< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدتقي شهيدي

98/12/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: شرط دوم (قار بودن) /مکان مصلی /کتاب الصلاة

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در رابطه با أدله عدم جواز نماز در وسایل نقلیه بود که در جلسه قبل سه روایت بیان شد.

 

1شرط دوم مکان مصلی (قارّ بودن)

الثاني من شروط المكان كونه قارا‌ فلا يجوز الصلاة على الدابة أو الأرجوحة[1] أو في السفينة و نحوها مما يفوت معه استقرار المصلي نعم مع الاضطرار و لو لضيق الوقت عن الخروج من السفينة مثلا لا مانع و يجب عليه حينئذ مراعاة الاستقبال و الاستقرار بقدر الإمكان فيدور حيثما دارت الدابة أو السفينة و إن أمكنه الاستقرار في حال القراءة و الأذكار و السكوت خلالها حين الاضطراب وجب ذلك مع عدم الفصل الطويل الماحي للصورة و إلا فهو مشكل‌

1.1حکم نماز خواندن در وسیله‌ی در حال حرکت

1.2أدله عدم جواز

بحث راجع به روایاتی بود که به آن ها استدلال شده بود بر این که نماز بر روی وسیله حمل و نقل مثل دابه، قطار و هواپیما در حال حرکت جایز نیست ولو ممکن باشد تمام شرائط نماز در آن وسیله رعایت شود.

1.3روایت أول

روایت أول، روایت معروف منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله بود: قَالَ النَّبِيُّ ص أُعْطِيتُ خَمْساً لَمْ يُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِي جُعِلَتْ لِيَ‌ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَ أُحِلَّ لِيَ الْمَغْنَمُ وَ أُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْكَلِمِ وَ أُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ[2]

در استدلال بر این روایت گفته شده بود: مفاد این روایت چنین است که شرط مکان مصلی و مسجَد مصلی این است که روی زمین باشد.

1.3.1مناقشه

در جواب از استدلال به این روایت بیان کردیم؛ لسان این روایت، لسان امتنان است و مفاد لسان امتنان توسعه است و تضییق آور نیست؛ یعنی مفاد روایت این است که بر خلاف امم سابقه که لازم بود عبادت در مکان خاص صورت بگیرد در امت اسلام چنین شرطی وجود ندارد و در هر مکانی، نماز خواندن جایز است.

1.4روایت دوم

روایت دوم صحیحه عبدالرحمن بن أبی عبدالله بود: سَعْدٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يُصَلِّي عَلَى الدَّابَّةِ الْفَرِيضَةَ إِلَّا مَرِيضٌ يَسْتَقْبِلُ بِهِ الْقِبْلَةَ وَ يُجْزِيهِ فَاتِحَةُ الْكِتَابِ وَ يَضَعُ بِوَجْهِهِ فِي الْفَرِيضَةِ عَلَى مَا أَمْكَنَهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ وَ يُومِئُ فِي النَّافِلَةِ إِيمَاءً.[3]

در استدلال به این روایت بر عدم جواز نماز خواندن بر روی وسیله در حال حرکت گفته شده بود: مفاد روایت این است که در حال اختیار نباید نماز فریضه بر روی دابه خوانده شود؛ و دابه هم خصوصیت ندارد و لذا روایت شامل هر وسیله نقلیه در حال حرکتی می شود.

1.4.1مناقشه

ما در جواب از استدلال به این روایت بیان کردیم که: مقتضای جمود بر نص این است که بگوییم شرط مکان مصلی این است که روی دابه ولو در حال توقّف نباشد که این حکم، یک حکم تعبّدی در خصوص دابّه خواهد بود؛ لکن با توجه به مناسبت حکم و موضوع این خطاب منصرف به این خواهد بود که چون عادتاً رعایت تمام شرائط اختیاری نماز بر روی دابه ممکن نبوده است مثل استقبال قبله، قیام، رکوع اختیاری، سجود اختیاری، سجود بر ما یصح السجود علیه و استقرار بدن مصلی از شرائطی است که عادتاً کسی که روی دابه قرار می گیرد نمی تواند آن ها را مراعات کند. شاهد بر این انصراف، استثنایی است که در روایت ذکر شده است؛ زیرا در روایت مریض را استثناء کرده و راجع به مریض فرموده است «یستقبل به القبله» یعنی دیگران مریض را به سمت قبله می چرخانند که این مطلب نشان می دهد که مریض نمی تواند نمازی با رعایت شرایط اختیاریه بخواند یا این که تعبیر به «وَ يَضَعُ بِوَجْهِهِ فِي الْفَرِيضَةِ عَلَى مَا أَمْكَنَهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ» دارد یعنی بر هر چه ممکن است سجده کند و نیز در مورد نافله برای مریض، بحث ایماء را مطرح کرده است که این ها نشان می دهد که به صورت عادی نمی توان روی دابه شرائط اختیاری نماز را مراعات کرد و این روایت ناظر به این مطلب است (نه این که کسی که تمام شرائط نماز را رعایت کند در صورتی که نمازش روی وسیله نقلیه در حال حرکت باشد صحیح نیست)

1.5روایت سوم

روایت سوم، روایت عبدالله بن سنان بود: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَ يُصَلِّي الرَّجُلُ شَيْئاً مِنَ الْمَفْرُوضِ‌ رَاكِباً قَالَ لَا إِلَّا مِنْ ضَرُورَةٍ.[4] که راوی سؤال می کند که آیا می شود نماز فریضه را در حالت سواره اتیان کرد؟ حضرت در جواب فرمودند انسان نمی تواند در حال سواره نماز بخواند مگر این که ضرورت اقتضا کند.

در استدلال به این روایت گفته می شود: مفاد این روایت چنین است که در حال اختیار، نماز سواره صحیح نیست.

1.5.1مناقشه

در جواب از استدلال به این روایت می گوییم: نکته انصرافی که در روایت قبل وجود داشت در این روایت نیز وجود دارد و از این جهت که در حالت سواره امکان رعایت تمام شرائط نماز وجود ندارد از نماز خواندن در حال سواره منع شده است مخصوصاً این که سواره در آن زمان، سواره بر روی دابه بوده است أعم از این که روی دابه محمل باشد یا نباشد. و لاأقل این شبهه باعث می شود که شبهه انصراف در این روایت ایجاد شود که مانع از احراز اطلاق می شود.

مرحوم خویی در اینجا بحثی را مطرح فرموده اند که: بین صحیحه عبدالرحمن بن أبی عبدالله و بین روایت عبدالله بن سنان (که به نظر ایشان موثقه است به این خاطر که أحمد بن هلال عبرتایی که در سند روایت واقع شده است را ثقه می دانند) تعارض به عموم من وجه است؛ از این جهت که در صحیحه عبدالرحمن بن أبی عبدالله مریض را از عدم جواز صلاة فریضه بر دابه، استثناء کرد و مریض اطلاق دارد و شامل مضطر به نماز بر روی دابه و غیر مضطر می شود و در روایت ابن سنان مضطر را استثناء کرد و مفادش این است که «برای غیر مضطر نماز خواندن بر روی دابه جایز نیست چه این غیر مضطر مریض باشد و چه سالم باشد» و لذا نسبت به «مریضی که مضطر نیست» اطلاق صحیحه عبدالرحمن بن أبی عبدالله اقتضا می کند نماز خواندن روی دابه جایز باشد و اطلاق روایت ابن سنان اقتضا می کند که نماز خواندن روی دابه جایز نباشد. و بعد از تعارض و تساقط، در مورد مریض غیر مضطر، مرجع عمومات أدله أجزاء و شرائط نماز است و چون به صورت عادی، رعایت أجزاء و شرائط نماز بر روی دابه ممکن نیست این شخص مریض غیر مضطر باید از دابه پیاده شود و بر روی زمین نماز بخواند.

به نظر ما نیازی به این فرمایش مرحوم خویی نیست؛ عنوان «مریض» به مناسبت حکم و موضوع به فرض اضطرار عرفی انصراف دارد و لذا اگر روایت عبدالله بن سنان را به لحاظ سندی قبول نکنیم معتقدیم مریضی می تواند روی دابه که برخی از شرائط اختیاری نماز روی آن رعایت نمی شود، دنماز بخواند که اضطرار عرفی به نماز روی دابه داشته باشد.

1.6روایت چهارم

روایت چهارمی که به آن استدلال شده است بر این که نماز بر روی دابه و مانند آن در حال اختیار صحیح نیست روایت صحیحه است که شیخ طوسی در تهذیب به اسنادش از محمد بن علی بن محبوب از عبدالله بن جعفر حمیری نقل می کند؛

عَنْهُ عَنِ الْحِمْيَرِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع رَوَى جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ مَوَالِيكَ عَنْ آبَائِكَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص صَلَّى الْفَرِيضَةَ عَلَى رَاحِلَتِهِ فِي يَوْمٍ مَطِيرٍ وَ يُصِيبُنَا الْمَطَرُ وَ نَحْنُ فِي مَحَامِلِنَا وَ الْأَرْضُ مُبْتَلَّةٌ وَ الْمَطَرُ يُؤْذِي فَهَلْ يَجُوزُ لَنَا يَا سَيِّدِي أَنْ نُصَلِّيَ فِي هَذِهِ الْحَالِ فِي مَحَامِلِنَا أَوْ عَلَى دَوَابِّنَا الْفَرِيضَةَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَوَقَّعَ ع يَجُوزُ ذَلِكَ مَعَ الضَّرُورَةِ الشَّدِيدَةِ.[5]

ترجمه: عبدالله بن حمیری می فرماید به امام هادی علیه السلام نامه نوشتم که قربان شما شوم! أصحاب شما از پدران شما روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله نماز فریضه را در روز بارانی بر روی محمل خواندند. عبدالله بن جعفر خدمت حضرت عرض می کند که: آیا اگر باران بیاید و ما در محمل باشیم و زمین خیس باشد و باران ما را أذیت کند می توانیم نماز فریضه را روی محمل بخوانیم؟ حضرت در جواب نوشتند که در حال ضرورت شدید مانعی ندارد.

در استدلال به این روایت گفته می شود: روایت دلالت می کند که در حال اختیار نماز خواندن در محمل و بر روی دابه جایز نیست.

1.6.1مناقشه

در جواب از این روایت نیز بیان می کنیم: شبهه انصراف نسبت به این روایت نیز وجود دارد که منصرف به فرد متعارف دارد که نماز بر دابه یا محمل عادتاً با رعایت تمام شرائط و أجزای اختیاری نماز نیست و حضرت از این جهت فرمودند تنها در حال ضرورت جایز است و اگر فرض شود که انسان رو به قبله و بدون این که بدنش تکان شدید بخورد و با رعایت قیام و رکوع سجود اختیاری نماز می خواند(مثل قطار و هواپیما که فرض متعارفش چنین است) انصافاً از این روایت نمی توان عدم جواز این نماز را استفاده کرد.

1.7روایت پنجم

روایتی که شیخ طوسی از محمد بن علی بن محبوب از أحمد بن هلال عبرتائی نقل می کند: عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ يَجْلِبُ الْغَنَمَ مِنَ الْجَبَلِ يَكُونُ فِيهَا الْأَجِيرُ الْمَجُوسِيُّ وَ النَّصْرَانِيُّ فَتَقَعُ الْعَارِضَةُ فَيَأْتِيهِ بِهَا مُمَلَّحَةً قَالَ لَا يَأْكُلْهَا قُلْتُ يَكُونُ فِي وَقْتِ فَرِيضَةٍ لَا تُمَكِّنُهُ الْأَرْضُ مِنَ الْقِيَامِ عَلَيْهَا وَ لَا السُّجُودِ عَلَيْهَا مِنْ كَثْرَةِ الثَّلْجِ وَ الْمَاءِ وَ الْمَطَرِ وَ الْوَحَلِ أَ يَجُوزُ لَهُ أَنْ يُصَلِّيَ الْفَرِيضَةَ فِي الْمَحْمِلِ قَالَ نَعَمْ هُوَ بِمَنْزِلَةِ السَّفِينَةِ إِنْ أَمْكَنَهُ قَائِماً وَ إِلَّا قَاعِداً وَ كُلَّمَا كَانَ مِنْ ذَلِكَ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْعُذْرِ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ[6]

عمرو بن عثمان، عمرو بن عثمان ثقفی خزاز است که نجاشی او را توثیق کرده است. و محمد بن عذافر، محمد بن عذافر صیرفی مدائنی است که نجاشی او را نیز توثیق کرده است و لذا اشکال در سند تنها از ناحیه أحمد بن هلال عبرتائی است.

محمد بن عذافر می گوید به امام علیه السلام عرض کردیم که شخصی است که در وقت نماز فریضه به خاطر کثرت برف و باران و گل نمی تواند روی زمین نماز بخواند، آیا جایز است که در محمل نماز بخواند؟ حضرت فرمودند بله محمل به منزله سفینه است که اگر می تواند ایستاده نماز می خواند و اگر نمی تواند نشسته نماز می خواند.

در استدلال به این روایت گفته می شود؛ ذیل روایت به «فالله أولی بالعذر» استناد کرده است ولذا تجویز نماز فریضه در محمل، مختص به فرض عذر و اضطرار خواهد شد.

1.7.1مناقشه

به نظر ما این روایت شامل کسی که می تواند نمازی با رعایت شرائط اختیاری روی محمل (یا روی وسایل نقلیه امروز مثل قطار و هواپیما) بخواند، نمی شود چون ممکن است ذیل روایت (فالله أولی بالعذر) مربوط به شخصی است که مجبور است نماز را نشسته بخواند؛ یعنی ذیل روایت مربوط به فقره دوم «أن أمکنه قائما و إلا قاعداً» می باشد و در فرض هایی که مجبور است به صورت نشسته نماز بخواند و شرائط اختیاری نماز را رعایت نکند معذور است و روایت بیش از این دلالت ندارد؛ شاهد این مطلب این است که حضرت، محمل را به سفینه تشبیه کرد و بعداً بیان خواهیم کرد که مقتضای روایات جواز نماز فریضه در سفینه در حال اختیار است.

1.8روایت ششم

روایت ششم که برای اثبات عدم جواز نماز بر روی دابه و مانند آن در حال اختیار، به آن استدلال می شود روایتی است که شیخ طوسی به اسنادش از أحمد بن محمد بن عیسی از علی بن أحمد بن أشیم از منصور بن حازم نقل می کند:

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَشْيَمَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: سَأَلَهُ أَحْمَدُ بْنُ النُّعْمَانِ فَقَالَ أُصَلِّي فِي مَحْمِلِي وَ أَنَا مَرِيضٌ قَالَ فَقَالَ أَمَّا النَّافِلَةُ فَنَعَمْ وَ أَمَّا الْفَرِيضَةُ فَلَا قَالَ وَ ذَكَرَ أَحْمَدُ شِدَّةَ وَجَعِهِ فَقَالَ أَنَا كُنْتُ مَرِيضاً شَدِيدَ الْمَرَضِ فَكُنْتُ آمُرُهُمْ إِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ يُنِيخُوا بِي[7] فَأُحْتَمَلُ بِفِرَاشِي فَأُوضَعُ فَأُصَلِّي ثُمَّ أُحْتَمَلُ بِفِرَاشِي فَأُوضَعُ فِي مَحْمِلِي[8]

منصور بن حازم می گوید که أحمد بن نعمان از ایشان سؤال کرد و مرجع ضمیر ذکر نشده است و لذا روایت مضمره است؛ لکن ما ذکر کرده ایم که روایات مضمره مخصوصاً این که راوی شخص جلیل القدری مثل منصور بن حازم باشد در عرف متشرعه ظاهر در این بوده است که از امام علیه السلام سؤال می کند و عرفی نیست که از غیر امام علیه السلام سؤال کند و بعد بگوید «از او» پرسیدم.

سؤال می کند که در محمل نماز می خوانم در حالی که مریض هستم؟ حضرت در جواب فرمودند نماز نافله را می توان در محمل خواند ولی جایز نیست نماز فریضه در محمل خوانده شود. منصور بن حازم می گوید که أحمد بن نعمان به حضرت بیان کرد که شدیداً دچار درد شده ام؟ حضرت فرمود من هم شدیداً مریض بودم و لکن به أطرافیان خود می گفتم که مرا با بسترم بردارید و آن ها مرا با بستر برداشته و روی زمین می گذاشتند و وقتی نماز می خواندم دوباره مرا در محمل می گذاشتند.

ممکن است از این روایت استفاده شود که نماز در محمل بر روی دابه اختیاراً در نماز فریضه ممنوع است.

در سند این روایت علی بن أحمد بن أشیم است که توثیق خاص ندارد و لکن به نظر ما بعید نیست ثقه باشد زیرا حدود 57 مورد أحمد بن محمد بن عیسی أشعری از او روایت نقل کرده است که شخص سخت‌گیری در رجال بوده است و لذا انسان وثوق پیدا می کند که علی بن أحمد بن أشیم نزد أحمد بن محمد بن عیسی أشعری لاأقل حسن ظاهر داشته است و حسن ظاهر أماره عدالت است و لذا این روایت قابل اعتماد است.

1.8.1مناقشه

أما به نظر ما دلالت این روایت اشکال دارد؛ زیرا بیان کردیم که متعارف در مورد نماز در محمل این بوده است که امکان رعایت تمام شرائط نماز در محمل وجود نداشته است و حداقل به جهت قیام و گاهی مشکل استقرار بدن مصلی و گاهی مشکل استقبال قبله، نماز مختل می شده است و لذا اطلاق روایت نسبت به جایی که بتوان در محمل نمازی با تمام شرائط اختیاری خوانده شود مشکل است. و بر فرض از این مطلب غمض عین کنیم باید در روایت تصرف کنیم زیرا مورد روایت مریضی است که شدید المرض و شدید الوجع است در حالی که در صحیحه عبدالرحمن بن أبی عبدلله صریحاً تجویز شده بود که همچو مریضی نماز را بر روی دابه یا در محمل بخواند و لذا باید این روایت را بر حکم استحبابی حمل شود که اگر این مریض سختی زیاد را تحمّل کند و نماز را روی زمین بخواند بهتر است.

1.9خلاصه بحث از روایات

خلاصه عرض ما این است که: اطلاقی در روایات پیدا نکردیم که اقتضا کند نماز روی محمل یا روی وسیله های نقلیه امروز مثل قطار یا هواپیما اشکال داشته باشد به گونه ای که اگر بتواند تمام شرائط اختیاری نماز را رعایت کند همچنان این نماز جایز نباشد. و مقتضای اطلاقات أولیه و أصل برائت این است که نماز در این حال، اشکالی نداشته باشد.

1.10حکم تاب

مطلب دیگر این است که: اگر کسی اطلاق این روایات را بپذیرد مورد روایات نماز بر روی دابه یا نماز در حال رکوب است و شامل نماز مثل روی تاب (الصلاة علی الارجوحه) نمی شود؛ زیرا این تاب هایی که در زمان قدیم هم رایج بود و بین دو درخت می بستند و افراد روی آن تاب استراحت می کردند و نماز می خواندند بر نماز بر روی آن «صلاة علی الدابة، صلاة راکباً» صدق نمی کند و حتّی اگر تاب تکان بخورد ولی مصلی بتواند خودش را روی آن حفظ کند این تکان خوردن تاب مانعی از صحت نماز نیست زیرا به خاطر عدم صدق «صلاة علی الدابة، صلاة راکباً»، دلیلی بر منع نداریم بلکه صحیحه علی بن جعفر دلیل بر جواز است:

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ وَ أَبِي قَتَادَةَ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ هَلْ يَصْلُحُ‌ لَهُ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى الرَّفِّ الْمُعَلَّقِ بَيْنَ نَخْلَتَيْنِ قَالَ إِنْ كَانَ مُسْتَوِياً يَقْدِرُ عَلَى الصَّلَاةِ عَلَيْهِ فَلَا بَأْسَ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فِرَاشِ حَرِيرٍ وَ مِثْلِهِ مِنَ الدِّيبَاجِ وَ مُصَلَّى حَرِيرٍ وَ مِثْلِهِ مِنَ الدِّيبَاجِ يَصْلُحُ لِلرَّجُلِ النَّوْمُ عَلَيْهِ وَ التُّكَأَةُ وَ الصَّلَاةُ عَلَيْهِ قَالَ يَفْرُشُهُ وَ يَقُومُ عَلَيْهِ وَ لَا يَسْجُدُ عَلَيْهِ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي فِي مَسْجِدٍ حِيطَانُهُ كِوَاءٌ كُلُّهُ قِبْلَتُهُ وَ جَانِبَاهُ وَ امْرَأَتُهُ تُصَلِّي حِيَالَهُ يَرَاهَا وَ لَا تَرَاهُ قَالَ لَا بَأْسَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوَارِي يُبَلُّ قَصَبُهَا بِمَاءٍ قَذِرٍ أَ يُصَلَّى عَلَيْهَا قَالَ إِذَا يَبِسَتْ فَلَا بَأْسَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ صَلَّى وَ مَعَهُ دَبَّةٌ مِنْ جِلْدِ حِمَارٍ وَ عَلَيْهِ نَعْلٌ مِنْ جِلْدِ حِمَارٍ هَلْ تُجْزِيهِ صَلَاتُهُ أَوْ عَلَيْهِ إِعَادَةٌ قَالَ لَا يَصْلُحُ لَهُ أَنْ يُصَلِّيَ وَ هِيَ مَعَهُ إِلَّا أَنْ يَتَخَوَّفَ عَلَيْهَا ذَهَابَهَا فَلَا بَأْسَ أَنْ يُصَلِّيَ وَ هِيَ مَعَهُ.[9]

از نماز روی رفّی که بین دو نخل خرما آویزان است سؤال می کند؟ حضرت می فرماید اگر رفّ صاف است و نماز خواندن روی آن ممکن است اشکالی ندارد.

برخی این روایت را بر فرضی حمل کرده اند که؛ رفّ (که از چوب تهیه می شده است) بین دو درخت خرما با میخ محکم شده باشد که أصلاً تکان نمی خورد.

لکن این فرض خلاف اطلاق این روایت است؛ زیرا گاهی دو طرف چوب را که از آن رفّ می ساختند، سوراخ می کردند و با طناب به درخت خرما آویزان می کردند و این رفّ تکان می خورد که اطلاق روایت شامل این فرض هم می شود بلکه بعید نیست ظاهر تعلیق به «معلّق» همین رفّ است وگرنه رفّی که با میخ به دو درخت خرما کوبیده شده و محکم شود راجع به آن تعبیر به «رفّ آویزان به دو درخت خرما» نمی شود و لذا نماز روی رفّ و این تاب اشکال ندارد ولو در أثنای نماز تکان بخورد در صورتی که شرائط نماز مختلّ نشود و بدن مصلی تکان شدید نخورد و موجب استدبار قبله و انحراف از قبله نشود.


[1] ارجوحه چیزی مثل تاب است یا به تعبیر دیگر به آن ألاکلنگ گفته می شود. (استاد).
[7] در استبصار تعبیر «یقیمونی» دارد (استاد).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo