< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

1401/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/مسائل علم اجمالی /مسأله دوم از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى

 

در دو جلسه ی گذشته در مورد مسأله ی اوّل مطرح شده از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى مرحوم سیّد یزدی (ره) بحث نمودیم و حال باید به مسأله ی دوم از این مباحث بپردازیم.

مسأله دوم از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى:

مسأله ی دوم شبیه مسأله ی اوّل است تقریباً؛ لذا ما مسأله ی اوّل را مجدّداً بازسازی می کنیم تا به مسأله ی دوم برسیم.

عرض کردیم اگر مکلّف خودش در حال نماز ببیند ولی نمی داند این نمازی که دارد امتثال می کند آیت نماز ظهر است یا نماز عصر؟

عرض نمودیم این مسأله سه حالت دارد:

الف) یقین دارد نماز ظهر را نخوانده است: حُکم و وظیفه ی مکلّف: «یَعْدِل».

ب) یقین ندارد که نماز ظهر را نخوانده. یعنی شک دارد که نماز ظهر را خوانده یا نخوانده: حُکم و وظیفه ی مکلّف: «یَعْدِل»؛ زیرا اصل «عدم قَراءة نماز ظهر» است.

این دو حالت آسان بود. لذا عرض کردیم عدول در اینجا «عدول تقدیری» می باشد؛ زیرا علی فرض این که اگر نیّت نماز ظهر کرده نیازی به عدول ندارد بلکه اگر نیّت نماز عصر کرده عدول لازم است.

ج) یقین دارد که نماز ظهر را خوانده است: در این فرض نوع مُعَلّقین کتاب عُرْوَة الوُثْقَی قائل هستند به این که نماز مکلّف در این حالت باطل است؛ زیرا از سابق به لاحق نمی توان عبور کرد.

جهت یادآوری مجدّداً عرض می کنیم که تلاش و هدف ما این است که این نماز را به عنوان «نماز عصر» صحیح کنیم.

عرض کردیم که برخی ها گفته اند نمی توان این نماز را به عنوان نماز عصر صحیح کرد.

به دلیل:

الف) شک در صحّت: در جواب گفتیم «لافرقَ»».

ب) شک در محلّ: در جواب عرض کردیم، محلّ نیّت در اوّل نماز است و قاعده ی تجاوز را در اوّل نماز جاری می کنیم و بعد آن را در ادامه استمرار می دهیم.

۳. عدم احراز عنوان نماز ظهر و عصر در ما نحن فیه: در جواب عرض نمودیم این فرمایش شما متین است امّا این اشکال در همه ی صُوَر مسأله نمی آید و لذا یک صورت استثناء می شود و آن هم این است که مکلّف خودش را در نماز عصر ببیند.

اشکال: در جلسه ی گذشته به ما اشکال شد که اگر مکلّف در این فرض خودش در حال نماز عصر ببیند، فرض این است که از یک طرف مکلّف شک دارد که این نمازی که دارد می خواند نماز ظهر است یا عصر و از طرفی هم خودش را در حال نماز عصر می بیند. لذا این خُلْف فرض است.

جواب به این اشکال: عرض کردیم حالا خودش را در حال نماز عصر می بیند امّا نبست به گذشته شک دارد که نماز ظهر را نیّت کرده که باطل باشد یا نماز عصر را نیّت کرده که صحیح باشد. لذا خُلْف فرض و تعارض نیست.

بعد عرض کردیم می توان این نماز را به حساب نماز عصر گذاشت از راه «خطاء در تطبیق».

بعد گفتیم عدّه ای از فقهاء قائل اند به این که مکلّف باید این نماز را تمام کند و بعد دوباره نماز عصر را إعاده کند‌.

ما در جواب عرض کردیم این علم اجمالی مُنَجّز نیست؛ زیرا علم اجمالي مُنْحَل می شود. به دلیل این که بنا بر آن چه فرمودید، در هر صورت مکلّف باید نمازش را إعاده کند؛ خواه ادامه بدهد و خواه إعاده کند‌. لذا یک طرف این علم اجمالي قطعی شد و طرف دیگر آن هم چون از قبیل شک بدوی است، نسبت به آن برائت جاری می شود.

 

مسأله دوم از مسائل علم اجمالي مطرح شده در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى:

«لو شَکَ أنّما بِيَده مَغْرِبٌ أو عشاءٌ؟»

در این مسأله بر عکس مسأله ی اوّل، مورد و حالت مشکل را نخست بحث خواهیم کرد و حالات آسان آن را در انتهاء بحث خواهیم نمود.

نکته: در اینجا هم تمام تلاش و هدف ما این است که این نماز را به عنوان «نماز عشاء» صحیح کنیم.

اين مسأله هم سه حالت دارد:

الف) مکلّف یقین دارد که نماز مغرب را خوانده امّا نمی داند که نماز مغرب را نیّت کرده یا نماز عشاء را نیّت کرده (حالت مشکل مسأله):

همه ی مُعَلّقین قائل اند که این نماز باطل است؛ زیرا از سابق به لاحق عدول کنیم.

به نظر ما می تواند این نماز صحیح باشد.

همه ی اشکالات این بزرگواران و همچنین جواب هایی که ما به آن ها دادیم در این مورد از این مسأله هم می آید.

ب) مکلّف یقین دارد که نماز مغرب را نخوانده: حُکم و وظیفه ی مکلّف: «یَعْدِل».

ج) شک دارد که نماز مغرب را خوانده یا نخوانده: حُکم و وظیفه ی مکلّف: «یَعْدِل». زیرا از سابق به لاحق درست نیست عدول شود‌.

علّت این که ما مورد و حالت مشکل را در این مسأله بر خلاف مسأله ی نخست، ابتداء مطرح کردیم این است که مرحوم محقّق نائینی (ره) در این دو فرض اخیر، نظر دارند.

اشکال در دو صورت اخیر:

در صورتی مکلّف می تواند در این دو فرض اخیر عدول کند که محلّ عدول باقی باشد. و محلّ عدول زمانی است که مکلّف هنوز وارد رکوع نشده باشد. این استثناء در مسأله ی نخست نیست؛ زیرا در مسأله ی قبل هم نماز ظهر و هم نماز عصر هر دو چهار رکعتی هستند امّا در ما نحن فیه نماز مغرب سه رکعتی و نماز عشاء چهار رکعتی می باشد.

دو راه حلّ مرحوم نائینی (ره) برای حلّ این مشکل:

الف) تمسّک به قاعده ی «لاتُعاد».

قاعده ی لاتعاد: «لاتُعاد الصّلاة إلّا في خَمْسَه الطَهور و الوقت و الرّكوع و السّجود[1] ».

در این قاعده ترتیبی دیده نمی شود مبنی بر این که اگر مکلّف از روی فراموشی نماز عشاء را قبل از نماز مغرب بخواند، نمازش باطل می شود. بنابراین اگر مكلّف به این قاعده تمسّک کند که این قاعده می فرماید ترتیب شرط «ذُكْري» است نه شرط «واقعي»، مکلّف می تواند این نمازش را به حساب نماز عشاء ادامه بدهد. لذا این اشکال مذکور در صورتی است که مکلّف بخواهد این نماز را به حساب مغرب بگذارد.

اشکال به مرحوم نائینی (ره):

این که شنیده اید این قاعده می فرماید ترتیب شرط «ذُكْري» است نه شرط «واقعي»، در جایی است که مکلّف نمازش را تمام کند. ولی در ما نحن فیه مکلّف نمازش را تمام نکرده.

به عبارت فنّی تر این که گفته می شود ترتیب شرط نیست مربوط به مکلّف «جاهل یا ناسي» می باشد ولی در ما نحن فیه مکلّف نسبت به ادامه ی مابقی نماز «کالعامد» است.

ب) فرض می کنیم مکلّف در رکعت چهارم است که محلّ مغرب گذشته ؛ بعد از ذکر رکوع در حالت رکوع شک می کند که آیا نیّت نماز مغرب را کرده تا این نماز باطل باشد یا نیّت نماز عشاء کرده تا این نماز صحیح باشد. همین مقدار را به عنوان نماز عشاء فعلاً کنار می گذارد. بعد مکلّف نماز مغرب را می خواند و بعد که تمام کرد، بقیه ی نماز عشاء را می خواند و تمام می کند! با این کار ترتیب هم حاصل می شود و به آن خدشه ای وارد نمی شود.

اشکال به این فرمایش مرحوم نائینی (ره): این فرمایش شما فقط در یک صورت درست است و آن هم در فرضی است که مکلّف بداند که نیّت عشاء کرده.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo