< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله جعفر سبحانی

1402/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الرِّباء/دیباچه ی بحث رِباء و تقسيمات آن /لرِّباء موضوعاً وحكماً، القول في الرِّباء، في بيان حُرمة الرِّباء كتاباً، سمات الرِّباء في القرآن الكريم

 

آغاز درس خارج فقه: كتاب مبنا: «کتاب الرِّباء» از متن کتاب «تحریر الوسیلة» نوشته ی مرحوم امام خمینی (قدّس الله سِرُّه)

 

کتاب الرِّباء:

دیباچه ی بحث رِباء:

اقسام رِباء:

الف) الرِّباء المعارضي

ب) الرِّباء القَرْضي

رِباء معاوضي: معاوضه ی دو کالای همجنس همراه با زیاده. مثل معاوضه ی «قند و شکر» با زیادتر بودن یکی از این دوجنس نسبت به دیگری.

فقهاء قائل اند به این که رِباء معاوضي به دو چیز مربوط است:

۱.‌ مکیل

۲. موزون

بنابراین اگر در معاوضه یکی از جنس ها به لحاظ «مکیل و موزون» زیادتر نباشد ولی به لحاظ دیگر (مثل متری در نوع پارچه و یا عددی در جنس و...) زیاده صدق کند، رباء معاوضي شکل نگرفته و معامله و معاوضه اشکالی ندارد.

در آینده خواهیم گفت که به نظر ما در صدق رِباء معاوضي فرقی بین مکیل و موزون و یا مثلاً مذروع (متری) و معدود (عددی) نیست.

 

موضوع و حُكم رِباء:

نخست: موضوع رِباء:

۱. لفظ رِباء در لُغت یعنی زيادة.

۲. به طور کلّی نکته ای که باید متذکّر شد این است که اصلاً رِباء همان رِباء قرضي يا فضلي است و به کار بردن اصطلاح رِباء معاوضي در اینجا در واقع یک نوع مسامحه می باشد. به خاطر این که مبادا معاوضه، سبب رِباء قرضي شود‌.

۳. برخی از فقهاء در مورد معامله ی «ثَمَن با مَبیع» فتوایی دادند و فرموده اند رِباء معاوضي فقط مربوط به زیاده ی مکیل و موزون است نه در مذروع (زیاده ی متری) و معدود (زیاده ی عددی). بنابراین اگر کسی به دیگری بگوید من مبلغ یکصد تومان الآن به تو می فروشم و بعد از دو ماه مبلغ یکصد و بیست تومان از تو می گیرم، این معامله مشکلی ندارد! زیرا از این از قبیل معدود است نه مکیل و موزون.

اشکال به این فتواء: به نظر ما در صدق رِباء و حرام بودن آن فرقی بین مکیل و موزون و مذروع و معدود نیست.

۴. «الثَمَن لایُشْتَرَی و لايُباع بل به يُشْتَرَى».

خودِ ثمن در فرهنگ گذشته و امروز دنیا خرید و فروش نمی شود بلکه به وسیله ی آن خرید و فروش می شود. لذا اگر این مسأله را بپذیریم، مسأله ی قبل روشن خواهد شد که معامله ی خودِ ثمن مصداق رِباء می باشد و چنین معامله جایز نیست طبق آیات و روایات.

ان قُلْت: در برخی از روایات آمده «عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ:سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السّلام) عَنْ رَجُلٍ كَانَ لَهُ عَلَى رَجُلٍ دَيْنٌ فَجَاءَهُ رَجُلٌ فَاشْتَرَى مِنْهُ بِعَرْضٍ ثُمَّ انْطَلَقَ إِلَى الَّذِي عَلَيْهِ الدَّيْنُ فَقَالَ لَهُ أَعْطِنِي مَا لِفُلَانٍ عَلَيْكَ فَإِنِّي قَدِ اشْتَرَيْتُهُ مِنْهُ فَكَيْفَ يَكُونُ الْقَضَاءُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السّلام) يَرُدُّ عَلَيْهِ الرَّجُلُ الَّذِي عَلَيْهِ الدَّيْنُ مَالَهُ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنَ الرَّجُلِ الَّذِي لَهُ عَلَيْهِ الدَّيْنُ‌ »[1] . از حضرت سؤال شده اگر طلبکار از کسی طلب داشته باشد و وقت پرداخت آن نرسیده و او به شخص بدهکار بگوید آن طلبی که از جانب من به گردن توست مقداری از آن را (مثلاً یکصد و هشتاد تومان از دویست تومان طلب) را به من بپرداز و مابقی را رها كن و نیازی نیست بپردازی. حضرت فرموده این کار یعنی «بيع الدَّين على مَن هو عليه» اشکالی ندارد‌.

قُلْت: مورد این روایت ظاهراً جنس (مثلاً گندم) بوده نه ثَمَن. و اگر هم ثَمَن بوده باشد از باب «مَجاز» است.

۵. فقهاء در رساله های خود آورده اند «بیع الدَّیْن على غير مَن هو عليه». يعنی مثلاً زید از بَکر دویست تومان طلب دارد. زید این طلبی که از بَکر دارد را به عَمْرو می فروشد و می گوید عَمْرو آن دویست تومان طلب من را از بَکر بگیر و یکصد و هشتاد تومان به من بده. فقهاء حکم کرده اند که این کار اشکالی ندارد!

اشکال به این فتواء: اين هم یک نوع رِباء محسوب می شود. علاوه بر آن عرض شد که خودِ ثمن قابل خرید و فروش نیست.

سؤال: پس حُكم این ارزهای خارجی که مثلاً برای سفرهای زیارتی و سیاحتی کشورهای دیگر خریداری می شود چیست؟

جواب: اين کار از باب مَجاز است.

دوم: حُکم رِباء:

مرحوم امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله می فرماید: «الرّباء ثَبَتَتْ حُرْمَتَه في الكتاب و السُنّة و إجماعٌ مِن المُسلمين»[2] .

١. الكتاب (آیات):

فقهاء می فرمایند در بحث رِباء چهار آیه داریم:

الف) در سوره ی مبارکه ی روم: ﴿وَمَا آتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيَرْبُوَا فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِندَ اللَّهِ ۖ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴾[3]

از نظر ما این آیه ای که در سوره ی مبارکه ی روم هست، ربطی به رِباء ندارد.

فقهاء قائل هستند که این آیه مربوط به رِباء قرضي می باشد.

اشکال به این فرمایش:

اوّلاً: این آیه در مکّه نازل شده و سوره ی روم مکّي می باشد. لذا پیامبر اکرم (صلوات الله عليه) هنوز خودش را در مکّه تثبیت نکرده تا برای مردم احکامی را ذکر بفرمایند؛ زیرا حضرت در مکّه آیات اصول و عقاید را برای مردم بیان می فرمودند و آیات احکام همه در مدینه نازل شده.

ثانیاً: ذیل این آیه ی شریفه آمده: ﴿وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴾[4]

زکات صدقه هست و مقابل آن دادن پول بدون قصد و قُربة است. و اگر هنگام اعطای پول قصد قُربت وجود داشته باشد، اموال مُعْطي از طرف خداوند کریم برکت داده می شود. وگرنه اموال او زیاد نمی شود. لذا از این ذیل آیه فهمیده می شود که مراد از صدر آیه، عطیّه ی بلاقصد قّربة می باشد.

ب) در سوره ی مبارکه ی نساء﴿: وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾[5]

این آیه مربوط به یهود است.

ج) در سوره ی مبارکه ی آل عِمران: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً وَ اتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ﴾[6]

عبارت "أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً" تفسیر شده به این که: کسی دویست تومان قرض از شخصی قرض گرفته که سر شش ماه دویست و بیست تومان پس بدهد ولی ندارد. بنابراین می گوید حال که شما ندارید به جای بیست تومان، سی تومان بده و شش ماه هم به تو مُهلت می دهم.

البته بعید نیست این عبارت از آیه ی شریفه معنای دیگر ی نیز داشته باشد. و آن هم این است که گاهی از اوقات سود دو برابر قرض می شود. مثلاً شخصی یکصد هزار تومان قرض کرده و چون ماه به ماه نتوانسته قرض خود را بپردازد بعد از یک سال می بیند دو برابر قرضی که کرده باید بپردازد! بعید نیست آیه اشاره به این نکته داشته باشد‌.

د) در سوره ی مبارکه ی بقره: ﴿اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَلرِّبٰا لاٰ يَقُومُونَ إِلاّٰ كَمٰا يَقُومُ اَلَّذِي يَتَخَبَّطُهُ اَلشَّيْطٰانُ مِنَ اَلْمَسِّ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قٰالُوا إِنَّمَا اَلْبَيْعُ مِثْلُ اَلرِّبٰا وَ أَحَلَّ اَللّٰهُ اَلْبَيْعَ وَ حَرَّمَ اَلرِّبٰا فَمَنْ جٰاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهىٰ فَلَهُ مٰا سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اَللّٰهِ وَ مَنْ عٰادَ فَأُولٰئِكَ أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ هُمْ فِيهٰا خٰالِدُونَ﴾[7]

یعنی رِباء خوار مثل انسان دیوانه و جِن زده ای هست که درست نمی تواند راه برود و تلو تلو خوران حرکت می کند!

اشکالاتی در مورد این آیه ی شریفه مطرح شده مطرح شده:

اوّلاً: علم امروز ثابت کرده که جنون ربطی به شیطان ندارد. و جنون یک مشکل عَصَبی است که ممکن است در مغز انسان به وجود بیاید.

ثانیاً: ما می بینیم که رِباء خواران چاق و چلّه درست راه می روند و مشکلی ندارند!

ثالثاً: رِباء خواران مغالطه می کنند و بر خلاف این آیه ی می گویند رِباء مثل بیع است!

سؤال تحقیقی: جواب این اشکالات چیست؟

این سه آیه ی اخیر که عرض کردیم مربوط به رِباء می باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo