< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

1401/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/ مسائل علم اجمالی/ مسأله ی دوازدهم از مسائل علم اجمالي مطروحه در کتاب عُرْوَةُ الوُثْقَى، سه فرع مهمّ برای تمرین

 

مسأله ی دوازدهم از مسائل علم اجمالي مطروحه در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى را بار دیگر مطرح می کنیم تا مباحث از قلم افتاده یا مخفی آن نیز هویدا شود.

مسأله این بود که مکلّف در حالی که قائم است، شک بین رکعت ثالث و رابع دارد.

دو صورت دارد:

الف) اگر رکعت سوم باشد، بعد از رکوع است و اگر رکعت چهارم باشد، قبل از رکوع می باشد‌.

در اینجا باید دید که شک در محلّ در کجاست. اگر قائماً ثالثاً بعد از رکوع باشد، اين دیگر شک در محلّ نیست و رکوع را بجا آورده. امّا ا گر قائماً رابعاً باشد چون قبل از رکوع است، شک در محلّ صدق می کند. بنابراین می تواند به قاعده ی دوم عمل کند. به این نحو که می گوییم اوّلاً چون شک بین رکعت سه و رکعت چهار است علی القاعده باید بناء را بر اکثر (یعنی چهار) بگذارد. ثانیاً این که رکوع هم چون شک در محلّ است، باید رکوع کند و بناء بر اکثر بگذارد و بعد نماز احتیاط باید بخواند؛ چون ممکن است رکعت سوم بوده باشد.

مرحوم حکیم (ره) اشکال روشنی دارند و لذا فرمودند: این فرمایش شما نماز را صحیح نمی کند؛ زیرا اگر رکعت، رکعت سوم باشد، مکلّف رکوع کرده لذا قَهراً دو رکوع در یک رکعت به جا آورده پس نمازش باطل می شود. چون معلوم نیست رکعت چهارم باشد. و اگر بگویید ممکن است رکعت چهارم است و رکوع او بجاست می گوییم پس نماز در این فرض تامّ است و لذا نماز احتیاط معنا نمی دهد.

این اشکال خوبی است. به طوری که دیگران هم این اشکال را کرده اند.

ب) برعکس صورت نخست؛ یعنی اگر رکعت سوم باشد، قبل از رکوع است و اگر رکعت چهارم باشد، بعد از رکوع می باشد‌.

مرحوم سیّد یزدی (ره):

۱.‌ یحتمل: یعنی احتمال دارد به شک در محلّ (اگر رکعت سوم باشد قبل از رکوع است) اعتناء نکنیم. لذا باید بناء را بر اکثر (یعنی چهار) بگذارد و بعد سجده بجا بیاورد و بعد تَشَهُّد و سلام بدهد.

به نظر ایشان این مبناء صحیح است؛ چون اشکالی وارد نمی کنند.

اشکال به مرحوم سیّد یزدی (ره): به نظر ما همان اشکالی که در صورت اوّل مرحوم حکیم (ره) بیان فرمودند در اینجا هم می آید؛ زیرا مکلّف اگر در رکعت سوم است، قبل از رکوع است و اگر در رکعت چهارم است بعد از رکوع می باشد. مرحوم سیّد یزدی (ره) فرموده بودند رکوع نکند و به آن اعتناء نکند و سجده کند و بعد تَشَهُّد و سلام بدهد. ما عرض می کنیم اگر در رکعت سوم بوده باشد، اين رکعت سوم شما رکوع نخواهد داشت! و اگر رکعت چهارم باشد نماز مکلّف تامّ است و نیازی به نماز احتیاط نیست.

۲. یُمْکن أن يُقال: يعنی امکان دارد به رکوع اعتناء کنیم؛ بنابراین باید رکوع کند و بعد سجده و تَشَهُّد و سلام بجا بیاورد.

ایشان می فرمایند اگر این فرض باشد، مکلّف نمازش باطل است؛ چون اگر رکعت سوم بوده «لَم یَرْكَع» و اگر رکعت چهارم بوده «رَکَعَ».

اشکال: اگر رکعت چهارم بوده، دو رکوع در یک رکعت لازم می آید؛ زیرا فرض این است که اگر در رکعت چهارم باشد رکوع را کرده. و اگر رکعت سوم بوده باشد رکوعش مشکل ندارد ولی لازم می آید یک رکعت کم کرده باشد.

إن قُلْت: مکلّف ولو بناء را بر رکعت چهارم گذاشت و لازمه اش یک رکعت ناقص است امّا بعداً با نماز احتیاط تدارک و جبران می کند.

قُلْت: این نماز احتیاط دیگر به درد نمی خورد؛ زیرا در یک حالت نماز این مکلّف باطل شد به دلیل دو رکوعی شدن در یک رکعت در جایی که فرض این باشد که در رکعت چهارم است. و چون در یک صورت نمازش باطل است، دیگر این نماز احتیاط جابر آن نقص نیست.

قاعده ی کلّی: نماز احتیاط در جایی جابر است که خِلَلی در نماز نباشد. در ما نحن فیه این خِلَل وجود دارد.

نظر نهایی ما: همان صورت اوّل مرحوم سیّد یزدی (ره) صحیح می باشد.

 

سه فرع مهمّ برای تمرین:

۱. آموزش چگونگی جمع بین روایات متناقض:

فقهاء در جایی می فرمایند هر مبیعی که قبل از قبض تلف شود، از مال بایع بوده. از طرفی دیگر قاعده ای داریم که می گوید: «التَلَفُ في ضَمِنَ الخيار ممَّن لاخيارَ له». لذا اگر در جایی خیار با بایع باشد و مشتری خیار نداشته باشد، از نظر قاعده ی نخست بایع باید «ضامن» باشد. امّا از نظر قاعده ی دوم مشتری باید ضامن باشد. این مشکل وجود دارد و در مکاسب هست امّا ندیدیم کسی این مشکل را مطرح کرده باشد و مسأله را حلّ کرده باشد مگر افراد قلیلی.

اینجاست که باید روايات هر دو قاعده را ببینیم و تعارض ها را جمع کنیم.

۲. آموزش چگونگی رفتار با اصول عَمَلیّة:

مکلّف مُتَحَیّری که نمی داند قبله کدام طرف است و اسباب کسب علم هم برای او فراهم نیست، باید به چهار طرف نماز بخواند. حال اگر این مکلّف به چهار طرف نماز خواند ولی بعد متوجّه شد یک طرف نمازش باطل بوده. مثلاً رکوع را بجا نیاورده. همه ی فقهاء قائل هستند که باید آن طرف را إعاده کند. امّا اگر مکلّف متوجّه شد یک طرف «لابعینه» نمازش باطل است. در اینجا برخی ها فرموده اند دیگر إعاده لازم نیست؛ زیرا اگر بخواهد إعاده کند باید چهار طرف نماز بخواند!

چه فرقی است بین این دو فرض که در فرض اوّلی اصل عَمَلی "أصالة الصّحة" جاری نیست ولی در فرض دوم جاری می باشد؟!

۳. آموزش محاسبه‌ ی احتمالات:

خانه ای تاریک وجود دارد و سه عَمّامه هم هست که دو تای از آن ها مشکی و یکی از آن ها سفید است. سه نفر وارد می شوند که دو نفرشان بینا و آن یکی نابینا هستند. در حالی که نمی دانند هر کدام یکی از آن عمّامه ها را بر می دارند و بیرون می آید. آن بینا ها از رنگ عمّامه ها از هم سؤال می کنند و در جواب می گویند ما نمی دانیم. امّا آن فرد نابینا می گوید عمّامه ی من مشکی می باشد! او از کجا فهمید که عمّامه اش مشکی است؟!

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo