< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد حسین شوپایی

1402/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: محور چهارم : عبادیت طهارات ثلاث

0.0.1- جهت رابعه؛ عبادیت طهارات ثلاث

هرچند که بحث از عبادیت طهارات ثلاث ماهيتا يک بحث فقهی است و بايد در فقه در کتاب الطهارة مطرح شود اما با توجه به نکاتی که در بحث واجب نفسی و غیری گفته شد، اشکالی در طهارات ثلاث به وجود می آید که باید جواب داده شود. بحث از عبادیت طهارات ثلاث در اصول برای جواب دادن از این اشکال است. این اشکال سه تقریب دارد که دو تقریب از آنها در کفایه بیان شده و تقریب سوم را هم مرحوم شیخ در کتاب الطهاره مطرح کرده است.

تقریب اول: در جهت قبلی گفته شد که موافقت امر غیری موجب ترتب ثواب و تقرب الی المولی نمی شود، در حالی که در طهارات ثلاث که به عنوان مقدمه صلات و طواف اخذ شده اند، شرط است که به قصد قربی و به نحو عبادی انجام شوند و در نتیجه با موافقت امر آنها عنوان اطاعت و تقرب الی المولی محقق می شود و شخص مستوجب مثوبت می گردد. در کفایه آمده است: انه اذا کان الامر الغیری بما هو لا اطاعة له و لا قرب فی موافقته و لا مثوبة علی امتثاله فکیف حال بعض المقدمات کالطهارات حیث لا شبهة فی حصول الاطاعة و القرب و المثوبة بموافقة امرها.

تقریب دوم: بدون تردید امر غیری توصلی است یعنی با اتیان به ذات مقدمه هرچند بدون داعی قربی، امر متعلق به آن ساقط می شود. زیرا غرض از امر غیری به مقدمه تمکن مکلف از انجام ذی المقدمه است که با حصول ذات مقدمه حاصل می شود. این در حالی است که در سقوط امر به طهارات ثلاث قصد قربت معتبر است. مضافا الی ان الامر الغیری لا شبهة فی کونه توصلیا و قد اعتبر فی صحتها اتیانها بقصد القربة.

تقریب سوم: مرحوم شیخ فرموده است که عبادی بودن طهارات ثلاث مستلزم دور است. زیرا تعلق امر غیری به آنها متوقف بر مقدمیت آنهاست و مقدمیت آنها نیز متوقف بر عبادیت آنهاست و حال آنکه عبادیت آنها نیز متوقف بر تعلق امر به آنهاست. فیلزم الدور[1] .

نسبت به این اشکالات جواب های متعددی داده شده است. یک جواب، جواب مختار مرحوم آخوند است که هم در کفایه و هم در تقریرات مطرح کرده است و سه جواب هم مرحوم شیخ بیان کرده اند که مرحوم آخوند به آنها در کفایه اشکال می کند.

جواب مختار مرحوم آخوند این است که طهارات ثلاث که به عنوان مقدمه برای صلات اخذ شده اند فی حد نفسه و با قطع نظر از مقدمیت آنها برای صلات و طواف، از عبادات مستحبه هستند نه اینکه به خاطر تعلق امر غیری عمل عبادی و قربی شده باشند. چون فی حد نفسه عبادت هستند، اخذ آنها به عنوان مقدمه، با همان وصف عبادت ذاتی بوده است. چون بما انها عباده نفسیه، مقدمه شده اند، ترتب غایات مثل صلات و طواف بر آنها متوقف بر این است که آنها به وجه قربی انجام شوند. و الا اگر کسی طهارات ثلاث را بدون قصد قربت انجام دهد فایده ای ندارد. زیرا مقدمه، وضوء به قصد قربت بود که وقتی شخص قصد قربت نداشته باشد اصلا مقدمه را نیاورده است.

اگر علت ترتب ثواب بر موافقت امر به طهارات ثلاث همان عبادیت ذاتی آنها باشد، نه تعلق امر غیری به آنها، اشکالات فوق جواب داده می شود. جواب اشکال اول این است که در جهت قبل گفته شد که موافقت امر غیری بما هو امر غیری موجب ترتب ثواب نمی شود. اما در طهارات ثلاث تقرب و ثواب مترتب می شود، به خاطر امتثال امر غیری نیست، بلکه به خاطر ذاتی بودن عبادیت آنهاست. پاسخ اشکال دوم نیز این است که توصلی بودن واجب غیری به این معناست که خود امر غیری بما أنه امر غیری تعبدی نیست و مقدمه بما أنها مقدمه عمل قربی نیست، بلکه توصلی است و برای سقوطش نیازی به قصد قربت نمی باشد، ولی تعبدی و قربی بودن طهارات ثلاث به خاطر امر غیری متعلق به آنها نیست بلکه به خاطر استحباب و عبادیت نفسی آنهاست. اشکال سوم هم لزوم دور بود پاسخش این است که هرچند تعلق امر غیری به طهارات ثلاث متوقف بر عبادی بودن آنهاست زیرا مقدمیت آنها منوط به عبادی بودن آنهاست، اما عبادی بودن آنها همانطور که گفته شد متوقف بر تعلق امر غیری به آنها نیست، بلکه به خاطر مطلوبيت و عبادیت نفسی آنهاست. وقتی یک طرف توقف از بین برود دور نیز از بین می رود.

اشکالی متوجه جواب مختار مرحوم آخوند است که ایشان باید از آن جواب بدهد. مرحوم آخوند فرمود که عبادیت طهارات ثلاث به خاطر تعلق استحباب نفسی است. اشکال این است که اگر عبادیت طهارات ثلاث و قربی بودن آنها به خاطر استحباب و عبادیت نفسی باشد، برای تحقق تقرب در آنها لازم است که مکلف عمل را به داعی امر نفسی متوجه آن انجام دهد تا تقرب حاصل شود نه به داعی امر غیری. چراکه حسب فرض قصد امر غیری موجب قربی بودن عمل نمی شود. و حال آنکه بالاجماع اگر مکلف این طهارات را به داعی امر غیری انجام دهد یعنی قصدش این باشد که چون می خواهد قرآن بخواند یا نماز بخواند وضوء می گیرد، بلا اشکال وضوء او صحیح است و به شکل عبادی محقق می شود. این نشان می دهد که عبادیت طهارات ثلاث با امر نفسی محقق نشده است بلکه به واسطه همین امر غیری می باشد.

مرحوم آخوند در جواب فرموده است که هرچند به حسب اجماع، اتیان طهارات ثلاث به داعی امر غیری، برای تحقق وضوء قربی کافی است، اما نه به این خاطر که منشأ عبادی بودن، امر غیری است، بلکه به این جهت که امر غیری دعوت به متعلق خود می کند و متعلق امر غیری طبق فرض عبادت نفسی است یعنی عملی است که فی حد نفسه عبادیت دارد و دارای امر است. در حقیقت مکلف با داعی قرار دادن امر غیری، امر نفسی متعلق به وضوء را قصد می کند. به عبارت دیگر قصد امر غیری، طریقیت و مرآتیت برای قصد امر نفسی دارد، نه اینکه قصد امر غیری موضوعیت داشته و بما انه امر غیری داعی مکلف قرار گرفته باشد. مرحوم آخوند فرموده است: و الاكتفاء بقصد أمرها الغيري فإنما هو لأجل أنه يدعو إلى ما هو كذلك في نفسه حيث إنه لا يدعو إلا إلى ما هو المقدمة و چون متعلق امر، مقدمه است و ما هو المقدمه عبادت ذاتی است، پس امر غیری به عبادت ذاتی و نفسی دعوت می کند. بنابراین در حقیقت آنچه به عنوان ذی الطریق قصد شده است همان امر نفسی این وضوء و طهارات ثلاث است.

مرحوم آخوند در پایان، تعبیر به فافهم کرده اند که در نوع کلمات اینطور معنا شده است که اشاره به این اشکال دارد که اگر امر غیری بخواهد مرآت برای امر نفسی به وضوء باشد، متوقف بر این است که عبادیت نفسی طهارات ثلاث مورد التفات مکلف باشد و مکلف بداند که ما هو المقدمه عبادت ذاتی است. در این صورت است که وقتی امر غیری متعلق به این مقدمه را در نظر می گیرد و می داند که استحباب نفسی دارد، حیثیت طریقیت قابل تحقق است و می شود گفت کسی که امر غیری را قصد کرده است متعلق آن که عبادیت وضوء باشد را قصد کرده است. ولی در نوع موارد، مکلفین التفات به عباديت و مطلوبيت نفسی طهارات ثلاث ندارند یا علم و اعتقاد به خلاف دارند(در مثل تيمم) یا اگر هم در مثل وضوء اعتقاد به خلاف نداشته باشند علم به عبادیت نفسی ندارند یا اگر علم هم داشته باشند در مقام عمل غفلت از آن دارند. در حالی که اجماع وجود دارد که در همه موارد و همه مکلفین چنانچه وضوء را به خاطر نماز اتیان کنند صحیح است.

مرحوم آخوند پس از بیان جواب مختار، به بررسی جواب هایی می پردازد که در کلام مرحوم شیخ مطرح شده است.

 


[1] - کتاب الطهاره/2/54.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo