< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد حسین شوپایی

1402/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمه وجودیه / وجوبیه / صحت و علمیه

بحث در تقسیم دوم مقدمه به مقدمه وجودیه و وجوبیه و صحت و علمیه بود و در این تقسیم دو جهت در کلام مرحوم آخوند مورد بحث است :

جهت اول : ایا اقسام مقدمه چهار تا هستند یا سه تا ؟

جهت دوم : ایا همه اقسام این تقسیم داخل در محل نزاع هستند ؟

نسبت به جهت اول مرحوم آخوند معتقد بودند که مقدمه صحت به مقدمه وجود باز می گردد چه در بحث صحيح و اعم قائل به وضع الفاظ برای صحیح شده باشيم و چه قائل به وضع الفاظ برای اعم از صحيح وفاسد شده باشيم . بنابر وضع الفاظ برای صحیح که معلوم است که وضو که شرط صحت نماز است ، شرط تحقق و مقدمه وجود نماز است چون اگر طهارت نباشد اصلا عنوان صلات محقق نمی شود و بنابر این که الفاظ برای اعم وضع شده هم مقدمه صحت به مقدمه الوجود باز می گردد چون بحث ما در مقدمه واجب است نه مقدمه مسمی به احد اسامی و اعمی هم مثل صحیحی این مقدار را قبول دارد که آنچه واجب است ، نماز صحیح است هر چند اسم نماز بر نماز غیر صحیح هم صدق کند ولی مهم این است که مامور به نماز صحیح است لذا مقدمه نمازی که واجب باشد، مقدمه وجود می شود.

مناقشه مرحوم آقای تبریزی نسبت به جهت اول

این که مقدمه صحت به مقدمه وجود باز می گردد مبتنی بر مبنای مشهور در بحث تعبدی و توصلی است که اخذ قصد قربت در متعلق تکلیف امکان دارد و بنابر این مبنا همه شروط ازجمله قصد قربت که شرط نمازاست ، داخل در مامور به می باشد و وقتی واجب مقید به اینها شد ، این ها شرط وجود می شوند ولی اگر کسی مبنای خود مرحوم آخوند را قبول کرد که اخذ قصد قربت در متعلق تکلیف ممکن نیست ، مقدمه صحت به مقدمه وجود باز نمی گردد بلکه بنابر این مبنا، قصد قربت مقدمه صحت هست ولی مقدمه واجب نیست لذا تقسيم مقدمه به مقدمه وجود و مقدمه صحت معنا پيدا می کند .

بعد از این که اصل تصویر مقدمه صحت واضح شد ، مرحوم آقای تبریزی می فرمایند که نزاع مقدمه واجب در مورد مقدمه صحت هم پیاده می شود که ایا وجوب شیء ملازمه با وجوب مقدمه صحت آن شیء دارد یا خیر؟ و اینطور نیست که اگر کسی در مورد مقدمه وجود قبول کرد که وجوب ذی المقدمه ملازمه با وجوب مقدمه دارد در مورد مقدمه صحت هم قبول کند که ملازمه دارد.

نکته آخری هم که باقی می ماند این است که طبق مبنای آخوند که گفتیم مقدمه صحت فرض دارد، مثال مقدمه صحت ، قصد قربت است و مثال طهارت و وضو مثال درستی نیست چون طهارت در مامور به اخذ شده است و لذا مثال برای مقدمه وجود حساب می شود.

تعلیقه استاد حفظه الله بر کلام آیت الله تبریزی ره

اصل این اشکال که طبق مبنای خود مرحوم آخوند ، مقدمه صحت تصویر می شود ، اشکال صحیحی است ولی این که مرحوم آقای تبریزی فرمودند ممکن است کسی در مورد مقدمه الوجود، قائل به وجوب مترشح از ذی المقدمه بشود ولی در مورد مقدمه صحت قائل به وجوب نشود ، قابل مناقشه است چون نکته ای که در ملازمه مقدمه الوجود و ذی المقدمه وجود دارد در مقدمه الصحه هم وجود دارد و وجهی برای تفرقه وجود ندارد.

جهت دوم در کلام آخوند ره

مرحوم آخوند در این قسمت فرمودند که مقدمه الوجود که مشتمل بر مقدمه الصحه هست، داخل در نزاع است و مقدمه الوجوب و مقدمه العلم از محل نزاع خارج هستند .

مقدمه وجوب داخل درمحل نزاع نیست و دلیل آن در این قسمت از کفایه مطرح نشده است و به بداهت برگزار شده است ولی در لابلای بحث در تقسيم واجب به واجب معلق و منجز تعلیل فرمودند که تا وقتی که مقدمه حاصل نشده باشد ، ذی المقدمه وجوبی ندارد تا به مقدمه سرایت کند و بعد از این که مقدمه موجود شد ، معنا ندارد که وجوب غیری از ذی المقدمه ترشح کند و مقدمه را واجب کند چون تحصیل حاصل است .

اما مقدمه علمیه هم خارج ازمحل نزاع است چون ولو مقدمه علمیه لزوم دارد ولی لزوم در مقدمه علمیه با لزوم در مقدمه وجود ماهیتا و ملاکا متفاوت است چون ماهیت وجوب در مقدمه علمیه ،وجوب عقلی است در حالی که در مقدمه وجود ، وجوبی که محل نزاع است ، وجوب شرعی مولوی است همچنین از جهت ملاک هم ملاک لزوم در مقدمه علمیه این است که بعد از احراز ثبوت تکلیف و تنجز آن، برای دفع ضرر محتمل ، مکلف باید احراز امتثال کند. ولی ملاک وجوب در مقدمه وجودیه، مقدمه بودن و توقف مامور به بر مقدمه است به طوری که ذی المقدمه بدون انجام مقدمه تمام نمی شود ، با توجه به اختلاف مقدمه علميه با مقدمه وجوديه در ماهيت لزوم و اختلاف در ملاک لزوم معلوم می شود که مقدمه علميه هم از محل نزاع خارج است .

0.0.1- 4تقسیم چهارم مقدمه : مقدمه متقدمه ، مقارنه و متاخره

مثال مقدمه متقدمه وضو و غسل نسبت به صلات است. البته بنابر این مبنا مثال مقدمه متقدمه است که نفس این غسل و وضو به وجود تکوینی مقدمه باشد ولی اگر کسی بگوید که وجود اعتباری وضو یعنی کون الشخص علی الوضوء شرط است یا حالتی که از وضو و غسل حاصل می شود، شرط است ، مقدمه مقارنه حساب می شوند.

مثال دیگر برای مقدمه متقدمه اقامه است اگر کسی آن را شرط صحت نماز بداند که در این صورت شرط متقدم بر صلات حساب می شود یا مثل نماز ظهر که شرط صحت نماز عصر است .

مقدمه مقارنه هم به معنای مقدمه ای است که مقارن با ذی المقدمه شرطیت برای ذی المقدمه داشته باشد.

مقدمه متاخر هم جایی است که مقدمه تاخر زمانی از ذی المقدمه داشته باشد . مثالش در تکلیفیات ، تقید صوم مستحاضه به غسل شب بعد است .مثالش در وضعیات ، اجازه مالک در بیع فضولی بنابر قول به کشف است .

اشکال در بدو امر متوجه مقدمه متاخر بوده است چون اگر مقدمه متاخر باشد ، معنایش این است که معدوم در شیء موجود تاثیر کند و حال این که معدوم نمی تواند در موجود تاثیر کند ، مرحوم آخوند فرمودند که این اشکال متوجه شرط متقدمه هم هست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo