< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /راهبرد دشمن نشاسی

حدیث خوانی

عن ابی جعفر الباقر علیه السلام قال: إنّما المؤمنُ الّذي إذا رَضِيَ لَم يُدْخِلْهُ رِضاهُ في إثمٍ و لا باطلٍ

امام باقر علیه السلام در معرفی مومن واقعی شروطی بیان کردند و این شروط با ادات حصر هم آغاز شده است انما المؤمنُ ، مومن اینطوری است. حقیقت مومن و مومن حقیقی کسی است که در حال رضایت مندی این رضایت وجودی او ، او را به بیراهه و گناه نکشاند. برخی وقتی سر مست از رضایت هستند به بیراهه کشیده می‌شوند بعضی ها نمی‌توانند در حالت رضایتمندی خود را کنترل کند. حضرت می‌فرماید مومن باید در حال شادی و رضایتمندی اختیارش دراختیار خودش باشد و از جاده ی اصلی ایمان، اعتقاد و پایبندی به واجبات و ترک محرمات خارج نشود. و إذا سَخِطَ لَم يُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِن قولِ الحقِّ وقتی عصبانی می‌شود خروش می‌کند، غضب می‌کند این غضب و خروش، او را از قول حق خارج نکند باعث نشود حق را کنار بگذارد و بیان نکند. بعضی ها در شادی کنترل از دستشان خارج می شود و برخی در غضب و سخط. حضرت می‌فرمایند: در شادی و غضب که دو حالت روحی انسان است از جاده ی اعتدال خارج نشود مهار خود را در رضا و سخط در اختیار داشته باشد.

(و المؤمنُ الّذي إذا قَدَرَ لم تُخْرِجْهُ قُدرتُهُ إلى التَّعدّي و إلى ما لَيس لَه بحقٍّ)

و مومن آن کسی است که زمانی که امکانات و قدرت دارد و بخاطر توانمندی خود به دیگران تعدی نکند و چیزی را نخواهد و نگوید و مورد حمایت قرار ندهد که حق او نیست. این یک فرمول و راهبرد برای ایجاد جامعه ی امن است. انسان ها را طوری تربیت کنند که مهار آنان در شادی و نا شادی و در زمان قدرت این ها سه حالتی است که ممکن است انسان از حالت اعتدال خارج شود، سه وضعیتی است که انسان را از حالت اعتدال خارج می‌کند. اگر جامعه را طوری مدیریت و تربیت کردیم که در حالت رضایت و در حالت سخط و در حالت تمکن و قدرت به دیگران تعدی نکرد در چهارچوب حرکت کرد، این جامعه امن است. از نظر ما این روایات راهبرد امنیت اجتماعی جامعه را تبیین می‌کند.

مباحث گذشته

در بحث سیاست خارجی راهبرد های سیاست خارجی کشور ها را در زمینه ی دشمن شناسی مورد توجه قرار دادیم و بحث می‌کردیم. غرض ما اول این بود که نگاه و نگرش کشور ها را به عنوان یک تجربه ی بشری در زمینه ی دشمن شناسی و نحوه ی مقابله با دشمن بررسی کنیم ولی از آنجا که پیچیدگی های دنیای سیاست اقتضا می‌کند که در مبانی پیش رو این پیچیدگی ها را در کنار تحولات جهانی ببینیم و بسنجیم و راهکار فقهی برای مسائلی که با آن مواجه هستیم را ارائه کنیم، تصمیم گرفتیم این راهبرد ها را مقداری مفصل تر و دقیق تر در اینجا مطرح کنیم که در مباحث آینده از تکرار آن ها بی نیاز باشیم. این شد که تصمیم شد این راهبرد ها را مقداری مفصل تر از آن که در ذهن داشتیم بیان کنیم تا زمینه ی بحث برای محور های مباحثات مان در آینده روشن تر و دقیق تر باشد. در زمینه ی دشمن شناسی راهبرد ها و اسناد راهبردی رژیم صهیونسیتی را مورد توجه قرار دادیم، سپس سند راهبردی انگلیس درباره ی سیاست خارجی و دفاعی این کشور را بررسی کردیم در گام اول کلیات آن را مرور کردیم. محور های راهبردی درباره ی خصومت فدراسیون روسیه از نگاه لندن را مورد توجه قرار دادیم و در ادامه نگاه این کشور به خصومت ایران را مطرح می‌کنیم. مجموعه ی این مطالب در کنار همدیگر ضمن اینکه دشمن شناسی را در اسناد راهبردی این کشور ها به ما نشان می‌دهد، پیچیدگی های صحنه ی سیاست که دستگاه دیپلماسی یک کشور باید به آن واقف باشد را هم تبیین می‌کند. صحنه ی سیاست ورزی در عرصه ی خارجی، صحنه ای پیچیده و چند لایه است که از لابه‌لای بررسی این اسناد این پیچیدگی و این چند لایگی کاملاً واضح و روشن می‌شد. ما ضمن بررسی جایگاه و نقش دشمن در این اسناد، این پیچیدگی ها را هم بیان می‌کنیم.

از سند سیاست خارجی و دفاعی انگلستان درباره ی ایران این برداشت ها را می توان نمود:

۱- انگلیسی ها در این سند پیشرفت های برنامه ای هسته ای ایران را منشأ نگرانی خود بیان می‌کنند. می‌گویند این پیشرفت ها و دستیابی ایران به این توانمندی ها باعث نگرانی برای امنیت جهانی است. غایت آن راجع به مسائل هسته ای موضوع نظامی شدن صنعت هسته ای ایران را هدف قرار می‌دهد. یعنی می‌گویند ایرانی که برای غنی سازی با درصد بالای اورانیوم توانمند است، ایرانی که در ساخت موشک های نقطه زن توانمندی دارد، ترکیب این دو، ایران را هسته ای می‌کند و ایران برای جامعه ی جهانی تهدید می‌شود.

جواب نقضی و حلی ما به این نکته اسان است که

اولا: کشور های بسیاری در دنیا و در غرب آسیا به لحاظ نظامی هسته ای هستند. رژیم صهیونسیتی هسته ای است، پاکستان هسته ای است، کشور های عضو دائم شورای امنیت هسته ای هستند، اگر هسته ای بودن ایران ناامنی ایجاد می‌کند، هسته ای بودن این کشورها هم باید ناامنی ایجاد کند. ایران بار ها اعلام کرده است به دنبال نظامی کردن صنعت خود نیست.

ثانیاً: آنها از پیشرفت های کشور در عرصه های نوین نگرانند. یک کشور پیشرفته دیگر کشور دنباله رو نخواهد بود. کشور موثر در حوزه ی سیاست خارجی و در نظام قدرت جهانی است. آنها می‌خواهند ایران قدرت نظامی یا غیر نظامی نداشته باشند. بنابراین برای جو سازی علیه ایران دائما خصومت خود را با ایران به پیشرفت هسته ای ربط می‌دهند در حالی که ربطی ندارد آن ها با استمرار قدرت ایران و با گسترش قدرت نرم ایران و با توانمندی های فناوری ایران مخالف هستند آن را نمی‌توانند به زبان بیاورند که چرا این کشور پیشرفت می‌کند، جنبه های نظامی که وجود خارجی هم ندارد مورد تبلیغات و شعار قرار می‌دهند.

۲- ارزیابی آن ها در این سند این است که تهدیدات ناشی از پیشرفت هسته ای ایران رو به افزایش است، می‌گویند ایران هسته‌ای به علاوه ی ایران موشکی یعنی تهدید،

3- می‌گویند امنیت شهروندان انگلستان از سوی ایران در حال تهدید شدن است. در این سند این ادعای غیر واقعی برجسته شده است و اتهامات بی اساسی را به جمهوری اسلامی در این زمینه زده اند. این نکاتی بود که تا اینجا عرض کردیم در این سند وجود دارد. درمورد روسیه به عنوان اولین دشمن و درباره ی جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمن بعدی یاد کردند.

توصیه هایی به دولت انگلستان کردند، تهیه کنندگان این سند یا در این سند پیش بینی هایی صورت گرفته که بر اساس آن پیش بینی ها و فعالیت های پیشنهادی گام هایی برای مهار دشمنان بردارند. بند های مهم این توصیه ها در این سند اینطور است:

۱- برای مقابله با تهدید و خصومت روسیه، گفتند لندن موظف است تعامل و کمک های همه جانبه و تقویت نفوذ خود در قفقاز جنوبی، مرداوی، بالکان غربی، آسیای مرکزی و مغولستان را افزایش دهد. این ها همه کشور های حوزه های نفوذ روسیه هستند. انگلستان برای اینکه خصومت خود با روسیه را اعمال کند و توانمندی های روسیه را محدود کند، می‌گوید ما باید تعامل همه جانبه، تقویت و کمک داشته باشیم تا کشور های نام برده شده از هم پیمانی و همکاری با روسیه جدا شوند و به سمت غرب گرایش پیدا کنند. می‌گویند ما باید کمک کنیم در این کشور ها رفاه باشد، از منظر خودشان و با کمک خودشان امنیت گسترش پیدا کند و این کشورها درباره ی مداخله ی روسیه در کشور شان نباید انعطاف پذیر باشند یعنی حرف غرب را گوش کنند این اولین ابتکاری است که برای مهار قدرت روسیه پیش بینی کردند. یعنی با نقش آفرینی در حوزه های نفوذ روسیه در جهت کاهش قدرت منطقه‌ای مسکو قدم بردارند.

۲- گفتند که شرکت های دفاعی روسیه اگر بخواهند به منافع آن ها و انگلستان آسیب برسانند باید به تکنولوژی های جدید دسترسی‌ پیدا کنند. برای اینکه چنین قدرتی به وجود نیاید می گویند لندن باید همه ی تلاش خود را کند تا شرکت های دفاعی روسیه را از دسترسی به تکنولوژی های نوین محروم کند. بنابراین یکی از برنامه‌های لندن برای مقابله و خصومت ورزی با روسیه، ممانعت از دسترسی‌ این کشور به تکنولوژی های جدید است. گاهی احساس می‌کنند این تکنولوژی از رهگذر همکاری با ایران یا چین ممکن است به دست بیاید لذا با هر گونه همکاری در این عرصه ها بین این سه کشور مخالفت می‌کنند و مخالفت عملی به خرج می‌دهند. یکی از چالش های دولت های اروپایی فقدان ارتش های قوی است یک ارتشی سراسری به اسم ناتو درست کردند که خلأ قدرت نظامی در این کشور ها را پوشش دهد البته امروز این ارتش به جای گارد نظامی گارد هجومی دارد اما هر چه که هست انگلستان بر اساس این سند تلاش می‌کند طی ده سال آینده جایگاه خود را به عنوان یکی از رهبران ناتو حفظ کند و با افزایش حمایت نظامی از اوکراین الگویی برای حمایت از کشور های تحت آسیب در اروپا یا غیر اروپا فراهم کند. یک انتقادی به آمریکا وارد است که احیانا اشاره هم کردم اینکه آمریکا از هم پیمانان خود در شرایط سخت حمایت می‌کند. می‌گویند حکومت اوکراین تحت فشار نظام روسیه قرار گرفت. آمریکا از آن حمایت نکرد لشکر به میدان نیاورد. مداخله ی نظامی نکرد بلکه فقط وانمود به حمایت کردن کرد یا از حکومت قبلی افغانستان که دست نشانده ی آمریکا بود حمایت نکرد و زمینه ی روی قدرت آمدن حاکمیت بعدی را فراهم کرد.

دولت انگلستان یا می‌خواهد این خلأ را پر کند یا طوری رفتار کند که به چنین اتهامی گرفتار نشود که بگویند لندن هم از متحدان خود حمایت نمی‌کند.

3-نکته ی بعدی بر اساس توصیه‌های این سند لندن در چهارچوب تقویت بازدارندگی های نظامی برای خود و برای هم پیمانان خود از افزایش اعتبارات کشور ها و تأمین نیازمندی های مالی ناتو حمایت می‌کند. برای اینکه نیرو های نظامی ناتو تقویت مالی شوند چالش های مالی آن ها مرتفع شود لندن ابراز تمایل می‌کند که بودجه ی نظامی هر کشور که به ناتو اختصاص پیدا می‌کند حداقل به مبلغ دو و نیم درصد از تولید ناخالص ملی افزایش پیدا کند. اگر همه ی این کشور ها دو و نیم درصد تولید ناخالص خود را به نیروی نظامی ناتو اختصاص دهند می‌گویند مشکلات مالی این سازمان نظامی مرتفع می‌شود و اگر چالشی برای اروپا و لندن به وجود بیاید این نیروی نظامی قادر است با آن مواجه کند.

مطابق با پیشنهادات این سند بودجه ی دفاعی انگلستان تا دو سال آینده به میزان پنج میلیارد پوند یعنی شیش میلیارد دلار افزایش پیدا خواهد کرد. این مبلغ برای تأمین ذخایر و تقویت نیروهای انسانی نظامی و پر کردن ذرات خانه ها از انواع تجهیزات به کار گرفته می‌شود تا از کارایی این مهمات و تجهیزات و نیروی مسلح برای انگلستان اطمینان حاصل شود که در مواقع اضطراری توان مقابله با تهدید را داشته باشد در این سند همینطور حمایت مالی از سرویس رسانه ای دولت انگلیس یعنی BBC مورد تأکید واقع شده است و گفتند ما بیست میلیون پوند برای تقویت این رسانه که به چهل و دو زبان در دنیا فعال است پرداخت خواهیم کرد. مشاهده می‌کنید برای مقابله با خصومت یک کشوری مثل روسیه یا هر کشور دیگری این ها هم به دنبال هم افزایی فعالیت های دسته جمعی هستند هم به دنبال تجهیزات نظامی و سازمان نظامی ناتو هستند هم به دنبال تقویت ابزار عملیات روانی با رسانه های عمومی هستند و هم به دنبال دست اندازی در حوزه های نفوذی که دشمنان آن ها در آنجا نفوذ دارند. این رویکرد های دولت انگلستان برای مقابله با دشمنانی که آن ها را در راهبرد معرفی کردند.

جمع بندی سند راهبردی انگلستان

اگر جمع بندی همه ی این نکات را بخواهیم مد نظر قرار دهیم این جمع بندی عبارت است از اینکه تهدید اصلی در این سند تغییر موازنه ی جهانی و شکل گیری نظم جدید با محوریت ایران و روسیه و چین قلمداد شده است و در جای جای این سند به این موازنه ی قدرت جدید اشاره کردند. انگلستان و شرکای راهبردی آن از شکل گیری این نظم جدید که در تقابل با قدرت های غربی است و نفوذ غرب را در جهان کاهش می‌دهد، فوق العاده نگران هستند. اصل تهدید اینجا است. روسیه به دلیل ( این بند دوم جمع بندی) عملیات نظامی در اوکراین که امنیت اروپا و امنیت قضایی و نکاتی که در گذشته عرض کردیم از نگاه آنان به اخلال کشانده است و ایران به دلیل رویکرد های هسته ای که می‌تواند برای اروپا خطر آفرین باشد و به دلیل حمایت از روسیه در جنگ اوکراین، این دو کشور به عنوان دشمن در این سند آورده شدند اما چین که پایه ی سوم است به دلیل وضعیت خاصی که دارد با بیان احتیاط آمیزی از نقش چین در تحولات بین المللی به عنوان یک دشمن یاد نکردند می‌گویند چین یک چالش بزرگ برای امنیت جهانی است. این سند گویای این نکته است که انگلستان در مواجه با تهدیدات مورد اشاره به تنهایی قدرت مقابله ای ندارد به دنبال یارگیری جهانی است، اعتلاف سازی و ایجاد بازدارندگی در غالب تقویت ناتو و حمایت از کشور های اروپایی مانند اوکراین در برابر روسیه ابتکار عمل جدی انگلستان برای مقابله با تهدیدات جهانی است. از نظر ما حمایت از اوکراین جنبه ی موضوعی ندارد. اگر اوکراین را آب هم ببرد و آسیبی به انگلستان و اهداف آن ها نخورد آن ها برایشان مهم نیست بلکه از این جهت که نقطه ی تماس و درگیری غرب با محور نظم جدید یعنی روسیه و ایران و چین است، پرورنده ی اوکراین اولویت پیدا کرده و به آن اهمیت زیادی می‌دهند. سرمایه گذاری برای تقویتBBC در کنار تقویت ناتو حکایت از برنامه ریزی این کشور در جهت استفاده از ابزار عملیات روانی و جنگ نرم برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی دارد. نکاتی درباره‌ی جنگ نرم در اینجا هست که ما در سلسله مباحث جنگ نرم انشاالله توضیح خواهیم داد. استفاده از ابزار تحریم رکن سوم ابتکار های راهبردی انگلستان است یعنی بخشی نظامی و بخشی دیگر سیاسی و بخشی استفاده از ابزار تحریم است. این رکن سوم ابتکار های دولت انگلیس علیه کشور های متخاصم بر شمرده شده است که به طور طبیعی علیه روسیه و ایران اعمال می‌کنند و به نحوی هم اگر بتوانند و آسیبی به خودشان نرسد از این ابزار علیه چین هم بهره خواهند گرفت اما ابزار تحریم در مقطع کنونی فاقد ظرفیت لازم برای تسلیم کردن دولت ها و ملت ها ارزیابی شده است. اگر جایی بحث مناسبت داشت راجع به تحریم و ابزار تحریم و نا کارآمدی های تحریم در مقطع کنونی جهان توضیح می‌دهیم.

خب مطالبی که در جلسه ی قبل گفتیم و در این جلسه ادامه دادیم این هم یکی دیگر از تجربه های بشری درباره ی دشمن شناسی در دوران معاصر است. هم پیچیدگی ها را دیدید که چگونه در امور سایر کشور ها دخالت می‌کنند از ابزار تحریم، عملیات روانی و از تجهیزات نظامی و ساز و کار نظامی و از مداخله در حوزه‌های نفوذ در کنار هم چگونه برای مقابله با یک تهدید یا دشمن استفاده میکنند. کشوری مانند انگلستان که مکر سیاسی طولانی ای را در سه ، چهار قرن همواره از آن بهره‌مند بوده است و با این مکر تلاش کرده بر اهرم های قدرت جهانی چنگ بزند تا بر منابع ثروت جهان مسلط شود، چگونه برای بیرون کردن دشمن از میدان از همه ی ابزار های مختلف خود استفاده می‌کند. اولا سعی می‌کند ظرفیت های آن را خوب بشناسد، نقاط ضعف اثر گذار را بشناسد و با استفاده از آن نقاط آن را مهار کند. این کشور با دقت بالا چالش های امنیتی دشمنان خود را رصد می‌کند و در حوزه ی سیاست خارجی از این چالش ها بهره می‌گیرد و متناسب با شرایط در صدد شبکه سازی قدرت است و تلاش می‌کند علیه دشمنان خود اعتلاف ایجاد کند و در این مسیر با جدیت قدم بردارد. وقتی ما در مباحث فقه سیاست خارجی، مبتنی بر ادله ی نقلیه، وجوب دشمن شناسی و مقابله ی هوشمندانه با دشمن را مورد تأکید قرار می‌دهیم در عمل نیز مشاهده می‌کنیم راهبرد های سیاست خارجی در همه ی کشور ها از جمله انگلستان بر همین مبنا و منوال شکل گرفته و تحقیق می‌شود. این یک تجربه ی بشری است.

مقام معظم رهبری در گذشته یک انتقادی را به بخشی از جریان های سیاسی در داخل کشور کردند که چرا وقتی ما از دشمن سخن می‌گوییم چرا به شما بر می‌خورد و ناراحت می‌شوید هی میگویید دشمن دشمن، چرا همه را دشمن می‌دانید؟ در حالی که دنیا با عینک دشمن به هر نیرویی نگاه می‌کند که در خدمت اهداف خود نباشد، ایشان انتقاد می‌کردند و انتقاد به جا و درستی هم بود. برخی اسم دشمن که می‌آید نگران می‌شوند می‌گویند آمریکا، انگلیس، فرانسه با ما دوست هستند. همه ی این ها ممکن است یک رفتار غیر واقعی تر جایی از خود نشان دهند اما وقتی قرار می‌شود که پیشرفت ها و برنامه ها و اهداف راهبردی خود را تعقیب کنند برایشان فرقی نمی‌کند هر قدرت مانعی را دشمن قلمداد می‌کنند و با آن مقابله می‌کنند. در سلسله مراتب سیاست خارجی یکی از اولویت ها شناخت دشمن است و باید متناسب با ظرفیت دشمن برای او طراحی مقابله ای داشته باشیم..

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo