< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

1400/06/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قطع/احکام قطع /حکم دوّم و سوّم

القصد السادس: فی احکام القطع و اقسامه و حجّیّة القطع

الجهة الاولی: فی احکام القطع:

    1. وجوب متابعة القطع

    2. هل الطریقیّة للقطع امر ذاتیّ له؟

بحث ما در حکم دوّم از احکام قطع است، جلسه قبل گفته شد که جعل بر دو قسم است:

    1. جعل بسیط: جعل الشیء

    2. جعل مرکّب: جعل شیء شیئا

اقسام شیء دوّم: این شیء دوم بر دو قسم است:

    1. اگر از لوازم مفارق باشد: جعل تألیفی حقیقی می شود مثل جعل الجسم ابیض.

    2. اگر از لوازم لازم باشد: مثل جعل الاربعة زوجا، جعل تألیفی مجازی می شود زیرا وقتی موضوع ایجاد شد دوّمی هم خود به خود ایجاد می شود.

نظر کفایه: مرحوم آخوند قائل است که حجیت و طریقیت از عوارض لازم است فلذا نفس ایجاد قطع کافی در ایجاد لوازمش که طریقیت و حجیت است می باشد.

اشکال: اینکه می گویید طریقیت از عوارض لازم است آیا منظور شما این است که طریقیت عین قطع است یعنی جنس و فصل است مسلّما طریقیت به جعل حقیقی خواهد بود چون عین قطع است امّا ایشان قائل به این مطلب نیست یعنی ذاتی باب ایساغوجی را قائل نیست یعنی قائل به جنس یا فصل بودن طریقیت برای قطع نیست بلکه ذاتی باب برهان را نظر دارد یعنی معتقد به ذاتی باب برهان است یعنی جعل موضوع کافی در جعل محمول است که جعل تألیفی مجازی است مانند زوجیت برای اربعه امّا اشکال کلام ایشان این است که اگر طریقیت از لوازم ذاتی قطع باشد باید تمام قطع ها صحیح باشد و طریقیت به واقع داشته باشند در حالی که بسیاری از قطع ها صواب نیست.

نظر استاد: اوّلا طریقیت از لوازم قطع نیست ثانیا طریقیت امر تکوینی است و امور تکوینی قابل جعل نیست امور اعتباری قابل جعل هستند مثل ملکیت و مثل آینه که نشان می دهد و سنگ نشان نمی دهد و لو هزار بار جعل طریقیت برای سنگ کنید.

مرحوم محقق نائینی و تلامیذ ایشان: در طرق و امارات جعل طریقیت توسط شارع شده است.

اشکال به محقق نائینی: طریقیت امر تکوینی است و امر تکوینی قابل جعل نیست.

مرحوم آیت الله حجت:شارع در امارات تتمیم کشف کرده است.

اشکال: کشف امر تکوینی است و کشف قابل جعل نیست.

نتیجه: نظر آقایان این بود که طریقیت از لوازم ذاتی قطع و جعل تألیفی مجازی دارد و ما اشکال کردیم اوّلا از لوازم ذاتی نیست و ثانیا طریقیت از امور تکوینی است و امور تکوینی قابل جعل نیست. و همچنین کلام مرحوم نائینی در امارات که قائل به طریقیت در امارات است و قول مرحوم حجت که قائل به جعل تتمیم کشف در امارات شده است صحیح نیست زیرا کشف از امور تکوینی است و امور تکوینی قابل جعل نیست بنابراین طریقیت خبر واحد قابل جعل نیست.

الجهة الثالثة: هل حجیة القطع امر ذاتی له؟

ما بین حجّیت و طریقیّت جدا کردیم و هر کدام را جداگانه بحث کردیم.

آقایان می گویند: حجیت از لوازم لا ینفک قطع است بنابراین جعل حجیت برای قطع جعل تألیفی مجازی است.

نظر حضرت استاد: باید اوّلا بررسی کنیم که مراد از حجّیت آیا حجّیت لغوی است یا منطقی یا اصولی؟ بنابراین باید هر کدام از این سه را تعریف نماییم:

    1. حجیت لغوی: ما یحتج به المولی علی العبد أو ما یحتج به العالی علی السافل.

اگر مراد شما از حجیت، حجیت لغوی باشد این حجیت از لوازم قطع نیست بلکه از احکام عقل است؛ توضیح ذلک: عقل احکامی دارد: مثل: الظلم بما هو هو قبیح و العدل بما هو هو حسن، حجیت قطع نیز از احکام عقل است وقتی عقل می بیند که برای شخص قطع به حکم مولی حاصل شد حکم به حجیت حکم می کند یعنی می گوید احتجاج مولی بر عبد در این حکم صحیح است.

ان قلت: ما الفرق بین الحجیة بالنسبة الی القطع و الامکان بالنسبة الی الانسان؛ یعنی چه فرقی بین ایندوست که در قطع قائل به حکم عقلی بودنِ حجیت برای قطع می شوید ولی در انسان قائل به لازمه ذاتی بودن امکان برای او می شوید؟!

قلت: قیاس شما مع الفارق است، وقتی عقل، انسان را ملاحظه می کند ذات آن را لخت از وجود و عدم می بیند و این همان فقر و امکان است، به قول شبستری: سیه رویی زممکن هر دو عالم جدا هرگز نشد والله اعلم؛ و طبق حدیثی که منقول است: الفقر سواد الوجه فی الدارین؛ بنابراین فقر، ذاتی انسان است امّا در "حجیت" نسبت به "قطع" اینگونه نیست زیرا "حجیت" مربوط به دائره مولویت و عبودیت است در حالی که قطع اعم از دائره مولویت و عبودیت است.

فخرجنا بالنتیجة التالیة:

    1. أن الطریقیة امر تکوینی لا یقبل الجعل فلو قلنا بأنّ الطریقیّة غیر مجعولة فهو لأجل أنّها امر تکوینیّ لا أنّها لازمة للقطع.

    2. أنّ الحجّیة من احکام القطع لا من لوازم القطع بشهادة أنّ الحجّیّة مختصّة بدائرة المولویّة و العبودیّة.

نکته: در حاشیه رسائل دلیلی آورده که حجیت قابل جعل نیست که در مدّعی این مطلب را قبول داریم ولی نیازی به این دلیل نیست، دلیلی را که ارائه کرده است این است: ما گفتیم حجیت از احکام قطعی عقل است امّا ایشان گفته آنچه این قطع را حجت کرده یا قطع است یا ظنّ یا شک، ظن و شک که قدرت ندارد بنابراین منحصر در قطع می شود در این صورت نقل کلام در خود قطع می کنیم که آن را چه کسی حجّت کرده بنابراین برای دوری از تسلسل باید قائل شویم که حجّیت قطع قابل جعل نیست و حجیت ذاتی قطع است. امّا ما حجیت را از احکام عقل دانستیم نه از لوازم ذاتی قطع.

جلسه بعد حجیت منطقی و اصولی را نیز بررسی خواهیم نمود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo