< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

1401/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/ مسائل علم اجمالی/ مسأله هفتم از مسائل علم اجمالي از مسائل مطروحه علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى

 

مسأله هفتم از مسائل علم اجمالي از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى:

«إذا تَذَكَّرَ في أثْناءَ العَصْر أنّه تَرَکَ مِن الظُهْرِ رَكْعَتاً قَطَعَهاو أتَمَّ الظُّهْر ثُمَّ أَعادَ الصَّلاتين و يُحْتَمل عدمُ القَطْع و العُدول إلى الظُّهْر بجَعْلِ ما بِيَده رابِعَةً لَها إذا لَم يَدْخُل في ركوعِ ثانية ثُمّ أعادَ الصَّلاتين»[1] .

مسأله این است که اگر کسی در وسط نماز ظهر یادش آمد که از نماز ظهر یک رکعت کم کرده. یعنی رکعت سوم سلام گفته و از نماز بیرون آمده و حال وارد نماز عصر شده و هنوز به رکعت دوم نماز عصر نرسیده یادش می آید رکعت پایانی نماز ظهر را نخوانده.

مرحوم سیّد یزدی ( ره):

این مسأله دو راه حل دارد:

راه حلّ اوّل: «إقحام»كند. یعنی بین نماز ظهر و نماز عصر، نماز ظهر را کامل کند.

نکته: اقحام یعنی با فشار داخل شدن. به عبارت دیگر یعنی «إدخال شَدید».

عبارت مرحوم سیّد یزدی (ره) در اینجا ناقص است؛ زیرا تکلیف مورد آن یک رکعت عصر که خوانده را مشخّص نمی کند و چیزی نمی فرماید!

بنابراین ما به جای ایشان روشن می کنیم که آن یک رکعت را تکمیل می کند و دومی را از همان جا تمام می کند.

دلیل:

صحیحه ی محمّد بن مُسْلم: «...قال قُلْتُ أبي عبدالله (عليه السّلام) جُعِلْتُ فداک! رُبَما إبتلينا بالكسوف بعد المغرب قبل العشاء الآخَرَ؟»[2] (يعنی می ترسیم وقتی نماز کسوف را می خوانیم وقت عشاء بگذرد) «قال (عليه السّلام): إذا خَشيتَ ذلک، فقْطَع صلاتَک وأقضِ فريضتَک ثُمَّ عُد فيها»[3] . بنابراین می توان از يک نمازر به نماز دیگر برگردد.

اشکالات وارده بر این قول:

اشکال اوّل: مکلّف نماز ظهر را با گفتن «السّلام علینا و على عباد...» در رکعت سوم، نماز ظهر را تکمیل کرده. و در صحيحه ی حَلَبي عرض کردیم «السّلام علینا و على عباد...» انصراف است.

جواب: قبلاً هم عرض نمودیم این روایت ناظر بر نماز اهل سُنّت است آن هم در رکعت دوم! بنابراین ما این انصراف را قبول نداریم.

اشکال دوم: مکلّف با این کار صورت نماز را مَحْو کرده. و یکی از مُبْطلات نماز، مَحْو کردن صورت نماز است.

جواب: آن «مَحْو» غیر از ما نحن فیه می باشد. «ماحي» یعنی مکلّف به سمت و چپ حرکت کردن است. لذا این أذکار، مَحْو کننده ی صورت نماز باشد.

اشکال سوم: موالات نماز بهم خورده است.

جواب: ما نمی پذیریم که با این کار موالات بهم بریزد. بر هم خوردن موالات یعنی مکلّف در جایی مشغول کاری شود و یا اصلاً سکوت کند.

اشکال چهارم: در شهر مدینه یا مکّه مشاهده می شود که امام جماعت در نماز جمعه سوره ی سجده دار را در سجده کی خواند! معصوم (عليه السّلام) فرموده است که «...فإنّها زيادةٌ في المَكتوبة...»[4] . ولذا نماز باطل است. بنابراین ما نحن فیه هم از همین قبیل است.

جواب:

اوّلاَ این روایت تَعَبّد است؛ زیاده در جایی است که مکلّف این را به عنوان نماز امتثال کند. مکلّف در اینجا به عنوان نماز نیاورده. پس تَعَبّد است.

عبارت مرحوم سیّد یزدی (ره) در اینجا ناقص است؛ ایشان که «اقحام» را جایز می داند، عبارت را باید عوض کند و بگوید «أتَمَّ الظُّهْرَ ثُمِّ يَرْجِع و يُسَلِّم مِن حيثُ بَدَأ»؛ مثل چیزی که صحيحه ی مُسْلم گفته. لذا مرحوم سیّد یزدی (ره) دیگر نباید می فرمود مکلّف دو نمازش را إعاده کند. بلکه‌ بایدمی فرمود: «ثُمَّ الصَّلاتین إحتیاطاً» نه اين که آن فتواء را بدهد.

راه حلّ دوم: «استقراض» کند. یعنی مکلّف حساب می کند که نماز ظهر را سه رکعت خوانده و یک رکعت نیز از نماز عصر خوانده. لذا می‌گوییم با یک رکعت نماز عصر، نماز ظهر را تکمیل کند و آن یک رکعت عصر را به حساب باقیمانده ی نماز ظهر بگذارد. و بعد باید‌دوباره نماز عصر را بخواند.

دلیل:

روایت مُرْسَلة إحتجاج: «...و‌أمّا الإحْتمال الثّاني أي جَعْل ما بِيَده رابِعَةً للظُهْر إذا أمْكَن ثُمَّ إعادَةُ الصَّلاتين، فَيَدُلُّ عليه ما رواه الطَبرسي الإحتجاج عن الحِمْيَري»:

«أنّه كَتَبَ إلى صاحب الزّمان (عجّ) يَسْألُه أن رَجُلٍ صَلّ الظُّهْرَ و دَخَلَ في صلاةِ العَصْر ركعتين، إسْتَيْقِنَ أنّه صَلَّ رَكْعَتين. كيف يَصْنَع؟ فأجاب (عليه السّلام) إن كان أحْدَثَ مِن الصّلاتين حادِثةً يُقْطَع...»[5] .

اين حدیث با فتوای مرحوم سیّد یزدی (ره) در متنش فرق دارد. ایشان در متن کتاب خود می فرماید: «إعادَ الصَّلاتين». امّا حضرت می فرماید: «صلّی العَصْرَ». حقّ با متن کتاب مرحوم سیّد یزدی (ره) است؛ زیرا مکلّف اصلاً نماز عصر را نخوانده و آنچه خوانده به عنوان نماز ظهر خوانده‌.

ان قُلْت: إنّ حدوث الحَدَث، يَمْنَع أيضاً مِن جَعْل الرّكعتين مِن جَديدٍ للظُهْر.

يعنی حضرت فرمود اگر حَدَثی سر زده نمی تواند مُلْحَق كند. عبارت می فرماید حتّی نمی تواند از نو بخواند.

قلت: همه این را حتّی انسان نا بالغ هم می فهمد که اگر حدثی سر زد نه مُلْحَق می شود و نه مستقلّاً می تواند بخواند.

نظر ما این است که همان اقحام درست است به دلیل روايات متعدّد در این زمینه. البته به شرطی که دیگر إعاده نکند. نهایتاً از احتیاطاً می خواند.

ولی مرحوم سیّد یزدی (ره) می فرمایند باید هر دو نماز را إعاده كند.

 

نکات اخلاقی و مناسبتی خارج از درس:

تمام انبیاء با توجّه به آیات و روایات آمده اند عدل و قسط را دنیا توسعه بدهند ولی توفیق نسبی پیدا کردند. ولی توفیق کامل توسّط امام زمان (عجّ) با اصحاب و انصار با اخلاص خود حاصل می شود ان شاءالله.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo