلوس شک در بجا آوردن رکوع کند و بعد نسیاناً بدون این که توجّه کند برخاست و رکوع کرد. آیا نماز او باطل است یا صحیح؟

نكته: فرق این مسأله با مسأله ی قبل در این است که در این مسأله رکعت نیست؛ بحث شک در رُکن (مثلاً) رکوع است.

مرحوم سیّد یزدی (ره) می فرماید دو وَجه است ولی تعیین نمی کند کدام وَجه درست است.

وَجه بطلان:

به نظر ما اگر ایشان دقّت بیشتری به خرج می دادند حتماً قائل بودند به این که نماز این مکلّف باطل است؛ زیرا در قاعده ی تجاوز روايت این است:

«...شک في الرّكوع بعد ما سَجَد؟ قال (عليه السّلام): بَلى قد رَكَعت...[3] ».

حضرت می فرماید تعبُّد به رکوع داشته باش. لذا اگر برگردد و رکوع کند، زیادی رُکن بجا آورده پس نمازش باطل است؛ زیرا رکوع رُکن است.

وَجه صحّت:

مکلّف علم به زیادی ندارد و شک در رکوع کرده و رکوع بجا آورده و اگر رکوع کرده واقعاً علم به زیاده ندارد.

اشکال به این وَجه: ما در عمل مکلّف به ظاهر هستیم نه واقع. لذا ظاهراً مکلّف زیاده در نماز انجام داده.

 

مسأله ی چهل و دوم از مسائل علم إجمالي:

مکلّف در تشهّد یادش آمد و یقین کرد که رکوع بجا نیاورده و در عین حال شک کرد که سجدتین را آورده یا نه. آیا نماز او باطل است یا صحیح؟

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo