< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد علی‌اکبر سیفی‌مازندرانی

1402/03/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت اجرای حد مسکر

 

(مسألة 10): يضرب الشارب على‌ ظهره وكتفيه وسائر جسده، ويتّقى‌ وجهه ورأسه وفرجه. والرجل يضرب عُرياناً- ما عدا العورة- قائماً، والمرأة تُضرب قاعدة مربوطة في ثيابها، ولا يُقام عليهما الحدّ حتّى‌ يفيقا[1]

شهرت عظیمه داشتیم که حد را عریاناً اجرا می کنند و مخالف، فقط شیخ طوسی در مبسوط بود.

صحیحه ابابصیر: «محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى، عن يونس عن عبد الله بن مسكان، عن أبي بصير، في حديث قال: سألته عن السكران والزاني قال: يجلدان بالسياط مجردين بين الكتفين، فأما الحد في القذف فيجلد على ما به (از روی لباس) ضربا بين الضربين.[2]

این روایت صریح در اجرای حد عریاناً است و ضربه آن در زنا و سکران شدید است.

اصحاب اتفاق کردند که زن نباید عریان شود و لبساسش را به خودش می بندند و بعد حد اجرا می شود. در ضمن با مذاق شرع هم منافات دارد که زن عریان شود و حد اجرا شود، ولو اینکه زنان بخواهند حد را اجرا کنند، زیرا که زن ضعیف است و در سرما و گرما، طاقت کمتری دارند.

اجرای حد بر مجنون

(مسألة 11): لا يسقط الحدّ بعروض الجنون ولا بالارتداد، فيُحدّ حال جنونه وارتداده.‌[3]

کسی شرب خمر کرد بعد مجنون شد یا اینکه مرتد شد، با عروض جنون یا ارتداد باز هم حد اجرا می شود زیرا ارتکاب موجب حد در زمان اسلام و سلامت بوده است لذا حد ساقط نمی شود.

آیا حد را باید در حال جنون زد یا باید منتظر شد که خوب شود؟ امام راحل می فرماید که در حال جنون باید حد اجرا شود.

عرض ما این است که این بیان را نمی توان مساعدت کرد زیرا اصحاب متفق در تأخیر حد، تعلیل کرده اند که در حال سکر نمی توان حد را اجرا کرد زیرا باید بفهمد که برای چی حد زده می شود لذا در جنون هم همینگونه است زیرا از حیث فهم الم تفاوتی ندارند، پس باید جنون برطرف شود تا احساس الم کند، اگر تعلیل، علت عدم اجرای حد در سکران باشد لذا در مجنون هم تعلیل می آید و تعلیل ضرری به حجیت شهرت عظیمه نمی زند، اما اگر روایت «لاتأخیر فی الحد» را اخذ کنید نباید در سکران هم تأخیر را جایز بدانید در حالی که شهرت عظیمه وجود دارد که حد مسکر باید تأخیر شود تا خوب شود، لذا اشکال وجود دارد و احتیاط اقتضا می کند که صبر شود تا مجنون خوب شود تا غرض فهم الم حاصل شود، البته شاید گفته شود که تأخیر مخالف احتیاط است زیرا نصوص عدم تأخیر اجرای حد وجود دارد، لذا اجرای فوری حد تقویت می شود.

اگر خوب شدن مجنون متوقع نباشد که صبر معنا ندارد و به هر حال یک دردی را هم احساس می کند و از نظر تاثیر آن بر دیگران هم که اثر دارد.

تکرار شرب مسکر

(مسألة 12): لو شرب كراراً ولم يحدّ خلالها كفى‌ عن الجميع حدّ واحد، ولو شرب فحدّ قتل في الثالثة، وقيل: في الرابعة.‌[4]

اگر کسی شرب خمر را تکرار کرد و بین آن حد انجام نشد مشهور این است که یکبار حد برای چندین مرتبه شرب مسکر کافی است، اما اگر وسط آن حد اجرا شود هر بار انجام شرب مسکر، باید برای هر بار حد بخورد که قاعده و نص هر دو متفق هستند.

در جایی که تخلل اجرای حد نباشد: دلیل ما می تواند نصوص یا قاعده باشد. مقتضی قاعده این است که این امر باید از مصادیق تعدد اسباب باشد، مرجع تشخیص عرف است زیرا در نص تعدد اسباب تعریف نشده است و ملاکی داده نشده است، به نظر می رسد که عرف در تعدد اسباب، فرقی بین تخلل حد و عدم تخلل حد نمی داند، و برای هر بار شرب مسکر، حد باید اجرا شود، مگر اینکه عرفا بگویند که یکبار شراب خورده در یک مجلس، مثل اینکه شخصی برای وضو چندبار آب میریزید ولی عرف می گوید یکبار شسته است، لذا مقتضی قاعده عدم تداخل اسباب است.

اما نص برخلاف قاعده است که اگر حد متخلل شود دوباره حد می خورد و الا برای چند بار شرب مسکر یکبار حد بیشتر نمی خورد.

بعضی گفته اند تعدد اسباب به تعدد طبیعی است، اما عرف تعدد طبیعی را ملاک در تعدد اسباب نمی داند و تعدد فرد هم جزء تعدد اسباب است.

لذا طبق قاعده ، تعدد شرب مسکر، تعدد اسباب است اما نص برخلاف آن است.

قتل در مرتبه سوم اجرای حد یا چهارم؟

امام راحل فرموده اند که در مرتبه سوم اجرای حد، شخص به قتل می رسد. نصوص مختلفی بر این امر دلالت دارد:
صحیحه سلیمان بن خالد: «محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم، عن سليمان بن خالد، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: من شرب الخمر فاجلدوه، فان عاد فاجلدوه، فان عاد الثالثة فاقتلوه»[5]

وعنه، عن أحمد، عن صفوان، عن يونس، عن أبي الحسن الماضي عليه السلام قال: أصحاب الكبائر كلها إذا أقيم عليهم الحدود مرتين قتلوا في الثالثة. [6]

وعن أبي علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان، عن منصور بن حازم، عن أبي عبيدة، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من شرب الخمر فاجلدوه فان عاد فاجلدوه، فان عاد فاقتلوه. [7]

وعن علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن المعلى عن أبي بصير، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: كان رسول الله صلى الله عليه وآله إذا اتي بشارب الخمر ضربه، ثم إن اتي به ثانية ضربه، ثم إن اتي به ثالثة ضرب عنقه. [8]

نصوص بسیاری دراینجا وجود دارد که صریح و صحیح هستند.

مشهور همین نظر را دارند که در صورت تخلل حد، در مرحله سوم به قتل می رسد.

دو روایت مخالف وجود دارد:

1-«قال الكليني: قال جميل: وروي عن بعض أصحابنا أنه يقتل في الرابعة، قال ابن أبي عمير: كأن المعنى أن يقتل في الثالثة ومن كان إنما يؤتى به يقتل في الرابعة[9]

این روایت اصلا معلوم نیست از کیست و حتی مرسل هم نیست.

2- «قال الصدوق في (الفقيه): وروي أنه يقتل في الرابعة. أقول: لعله محمول على جواز تأخير الإمام القتل إلى الرابعة والاكتفاء بالحد مع المصلحة.[10]

این روایت هم معلوم نیست از چه کسی نقل شده است و مشخص نیست از معصوم است یا نه؟

لذا حجیت ندارند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo