< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدتقي شهيدي

1402/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: واجبات رکوع /رکوع /صلاه

فهرست مطالب:

خلاصه مباحث گذشته:

در جلسه گذشته مساله 4 مطرح شد که در ادامه مساله در مورد کسی است که در اثناء رکوع جلوسی یا رکوع ناقص قیامی یا در ایماء به رکوع، قادر بر رکوع تام قیامی می شود، حکمش چیست؟ صاحب عروه فرمودند: اگر بعد از اتمام ذکر واجب متوجه شود، همین رکوع جلوسی کافی است و فقط برخیزد و قیام کند تا قیام بعد از رکوعش محقق شود و اگر قبل از تمام شدن ذکر واجب، تمکن از رکوع قیامی پیدا کند، با همان حالت انحناء و تقوس، برمی خیزد و هیات رکوع را حفظ می کند و رکوع جلوسی او در ادامه، رکوع قیامی می شود و ذکر را می گوید و احتیاط مستحب این است که نماز را اعاده کند. در ادامه کلام محقق خوئی و محقق سیستانی مطرح شد.

 

1- ادامه مساله 4

بحث در مساله 4 است که صاحب عروه فرمودند:

«و إن حصل في أثناء الركوع بالانحناء الغير التام أو في أثناء الركوع الإيمائي فالأحوط الانحناء إلى حد الركوع و إعادة الصلاة‌»[1] اگر در اثناء رکوع ناقص قیامی که صدق رکوع می کند اما در حد رکوع شرعی نیست یا در اثناء رکوع ایمائی، قدرت بر رکوع تام قیامی پیدا کندف احتیاطا در امتداد این رکوع، رکوع تام قیامی انجام دهد و نماز را هم اعاده کند.

1.1- کلام محقق سیستانی

محقق سیستانی فرمودند: اظهر این است که این رکوع ناقص قیامی را به رکوع تام قیامی تبدیل کند و از ایماء به رکوع هم به رکوع تام قیامی برود و اعاده لازم نیست.

ایشان در عروه ج 2 ص 80 بیان کردند که اگر بعد از ذکر واجب، ملتفت شود پیشانی اش بر ما یصح السجود علیه نیست، نیازی به کشاندن پیشانی به ما یصح السجود علیه نیست؛ چون زمانی که ذکر واجب را انجام می داد، سجودش صحیح بود و ارتباط بین فریضه و سنت که شامل شرط سجده می شود، در حال عذر برقرار نیست و لذا این سجود در حال عدم التفات مکلف، سجود مامور به است و ذکر واجب را در همان حال گفته است و نیازی به تدارک نیست. این مطلب را مناسب بود ایشان در این مساله هم مطرح کنند که اگر بعد از گفتن ذکر واجب، قدرت بر رکوع تام قیامی پیدا کرد، نیازی به انحناء بیشتر نیست؛ چون جامع رکوع فریضه است و انحناء تام سنت است و در زمان ذکر واجب، ارتباط بین سنت و فریضه برقرار نبود؛ چون مکلف معذور بود.

ما اصل فرمایش ایشان را قبول نداریم. در بحث سجود و مکان مصلی این مطلب گذشت و عرض کردیم که نفی ارتباط بین سنت و فریضه را از کجا فهمیده ایم؟ از لفظ لاتنقض فهمیده ایم یا از لفظ لاتعاد؟ «لَا تَنْقُضُ السُّنَّةُ الْفَرِيضَةَ»[2] مفادش این است که اخلال به سنت از روی عذر، موجب بطلان فریضه نمی شود؛ اگر به ما بگویند: ذکر واجب سجود را بعد از کشیدن سر به ما یصح السجود علیه، اعاده کن! آیا این عرفا نقض فریضه است؟ نقض فریضه به این است که بگویند: این سجده یا این نماز را اعاده کن اما فقط گفته اند که پیشانی را روی مهر بکش و ذکر را تکرار کن و این عرفا نقض فریضه نیست و ما بیشتر از این که فریضه را با سنت نقض نکنید، نداریم.

یا در رکوع ناقص قیامی شارع بگوید: بیشتر خم بشو و ذکر را اعاده کن! اگر این را شارع بگوید، عرفا نقض رکوع نیست.

ایشان در رکوع ایمائی هم فرمودند: اگر ایماء تمام شود و سرش یا چشمانش که با آن ایماء کرده است، بالا بیاورد و متمکن از رکوع تام قیامی شود، نیازی به تدارک نیست و این رکوع ایمائی مجزی است؛ چون در زمان ایماء معذور بوده است.

چطور در این مساله که هنوز رفع راس از ایماء نکرده اما ذکر واجب تمام شده است، شما می فرمایید: این رکوع ایمائی بی فایده است و باید رکوع تام قیامی کند و ذکر واجب بگوید؟ فرق بین اینکه هنوز از ایماء خارج نشده است که اطلاق کلام ایشان این است که ولو ذکر واجب را گفته است و قادر بر رکوع تام قیامی می شود، باید رکوع تام قیامی کند اما اگر از ایماء خارج شد و متمکن از رکوع تام قیامی می شود، ایشان فرمودند: لازم به اعاده رکوع نیست؛ فرق این دو حالت چیست؟

اگر دلیل المریض یصلی ایمائا اطلاق دارد که در هر دو حالت اطلاق دارد و اگر انصراف دارد که در هر دو حالت انصراف دارد و فرقی بین این دو نیست؛ چرا ایشان فرق گذاشته اند؟ ما همانطور که محقق خوئی فرمودند انصراف را قائل هستیم و لو در ضیق وقت، مثل اینکه سر از ایماء برداشت و متمکن از رکوع تام قیامی می شود، با انجام یک رکوع تام قیامی که وقت نمی گذرد، ضیق وقت است به این معنا که اگر بخواهد نماز را دوباره بخواند، فرصت نمی شود اما به اندازه رکوع تام قیامی که فرصت هست و این مقدار که وقت تنگ نیست.

دلیلی که می گوید: اگر مریض متمکن از رکوع قیامی نیست، ایماء کند، نسبت به این شخص منصرف است و این فرد تمکن از رکوع دارد اما شما که قائل هستید انصراف ندارد و ایماء تمام شد و قدرت بر رکوع تام قیامی پیدا کرد، لازم نیست رکوع تام قیامی کند اما اگر بعد از ذکر واجب، قدرت بر رکوع تام قیامی پیدا کند؛ چون هنوز سرش را بالا نیاورده یا چشمانش را باز نکرده است، اینجا دلیل یومی الی الرکوع از آن منصرف است؟ ما این را متوجه نمی شویم.

1.2- جمع بندی نظر استاد و محقق خوئی در مساله 4

نظر محقق خوئی را قبلا مطرح کردیم که دوباره اشاره کنیم:

ایشان فرمودند: ولو در ضیق وقت این فرد در اثناء رکوع ایمائی یا بعد از رکوع ایمائی قادر بر رکوع تام قیامی شود، باید رکوع تام قیامی کند مگر ضیق وقت به حدی است که اگر رکوع تام قیامی کند، بعض نماز خارج وقت واقع می شود اما در رکوع ناقص قیامی در اثناء رکوع، ایشان فرمودند: باید منحنی کامل شود تا تبدیل به رکوع تام قیامی بشود (که ما هم این را قبول داشتیم و فقط اختلاف در این بود که ایشان رکوع ناقص را رکوع مامور به نمی دانستند و ما عرض کردیم این رکوع مامور به است) و لو بعد از ذکر؛ چون دلیل اینکه مضطر رکوع ناقص قیامی می کند، از این منصرف است؛ چون متمکن است که رکوع ناقص قیامی را بیشتر خم بشود و رکوع تام قیامی کند و کل نماز را در وقت بخواند اما اگر بعد از رفع راس، متمکن از رکوع تام قیامی شود، محقق خوئی فرمودند: در سعه وقت نماز باطل است و در ضیق وقت نماز صحیح است. به نظر ما مطلقا نماز صحیح است؛ چون حدیث لاتعاد اخلال به شرایط رکوع را می بخشد و این فرد رکوع عرفی را اتیان کرده و شرطش که انحناء کامل است به خاطر عذر نیاورده است و لذا اخلال به رکوع عرفی نشده است.

2- مساله 5

صاحب عروه فرمودند:

«زيادة الركوع الجلوسي و الإيمائي مبطلة ‌و لو سهوا كنقيصته‌»[3]

2.1- نقیصه رکوع جلوسی و ایمائی

نقص رکوع جلوسی و ایمائی ولو سهوا بلا اشکال مبطل است؛ چون بطلان نماز به نقص یک جزء علی القاعده است و باید دلیل بر تصحیح آورده شود که نداریم؛ چون لاتعاد شامل این فرد نمی شود؛ چون اگر وظیفه اش رکوع جلوسی بود و به آن اخلال کرد، اخلال کرده به رکوع که فریضه است و اگر وظیفه اش رکوع ایمائی بوده؛ چون عاجز از رکوع عرفی است، این نماز فاقد رکوع عرفی است و شارع برای او ایماء به رکوع قرار داده است که آن را هم سهوا ترک کرده است، با چه دلیلی آن را تصحیح کنیم؟ نمازی که فاقد رکوع است دلیل بر تصحیح آن نداریم.

این فرد به فریضه اخلال کرده است و شارع به دلیل خاص یا به او گفت: فریضه تو ایماء است، بنابر اینکه آیه ﴿وَ عَلى جُنُوبِهِمْ﴾[4] مراد ایماء به رکوع باشد[5] و یا به او در روایات گفته اند: رکوع ایمائی کند که سنت است اما دلیل خاص گفته است که عجز از فریضه رکوع عرفی، مسقط نماز نیست اما بالاخره این نماز فاقد فریضه است که ما قدره الله است، رکوع ما قدره الله است. فریضه به معنای واجب بالفعل نیست (من فاتته الفریضه مراد از فریضه؛ لذا کسی که از نماز خواب می ماند، او را شامل است اما واجب فعلی از او فوت نشده است) و این فرد آن را ترک کرده است ولو از روی اضطرار، اما اشکالی ندارد ولی حدیث لاتعاد این نمازی را که رکوع ایمائی در آن فراموش شده است، شامل نمی شود؛ چون این نماز فاقد تقدیر الهی رکوع است و با دلیل خاص می خواستیم آن را تصحیح کنیم که گفت ایماء به رکوع کند اما این مکلف ایماء‌ را هم فراموش کرده است در این صورت وجهی برای تصحیح نیست.

لااقل این است که شک در شمول حدیث لاتعاد می کنیم که باز هم نمی توان به آن تمسک کرد.

2.2- زیاده رکوع جلوسی

راجع به زیاده رکوع جلوسی کسی اشکال نکرده است؛ یعنی اگر در نماز نشسته دوبار رکوع جلوسی کند، همه می گویند: با زیاده رکوع قیامی در نماز ایستاده فرقی نمی کند و مبطل است اما اصل اینکه زیاده سهوی رکوع حتی قیامی در نماز ایستاده مبطل نماز باشد، این محل اختلاف است؛ چون برخی مثل امام و محقق سیستانی می گویند: مانعیت زیاده رکوع به سنت ثابت شده است نه به فریضه و السنه لانتقض الفریضه می گوید: اخلال به مانعیت زیاده رکوع مشمول السنه لاتنقض الفریضه است اگر از روی سهو و نسیان باشد اما بخاطر اجماع و برخی روایات محقق سیستانی در زیاده سهوی رکوع احتیاط کردند.

به نظر ما بین زیاده رکوع جلوسی در نماز نشسته و زیاده رکوع قیامی در نماز ایستاده، فرقی نیست؛ اگر کسی در نماز ایستاده رکوع جلوسی بجا بیاورد ولو قصد جزئیت هم نکند، همه گفته اند که این هم زیاده رکوع است اما قبلا مطرح کردیم که برخی مثل محقق سیستانی می فرمایند: باید جزء مسانخ را زیاده کند و رکوع جلوسی مسانخ با نماز ایستاده نیست اما چرا اینجا قائل به زیاده شدند؟ مهم نیست ما که قبول داریم این زیاده است.

2.3- زیاده رکوع ایمائی

اما زیاده رکوع ایمائی، اجماع منقول داریم که سهوا هم مبطل نماز است، چه برسد که عمدا باشد و ظاهرا مستند این اجماع، کلام محقق حکیم در مستمسک است که ایماء بدل تعبدی رکوع است و احکام مبدل منه در بدل هم جاری است اما بزرگانی مانند سید محمود شاهرودی مرجع بزرگ در تعلیقعه عروه فرمودند: دلیل نداریم که همه احکام مبدل منه در بدل جاری بشود و محقق خوئی هم این را فرمودند و مطلب صحیحی است، مخصوصا اینکه گفته اند: اذا عجز عن الرکوع یومی الی الرکوع و گفته نشده: الایماء الی الرکوع رکوعٌ، اگر این را گفته بودند، جای بحث داشت که اطلاق دارد نسبت به حکم زیاده یا نه!

در فقه هم زیاد پیش می آید، مثلا احکام وضو را در تیمم نمی شود پیاده کرد، در وضو قاعده تجاوز جاری نیست اما آیا در تیمم هم جاری نیست؟ برخی گفته اند تیمم بدل از وضو، احکام وضو را دارد و تیمم بدل از غسل، احکام غسل را دارد و نتیجه این است که تیمم بدل از غسل در آن قاعده تجاوز جاری است به نظر مشهور، اگرچه محقق تبریزی و محقق سیستانی قائلند که در اثناء غسل قاعده تجاوز جاری نیست.

خمس بدل زکات است، زکات هر حکمی دارد خمس هم همان حکم را دارد «إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمَّا حَرَّمَ عَلَيْنَا الصَّدَقَةَ أَنْزَلَ لَنَا الْخُمُسَ»[6] این موارد دلیل ندارد که احکام خاص زکات برای خمس و سهم سادات باشد و خیلی از بزرگان هم این اشکال را مطرح کردند.

در بحث زیاده ایماء دلیلی بر اینکه احکام زیاده رکوع عرفی را دارد، نداریم.

محقق سیستانی فرمودند: هر فعل مسانخی را در بین افعال نماز بیاورید ولو بدون قصد جزئیت، اگر امر نداشته باشد، زیاده است و لازمه این مطلب این است که در نماز ایمائی، اگر عمدا دوبار ایماء به رکوع کند، نماز باطل است؛ چون جزء مسانخ را آورده است اما در اگر غیر نماز ایمائی، ایماء کند، مثلا احتیاط می کند، زیاده صدق نمی کند ولو عمدا باشد؛ چون ایماء الی الرکوع مسانخ نماز ایستاده نیست.

در صورت سهو ایشان می فرمایند: در زیاده سهوی رکوع تام قیامی هم به خاطر اجماع و روایات پذیرفتیم و احتیاط واجب کردیم و الا آنجا هم قاعده السنه لاتنقض الفریضه شامل بود اما در زیاده سهوی ایماء به رکوع، اصلا اجماع محصل نداریم و اجماع منقول هم در کتبی ادعا شده است که به اجماعات منقولش اعتباری نیست پس زیاده سهویه ایماء به رکوع نیاز به احتیاط هم ندارد چون عرفا رکوع نیست و زیاده سهویه در غیر رکوع و سجدتین می شود که مسلما معفو است.

2.4- کلام محقق خوئی

محقق خوئی می فرمایند: زیاده متقوم به قصد جزئیت است؛ لذا اگر در ایماء به رکوع، قصد جزئیت کند، اگر عمدا باشد، زیاده صادق است و نماز باطل است اما اگر سهو باشد، مبطل نیست؛ چون زیاده عرفیه نیست و اگر در ایماء به رکوع، قصد جزئیت نکند ولو عمدا ایماء‌ کند، نماز صحیح است؛ چون زیاده عرفا صدق نمی کند. و تعبد هم در زیاده سجود بدون قصد جزئیت داشتیم که به رکوع قیامی با اولویت قطعیه تعدی کردیم اما به ایماء به رکوع نمی شود تعدی کرد و وجهی ندارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo