درس خارج فقه آیتالله جعفر سبحانی
1402/07/25
بسم الله الرحمن الرحیم
در جلسه ی گذشته یک مسأله از مسائل سه گانه از مباحث رِباء را که مرحوم امام خمینی (ره) در کتاب «تحریر الوسيلة» خود به آن اشاره ای نداشتند را بيان کردیم و عرض کردیم سه قول در رابطه با صحّت یا عدم صحّت اصل و یا فرع معامله ی کسی که معامله رِبوی معاوضي انجام داده مطرح شده. اقوال را همراه با دلایل آن ذکر نمودیم.
در این جلسه به بیان نظر مختار خود خواهیم پرداخت.
قول چهارم (قول مختار ما): نظر مختار و نهایی ما این است اگر کسی معامله ی رِبوی معاوضي انجام داد، «مجموع معامله»، یعنی هم اصل و هم فرع (زيادة) معامله) باطل است.
از روایت نبوي (الذّهبُ بالذّهب، الفضّةُ، بالفضّة و...) و روایات دیگر که در جلسات گذشته بیان کردیم نیز این مطلبی که عرض شد قابل استفاده است. بنابراین برای ادّعای این که اصل معامله صحیح باشد و فرع معامله باطل باشد، باید دلیل اقامه شود و ما دلیلی بر این مطلب نداریم.
١. خودِ شما می فرمایید در «متماثل بلاتفاضل» صحیح است؛ پس خودش صحیح است. لذا خود شما مطلب خود را نقض فرمودید!
٢. چه کسی گفته این قاعده فقط مربوط به «عقود صحیحة» می باشد؟! این قاعده یک قاعده ی عقلانی می باشد و إنشاء تابع قصد است. لذا اگر إنشاء ما مطلق باشد، معامله مطلق است و اگر مقیّد است، معامله هم مقیّد است. اصلاً عقود صحیح که نیازی به قاعده ندارد بلکه با این قاعده می خواهیم به سراغ عقود باطل برویم.
٣. در آن مسأله ای که در مکاسب بحث شده شاید بتوان گفت ثَمَن در مقابل گوسفند صحیح است و ثَمَن در مقابل خنزیر باطل است. به دلیل این که قیمت در آن دو جنس روشن است؛ لذا قابلیّت جدا سازی دارد. امّا در ما نحن فیه آن زیادی به لحاظ قیمت روشن نيست؛ زیرا «أجْوَدیّة» که قابل قیمت گذاری نیست؛ پس قابل تفکیک نیست با اصل معامله.
نکته: ظاهراً عبّاس عموی پیامبر گرامی اسلام از کسانی بوده که در زمان جاهلیّت رِباء خوار بوده.
مرحوم صاحب جواهر (ره) هم فرموده این مسأله ای که مرحوم محقّق حلّي (ره) فرموده مسأله ی تحقیقی و إجماعي می باشد!
مثلاً در قم تخم مرغ کیلویی محاسبه می شود ولی در شیراز عددی.
این مسأله هم طبق نظر مشهور قابل طرح است نه نظر ما و نظر مرحوم شیخ مفید (ره) و امثال ایشان.
در اوایل بحث رِباء عرض نموده بودیم ما این دلیل این وحدت را نمی دانیم و درک نمی کنیم و چیزی را که نمی فهمیم حقّ اعتراض نداریم. امّا در این جلسه کم کم روشن می کنیم که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) صحیح فرموده.
اشکال می کنیم که این که فرموده گندم و جو جنس واحد هستند یعنی هر دو مصداق طعام هستند؟ اگر این مراد باشد، این جنس بعیدی است وگرنه تخم مرغ، بادمجان و... همه تحت طعام (آن طعامی که مراد قرآن است) می باشند! لذا باید دنبال جنس قریب بگردیم.
بنابراین اگر بگوییم گندم و جو هر دو جنس واحدی هستند، این درست نیست زیرا در باب زکات گندم و جو را جنس واحد شمرده نشده. زیرا اگر کسی گندم دارد و به حدّ نصاب زکات نرسیده و جو هم به حدّ نصاب نرسیده، و او بخواهد این دو را با هم به حدّ نصاب برساند و محاسبه کند، فقهاء می فرمایند با این کار حدّ نصاب هر یک تکمیل نمی شود و لذا زکات بر او واجب نیست.
به نظر ما امروزه پول فراوان است خصوصاً حول و حوش صد سال است که به جای نقره فیزیکی، اسکناس های کاغذی جایگزین شده. امّا در زمان رسول خدا ضرّاب خانه کم بود تا سکّه زیاد ضرب شود و غالباً وسیله ی تبادل جنس بوده و به جای پول امروزی استفاده می شده. بنابراین شاید حضرت به دلیل ولایتی که از سوی خدا داشته آمده جو و گندم را یک جنس برشمرده تا بتواند جلوی رِباء را بگیرد.
در واقع ایشان جنبه ی مصلحتی را گرفته اند؛ زیرا حضرت هر چند هیچ گاه مُشَرِّع نیست ولی علم به ملاک داشته اند و حُکم شرعی را بيان نمودند.