< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /مرابطه

حدیث خوانی

عن امیرالمومنین علیه السلام قال: اغتنموا الدعاء عند خمسة مواطن : عند قراءة القرآن وعند الأذان وعند نزول الغيث وعند التقاء الصفين للشهادة

دعا کردن همواره نیک است چون توجه انسان به مبدا قدرت است پ ابراز فقر در درگاه خداوند متعال است اما دعا آدابی دارد و برای استجابت آن سفارش هایی شده است. یکی از سفارش ها در مورد زمان دعا است. همه ی حالات برای دعا خوب است اما وقتی درب های رحمت الهی بازمی‌گردد دعا پسندیده تر و به استجابت نزدیک تر است.

امیرالمومنین علیه السلام در این روایت که مرحوم کلینی آن را در کافی شریف نقل کرده است چهار زمان را فرمودند برای دعا کردن غنیمت بشمارید یعنی درب های رحمت الهی در این چهار زمان باز است شما هم دست به دعا شوید شاید مورد توجه خداوند متعال واقع گردید.

یکی قرائت و خواندن قرآن باعث باز شدن درب ها است. وقتی با قرآن خواندن درب های الهی باز شد شما فرصت را غنیمت شمرده و دعا کنید. بعد فرمود وقت اذان هر اذانی، صبح و ظهر و مغرب و عشا. این ها اوقاتی است که رحمت الهی باز شده است و در موقع اذان دعا کنید و وقتی باران می‌بارد دوباره درب های رحمت الهی باز است شما از این لحظه برای دعا کردن بهره بگیرید و وقتی که صفوف مسلمان ها در برابر کفار شکل می‌گیرد ، مسلمانان در لحظه ی جهاد که میخواهند به دشمن هجوم ببرند و آماده ی شهادت هستند درب های الهی باز شده و دعا مستجاب است. البته در روایات دیگری موارد دیگری هم بیان شده است که نشان می‌دهد موارد استجابت دعا و مواردی که درب رحمت الهی باز است منحصر به این چهار مورد نیست و موارد دیگری هم دارد که انسان باید در این لحظات فرصت را غنیمت بداند و دعا کند که انشاالله که دعای او مورد استجابت خواهد بود.

 

خلاصه مباحث گذشته

ما در مباحث گذشته مربوط به جنگ نرم بحث مرتبطه در حوزه های سخت و نرم را برشمردیم. گفتیم که مرابطه نه اینکه منحصر به مرز های جنگ سخت نیست بلکه شامل حوزه های جنگ نرم هم خواهد بود. بلکه بالاتر، عمده ی جاهایی که باید مراقبت کرد، مواضعی است که دشمن از آن ها برای هجوم نرم استفاده می‌کند. گفتیم مرز های جغرافیایی یکی از مواضعی است که دشمن ممکن است با قشون کشی آن را تهدید کند. این در حوزه ی سخت بود. نقاط یا مرز های تهدید بیولوژیکی یا میکروبی را هم بر شمردیم. حراست و مرابطه از اسناد دارای طبقه بندی دار را هم گفتیم و تأکید کردیم اسناد یا ورقی یا دیجیتال هستند و در فضای سایبری هستند. چهارم فضا و پست های مدیریتی و حاکمیتی را از جمله جاهایی دانستیم که باید در آن مرابطه شکل و صورت بگیرد و پنجمین مورد مرابطه در گلوگاه های تهدید نرم جایی که باور و اعتقادات انسان ها مورد هجوم واقع شده است. حفظ دین مردم نیازمند به رباط و مرابطه است. دائما باید رصد کرد و مانع این شد که دین مردم در تهدید واقع شود.

مرابطه در حفظ دین مردم (باورها و اعتقادات)

یکی از جاهایی که قرآن کریم به آن توجه زیادی دارد حفظ دین مردم است. برای حفظ دین مردم نباید غفلت کرد، باید با دقت تمام رصد و مرابطه کرد. همه ی انبیاء تلاش می‌کردند که از دین مردم مراقبت و محافظت کنند. اولاً مجاهدت زیادی برای تدین مردم کردند تا مردم به توحید هدایت شوند سپس تلاش مستمری کردند که این توجه به دین و توحید را در آنان حفظ کند. قرآن کریم در ماجرای مربوط به حضرت موسی علیه السلام که آن را در چندین سوره مورد بحث قرار داده است به یکی از مصادیق جنگ نرم برای از بین بردن دین مردم اشاره کرده است. داستان سامری و ساختن یک پیکره ای از گوساله و وانمود کردن به اینکه این گوساله سخن می‌گوید و هدایتگر است و اغوای مردم تا اینکه دین توحیدی خود را در برابر این ادعای کاذب به زمین بگذارند و پیرو سامری شوند. سامری یک مردم قدرت طلب و با نفوذ و توانمند بود. همواره در برابر حضرت موسی علیه السلام صف آرایی می‌کرد. راه های مختلفی طی کرد تا اینکه در این جنگ نرم موفق شد پیروان حضرت موسی را به سمت خود جلب و جذب کند. در حقیقت این جنگ یعنی تقابل بین دو صف، یکی حضرت موسی و من تبعش ، یکی سامری و همه ی توانمندی هایش ادامه داشت تا وقتی که حضرت موسی برای آوردن الواح تورات به میغات رفت. قرار بود سی روز آنجا باشد و سی شب عبادت کند و روضه دار باشد و بعد از آن الواح تورات را با خودش به همراه بیاورد. این سی شب به چهل شب تغییر پیدا کرد یعنی به آن ده شب اضافه شد ﴿وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً﴾ ، تأخیر ده شب حضرت موسی از بازگشت از این میقات یک فرصتی برای سامری شد که شایعه پخش کند که موسی ناتوان از آوردن الواح تورات است. دین و آیین او ادعایی و کذب و دروغ است و همه ی مشکلات بنی اسرائیل این است که خدایی که ببینند یعنی بت ندارند باید به سمت بت پرستی برگردیم. سامری یک فرصت و بهانه داشت. یک نقطه ی ضعف در طیف مقابل خود آن روز می‌دید که این بود که موسی رفته و برنگشته است و یک اغوا داشت و این بود که طوری وانمود کرد که این صدا که موسی دروغگو است و ما نیازمند به خدایی هستیم که آن را ببینیم این از حنجره ی گوساله خارج می‌شد. اینکه طوری وانمود کند گوساله سخن می‌گوید در دنیای آن روز و در وضعیت آن روز یک ابتکار و ترفندی بود که از همه ی معجزه هایی که حضرت موسی داشت، موثر تر افتاد. این شد که دین موسی و موسی را زمین گذاشتند و به سمت سامری حرکت کردند. اگر جناب موسی اینطور که می‌گویند، در برخی از روایات ۱۲۰ سال عمر کرده باشد، اگر حدود ۴۰ سال هم در مقدمات نبوت و کار های دیگر باشد، ۸۰ سال یا کمتر از این یا حدود این حضرت برای هدایت انسان ها تلاش کرد. سامری با یک ابتکار ده روزه تلاش کرد این هشتاد یا هفتاد یا پنجاه یا شصت سال را خنثی کند و متاسفانه تا حدود زیادی در کارش هم موفق شد. پس عملیات و جنگ روانی می‌تواند آثار تخریبی بسیار گسترده ای داشته باشد. وقتی حضرت موسی پس از سالیان دراز تلاش و مبارزه، معجزات زیادی را در برابر چشمان همه ی مردم به اجرا در آورد. کار های بزرگی کرد که هیچ کسی تصور انجام آن ها را نداشت.

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ﴾، از آل فرعون نجات پیدا کردند، آل فرعونی که دائما شکنجه های زیادی را بر مردم دوران خود تحمیل می‌کردند. ﴿يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ﴾، قرآن می‌گوید ما شما را از دست آل فرعون با این هم شکنجه که در حق مردم روا می‌داشتند نجات دادیم آل فرعونی که ﴿يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ﴾ فرزندان مذکر شما را سر می‌بریدند ﴿وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ﴾ و زن ها را برای خدمت رسانی زنده نگه می‌داشتند ﴿وَفِي ذَٰلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ﴾ این بلای بسیار سنگینی برای شما بود که این بلا را برداشتیم این معجزه ی موسی بود. وقتی که فرعون با شصت هزار نیروی سواره و لشکریانش دنبال موسی و پیروان او بود، به نیل رسیدند ﴿وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ﴾، جلوی چشم خود شما ما نیل را شکافتیم، شما از شکاف نیل عبور کردید و از چنگال فرعون رها شدید و بجای شما، آل فرعون را غرق کردیم در حالی که شما می‌دید. این هم یک معجزه ای از حضرت موسی بود. در این کشمکش ها و شرایط سخت، تعقیب و گریز ها و در بیابان گردی ها، حضرت موسی دید قوم تشنه هستند و از خداوند متعال آب خواست. إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ خداوند فرمود ﴿ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَۖ﴾ با عصا به سنگ بکوب. ﴿فَٱنفَجَرَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنا﴾ ، همین که به سنگ زد دوازده چشمه از این سنگ جاری شد. قوم موسی از دوازده طائفه بودند و هر طائفه ای مشرب خود را انتخاب کرد ﴿قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاس مَّشۡرَبَهُمۡۖ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ مِن رِّزۡقِ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ﴾، وقتی تحت عذاب بودید در مقابل چشمان خودتان شما را نجات دادیم ، وقتی تحت تعقیب بودید دشمن را غرق کردیم شما را نجات دادیم. وقتی تشنه بودید برای شما آب فراهم کردیم، غذا فراهم کردیم. غذا برای شما گوارا نبود تکراری شد ، چقدر غذای یک دست بخوریم.

﴿فَٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُخۡرِجۡ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ﴾

از خدا بخواه برای ما غذای متنوع از عسل و عدس و بوم برای ما فراهم کند. همه ی این برخورداری ها در اثر معجزه ای است که حضرت موسی انجام می‌دهد. اعجاز موسی در طول این سنوات زیاد شد. این ها هر روز با معجزه زندگی کردند اما همین آدم ها وقتی ده روز جناب موسی نبود، وقتی ولوله افتاد که موسی راست نمی‌گوید ، موسی ناتوان است از آوردن الواح تورات ، همه ی کسانی که سر سفره ی موسی بودند و برخوردار از نعمات اعجاز گونه های موسی بودند یادشان رفت و سامری در آن ها اثر کرد و روح و دل این ها را به سمت خدای جعلی برد این اثر عملیات روانی است.

جناب موسی ده روز تاخیر داشت. در آن ده روز همه ی اقداماتی که نباید شود شد. این در حالی است که حضرت موسی به برادرش هارون سفارش کرده بود که ﴿اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾، گویا حضرت موسی پیش بینی می‌کرد که اقدامات مخرب سامری و سامری ها در غیابش آغاز شود. به برادر فرمود به جای من در بین قوم من باش. اخلفنی فی قومی و اصله ، یعنی در شرایط سخت باید امام جمعه به فکر دین مردم باشد. همانگونه که موسی بود. باید رصد کند. امروز که مجموعه ی اقداماتی که برای دین زدایی در جامعه ی ما توسط دشمن انجام می‌شود، اگر کنترل کنیم دشمن نمی‌آید آفرین بگوید که چه مقدار خوب و شایسته شما با اقدامات دین ستیزانه مقابله کردید. ولوله راه می‌اندازند که چرا آزادی نیست. باید برای این ها فکر کرد. رصد و کنترل و مراقبت از دین برای اینکه دست نا اهلان نرسد و اقدامی علیه دین مسلمانان نکند یک ضرورت است. اخلفنی فی اصله، یعنی فساد چه بود؟ همین کاری که سامری کرد. خداوند متعال این آیه را در جواب و رفتار سامری تعبیر به اصلاح می‌کند. ﴿وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾، سبیل مفسدین و افساد همان راهی است که سامری رفت. در برابر هارون وظیفه داشت این راه را کنترل کند و صبر کند. در این وضعیت که موسی رفته است و ده روز تأخیر دارد، سامری دست به کار شد و ترفند زد و زیورآلات خود مردم را جمع کرد و آب کرد و گوساله ای ساخت ، این گوساله از حلق خود صدا تولید کردند و تولید صدا اینطور بود که وانمود می‌کرد موسی دروغگو است و قادر نیست به وعده ی خود عمل کند چون ده روز تاخیر کرد. قرآن کریم می‌فرماید: و﴿َاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ ۚ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا ۘ اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ﴾

این آیه عملیات روانی و جنگ روانی برای دین زدایی را تشریح می‌کند. حلیهم ، حلی و حلیهم به معنای زیورآلات است جمع آن حولا می‌شود به ضم اول، عجل گوساله است. جسد یعنی پیکر، پیکری که فاقد روح است را جسد می‌گویند که در اینجا آن جسد ، جسد گوساله بود که از طلا ساخته شده بود. خبار به ضم اول یعنی صدای مخصوص گاو است رمز موفقیت سامری در این عملیات روانی همین بود که صدایی تولید کرد و طوری وانمود کرد که گویی این پیکر گوساله که با دستان خود سامری ساخته شده است از سایر مجسمه ها متفاوت است پ دارای صدا است و خبار دارد. تولید صدا از حنجره ی این گوساله در آن شرایط حساس که ده روز است جناب موسی رفته و تأخیر پیدا کرده است یعنی سی روز رفت و ده روز اضافه شد و چهل روز شد. در آن شرایط روانی سخت این خبار و گوساله توانستند لغزش بزرگی در مردم و انحراف بزرگی در جامعه ایجاد کنند. در اثر این عملیات روانی باعث شد خیلی ها گمراه شوند. این مردم همه ی نکات مثبتی که تا حالا با آن انس داشتند را فراموش کردند. این ها کمک و عنایت خدا و لطف خدا را دیدند از دریا با موسی عبور کردند سر سفره ی خدا نشستند غذا های متنوع خواستند و همه ی این ها را دیدند اما همه ی این ها از ذهن شان در اثر این عملیات روانی رفت. ببینید این جامعه همان جامعه است که در برابر فرعون لشکر کشیدند. فرعون تهدید کرد که

﴿أُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ﴾

دست و پا های شما را به طور برعکس قطع می‌کنند و دار میزنم. این ها در برابر جنگ با فرعون و در برابر تهدیدات سخت فرعون ایستادند اما در نبود ده شب حضرت موسی در اثر تبلیغات شل شدند و خود را باختند. آثار جنگ روانی این است. جنگ سخت خیلی از وقت ها انسان ها را سرسخت تر می‌کند اما جنگ نرم مثل موریانه از درون جامعه را پوک می‌کند و از بین می‌برد. نتیجه ی این جنگ روانی این شد که جامعه ی ایمان آورنده ی حضرت موسی آسیب دید و بخش زیادی سقوط کردند. خیلی ها متزلزل شدند خیلی ها اصلا عبور کردند و رفتند و در نتیجه ی این عبور و رفتن و به هم ریختن جامعه ، وقتی جناب موسی برگشت با یک وضعیت پریشانی مواجه بود. با یک فضایی که کاملاً متفاوت از گذشته است. همه تابحال به خدا ایمان داشتند الان دنبال گوساله ی سامری هستند. یک غفلت در جامعه کردن اینطور است. موسی ای که به برادر خود گفت جانشین من باش و جامعه را مواظبت کن که از حالت صلاح خارج نشوند و دنبال مفسدان نروند حالا آمده است و می‌بیند وضع خیلی فرق کرده است. البته جناب هارون هم خیلی تلاش کرد

﴿وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ ۖ﴾

حضرت هارون بار ها گفت این فتنه است و شما دچار فتنه شدید

﴿وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَٰنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي﴾

خدای شما خدای رحمان و کریم است. بیایید حرف من را گوش کنید اطاعت از سامری و شیطان کنید. اما آن ها توجه نکردند و مسیر باطل را رفتند. برای همین سقوط کردند در این وضعیت سقوط

﴿فرجع موسی الی قومه غضبانا عصفا﴾

وقتی حضرت برگشت هم عصبانی و هم متاسف از این وضعیت بود. نباید این ها به این زودی ظرف ده یا پانزده روز غیبت اضافی حضرت موسی اینطور از خدا برمی‌گشتند اما متاسفانه این اتفاق افتاد

فوقع ما وقع ، البته این اتفاقات که افتاد حضرت موسی مجددا به تلاش خود ادامه داد و صحنه را تغییر داد اما بدانید جنگ نرم سامری در این پیکار موفق افتاد و جامعه آن روز متزلزل شد. واکنش تند حضرت موسی که عصبانی بود و از این اتفاق بسیار متأسف و نگران بود. آن وضع و رویکرد نشان می‌دهد حفظ دین مردم برایش چقدر مهم بود و چقدر از این اتفاقاتی که افتاده است برهم ریخته است و الواح را به زمین انداخت ناصیه ی جناب هارون را گرفت در حالی که برادر بزرگترش بود در حالی که همواره او را احترام میکرد او را کشید و با عصبانیت معادله را تعقیب کرد تا نشان دهد حفظ دین مردم در برابر تهدید خصوصاً تهدید نرم، اتفاقی که افتاده بود چقدر مهم است و باید در جامعه به آن توجه شود. این یکی از مصادیقی است که قرآن جنگ نرم را بر میشمارند. آیات زیادی در این زمینه است که مراجعه کنید ببینید جنگ نرم چگونه شکل گرفت و اهداف و ابزار آن چه بود مجموعه ی ابزار و اهداف و رویکردها در آیات مختلف بیان شده است که مهم ترین نکاتی که می‌توان از آیه استخراج کرد این است که سامری با این ترفند توانست باور انسان ها را تغییر دهد. قرآن در برابر این تغییر باور در سمت باطل با استفاده از شگرد های مختلف صف آرایی کرده است و این را توصیف می‌کند بعد از توصیف هم نکوهش می‌کند و شاید بهترین آیه ای که بتوان از مجموع سخنان برای مصداقی از مصادیق جنگ نرم در قرآن استخراج کرد همین آیه است

﴿وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ﴾ که بعد ادامه می‌دهد ﴿أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُ﴾، اینکه با این ها حرف نمی‌زند فقط صدا از آن در می‌آید حرف زدن یعنی اخذ و عطا در سخن، گفتن و شنیدن آیا این ها ندیدند که ﴿وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا﴾ در عین حال این ها که هدایتگر است و سخن با این ها نمی‌گوید فقط خواری دارند و نعره می‌کشند گول آن ها را خوردند و باور های آنان را تغییر دادند این شاید یکی از آیاتی باشد که جنگ روانی را اینقدر زیبا تفصیل نیکند.

در تفسیر ابعادش خودتان مراجعه کنید شاید ما هم در بررسی آن در جلسات بعد در نکاتی اشاره کردیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo