< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /مرابطه

حدیث خوانی

أَخْبِرْنِي عَنْكَ لَوْ أَنِّي قُلْتُ لَكَ قَوْلاً أَ كُنْتَ تَثِقُ بِهِ مِنِّي؟ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِذَا لَمْ أَثِقُ بِقَوْلِكَ فَبِمَنْ أَثِقُ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ؟

در ادامه ی روایت جلسات گذشته که درباره‌ی آداب دعا و علت تاخیر در اجابت نکاتی بیان کردیم، حضرت یعنی ابالحسن رضا علیه‌السلام از راوی که ابی نصر بود سوال می‌کند بگو ببینم اگر به تو نکته ای بگویم تو به من اعتماد می‌کنی و حرف من را می‌پذیری، راوی می‌گوید: فدای شما شوم اگر به شما اعتماد نکنم به چه کسی در دنیا می‌شود اعتماد کرد در حالی که شما حجت خدا هستید.

وقتی راوی اینطور ابراز می‌کند حضرت به او میگوید فَكُنْ بِاللَّهِ أَوْثَقَ

اینکه دعای تو مستجاب شد یا نشد یا تأخیر داشت تو به خداوند مطمئن باش . تو به عنوان یک مومن و بنده ی خدا یا خداوند متعال یک میعاد و وعده دارید وعده ای بین خدا و انسان وجود دارد ؟ آن چیست این که وَ إِذٰا سَأَلَكَ عِبٰادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ اَلدّٰاعِ إِذٰا دَعٰانِ

حضرت فرمود أَ لَيْسَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ:، تو مطمئنخو امیدوار باش که خواسته ها و دعا هایت مستجاب است که خدا در قرآن کریم فرمود اگر بندگان من از تو سوال کردند به آن ها بگو من نزدیک به آن ها هستم و سخن و دعوت و دعای آنان را می‌شنوم و اجابت می‌کنم و هر گاه آنان مرا خواستن من هم اجابت می‌کنم.

در این آیه ﴿سَأَلَكَ عِبٰادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ اَلدّٰاعِ إِذٰا دَعٰانِ﴾ همه ی این ها نسبت به خداوند متعال متکلم وحده ، بندگان من، از من، فانی علاوه بر معنای تاکیدی که در جمله ی انی قریب است خود انی باز با یا متکلم ، غریب، اوجیب ، همه ی این ها با این تأکیدات نشان می‌دهد خداوند متعال در کنار انسان بلکه در درون انسان بلکه اقرب الی الانسان من حبل الورید سخن و دعای انسان را می‌شنود و اجابت می‌کند این استشهاد امام رضا علیه السلام به این آیه است که خدا دعا را می‌شنود و اجابت می‌کند بعد فرمود لاتقنوتوا من رحمه الله ، حالا که خدا می‌شنود و استجابت می‌کند از رحمت خدا تا امید نشوید و قال والله یعد مغرفت ، باز به آیه ی دیگری که خداوند متعال به شما وعده ی مغفرت و فضل داده است ، فکن من الله عزوجل ، به هیچکس مثل خدا نمی‌توان اعتماد کرد.

فَكُنْ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْثَقَ مِنْكَ بِغَيْرِهِ وَ لاَ تَجْعَلُوا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ خَيْراً فَإِنَّهُ مَغْفُورٌ لَكُمْ،

به هر جهت در این دعا و روایت ضمن اینکه بیان شفاف و واضحی که برای علت تأخیر برخی از اجابت ها دارند در اینکه خداوند اجابت می‌کند یا خواسته را می‌دهد یا مغفرت و فضلی را نصیب انسان در مقابل آن خواسته می‌کند مورد تأکید است. انشاالله که این ریسمان ارتباط ما با خداوند متعال در دعا قطع نشود.

اقسام مرابطه

از مجموع مطالبی که در جلسات گذشته درباره ی مرابطه بیان کردیم و با مد نظر قرار دادن اینکه مرابطه نمی‌تواند متضمن قتال نباشد بلکه متضمن قتال هست، با بیانی که عرضه داشتیم و با یادآوری این نکته که گفتیم مرابطه حفظ و اعلان است، حفظ بدون قتال در بسیاری از موارد محقق نمی‌شود. اینکه بگوییم اگر قتال محقق شد این قتال از نوع دفاع است باز مانع این نیست که بگوییم المرابطت یتضمن قتال، ما نوع قتال را اینجا مورد سوال نداشتیم بلکه اصل قتال که مرابطه متضمن قتال هست یا نه مورد صحبت بود از همه ی این حرف ها نتیجه می‌گیریم که مرابطه با مد نظر قرار دادن متعلق حفظ، که می‌گوییم حفظ و اعلان، دو حالت دارد، یک بار مرابطه برای حفظ اسلام حاکمیت اسلامی و سرزمین های اسلامی است که ما این را مرابطه ی سیاسی نام گذاری کردیم. شما در حراست و صیانت از نظام اسلامی، مرز های پنجگانه که برشمردیم این ها را مورد رصد قرار میدهید حرکت دشمن را شناسایی می‌کنید ، چه در فضای مجازی ، چه در مرز ها ، چه در بین مدیران یا در مرز های گمرکی و حوزه های فرهنگی، از هر کجا که دشمن خواست هجوم بیاورد، این هجوم را شناسایی می‌کنیم و قبل از اینکه ضربه ی مهمی به ما بزند آن هجوم را یا خنثی می‌کنیم یا مانع آن می‌شویم یا بازدارندگی ایجاد می‌کنیم یا به نوعی آن را مدیریت می‌کنیم. این مرابطه ی سیاسی است. یک بار هم مرابطه برای حفظ جان و اموال مسلمانان از هجوم اسرارو چپاولگران است که این را مرابطه ی اجتماعی نام گذاری کردیم. مرابطه ی اجتماعی جنبه ی سیاسی ندارد. این نیست که بخواهد حاکمیت اسلام را مورد هجوم قرار دهند یا حاکمیت سیاسی حکمران را مورد هجوم قرار می‌دهند. دسته ای هستند راهزن و چپاولگر، این ها بر حسب وضعیت أمنیتی هر دور هجومی می‌آورند مخصوصا در مناطق دور دست ، اموال و دارایی ها و ثروت مردم را به غارت می‌برند. اگر مرابطه برای حفاظت از جان و اموال مسلمانان در چنین وضعیتی واقع شود این مرابطه را ما گفتیم اجتماعی است و جنبه ی سیاسی ندارد. هر دو حالت یعنی مرابطه ی سیاسی یا اجتماعی یا با اذن امام انجام می‌شود، مراد از امام هم امام عادل است یعنی امام معصوم مصداق اتم آن است اما اگر امامی باشد که حاکمیت او بر اساس عدل شکل گرفته است. این امام می‌شود امام عادل، دیگر حاکم جائر نیست. پس مرابطه خواه سیاسی یا اجتماعی باشد یا با اذن امام یا بدون اذن امام است. در نتیجه ما می‌توانیم چهار قسم مرابطه را ترسیم کنیم که بنا بر نامگذاری ما دو قسمش اجتماعی و دو قسمش سیاسی است اما دو قسم اجتماعی عبارتند از مرابطه برای صیانت و حفاظت از اموال و انفس مسلمانان بدون اذن امام است یعنی چون اموال و انفس مسلمین مورد هجوم دشمن است، دشمن تلاش می‌کند که شبیه خون بزند و اموال مسلمین را ببرد چون عده ی مسلمین کم است قادر به دفاع از اموال خود نیستند بعضی ها هم ممکن است آسیب جسمی ببینند و کشته شوند بنابراین اگر کسانی از مومنین باشند دفاعا از اموال و انفس این دسته از مسلمانان به مرابطه بروند اینجا گفتیم اذن امام شرط نیست و همه ی فقهایی که گفتند بدون اذن امام مرابطه جایز است قطعا این قسم را در بر می‌گیرد و امام علیه السلام هم به این راضی هستند که مومنین به دفاع از خود با یکدیگر همکاری کنند، مرابطه کنند و جامعه ی اسلامی را از خطر تهدید دشمن در امان بدارند. همه ی روایاتی که در فضل مرابطه بیان شده است، به طور اکید این قسم را در بر می‌گیرد که مسلمانان برای خود در بین خودشان از جان و مال همدیگر جان فشانی کنند و در برابر دشمن دفاع کنند. همه ی فقهای عظام این قسم را در طول تاریخ این را عمل راجح دانستند و از استحباب آن سخن گفتند پس مرابطه ی نوع اول صیانت و حفاظت از اموال و انفس مسلمین بدون اذن امام یا در زمان غیبت امام یا در زمان عدم سلطه ی امام در هر وضعیتی اگر دشمن به مسلمانان حمله کرد در دفاع از جان و مال مسلمین به مرابطه و دفاع رفتند این عملی راجح است. همه ی روایات باب شامل این مورد خواهد شد.

مرابطه ی دوم، صیانت و حفاظت از اموال مسلمین با اذن امام که که در بسیاری از روایات بود وقتی امام حضور دارد دو دوران حضور امام خصوصاً وقتی امام علیه‌السلام اعلام رضایت می‌کنند این مستحب موکد قلمداد شده است. از نظر ما همانطور که عرض کردیم تمام ادله که در کتب فقهی برای اثبات استحباب مرابطه اقامه شده است ناظر بر این دو قسم از مرابطه است یعنی مرابطه ی اجتماعی و به نظر می‌رسد ما به دلیل اینکه در گذشته هی ادله را مطرح و تکرار کردیم الان نیازی به تکرار ادله برای اثبات این مدعا نیست. همه ی روایات و آیات و ادله ای که فقهای بزرگ تاریخ در طول تاریخ شیعه به آن استناد کردند و گفتند المرابط و هی ارصاد و هی مستحب بعد ادله را آوردند منظورشان قطعاً در این موارد هست. حالا به بیشتر از این است یا خیر بعداً صحبت می‌کنیم و قطعا در مرابطه ی اجتماعی منظور است. پس این دو قسم اول و ادله و استدلالی هم که باید کرد چون تکرار شده است اجازه دهید ما از تبیین و شرح و بسط مجدد آن خودداری کنیم البته اگر لازم شد در آینده اشاراتی خواهیم داشت اما دو قسم پ مرابطه ی سیاسی داریم. مرابطه در دوران حاکمیت سلاطین جور، اگر دشمن یک هجوم سیاسی برای تضعیف حاکمیت بیاورد، حکام جور بودند، مورد هجوم واقع می‌شدند بعد این حکام جور متمسک به مردم می‌شدند. آیا شیعیان و پیروان اهل بیت می‌توانند در این رباط شرکت کنند؟ آیا اگر بدون اذن امام رفتند، معجور هستند ؟ این قسم که مرابطه در دوران حاکمیت سلاطین جور و بدون اذن امام با هدف حفاظت و صیانت از حاکمیت سیاسی ولات جور محقق شود این حتماً جایز نیست. همه ی نهی هایی که در روایات آمده است شامل این قسم از مرابطه است. آمد گفت آقا من نذر کردم که بروم، حضرت فرمود برو پول آن را صرف کار های خیر کن. گفت اسب گرفتم بروم گفت برو پس بده و نرو. گفت مجبورم بروم فرمود اگر می‌روی مقاتله نکن. این نهی ها که اینجا می‌بینید ، همه شامل مواردی از این دسته است که مرابطه ی سیاسی شکل بگیرد در دفاع از ولات جور. در این موارد است که حضرت فرمود نباید به نفع سلطان جائر مقاتله کند فرمود اگر به رباط رفت هم نباید دست به شمشیر شود پس روایات ناظر بر این‌جا است. اینکه در روایت یونس حضرت فرمود یرابط ولا یقاتل مورد از این دست است یا روایت علی ابن مهذیار که حضرت با دستخط مبارکشان به یکی از بنی هاشم نوشتند ان کان سمع منک نذرک، بنی هاشم نوشته بودند که آقا ما نذری کردیم که به رباط برویم ، حضرت فرمود کسی شنیده است از طرفداران حاکمیت سمع من المخالفین ، مخالفین یعنی نیرو های وابسته به حکومت جور ، آن هم نه از باب اینکه مرابطه واجب است بلکه از باب دفع آن که سمع ، یکی شنیده است که شما نذر کردی به مرابطه بروی الان زمان رباط شده است شما نمی‌روی بو می‌برد که شما رفتی از مولای خود امام صادق یا امام رضا سوال کردی حضرت پاسخ منفی داده است چون می‌دانستند موضع شیعیان نسبت به حکومت چیست ؟ چون رفتار سیاسی می‌شد و چون نرفتن زمینه های شر بعدی را فراهم می‌کرد ، حضرت فرمود سمع نذر مخالفین فلولا به تازه فلولا به شر، اگر می‌ترسی خصومت یا شری به تو برساند پس وفا از باب دفع شر است وگرنه مصرف ما نبیک ذالک ابواب خیر ، پولی که نذر کردی در این زمینه خرج کنی برو خرج کار های خیر کن یا روایت عبد الله بن سنان که نقل می‌کند به امام صادق علیه‌السلام جعلت فداک ما تقول هؤلاء الذین یقاتلون فی هذا الثغور

نظر شما در مورد کسانی که به این مرابطه می‌روند و کشته می‌شوند و می‌کشند چیست ؟

حضرت فرمود: الویل، وای بر این ها،یعجلون قتل فی الدنیا و قتلت فی الاخره ، والله مع شهید الا شیعتنا ولا ماتوا فور شیعتنا ،شهید نیستند این ها شهید شیعیان ما هستند حتی اگر در بستر ها بمیرند خب پس مرابطه ی سیاسی قسم اولش دفاعا از سلاطین جور است. این همه ی روایات برای نفی و نهی از این کار و عمل و بیان عدم جوازش ؛ این قسم از مرابطه حتماً حرام است. مرابطه ی سیاسی نوع دوم این است که در دوران حاکمیت نوع اسلام با فرمان و اذن امام عادل با هدف حفظ اسلام و حاکمیت اسلامی و نظام حکومتی امامت را ازش پاسداری کردند شکل بگیرند. مرابطه برای حفاظت از نظام حاکمیتی امامت، در این صورت رباط یک عمل واجب است پس ما با ارائه ی این بیان مرابطه را به چهار دسته تقسیم کردیم، دو قسم سیاسی و دو قسم اجتماعی که این دو قسم اجتماعی عملی مستحب بنا بر آنچه گذشت ، است در اقسام سیاسی هم اگر بدون اذن امام و در تقویت سلطان جائر شکل بگیرد این عمل حتماً حرام است و در صورتی که برای صیانت از نظام سیاسی وابسته به امامت باشد مرابطه در اینجا واجب است.

در ذیل برخی از آیات روایاتی هم داریم که مرابطه را به امام نسبت می‌دهد. به شیعیان آموزش می‌دهد که شما ها اسبتان را ببندید، رباط کنید، رباط الخیر کنید، در رکاب و محضر امام، منطق شیعه تابعیت و تبعیت از نظام امامت است. اگر امام دستور داد حرکت کنید، حرکت کنید اگر فرمان داد حرکت نکنید، نکنید. آن رباطی که فیه خیر و مرابطه ای که در آیات و روایات آمده است نمونه های زیادی ازش داریم که حضرت علیه السلام فرمودند که مراد بستن اسبان در پیشگاه ائمه است. حراست و رباط و دیدبانی و نگهبانی و پرچمداری در خیمه گاه امامت کنید. با این تعبیر کاملاً پیدا است آن نکته ای که ما اوایل بحث مرابطه عرض کردیم که مرابطه به خودی خود یک حکمی دارد، حکم اولیه ای دارد و آن ملحق به جهاد است، مرحوم شیخ طوسی هم این بحث مرابطه را از ملحقات جهاد آوردند. این حکم تحت فرمان امام وجوب است. امام وقتی فرمان می‌دهد احساس می‌کند ممکن است دشمن از نقطه ای هجوم بیاورد باید در آنجا اقدام پیش‌دستانه کرد و به دلیل اینکه حکومت های جور می‌خواستند از مرابطه و جهاد به نفع خود سو استفاده کنند حضرات ائمه علیهم‌السلام احکام ثانویه بیان کردند و مانع این شدند پس احکام اولیه نسبت به مرابطه در بخش سیاسی وقتی ملحق می‌شود به دفاع از حاکمیت اسلامی کاملاً پیدا است این مرابطه واجب است اگر قرار شد در دفاع از حکومت جور باشد عملی حرام است.

بحث ما در تبیین حکم شرعی مرابطه مربوط به بحث اخیر است که مرابطه با فرمان و اذن امام برای حفاظت از اسلام و حاکمیت دینی، حاکمیت اسلامی یعنی زمانی که دشمن تلاش می‌کند با استفاده از ابزار های گوناگون و با نقش‌آفرینی در گلوگاه های پنجگانه که قبلاً ذکر کردیم معترض امنیت و سلامت نظام و کشور اسلامی شود تا از این طریق بر امور مسلمین استیلا پیدا کند در این فرض مرابطه واجب است با تعبیری که ما از رباط ارائه کردیم و آن را دفاع پیش دستانه قلمداد کردیم. در حقیقت برای اینکه پیشاپیش جلوی حمله ی دشمن را بگیریم یا بازدارندگی ایجاد کنیم مرابطه شکل می‌گیرد. تمام ادله ای که بر وجوب دفاع در برابر دشمن دلالت دارند بر وجوب مرابطه در این فرض دلالت دارند. این جمله ی حضرت امیرالمومنین علیه السلام که فرمود: قط في عقر دارهم الّا ذلّوا، یعنی تحریک به مرابطه و جهاد و مرابطه ،کسانی که در خانه نشستند و به مرابطه نرفتند دشمن آن ها را از خانه بیرون می‌کند و آن ها را می کشد. فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ در خانه بنشینی و به مرابطه نروی از مرز ها دفاع نکنی دشمن می‌آید و به تو هجوم می‌آورد. کسانی که در خانه نشستند، جهاد و رباط را ترک کردند این ها جز خاری و ذلت عاقبتی ندارند. جهاد و رباط در این معنای اخیر از هم جدا نیستند. اگر اقدام پیش دستانه صورت نگیرد دشمن هجوم می‌آورد. حضرت فرمود: أَلَا وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَيْلًا وَ نَهَاراً

من چقدر شما را دعوت کردم که بیایید و در برابر دشمن صف آرایی کنید. سرا و اعلانا. هم رسما هم دانه به دانه سخنرانی کردم و در گوش هرکدام گفتم یا جهاد با این دشمن کنید جهاد سری باشد و اعلانا و علنا ، قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ، ، گفتم قبل از هجوم آن ها به شما ، شما به آنان هجوم بیاورید حرکت پیش دستانه کنید و در کمین گاه و سنگر بنشیند اما نکردید بعد فرمود فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ حضرت می‌فرماید: فَتَوَاكَلْتُمْ، هر چقدر من گفتم شما این دست آن دست کردید وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغَارَاتُ، وقتی شما هجوم نبردید و در محل رباط نبودید و در کمین گاه ها ننشستید در مرز ها آن ها را زمین گیر نکردید دشمن به شما حمله کرد و سرزمین را تحت تاراج خود قرار داد مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الْأَوْطَانُ سرزمین شما را تصاحب کرد.

پس مرابطه چهار قسم و دو قسم اجتماعی دارد و در این دو قسم اجتماعی عملیات مرابطه مستحب است دو قسم از مرابطه سیاسی است قسم اول آن تحت حاکمیت حکام جور و پرچم سلاطین جور در اینجا حرام است چون تقویت حکومت جور می‌کند و بخش دوم از مرابطه ی سیاسی وقتی است که زیر پرچم امام عادل یا برای دفاع از حاکمیت اسلامی در حکومت امام عادل باشد آنجا بنا بر فرمان امام عادل واجب است و همه باید در گلوگاه های مختلفی که ممکن است دشمن هجوم بیاورد حضور پیدا کند و از اسلام و مسلمین دفاع کنند بنابراین جهاد دفاعی یعنی مرابطه از اقسام جهاد دفاعی شد و جهاد دفاعی واجب به ادله ی اربعه است. آیاتی هم است که به طور ویژه به آن استناد کردند ما برخی از این ادله را برای اینکه بحث ما در مرابطه خالی از این ادله نباشد تکرار و بیان می‌کنیم و اثبات خواهیم کرد که مرابطه در قسم اخیر از اعمال واجب و عباده است.

انشاالله جلسه ی آینده ادله ی وجوب مرابطه را با هم مرور می‌کنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo