< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت‌الله جعفر سبحانی

1402/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/مسائل علم اجمالی /مسأله ی سی و هفتم و سی و هشتم از مسائل علم إجمالي

 

مسأله ی سی و هفتم از مسائل علم إجمالي:

در جلسه ی قبل مسأله را مطرح نمودیم و عرض کردیم اگر مکلّف از نماز فارغ شود و در ذهنش چیزی نبود و بعد یقین کرد که یک رکعت نماز را بجا نیاورده و بعد شک کرد که آن یک رکعت را بجا آورد یا نه.

بنابراین سه مرحله متصوّر است:

الف) بعد از سلام نماز و مکلّف مُنافی را بجا نیاورده و در ذهنش هم چیزی نیست.

ب) یقین پیدا می کند که یک رکعت نخوانده

ج) شک می کند که آیا آن یک رکعت را بنا آورده یا نه

اقوال سه گانه:

۱. قول مختار ما: یک رکعت متّصل بجا می آورد.

دلیل: مکلّف بعد از نماز از دو حالت خارج نیست:

الف) آن یک رکعت را بجا آورده لذا این یک رکعت نماز می شود امر زائد و ضرری به نماز نمی زند

ب) یا بجا نیاورده لذا با بجا آوردن این یک رکعت نماز مُتّصل نماز چهار رکعتی او تکمیل می شود. نهایتاً یک سجده ی سَهْو انجام می دهد به خاطر سلام و تَشَهُّد زائد.

۲. مرحوم سیّد یزدی (ره): یک رکعت مُنْفصل بجا می آورد.

دلیل:

بازگشت این مطلب که آیا این نماز ناقص را خوانده یا نخوانده به این است که نمازش سه رکعتی است یا چهار رکعتی می باشد. و در شک بین سه و چهار بنا را باید بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند و یک رکعت نماز مُنْفصل می خواند.

مرحوم سیّد یزدی (ره) می فرماید وَجیه ترین قول همین است و روایات نیز این قول را شامل می شود‌.‌

اشکال به‌ مرحوم سیّد یزدی (ره):

این روايتی که می فرماید زمانی که مکلّف بین سه و چهار شک کرد بنا را بر چهار بگذارد و یک رکعت نماز مُنْفصل بخواند، برای جایی می باشد‌ که شک مکلّف در أثناء نماز باشد‌ و مکلّف در ما نحن فیه نمی داند در وسط نماز هست ی نه! این شُبهه ی مصداقیّه ی حدیث مذکور است. لذا در چنین شُبهه ای تمسّک به عامّ جایز نیست.

۳. اصلاً چیزی بر این مکلّف واجب نیست.

دلیل:

این از قبیل شک بعد از فراغ است لذا این شک اعتباری ندارد. بنابراین اين مسأله مشمول این روایت است:

«...في الرَّجُل يَشُکُّ بعد ما یَنْصَرِف مِن صَلاته؟ قال (عليه السّلام): لا يُعيدُه ولا شيءَ عليه...[1] ».

اشکال به این قول:

اشکال ما بر این قول: این روایت موردی را شامل می شود که مکلّف بعد از فراغ از نماز فقط شک کند. ولی مکلّف در ما نحن فیه بعد از فراغ از نماز دو کار داشته؛ اوّل یقین به عدم و بعداً شک لذا روایت شامل ما نحن و فیه نمی شود.

اشکال مرحوم سیّد یزدی (ره) بر این قول:

این روايتی که فرمودید موردی را شامل می شود که شک مکلّف به أثناء برگردد؛ امّا ما نحن فیه شک مکلّف بعد از نماز است.

جواب به این اشکال:

شک مکلّف هر چند بعد از سلام است ولی مُتَعَلّق شک او (مشکوک) قبل از سلام است. لذا فرق است بین شک و مشکوک.

مسأله ی سی و هشتم از مسائل علم إجمالي:

«إذا عَلِمَ أنّ بما يَدِه رابعَةٌ و يأتي به بهذا العنوان لكن لايَدْري أنّه رابعَةٌ واقعيّة أو رابعَةٌ بنائيّة».

يعنی مکلّف در رکعت چهارم است ولی نمی داند رکعت چهارم واقعی است یا رکعت چهارم بنایی است! لذا اگر واقعی است که شک نکرده و اگر بنایی است شک کرده؟!

تصویر مسأله: مکلّف یقین دارد رکعت چهارم است ولی نمی داند‌ که آیا قبلاً شک کرده تا عنوان بنایی باشد، یا شک نکرده تا واقعی باشد.

ثمره: ثمره در نماز احتیاط ظاهر می شود. لذا اگر رکعت چهارم واقعی باشد، نماز احتیاط دیگر بر او واجب نیست. امّا اگر رکعت چهارم بنایی باشد، نماز احتیاط بر او واجب است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo