< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله جعفر سبحانی

1402/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الرِّباء/الرِّباء موضوعاً و حکماً /الفصل الثاني: في الحيل الشرعية

 

در جلسه ی قبل موارد استثناء رِباء را بيان نمودیم‌. در این جلسه به مَبْحَث حِیَل شرعیّة می پردازیم.

 

مسألة السّابعة: «حِیَل شرعیّة»:

غالباً علماء به حِیَل شرعیّة عمل کرده اند. امّا مرحوم امام خمینی (ره) فرموده فقط یک مورد از این حِیَل را می پذیریم که آن‌ هم حیل نیست‌ بلکه «تبدیل مخالف به مخالف» يا «انقلاب موضوع» است.

بيان تنها مورد پذیرش حِیَل شرعیّه ی مرحوم امام خمینی (ره):

مثال: اگر شخصی یک «خَرْوار» گندم أعْلَی دارد که می خواهد با دو خَرْوار گندم غیر أَعْلَی معاوضه کند. قطعاً این معاوضه رِباء معاوضي مي باشد؛ زیرا متماثلین هستند‌ امّا اگر در کنار یک خَرْوار گندم غیر أعْلَى، یک دِرْهَمى بگذارد و با دو خَرْوار گندم أعْلَى معاوضه كند، این معاوضه اشکالی ندارد؛ زیرا «انقلاب موضوع» صورت گرفت و از «مُتجانسین» به «مُتخالفین» تبدیل شدند.

مثال دیگر: اگر یک طرفِ معاوضه یک خَرْوار گندم غیر أَعْلَى باشد و در طرفِ دیگر دو خَرْوار گندم أَعْلَى باشد نيز معاوضه صحیح است؛ به دلیل این که این دو خَروار گندم در مقابل دِرْهَم است و دو دِرْهَم در مقابل یک خَرْوار می باشد.

بیان دلیل روایی مسأله:

«محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّرْفِ فَقُلْتُ لَهُ الرِّفْقَةُ رُبَّمَا عَجِلَتْ فَخَرَجَتْ فَلَمْ نَقْدِرْ عَلَى الدِّمَشْقِيَّةِ وَ الْبَصْرِيَّةِ وَ إِنَّمَا تَجُوزُ بِسَابُورَ الدِّمَشْقِيَّةُ وَ الْبَصْرِيَّةُ فَقَالَ وَ مَا الرِّفْقَةُ فَقُلْتُ الْقَوْمُ يَتَرَافَقُونَ وَ يَجْتَمِعُونَ لِلْخُرُوجِ فَإِذَا عَجِلُوا فَرُبَّمَا لَمْ نَقْدِرْ عَلَى الدِّمَشْقِيَّةِ وَ الْبَصْرِيَّةِ فَبَعَثْنَا بِالْغِلَّةِ فَصَرَفُوا أَلْفاً وَ خَمْسِينَ دِرْهَماً مِنْهَا بِأَلْفٍ مِنَ الدِّمَشْقِيَّةِ وَ الْبَصْرِيَّةِ فَقَالَ لَا خَيْرَ فِي هَذَا أَ فَلَا تَجْعَلُونَ فِيهَا ذَهَباً لِمَكَانِ زِيَادَتِهَا فَقُلْتُ لَهُ أَشْتَرِي أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ دِينَاراً بِأَلْفَيْ دِرْهَمٍ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ‌»[1] .

معنای روایت:

راوی به حضرت عرض کرد ما می خواستیم به حَجّ مُشَرَّف شویم امّا همراهان ما عجله نمودند و لذا نتوانستیم «دِرْهَم دِمَشْقي» يا «دِرْهَم بَصْري» (که در حَجّ فقط این نوع دِرْهَم ها را قبول می کنند) تهیّه کنیم. پس به «نیسابور» (ناحیه ای در سوریه ی امروزی) رسیدیم و در آنجا هزار و بیست دِرْهَم دادم و در مقابل هزار دِرْهَم گرفتم. حضرت فرمود این کار غلطی بوده و این مصداق «رِباء معاوضي» می باشد. حضرت در ادامه فرمود: ای کاش در همان معاوضه یک دینار طلا اضافه می کردی! اگر این کار را می کردی معاوضه صحیح می شد. راوی به حضرت عرض کرد من هزار دِرْهَم و يک دینار طلا دادم و در مقابل دو هزار دِرْهَم گرفتم!! این معاوضه چگونه است؟!

نکته: راوی چون زرنگ بود با این کار خواست حضرت را به چالش بکشد!

حضرت فرمود این معاوضه ی تو صحیح است و کار خوبی کردی!! چون طرفین معاوضه متخالفین هستند.‌ راوی عرض کرد این کار که غیر عُقلایی می باشد؟! حضرت در جواب فرمودند: همين اشکال تو را به پدرم «امام باقر عليه السّلام)» کردند و پدرم در جواب فرمودند چون این از باب متخالفین است، اشکالی ندارد.

نکته ی مهمّ:

اشکال راوی در فرضیّه ی اوست؛ زیرا این شخص، فرضیّه را غلط فرض کرده. لذا این عمل او چه از قبیل رِباء باشد و چه نباشد، کار جایز و عاقلانه ای نیست‌. بنابراین مراد حضرت این بوده که همین که متخالفین باشند کافی است و این کار با معاوضه کردن هزار دِرْهَم و یک دینار طلا در مقابل اخذ هزار و پنجاه دِرْهَم هم جایز و درست می شود.

روایات دیگری هم در این مسأله شبیه به روایت فوق نقل شده که به جهت طولانی نشدن مطلب از بیان آن صَرْف نظر می کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo