< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد علی اکبر سیفی مازندرانی

1400/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الحجج الشرعیه/ حجیة خبر الواحد/-

 

حجیت خبر واحد در عقائد

کلام محقق خراسانی

مرحوم آخوند می فرمایند: باب علم در باب عقائد منسد نیست تا اینکه به خاطر انسداد قائل به حجیت مطلق ظنون بشویم.

چون علم، اعم از علم تفصیلی و علم اجمالی است و در مورد امور اعتقادی، اگر اصلِ یک امر اعتقادی را بدانیم که ثابت است، مثل بهشت، جهنم، برزخ، صراط و ... که در نص آیات آمده و انسان نسبت به آنها علم دارد، دیگر لازم نیست که نسبت به جزئیات و خصوصیات آنها هم علم تفصیلی داشته باشیم، بلکه همان علم اجمالی علی ما هو علیه کافی است.

خداوند متعال می فرماید:

﴿وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُون‌﴾[1]

و همچنین می فرماید:

﴿وَ إِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُون‌﴾[2]

اصل برزخ و صراط با این آیات ثابت شده است، اما جزئیات و کیفیاتش در اخبار ذکر شده و همین که انسان علی ما هو علیه به آن معتقد باشد کافی است، یعنی بگوید: من برزخ را به همان شکل و با همان خصوصیاتی که برای آن در نزد پروردگار ثابت است قبول دارم و به آن معتقد هستم هرچند که نسبت به آن جزئیات علم تفصیلی ندارم.

و این با احکام فرعیه عملیه تفاوت دارد، چون در آنجا صرف اعتقاد نیست و باید انسان عمل کند، و راهی جز احتیاط عملی ندارد، یعنی به مقتضای علم اجمالی باید در همه شبهات وجوبیه و تحریمیه احتیاط کند!

ولی چون این احتیاط، موجب عسر و حرج، و اختلال نظام است به همین دلیل، احتیاط واجب نیست، بلکه حرام است.

اما در باب عقاید، دیگر این مشکل وجود ندارد و می توان به آن امر اعتقادی، علی ما هو علیه معتقد شد.

متن کلام مرحوم آخوند:

«هل الظن كما يتّبع عند الانسداد عقلا في الفروع العمليّة المطلوب فيها أوّلا العمل بالجوارح يتّبع في الاصول الاعتقاديّة المطلوب فيها عمل الجوانح من الاعتقاد به و عقد القلب عليه و تحمّله و الانقياد له أولا؟ الظاهر لا؛ فانّ الأمر الاعتقادي و إن انسدّ باب القطع به إلّا أنّ باب الاعتقاد اجمالا بما هو واقعه و الانقياد له و تحمّله غير منسدّ، بخلاف العمل بالجوارح فانّه لا يكاد يعلم مطابقته مع ما هو واقعه إلّا بالاحتياط. و المفروض عدم وجوبه شرعا أو عدم جوازه عقلا. و لا أقرب من العمل على وفق الظنّ.

و بالجملة: لا موجب مع انسداد باب العلم في الاعتقاديّات لترتيب الأعمال الجوانحية على الظنّ فيها مع إمكان ترتيبها على ما هو الواقع فيها، فلا يتحمّل إلّا لما هو الواقع و لا ينقاد إلّا له، لا لما هو مظنونه، و هذا بخلاف العمليّات فانّه لا محيص عن العمل بالظنّ فيها مع مقدّمات الانسداد».[3]

اشکالات کلام مرحوم آخوند

1- امارات شرعیه معتبره، دلیل قطعی دارند و از تحت اطلاقات نهی از عمل به ظن، خارج هستند، و با بودن اخبار دیگر نوبت به انسداد نمی رسد.

همان طور که در باب احکام، چون خبر ثقه داریم، دیگر نوبت به انسداد نمی رسد، در امور اعتقادی هم همین طور است و با بودن روایات دیگر نوبت به انسداد نمی رسد.

شمای آخوند در باب احکام، انفتاحی هستید و اصلا انسدادی نیستید، عرض ما این است که فرقی بین امور اعتقادی و احکام نیست و در همین جا هم باب علمی مفتوح است و اخبار حجیت دارند چون ادله حجیت خبر ثقه اطلاق دارد و شامل امور اعتقادی هم می شود.

شما، امارات و اخبار را حتی با تمکن از علم تفصیلی هم حجت می دانید، چه برسد به تمکن از علم اجمالی، مشهور علما هم همین را می گویند، بنابراین در اینجا هم که تمکن از علم اجمالی هست باید خبر واحد را حجت بدانید.

2- مرجع کلام شما این است که مقدمات انسداد، در باب عقاید حاصل نیست، چون باب علم اجمالی مفتوح است و با همان می توان امر شارع را امتثال کرد.

عرض ما این است که با توجه به امتثال تفصیلی، اصلا نوبت به علم اجمالی نمی رسد، وقتی که اماره وجود دارد دیگر آن علم اجمالی منحل می شود.

3- اساسا اینکه می فرمایید باب علم در امور اعتقادی منسد است، حرف صحیحی نیست.

اگر مراد این است که در عقاید عقلیه، باب علم منسد است، این حرف صحیح نیست. چون عقل، حکم می کند و علم وجدانی حاصل می شود.

اگر هم منظورتان عقاید توقیفیه است، در اینجا هم با اینکه علم وجدانی حاصل نمی شود ولی اطلاقات حجیت خبر واحد اینجا را هم شامل می شود و چون دلیل حجیت اخبار، قطعی هستند، بنابراین باز هم باب علمی منسد نیست. همان طور که در باب احکام شرعی، باب علمی منسد نیست، در امور اعتقادی هم منسد نیست.

پس ادعای اینکه باب علمی در امور اعتقادی منسد است، ادعای صحیحی نیست.

 

کلام علامه طباطبایی

ایشان می فرمایند: ما خبر واحد را در اعتقادیات حجت نمی دانیم، چون سیره عقلاء بر عدم اخذ به خبر واحد در امور اعتقادی مستقر شده است.

اگر مرادتان، امور اعتقادی اصلی عقلی مانند توحید و نبوت، یا توقیفی ضروری مانند اصل بهشت و جهنم است، حق با شماست و خبر واحد نمی تواند این موارد را ثابت کند، ولی در امور جزئی اعتقادی، چه ایرادی دارد که خبر واحد بخواهد آن را ثابت کند؟ و چه کسی گفته که سیره بر عدم اخذ به خبر واحد است؟ اتفاقا سیره قائم است که عقلاء به قول ثقه در چنین مواردی اخذ می کنند، مثلا در ادیان مختلف، وقتی در مورد جزئیات آن دین، مثل شرح حال پیامبر آن دین، خبری از یک ثقه نقل شود، سیره بر این قائم است که به قول او اخذ می کنند.

در دین ما هم همین طور است و در امور جزئی اعتقادی به خبر واحد اخذ می شود.

 

ادله حجیت خبر واحد در امور اعتقادی

1- قاعده مقتضی و عدم مانع

مقتضی، همان اطلاقات حجیت خبر واحد است که این اطلاقات شامل امور اعتقادی نیز می شوند و مانعی هم برای این شمول نداریم. بنابراین باید خبر واحد در اینجا نیز حجت باشد.

2- اسناد

اسناد امور اعتقادی توقیفی جرئی، به دین و به خداوند متعال نیاز به حجت دارد و این حجت، چیزی جز خبر واحد نمی تواند باشد.

3- آیه نفر

قبلا برای خبر واحد به این آیه تمسک کردیم و اشکالاتی را نسبت به آن مطرح کردیم، همان تقریب و همان اشکالات در اینجا هم می آید.

4- اطلاقات و عمومات ادله حجیت خبر ثقه

قبلا این روایات را خواندیم که دلالت بر حجیت خبر ثقه داشتند، که این روایات اطلاق دارند و شامل امور اعتقادی نیز می شوند.

5- سیره عقلاء

گفتیم که سیره عقلاء بر اخذ به قول ثقه در امور اعتقادی مستقر شده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo