< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد علی اکبر سیفی مازندرانی

1400/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الحجج الشرعیه/ سنة/-

 

نکته ای راجع به مباحث قبل

سنت در اصطلاح اصول، به معنای قول، فعل و تقریر چهارده معصوم علیهم السلام است، و روایات، حاکی از سنت هستند نه اینکه خودِ سنت باشند!

چون روایات، کلام راویان هستند و حاکی از سنت هستند، و از قول معصوم یا فعل و تقریر او حکایت می‌کنند.

سوال: این کلام که اخبار را حاکی بدانیم، در مورد خبر واحد صحیح است، چون احتمال خطا یا نقل به مضمون در مورد راوی وجود دارد و نمی توانیم عین الفاظ روایت را به حضرت نسبت بدهیم، ولی در خبر متواتر اینگونه نیست و اگر خبری متواتر باشد می توانیم همان الفاظ روایت را به امام نیز نسبت بدهیم و یقین کنیم که این کلمات از دو لب مبارک حضرت خارج شده است.

جواب: همه اخبار حاکی از سنت هستند، چه خبر واحد باشند و چه متواتر! حتی علم وجدانی هم پیدا کنیم که این جملات قطعا از حضرت صادر شده است باز هم این روایت حاکی می شود! چون در هر صورت اثبات می شود که این جملات را راوی گفته است! تنها تفاوتی که بین خبر واحد و خبر متواتر وجود دارد این است که در خبر واحد، انسان علم تعبدی پیدا می کند، ولی در خبر متواتر علم قطعی پیدا می شود.

 

خبر

روش اصولیون این است که در اصول پیرامون خبر بحث نمی کنند و تنها بحثی که در مورد خبر در اصول مطرح می کنند حجیت خبر واحد است ولی مسائل دیگر در مورد خبر را به علم درایه حواله می دهند.

ولی به نظر ما غیر از اصل حجیت خبر، برخی دیگر از خصوصیات خبر که دخل مستقیم و مباشری در حجیت خبر دارند نیز باید در اصول مطرح شوند! چون نتیجه این مباحث نیز، حجیت است، بنابراین به علم اصول ارتباط دارد و باید در اینجا بحث شود.

این حجیت، گاهی وجدانی است که در خبر متواتر است و گاهی تعبدی است که در خبر واحد اینگونه است که اینها باید در اصول بحث شوند. برخی از این مباحث نیز اختلافی هستند که باید بررسی شوند، مثلا در مورد متواتر اجمالی اختلاف شده است که آیا ملحق به متواتر است یا حکم خبر واحد را دارد؟ و این اختلاف ثمره دارد، چون مقدار و درجه حجیت متفاوت است! اگر ملحق به متواتر باشد یک حکمی دارد و اگر ملحق به خبر واحد باشد حکم دیگری خواهد داشت!

 

خبر متواتر

خبر متواتر خبری است که تعداد رواتش در هر طبقه به قدری باشند که نتوانند تواطؤ بر کذب کنند و این تواطؤ مستحیل باشد.

قید عدد را به این خاطر در تعریف گنجانده اند که خبر محفوف به قرینه را خارج کنند، چون ممکن است یک خبر باشد که محفوف به قرینه باشد و انسان علم وجدانی به صدور آن پیدا کند ولی رواتش متعدد نباشد که در این صورت به این خبر، متواتر نمی گویند، هرچند که انسان قطع به صدور هم دارد.

بنابراین در خبر متواتر شرط است که تعداد روات زیاد باشند، اما اینکه آیا عدد خاصی هم شرط شده است؟

حق این است که عدد خاصی شرط نشده است و عدد ممکن است طبق شرایط گوناگون فرق کند، مثلا اگر ده نفر از بزرگان اصحاب، در طبقه خودشان اتفاق در نقل داشته باشند و چیزی را نقل کنند، متواتر می شود، چون ملاک استحاله تواطؤ بر کذب در اینجا می آید، ولی اگر غیر این بزرگان صد نفر هم باشند و چیزی را بالاتفاق نقل کنند ممکن است متواتر محقق نشود!

سوال: آیا این تعدد روات در همه طبقه ها باید باشد یا فقط در طبقه اول شرط است؟ چون به هر حال تعداد روات هر چقدر هم زیاد باشند بالاخره در آخر مثلا به شیخ طوسی می رسند و ایشان در کتاب خودش نقل می کند و ما هم به ایشان که یک نفر است رجوع می کنیم.

جواب: در تواتر شرط است که روات در همه طبقه ها متعدد باشند، و حتی در زمان شیخ طوسی هم باید همین طور باشد، یعنی کسی در حد شیخ طوسی نباشد که روایت را انکار کند. مثلا مشایخ ثلاثه که صاحبان کتب اربعه هستند آن روایت را نقل کرده باشند و فقهاء نیز به آن استدلال کرده باشند و نقل را پذیرفته باشند، که در این صورت تواتر محقق می شود.

 

اقسام خبر متواتر

خبر متواتر سه نوع است: لفظی، معنوی و اجمالی

تواتر لفظی: در جایی است که همه روات در تمام طبقات یک لفظ خاص را بالاتفاق نقل کرده باشند، مانند: «من کنتُ مولاه فهذا علیٌ مولاه» و «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی، اهل بیتی» در فقه هم نمونه هایی داریم که از این قبیل هستند که معمولا در کلیات هستند و در برخی فروع نیز هست ولی این تواتر کمتر اتفاق می افتد.

تواتر معنوی: در جایی است که همان تعداد روات باشد و تواطؤ بر کذب نداشته باشند، اما در اینجا یک لفظ خاص را نقل نکرده اند بلکه برای یک واقعه خاص و یک موضوع خاص از الفاظ گوناگون استفاده کرده اند که معنا و مضمون همه آنها یکی است.

تواتر اجمالی: هر روایتی قضیه ای مختص به خود را دارد و در مضمون نیز با هم متفاوت هستند ولی همین روایات مختلف با همدیگر یک موضوع خاص را اثبات کنند، و یک پیام و مدلول کلی داشته باشند، هرچند که مدلول خاص و مضمون هر روایت با روایات دیگر متفاوت باشد، مثلا در مورد شجاعت امیرالمومنین علیه السلام روایات گوناگونی در قضایای گوناگون نقل شده است، مثل جنگ خیبر و لیلة المبیت و قضایای دیگر که هرکدام مضمون مختص به خود را دارند ولی در مجموع شجاعت آنحضرت را اثبات می کنند.

در تاریخ ابن کثیر آمده که راوی نقل کرده است وقتی حضرت درب قلعه را کندند و به زمین انداختند شش نفر خواستند آنرا بردارند و خود راوی هم می گوید: انا سابعهم، ولی باز هم نتوانستند درب را بردارند!

مضمون این روایت، راجع به جنگ خیبر و یک قضیه خاص است و پیام کلی که از این روایت برداشت می شود شجاعت امام علی علیه السلام است.

ده ها و صدها خبر دیگر هم در قضایای گوناگون و در جنگ ها و غزوات مختلف وجود دارد که هر کدام مضمونی دارند و با هم و در کنار هم شجاعت آنحضرت را اثبات می کنند.

 

اشکال محقق نائینی در مورد تواتر اجمالی

ایشان فرموده است: تواتر اجمالی در حکم خبر واحد است، چون قضایای متفاوتی هستند و هرکدام باید جداگانه بررسی شوند که در این صورت احتمال صدور خلاف در هرکدام وجود دارد و نمی توانند به همدیگر ضمیمه شوند.

مرحوم آقای خویی اشکال کرده اند که این حرف صحیح نیست، چون اگر این اشکال وارد باشد، در متواتر معنوی نیز مشکل آفرین خواهد بود، چون در آنجا نیز الفاظ متفاوت هستند و وحدت ندارند. بلکه حتی در متواتر لفظی هم همین طور است! چون در متواتر لفظی نیز هرچند که یک لفظ خاص نقل شده است ولی روایات متفاوت هستند و هرکدام ممکن است مربوط به یک امام باشند! بنابراین خبرها تعدد دارند.

اگر قرار باشد که خبرها را به تنهایی در نظر بگیریم، این اشکال در متواتر معنوی و لفظی نیز می آید. فلذا باید مجموعی نگاه کنیم که اگر مجموعی نگاه کنیم هر سه نوع از تواتر آن ملاک استحاله تواطؤ بر کذب را خواهند داشت.

بلکه حتی به نظر ما استحاله تواطؤ در تواتر اجمالی، شدیدتر است! چون در تواتر لفظی و معنوی، یک مضمون خاص تکرار شده است و امکان تبانی بر روی آن وجود دارد ولی در اینجا اصلا مضامین نیز متفاوت هستند و استحاله تواطؤ بر کذب در اینجا بیشتر و شدیدتر است.

نکته

تواتری که در فقه وجود دارد در غالب موارد تواتر معنوی است که تعدادش از تواتر لفظی و اجمالی بیشتر است. اگر تعبیراتی مانند: «هذه النصوص بلغت حدّ التواتر» را در کتب فقهی جستجو کنید به موارد بسیار زیادی دست پیدا می کنید که نود درصد آنها از قبیل متواتر معنوی هستند. یعنی الفاظ روایات با هم متفاوت هستند ولی یک مضمون را بیان می کنند.

 

خبر واحد

خبر واحد، خبری است که به حدّ تواتر نرسد، که ممکن است یک نفر باشد و ممکن است متعدد باشند ولی به حدی نیستند که تواطؤ آنها بر کذب محال باشد.

خود خبر واحد به مستفیضه و غیر مستفیضه تقسیم می شود. و مستفیضه نیز به مشهوره و متظافره تقسیم می گردد. و مشهوره نیز خودش سه قسم دارد که اینها را در جلسه بعد مطرح خواهیم کرد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo