< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

1400/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قطع/قطع قطّاع و ظنّ ظنّان /

 

المقصد السادس: فی احکام القطع و اقسامه و حجّیّة العقل و فیه جهات من البحث:

الجهة الاولی: فی احکام القطع

الجهة الثانیة: فی التجرّی

الجهة الثالثة: فی تقسیم القطع الی طریقیّ و موضوعیّ

الجهة الرابعة: فی اقسام القطع و الظنّ الموضوعیتین

الجهة الخامسة: فی وجوب الموافقة الالتزامیّة

الجهة السادسة: فی قطع القطّاع و ظنّ الظنّان

اوّلین بار مرحوم کاشف الغطاء این مسأله را مطرح کرده که قطع قطّاع حجّت نیست؛ ما باید در دو مرحله سخن بگوییم: مرحله قطع قطّاع و مرحله ظنّ ظنّان.

مرحله اوّل: قطع قطّاع: درباره قطع قطّاع 5 مطلب را متذکر می شویم:

    1. انسان هایی که از راه طرق عادّیه قطع پیدا می کنند انسانهای سالمی هستند و دستگاه تفکری اینها سالم است امّا کسانی که از هر سبب صحیح و غیر صحیحی علم پیدا می کنند به طوری که نوع مردم از این راه ها علم پیدا نمی کنند اینها یک نوع بیماری فکری دارند.

    2. قطّاع در مسأله طهارت و نجاست قطّاع است امّا همین قطّاع در مسأله اطاعت و خروج از تکلیف شکّاک است؛ مثال: نوع انسانهای وسواسی سریع به نجاست یقین پیدا می کنند مثلا اگر سگی از چند متر آن طرف تر ردّ می شود این شخص می گوید حتما لباس من نجس شده است.

    3. همین شخص در خروج از تکلیف شکّاک است مثلا در نماز مرتّب شک می کند که این جزء را صحیحا اتیان نموده است یا خیر؟

    4. القطع علی قسمین: قطع طریقیّ و قطع موضوعیّ؛ آیا شارع می تواند از قطع قطّاع جلوگیری کند؟ اگر طریقی باشد نمی تواند جلوگیری کند ولی می شود او را ارشاد و نصیحت کند که وسواس فکری نداشته باش امّا نمی تواند او را نهی کند زیرا موجب تناقض در اعتقاد او شود امّا اگر قطع موضوعی باشد شارع می تواند در موضوع تصرّف کند و بگوید قطع با فلان خصوصیّت حجّت است مثلا از ناحیه قطّاع نباشد.

    5. در بحث اجزاء گفتیم که اگر کسی از راه قطع نماز بخواند و بعد کشف خلاف شود مجزی نیست و باید نماز را اعاده کند امّا اگر از طریق امارات شرعیّه مثل کلّ شیء لک طاهر حتی تعلم أنّه قذر، نماز بخواند اگر بعدا کشف خلاف شود مجزی است و اعاده لازم نیست؛ نتیجه: اگر قطّاع بعدا یقین پیدا کند نمازش صحیح نبوده اگر مدرکش عقل است باید اعاده کند امّا اگر بعد از عمل قطع به خلاف پیدا نکند بلکه شاکّ باشد یعنی بعد از نماز شکّ کند که آیا نمازش صحیح بوده یا نه باید قاعده شکّ که در اینجا قاعده تجاوز است را جاری کند: کلّ ما مضی من صلاتک و طهورک فامضه کما هو.

تمّ الکلام فی امور خمسة لقطع القطّاع.

مرحله دوّم: فی ظنّ الظنّان: شامل دو مطلب:

    1. ظنّان مثل قطّاع نیست زیرا در قطع قطّاع شارع نمی تواند تصرّف کند زیرا حجّیت قطع ذاتی است و ربطی به شارع ندارد امّا شارع می تواند در حجّیت ظنّ ظنّان تصرّف کند زیرا حجّیت آن به ید شارع است.

    2. انسانهای عادّی ظنّشان حجّت است اگر شخص عادّی در حال قیام ظنّ پیدا کند که آیا تشهّد خوانده یا نه باید برگردد و تشهّد را بخواند و اگر در محلّ است یعنی نشسته است و ظنّ داشته باشد که خوانده نباید تشهّد را بخواند؛ امّا اگر ظنّان است ظنّ این شخص به منزله شکّ است اگر نشسته و ظنّ پیدا کند که تشهّد خوانده در حکم شک ّ است و باید تشهّد را بخواند و اگر ایستاده باشد و بعد از محلّ ظنّ کند که تشهّد را خوانده است در حکم شکّ است و حکم شکّ بعد از محلّ عدم برگشت است لذا در اینجا ظنّان نباید بنشیند و تشهّد بخواند.

تمّ الکلام فی قطع القطّاع و ظنّ الظنّان

الجهة السابعة: العلم الاجمالیّ تنجیزا و امتثالاً

آیا علم اجمالی مانند علم تفصیلی هست یا خیر؟

قبل از ورود به بحث دو نکته را متذکر می شویم:

    1. سؤال: علم انکشاف واقع است و تفصیل و اجمال در آن راه ندارد. جواب: اجمال در علم و متعلّق وجود ندارد بلکه اجمال در مصداق متعلَّق است بنابراین اجمال وصف به حال متعلّق است یعنی علم اجمالی علمی است که در مصداق متعلَّقش اجمال وجود دارد.

    2. مرحوم شیخ و مرحوم آخوند علم اجمالی را هم اینجا مطرح کرده است و هم در باب اشتغال بحث کرده اند و این لازمه اش اشکالِ تکرار است، مرحوم امام به این اشکال جواب داده است: در اینجا بحث در "علم وجدانی" است امّا بحث در مبحث اشتغال علم وجدانی نیست بلکه بحث در "اطلاق دلیل" است که دلیل می گوید: اجتنب عن النجس: که اطلاقش هم نجس تفصیلی را می گیرد و هم نجس اجمالی را. بنابراین بین بحث در اینجا با بحث در آنجا فرق دارد.

تمّ الکلام فی المقدّمتین

جلسه بعد به اصل بحث وارد می شویم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo