< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت‌الله جعفر سبحانی

1402/02/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/مسائل علم اجمالی /مسأله ی سی و پنجم، سی و ششم و سی و هفتم از مسائل علم إجمالي

 

در جلسات گذشته سه و چهار مسأله از مسائل علم إجمالي را با هم مرور کردیم و حُکم آن ها را بيان نمودیم. در این جلسه در ادامه ی این مسائل به مسأله ی پنجم خواهیم پرداخت.

 

مسأله ی سی و پنجم از مسائل علم إجمالي:

«إذا أعْتَقَدَ نُقْصانَ السَّجْدَةَ أو التَّشَهُّد مِن ما يَجِبُ قضائُه أو تَرْکَ ما يوجب سجود السَّهْو في أثناء الصّلاة ثُمّ التَبَدّل إعْتقاده بالشَّک في الأثناء أو بعد الصّلاة قبل الأتيان به سَقَطَ وجوبُه و كذا إذا أعتقد بعد السّلام نُقْصانَ رَكْعَةٌ أو غيرُها ثُمَّ زالَ إعتقادُه...[1] ».

نکته:

١. در این مسأله شک، مکلّف در أثناء نماز است.

٢. عبارت «قبل الأتيان به» مربوط به «تَّشَهُّد» است.

مکلّف در أثناء نماز شک پیدا می کند که چیزی از نماز او فوت شده که قضاء دارد؛ مثل: تَشَهُّد.

گاهی هم مکلّف در أثناء نماز یقین پیدا می کند که چیزی از نماز مکلّف فوت شده و قضاء ندارد امّا سجده ی سَهْو دارد. مانند: ترک الجلوس بعد السّجْدتين. ولی بعداً در همان أثناء نماز یقین مکلّف تبدیل به شک می شود.

مرحوم سیّد یزدی (ره) و فقهای دیگر قائل اند به این که در این صورت نه قضاء و نه سجده ی سَهْو لازم است؛ زيرا قضاء و سجده ی سَهْو در جایی است که یقین موجود باشد در حالی که یقین مکلّف در اینجا تبدیل به شک شده.

عبارت دوم مرحوم سیّد یزدی (ره) یک نقصی دارد. و نقض آن این است که باید از محلّ تجاوز کرده باشد تا قاعده ی تجاوز بتواند جاری شود وگرنه اگر یقین مکلّف تبدیل به شک شد ولی محلّ باقی باشد، البته باید آن عمل را بجا بیاورد.

 

مسأله ی سی و ششم از مسائل علم إجمالي:

در این مسأله شک مکلّف بعد از سلام نماز است؛ یعنی بعد از نماز است. بنابراین اگر مکلّف چه عمداً و چه سَهْواً بعد از این که سلام نماز بجا آورد عمل منافی نماز (مثل عدم انحراف از قبله یا تکلّم) انجام ندهد لذا در این حین علم إجمالي پیدا کند که یا یک رکعت کم کرده و یا دو رکعت کم کرده.

مرحوم سیّد یزدی (ره):

الف) این از قبیل شک در أثناء نماز است. حال این که مکلّف بعد از سلام یقین کرده؛ زیرا وجود این سلام ها «کالعَدَم» است! زیرا یقین پیدا کرده که یک یا دو رکعت از نماز را کم کرده لذا این سلام مکلّف اثری در خروج از نماز ندارد.

بنابراین در نمازهای چهار رکعتی این شک از قبیل شک بین دو و سه است لذا باید بنا را بر سه بگذارد و یک رکعت مُنْفَصلاً و يک رکعت مُتّصلاً بخواند.

امّا این حُکم در نماز دو رکعتی مثل نماز صبح متصوّر نیست؛ چون سالبه بإنتفاء موضوع است. زیرا این شک مکلّف مکلّف یعنی اصلاً شک در این است که آیا نماز خوانده یا نه!

این حُکم در نماز سه رکعتی مثل نماز مغرب متصوّر نیست؛ زیرا اگر بنا را مکلّف بر سه رکعت بگذارد و بعد یک رکعت و یک رکعت هم مُنفصل متّصل بخواند، این نماز با نماز عشاء جور نیست.

ب) با آن معامله ی شک بعد از نماز می شود. لذا حُکم آن این است که مکلّف آن مقداری که یقینی (یک رکعتی) می باشد را قضاء می کند و آن مقدار مشکوک (دو رکعتی) را قاعده ی تجاوز جاری می کند.

اشکال به مرحوم سیّد یزدی (ره): با مراجعه به روايات دریافتیم این مسأله ی ما نحن فیه را شامل نیست. لذا روايات موردی را شامل می شود که علم إجمالي نباشد بلکه مکلّف فقط بداند (یعنی علم تفصیلی) که یک رکعت از او فوت شده.

روایت این است:

«رَوی محمّد بن مُسْلم عن أبي عبدالله (عليه السّلام) أنه قال: إن شکّ رَّجُلُ بعد ما صَلّى فَلَم يَدْري أَثُلاثاً صَلّى أم أرْبَعاً و كان يقينُه حين إن صَرَف أنّه كان قد أَتَمّ لَم يُعِدِ الصّلاةَ و كان حين صَرَفَ أقْرَب إلى الحَقّ مِنه بعد ذلک...[2] ».

 

مسأله ی سی و هفتم از مسائل علم إجمالي:

«لو تَيَقّنَ بعد السّلام قبل إتيان المُنافي نُقصان رَكْعَةٍ ثُمَّ شکّ في أنّه أتى بها أم لا[3] ».

يعنی مکلّف بعد از این که سلام نماز را بجا آورد یقین داشت که بر این که یک رکعت نماز از او فوت شده امّا غفلت کرد و متوجّه نشد که آن یک رکعت را خوانده یا نخوانده.

نکته: این مسأله غیر از دو مسأله ی قبل است. این مسأله یقین به ترک توسّط مکلّف بعد از سلام نماز است در حالی که آن دو مسأله ی قبل، شک مکلّف در أثناء نماز است.

ضمن این که در دو مسأله قبل مکلّف علم إجمالي داشت که یک رکعت یا دو رکعت نماز او فوت شده در حالی که در مسأله ی ما نحن فیه فقط یقین به ترک یک رکعت دارد ولی نمی داند که این یک رکعت بعد از سلام نماز خوانده یا نه؟

احتمالات متصوّره:

۱. مکلّف عمل به «استصحاب» کند؛ یعنی مکلّف قبلاً یقین داشت که یک رکعت را بعد از سلام نماز نخوانده لذا اصل این است که نخوانده و لذا باید یک رکعت نماز "مُتّصلاً" بخواند.

۲. با این مسأله معامله ی حُکم در شک در أثناء نماز کند؛ زیرا سلام را نادیده بگیرد و بنا را بز چهار رکعت بگذارد و برگردد و یک رکعت «مُنْفصلاً» بخواند.

۳. با این مسأله معامله ی حُکم شک بعد از سلام نماز کند. یعنی به شک خود اعتناء نکند و بگوید ان شاءالله که خوانده ام.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo