درس خارج فقه حضرت آیت الله سبحانی
88/12/19
بسم الله الرحمن الرحیم
در امام است نه در ماموم، اگر نماز امام ناقص باشد این یک رکعت فریضه است. اما اگر نماز امام کامل باشد، این یک رکعت نافله است، در نافله اقتدا جایز نیست.
اما اگر هر دوی ما جماعت خواندهبودیم و هر دو شک بین سه و چهار کردیم و راه به جایی نبردیم و هر دوی ما بنا را بر چهار گذاشتیم و الآن میخواهیم نماز احتیاط بخوانیم. آیا در اینجا میشود اقتدا کرد یا نه؟ اینجا ظاهراً مشکل نباشد، چرا؟ چون اگر نمازما ناقص بود، «فریضة فی الفریضة» و اگر نماز ما کامل بود، آن هم لغو است و مال من هم لغو است.
سئوال
موثقه عمار میگوید: یابن رسول الله! «علّمنی قاعدة»، که اگر شک کردم به آن قاعده عمل کنم. گفت: «اعلّمک شیئاً اذا زدت او نقصت فابن علی الاکثر».
از این روایت استفاده میشود که این نماز احتیاط باید از هر نظر صحیح باشد. اگر ناقص باشد میشود فریضه؛ اگر کامل باشد میشود نافله. ولی در ما نحن فیه نشد، در ما نحن فیه اگر ناقص بود، شد فریضه؛ و اگر کامل بود، شد لغو.
پس آن روایت که میگوید نماز احتیاط باید در هر دو قابل تقدیم به حضرت باری باشد. اگر واجب شد، نقص را تکمیل میکنیم، اگر کامل بود، نافله میشود. در ما نحن فیه که هر دو امام و مأموم بودیم، شک کردیم و میخواهیم نماز احتیاط را اقتدا کنیم. اگر ناقص بود، اقتدای ما درست است، اما اگر کامل بود اقتدای ما لغو است. و حال اینکه حضرت میگوید نماز احتیاط باید در هر دو صورت قابل تقدیم به پیشگاه باری باشد.
الجواب
این روایت حضرت ناظر به فرادی است. آدمی که میخواهد نماز احتیاط را فرادی بخواند، در هر دو صورت قابل تقدیم به پیشگاه باری است. اما در جماعت «علی فرض» قابل تقدیم است و «علی فرض» نافله است.
باز سازی فرع پنجم و ششم
فرع پنجم این است که من نمازهای احتیاطی میخوانم، شما هم نماز یومیه میخوانی، من میتوانم به شما اقتدا کنم، مثلاً ماه رمضان است، امامی هست نماز یومیهی خودش را میخواند، من نماز خواندهام، منتها چون در دوران جوانی خواندهام، احتمال میدهم که جامع الشرائط نباشد، من میتوانم نمازهای احتیاطی خودم را به این امام اقتدا کنم. چرا؟ چون اگر نماز دوران جوانی من فاسد باشد،این نماز من میشود صحیح، و اگر نماز دوران جوانی من صحیح بوده، فرادی بوده فلذا با جماعت اعاده میکنم،هردو درست است.
پس اگر نمازهای احتیاطی میخوانی، میتوانی به نماز یومیه امام اقتدا کنی، اگر باطل باشد،این نماز میشود صحیح، اگر صحیح بوده،با جماعت اعاده میکنی.
اما عکس، فرض کنید من نماز یومیه میخوانم، امام نمازهای احتیاطی میخواند،یعنی امام نمازهای دوران جوانی خود را اعاده میکند،اما من میخواهم نمازهای یومیه خود را به او اقتدا کنم، آیا این صحیح است یا نه؟
نظریهی مرحوم سید
مرحوم سید در متن اشکال میکند و این صورت را نمیپذیرد، که این طرف نمازش یومیه باشد، و نماز امام احتیاطی باشد. چرا؟ نظرش این است که اگر نمازهای امام در دوران جوانی صحیح باشد،این نمازش فاقد امر است،اگر امام در دوران جوانی صحیح باشد،این نمازش فاقد امر است، آن وقت من چطور نماز یومیهی خودم را با امامی بخوانم که نمازش پنجاه درصد ممکن است فاقد امر است.
دیدگاه استاد
ولی ما میتوانیم در اینجا هم درستش کنیم. چرا؟ فرض کنید امام نمازش در دوران جوانی صحیح بوده،منتها فرادی خوانده است، الآن میخواهد با جماعت اعاده کند،امر دارد، امر داریم که اگر کسی نمازش را فرادی خواند، میتواند نمازش را با جماعت بخواند.
پس هردو صورت درست شد. صورت اول این بود که امام نماز یومیه میخواند، من نمازهای احتیاطی خودم را به او اقتدا میکنم ،این درست است،چطور؟ لو کان صحیحاً، الآن میشود اعاده با جماعت کرد. لو کان فاسدة، الآن میشود نماز صحیح.
عکس هم درست است، یعنی امام نمازهای احتیاطی میخواند، یعنی نماز دوران جوانی را اعاده میکند، من اقتدا میکنم. مرحوم سید میفرماید این مشکل است،چون لعلّ نمازهای امام در دوران جوانی صحیح بوده و این نمازش فاقد امر است.
ما در جواب مرحوم سید میگوییم این گونه نیست، بلکه امر دارد، چون مستحب است اگر کسی نمازش را فرادی خواند حتی اگر نمازش صحیح هم باشد، باز میتواند آن را اعاده کند. پس هردو فرع درست شد.
الفرع الخامس: المعید احیتاطاً استحباباً أو وجوبیاً، بالمصلّی وجوباً.
الفرع السادس: إقتداء المصلّی وجوباً بالمعید وجوبیاً. پس هر دو فرع درست شد.
ممکن است کسی بگوید که شما دوران جوانی را مثال زدید، و حال آنکه اعاده در وقت میگویند نه در خارج از وقت.
جوابش این است که شما میتواند مثال را عوض کنید، این قسمتش مهم نیست.
الفرع السابع: إقتداء المحتاط بالمحتاط
این نکته قابل ذکر است که بحث در این است که طرف نماز احتیاط نمیخواند بلکه نمازهای احتیاطی را میخواند.
فرض کنید من نمازم را احتیاطاً اعاده میکنم، آیا میشود یا نه؟
گاهی منشأ احتیاط شما غیر از منشأ احتیاط من است، فرض کنید شما در اول وقت با آبی وضو گرفتید و نماز خود را خواندید،الآن شک دارید که آیا آن آب پاک بوده یا نه؟
من هم در اول وقت در بیابان بودم، به یک سمت نماز خواندم،الآن که آخر وقت است نمیدانم که آن طرف قبله بوده یا نه؟
شما هم برای اعاده انگیزه دارید،چون شک در طهارت آب داری،من هم انگیزه دارم،چون شک دارم که آیا نماز من در بیابان به قبله بوده یا نه؟
حال در آخر وقت در یک مکانی جمع شدیم که شرائط آماده است،یعنی هم آب طاهر در اختیار داریم و هم جهت قبله مشخص است، شما نماز خود را میخوانید و من هم به شما اقتدا میکنم؟
مرحوم سید میفرماید نمیشود؛ چرا؟ میگوید احتمال دارد که نماز امام صحیح باشد، یعنی آب پاک بوده باشد، اما نماز مأموم که شک در قبله داشت باطل باشد. چطور من میتوانم فریضه را اقتدا کنم به امامی که نمازش امر ندارد. فرض کنید که 50% احتمال دارد که آن آب پاک باشد. پس من یقین ندارم که نماز امام من امر دارد.
«الکلام الکلام»؛ جوابش این است که نماز او هم امر دارد، فرض کنید نماز او با آن آب پاک بوده، اما فرادی خوانده؛ نماز صحیح فرادی خوانده، و الآن با جماعت میخواند.
و از اینجا معلوم میشود شق دوم، و آن اینکه منشأ شبهه ما یکی باشد. یعنی هر دوی ما با یک آبی وضو گرفتیم. شک داریم که آیا پاک است یا پاک نیست، اما فرادی خواندیم. حالا چه میکنیم؟
میرویم و یک آب دیگری پیدا میکنیم، شما هم وضو میگیرید و من هم وضو میگیرم، به همدیگر اقتدا میکنیم. اگر نمازهای اولیه ما باطل بوده و آن آب نجس بوده، این نماز صحیح است. و اگر آن نمازها نمازهای صحیحی بوده، حالا با جماعت میخوانیم. پس همه صور را درست کردیم.
١. اقتداء المعید بمن یصلّی وجوباً ؛ ٢. اقتداء من یصلّی وجوباً للمعید؛ ٣. اقتداء المحتاط بالمحتاط ، که آن هم دو قسم شد: الف) گاهی منشأ احتیاط دو تا ست.
ب) گاهی منشأ احتیاط یکی است.
بنابراین همهی صور را درست کردیم هر چند مرحوم سید در متن به برخی اشکال کرده است.
ضمناً حدیث را در تهذیب دیدم (و قد صلّیتُ منفرداً) حالا به من بگویند برو و امام باش! اما این جمله هنوز روشن نشد که کلمهی «لحال» به کجا متعلّق است؟ (لحال) متعلّق است به کلمهی «اکرهتُ».
المسئلة الرابعه: یجوز الاقتداء فی الیومیه ایّا منها کانت اداءاً أو قضاء بصلاة الطواف کما یجوز العکس.
این یک مسئلهی شاذی است. مرحوم سید میگوید اگر یک نفر نماز طواف عمره را میخواند، فلان آقا هم رسیده و نماز ظهر را نخوانده، آیا میتواند به نماز طواف او اقتدا کند؟
یا مسئله عکس است ؛ بنده نماز یومیه میخوانم، دیگری نماز طواف میخواند، او بیاید به من اقتدا کند.
این غیر از طواف به طواف است، یعنی اینکه هر کدام به هم اقتدا کنند نیست، یومیه به طواف اقتدا میکند یا عکس است، یعنی آن کس که نماز طواف میخواند، به یومیه اقتدا کند. مرحوم سید میفرماید جایز است. اتفاقاً مرحوم شهید هم در بیان میگوید جایز است. ولی این فتوا دلیل میخواهد و منصوص نیست، ناچار هستیم که از «منّا منّا» استفاده کنیم، یعنی از اینجا و از آنجا (من هنا و من هنا) جمع کنیم و یک دلیلی درست کنیم. ظاهراً در اینجا باید به اطلاق تمسک کنیم و بگوییم اطلاقات نماز جماعت حتی نماز طواف را هم شامل است. کسی که نماز طواف بر گردن اوست به یومیه اقتدا کند و کسی هم که یومیه به گردنش است، به کسی که نماز طواف میخواند اقتدا کند.
روایتی که در کتاب جماعت داریم، همان روایت زراره و روایت فضیل است.
«قلنا له الصلاة فی جماعة فریضة فقال: الصلوات فریضة و لیس الاجتماع بمفروض فی الصلوات کلّها و لکنّها سنة» اگر بگوییم کلمهی «ولکنّها» به مطلق صلوات برمیگردد، طواف را هم شامل میشود. اما اگر بگوییم کلمهی«ولکنّها» به صلوات یومیه برمیگردد، دیگر روایت ناظر بر صلاة طواف نیست. بستگی دارد که شما چگونه معنا بکنید.
صدر حدیث در یومیه است «قلنا له الصلاة فی جماعة فریضة فقال: الصلوات فریضة» یعنی یومیه؛ محور بحث صلاة یومیه است. اگر هم بگویند «ولکنّها» این (جماعة سنة) یعنی «سنة فی الیومیه».
ولذا سید گفته و بعضی از آقایان هم در تعلیقه اشکال کردهاند، مرحوم بروجردی و دیگران هم اشکال دارند. ما چنین اطلاقی نداریم که هر نمازی را میشود اقتدا کرد ولو نماز واجب باشد، مگر دلیلی بخواهیم. ولذا ظاهرا این روایت ناظر به صلوات یومیه است.
ذیل روایت شاهد عرض من است که میگوید: «من ترکها رغبة عنها کذا و کذا» از اینجا معلوم است که یومیه را میگوید، مسلماً صلوات یومیه را میگوید.
این روایت فقط نمازهای فریضه را میگیرد و من اطلاقی در کتاب جماعت ندیدم. بنابراین،اگر حاشیه بر عروه زدید، بگویید:« الاقوی والاحوط عدم الجواز»
المسألة الخامسه
«لا یجوز الاقتداء فی الیومیة بصلاة الاحتیاط فی الشکوک والأحوط ترک العکس -ایضاً - و إن کان لا یبعد الجواز، بل الاحوط ترک الاقتدا فیها ولو بمثلها من صلاة الاحتیاط حتی اذا کانت جهة الاحتیاط متحداً».
در این مسئله سه تا فرع داریم:
الف: فرع اول این است که آیا میتوانیم یومیه را به نماز احتیاط اقتدا کنیم، نه به نمازهای احتیاطی بلکه نماز احتیاط . در مسئلهی قبل نمازهای احتیاطی بود، اما در اینجا نماز احتیاط است. شما نماز احتیاط میخوانید، شک کردید بین سه و چهار، بنا را بر چهار گذاشتید، نماز احتیاط را شروع کردید و من هم میخواهم نماز ظهر را به شما اقتدا کنم.
ب: فرع دوم عکس این است، یعنی من نماز احتیاط میخوانم، شک کردم بین سه و چهار، بنا را بر چهار گذاشتم، بلند شدم که نماز احتیاط را بخوانم، دیدم شما شروع کردید به نماز یومیه ؛ گفتم فرصت را مغتنم شمرده و این یک رکعت را به شما اقتدا کنم.
فرع سوم؛ احتیاط به احتیاط. است
مجموع مسئله بیش از سه فرع نیست.
بررسی فرع اول
اما الفرع الاول؛ «لا یجوز الاقتدا فی الصلاة الیومیة بصلاة الاحتیاط فی الشکوک»
من نمیتوانم در نماز یومیه خودم، به نماز یک رکعت احتیاطی شما اقتدا کنم؛ چرا؟ 50% امر دارد و 50% امر ندارد. اگر نمازش ناقص باشد، این یک رکعت امر دارد. اما اگر نمازش درست باشد، این میشود نافله و در نافله که نمیتوانم اقتدا کنم.
اگر نمازش ناقص بوده، البته این فریضه است و اقتدا به فریضه صحیح است. اما اگر کامل بوده، این میشود نافله و در نافله اقتدا جایز نیست (و لا یجوز الاقتدا فی الیومیه بالنافله).
بررسی فرع دوم
فرع دوم کمی فرق خواهد کرد، هر چند سید هر دو را یکی کرده است و میگوید: «لا یجوز الاقتدا فی الیومیة بصلاة الاحتیاط فی الشکوک والاحوط ترک العکس» ولو بعداً میگوید «و إن کان»؛ عکسش کدام است؟ جنابعالی نماز احتیاط میخوانید، در اولی امام نماز احتیاط میخواند و من یومیه را اقتدا کردم. گفتیم این یکی درست نیست، نماز امام ناقص باشد، امر دارد، اما اگر ناقص نباشد، نافله است و در نافله نمیشود اقتدا کرد. حال اگر عکس شد، یعنی امام فریضه -نماز ظهر- را میخواند. بنده بین سه و چهار شک کردم و بنا را بر چهار گذاشتم، میخواهم نماز احتیاط را به امام که نماز یومیه میخواند اقتدا کنم.
مرحوم سید میفرماید بعضیها گفتهاند این مسئله صحیح نیست، چرا؟ به جهت اینکه نماز مأموم، «مردد بین الفریضة والنافله» اگر فریضه باشد، من میتوانم اقتدا کنم، و اگر نافله باشد، نمیتوانم اقتدا کنم. همان مشکلی که در آنجا بود در اینجا نیز هست.
در فرع اول طرف احتیاط میخواند، گفتیم 50% ممکن است نمازش واجب باشد و 50% هم امکان دارد که نافله باشد. نمی شود اقتدا کرد، عین این را در عکسش هم گفتیم. یعنی اگر امام یومیه را میخواند، مشکل در امام نیست، مشکل در مأموم است. مأموم که میخواهد نماز احتیاطش را به امام اقتدا کند، اگر نمازش ناقص باشد اقتدا جایز است. اما اگر کامل باشد، این میشود نافله، و در نافله اقتدا جایز نیست (لا یجوز) که نافله را با جماعت بخواند.
ولی من فکر میکنم که اینجا هم میتوانیم درست کنیم. در فقه اگر میخواهید مسئلهای را درست کنید باید انگشت روی درد بگذارید. درد این آقا چه بود؟ گفت شما که احتیاط را با امام میخوانید، اگر نمازت ناقص باشد، فریضه است و بخوان، اما اگر نمازت کامل باشد، نماز شما میشود نافله و نافله را که نمیشود اقتدا کنید.
ما میگوییم «لا یجوز الائتمام علی کلا التقدیرین» یعنی اصلاً نمیشود اینجا اقتدا کرد. هم در جایی که نمازش کامل باشد و هم در جایی که نمازش ناقص باشد. چرا؟ لأنّه لا یجوز الائتمام علی کلی الفرضین. «أما اذا کانت فریضة» فرض کنید نماز من، ناقص بوده، این یک رکعت من، رکعت فریضه است، ولی در اثنا که نمیشود اقتدا کرد. من سه رکعت نمازم را فرادی خواندهام و میخواهم این یک رکعت را با جماعت بخوانم. نه خیر! حتی فریضه هم باشد نمیشود خواند، چرا؟ چون جماعت باید از اول باشد. من سه رکعت نماز خودم را با فرادی میخوانم، رکعت آخری که ناقص است را با جماعت. جماعت در اثنا نیست.
«اما اذا کانت فریضة فلعدم صحة الاقتداء فی الاثناء»،
و اما اگر نافله باشد، نافله را نمیشود با جماعت خواند.
قهراً این شد که اولی را جایز دانستیم ، دومی را جایز ندانستیم. اولی کدام است؟ امام نماز احتیاط میخواند و من نماز یومیه میخوانم. این صحیح است. دومی عکس است، امام نماز یومیه میخواند و من نماز احتیاط میخوانم. نمیتوانم، چون اگر نماز قبلی من ناقص بوده، در اثنا نمیتوانم اقتدا کنم. و اگر نماز من کامل بوده، این یک رکعت میشود نافله، و نافله را با جماعت نمیشود خواند.
صورت اولی کجاست؟ امام نماز احتیاط میخواند و من نماز یومیه. گفتیم میتوانیم اقتدا کنیم، چرا؟ اگر نماز امام ناقص بود، آن هم فریضه است، این هم فریضه است. و اما اگر نماز امام تمام بود اعاده میکند. هم «لا یجوز» در اولی است و هم «لا یجوز» در دومی است. اولی «لا یجوز» است. امام نماز احتیاط میخواند، اگر نماز امام فریضه باشد، اقتدای من صحیح است؛ اما اگر نمازش نافله باشد، نمیشود جماعت را با نافله خواند. عکسش هم جایز نیست که امام یومیه میخواند و من احتیاط میخوانم، هر دو باطل است؛ چرا؟ اگر نماز من ناقص باشد، نمیشود سه رکعت را فرادی بخوانم و یک رکعت را با جماعت. اما اگر نماز من کامل باشد، این میشود نافله و نافله را با جماعت نمیشود خواند.
بررسی فرع سوم
الفرع الثالث: اقتداء المحتاط بالمحتاط.
اگر آمدیم و هر دوی ما نماز احتیاط میخوانیم. آیا میتوانیم به یکدیگر اقتدا کنیم. فرض کنید که هر دوی ما نماز فرادی خواندیم و شک کردیم، آیا میتوانیم اقتدا کنیم یا نه؟
در اینجا ما دو صورت داریم:
١. «إذا صلّی کلّ منفرداً، فشک کل منهما بین الثلاث والاربع، فقاما باتیان صلاة الاحتیاط» میشود یا نمیشود؟
میگوییم نمیشود. همان وجهی را که ما در فرع دوم گفتیم، اینجا نیز هست. اگر نمازهای ما ناقص باشد، من میتوانم اقتدا کنم، ولی ممکن است امام نمازش تمام باشد و این یک رکعتش نافله باشد، من نمیتوانم در نافله اقتدا کنم. همان وجهی که در قبلی گفتیم، در اینجا هم هست، اشکال