< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /مرابطه

حدیث خوانی

عن ابی جعفر محمد بن علی الباقر علیه‌السلام قال: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِهَ إِلْحَاحَ اَلنَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ فِي اَلْمَسْأَلَةِ وَ أَحَبَّ ذَلِكَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ .

رغبت خداوند متعال بر اساس این روایت به این است که مردم در پی حاجت و نیازی که دارند در خانه ی هم را نزنند. الحاح و پافشاری برای مطالبه از کسی نداشته باشند. بگویند من مریض دارم ، قرض دارم یا می‌خواهم جوانم را عروس یا داماد کنم به من کمک کنید، الحاح برای درخواست و کمک گرفتن مورد کراهت خدا است البته آن طرفش مکروه نیست بلکه فضیلت دارد که انسان ها بدون مسئلت از طرفی خودشان به کمک دیگران مبادرت کنند. به درمان مریض ها یا قرض یا ادای حاجت دیگران کمک کند. همه ی روایاتی که در گذشته خوانده ایم یا در مباحثی که می‌کنیم یا نوبت نرسیده که آن را ارائه کنیم، وقتی از فضیلت قضای حاجت مومن سخن می‌گوید، کمک به مومنین را مورد توجه قرار می‌دهد، مواردی است که مبادره می‌کنند. کراهت در مطالبه است و در مساعده نیست. ان الله کره الحاح الناس بعض علی بعض فی مسئله، در سوال کردن کراهت دارد، خدا میلی به این ندارد. می‌گچیدتو می‌خواهی بروی واسطه ها را ببینی، به اصل مراجعه کن که من خدا باشم که کمکت کنم. احب ذالک، یعنی خداوند آن الحاح را تمایل دارد برای خود احب ذالک للنفس، بعد ادامه داد ان الله جعل ذکر، خداوند متعال علاقه مند است که مورد سوال واقع شود و از خدا درخواست کند از چیز هایی که در اختیارش است بدهد. همه چی در اختیار خدا است پس همه چیز را از خدا بخواهیم اما معنای آن این نیست که اگر نیازمندی دیدیم بگوییم برود از خدا ب بخواهد بلکه باید وسیله و ابزار خداوند شویم.

خلاصه جلسات گذشته

در مباحث گذشته مقصود و غرض از رباط را بیان کردیم. گفتیم که چه اهدافی بر مرابطه استوار است. بعد از اینکه اهداف را بیان کردیم، الان نقاط و اماکن مرابطه را می‌خواهیم تبیین کنیم.

نقاط مرابطه

فرض بر این است که مرابطه امری لازم و ضروری است زیرا گفتیم تابع جهان است و ذیل جهاد تعریف می‌شود. با شرایطی که دارد اگر آن شرایط فراهم شد امری واجب است زیرا غرض آن را بیان کردیم. در کجا؟ این را امروز بیان می‌کنیم. غرض ما از توضیح این سرفصل این است که بگوییم وضعیت مرابطه نسبت به گذشته فراگیر تر و گسترده تر شده است. قبلاً مرابطه در نقاط و مرز های جغرافیایی انجام می‌شد. یعنی هر دهلیز و هر معبری که ممکن بود مورد استفاده ی دشمن برای آسیب رساندن به مسلمانان واقع شود. آن معبر و دهلیز یا نقطه مورد توجه واقع می‌شد. عده ای داوطلبانه یا غیر داوطلبانه با سازماندهی حاکمیت می‌رفتند و این مرز و نقطه را مورد رباط و رصد قرار می‌دادند. آنجا بار اندازشان می‌شد و از آنجا مراقبت می‌کردند. پس هر کجا که بیم هجوم دشمن در مرز های جغرافیایی بود، آنجا رصد انجام می‌شود. حالا این مناطق برخی از وقت ها واقعاً مرز جغرافیایی بین دول اسلامی و شرک بود بعضی از وقت ها هم مرز جغرافیایی نبود بلکه در دل سرزمین اسلامی بود اما جایی بود که دشمن می‌توانست از آنجا هجوم بیاورد برای پیشگیری از هجوم برای قلب کشور اسلامی آنجا رباط می‌کردند. این را هم می‌دانید که در گذشته مرز های کشور اسلامی اینقدر تعریف شده نبوده است. سایر کشور ها هم اینطور بوده است. وقتی پیامبر اکرم ص دولت اسلامی را در مدینه مستقر کردند اینطور نبود که مثل الان میله گذاری باشد و مرز این حوزه معلوم باشد و در کنار این میله گذاری ها هم همه مرابطه کنند. لزومی هم احساس نمی‌شده است. مسیر ها یا شکاف ها یا شیار هایی که هر نقطه یا جایی که احتمال عبور یا کمین دشمن از آنجا فراهم بوده است، از آنجا مواظبت می‌کردند. لذا در تعبیر بزرگان عموما این عبارت هست وقتی رباط را ترجمه می‌کنند می‌گویند و معنی الرباط الاقامه عند ثغر لحفظ بیضه الاسلام ، معنای رباط اقامه در شکاف ها یا محل تردد ها یا آنجا که ممکن است دشمن از آن آسیبی بزند، اقامه در آن نقطه برای حفظ بیضه و کیان اسلامی است.

مرحوم صاحب جواهر رحمت الله علیه سه تعبیر را برای مکان یا نقطه ی مراصده و مرابطه بیان می‌کنند. سه وجه بیان می‌کنند. ایشان ابتدا به استناد فرمایش فاضل مقداد در تنقیح می‌فرماید: حفظ ثغر، مرز بانی یا مرابطه نگهبانی از حد مشترک بین دار اسلام و دار شرک است یعنی مرزی که بین کشور اسلامی و کشور مشرک مشترک است از این مرز نگهبانی کردن را حفظ الثقر می‌گویند. این فرمایش فاضل مقداد در تنقیح است. مرز یعنی مرز جغرافیایی؛ با این تعبیر وقتی در برابر تهدید دشمن در نقاط مرزی ما اقدام به رصد و مراقبت و محافظت می‌کنیم یعنی مرزبانی می‌کنیم اما اگر جای دیگر جلوی دشمن را بگیریم این تعبیر شامل آن نمی‌شود.

وجه دوم را به استناد فرمایش مرحوم محقق کرکی در جامع المقاصد بیان کردند. مرحوم محقق کرکی دارد که رصد هر منطقه ای که بیم خطر یا هجوم دشمن از آنجا متصور است، چه این مناطق نقطه ای در مرز کشور اسلامی باشد یا در عمق کشور اسلامی باشد و تفاوتی ندارد، این مرابطه می‌شود. پس ملاحظه فرمودید که فاضل مقداد حفظ الثغر را مخصوص حد مشترک بین دار الاسلام و دار الشرک دانست، مرحوم محقق کرکی رصد هر منطقه ای که بیم خطر از آن متصور شده باشد. می‌خواهد نقطه ی مرزی باشد یا نباشد. در فرمایش ایشان ملاک منطقه ای است که بیم هجوم از آنجا وجود دارد. دشمن هر کجا کمین کرد و احتمال هجوم وجود دارد که همان جا نقطه ی رباط و مراصده است. وجه سوم را ایشان از فرمایش شهید ثانی در مسالک استخراج کرده و به آنجا استناد می‌کند. وجه سوم بین این دو مشترک است یعنی هر دو را باهم ذکر کرده است. حد یا مرز مشترک بین دار الاسلام و دار الشرک و هر نقطه ای که بیم خطر از آن وجود دارد. این فرمایش مرحوم صاحب جواهر است که عبارتش را هم اینطور آورده است

المرابطه هی الارصاد ، مرابطه رصد کردن است، والاقامه ، مقیم شدن در نقاطی که لازم است ، لحفظ ثغر ، برای نگهبانی از شکاف ها، من هجوم المشرکین ، در سال برابر هجوم مشرکین ، الذی هو حد مشترک ، آنجا که بین دار الاسلام و دار الشرک مرز مشترک است، کما فی التنقیح ، این نکته را از تنقیح گفتند بعد ادامه می‌دهند ، او یخاف منه کما فی جامع المقاصد ، هر نقطه ای که از آن خوف تهدید باشد. کما فی المسالک ، یا میتوان هر دو را در تعریف آورد کما اینکه در مسالک هم آوردند.

این عبارت تقریباً اینکه بگوییم حد بین مشترک کفر و اسلام یا هر موضعی که خوف از آن باشد، این عبارات تقریباً در کلمات عمده ی علمای بزرگوار چه قدما و متأخرین تکرار شده است یعنی بعد از اینکه می‌گویند حد مشترک، موضعی هم که یخاف منه مورد تأکید واقع شده است. یعنی نقطه ی رباط معطوف به وجود تهدید در ذهن متقدمین و متأخرین شکل گرفته است. هر کجا که تهدید است. این تهدید محتمل است که به نقطه ی رباط را عینیت می‌بخشد. ما متحیص به حیص تهدیدات موضع گیری می‌کنیم. آنجا که موضع گیری کردیم همانجا نقطه ی رباط می‌شود پس می‌توانیم به استناد این فرمایش آقایان که فرمودند کل موضع یخاف منه ما هم بگوییم مراصده و رباط اولاً منحصر به مرز های جغرافیایی نیست، در جغرافیا به طور انحصار تعریف نمی‌شود. ممکن است شما در نقاط غیر مرزی جغرافیایی هم با تهدید مواجه شوی ثانیاً فقط مربوط به تهدید سخت نیست که علی الارض و روی زمین باشد. ممکن است شما تهدیدات نرم مثل تهدیدات جنگ نرم داشته باشید که اصلا روی نقطه ی جغرافیایی خاصی صورت نمی‌گیرد حتی در مرز و دل کشور شما نیست. نقطه ی تهدید قلب کشور کفر است اما نمی‌توان رهایش کرد. نتیجه ی آن متوجه ما است و تهدیدش بر ما خیلی واضح و آشکار است. پس اگر مبتنی بر وجود تهدیدات بخواهیم نقاط رباط را تعیین کنیم، نقاط تهدید دار را تشخیص بدهیم، نقاطی که بیم حمله ی دشمن از آنجا وجود دارد را تعریف کنیم که از آنجا رصد کنیم موضوع خیلی از مرز های جغرافیایی گسترده تر است. مبتنی بر عبارت فقهای عظام که کل موضع یخاف منه تقرات که در دوران معاصر یا نقاطی که هجوم دشمن از آنجا احتمال دارد که از آنجا متصور است در چند دسته ی مهم قابل تفکیک از هم هستند که هر کدام را باید مهم دانست. ما بعضی از اقسام و دسته ها و مناطقی که ممکن است مورد استفاده ی دشمن برای هجوم قرار بگیرد که مراصده در آنجا لازم می‌شود را می‌شماریم. موارد دیگر را یا تحت همین ها تعریف می‌کنیم یا اینکه به هر جهت موارد جزئی و پراکنده ای هستند که در عین حال وجود دارند اما دیگر ما از بیان آن در این مباحث خودداری می‌کنیم. ما به طور مجزا پنج دسته را از یکدیگر نقطه ی مراصده و مرابطه در وضعیت عالی می‌دانیم.

دسته ی اول مرز هایی است که ممکن است دشمن با قشون کشی نظامی یا با عملیات اطلاعاتی نه عملیات نظامی، عملیات پنهان بخواهد کیان اسلامی یا منافع مسلمانان یا جان مسلمان ها یا زیر ساخت های قدرت مسلمانان را تهدید کند. تهدیداتی که جسم، جان، ممتلکات و سرزمین های کشور اسلامی را هدف قرار می‌دهد. ممکن است یک بار دشمن رسماً سوار بر تانک هایش شود و از یک نقطه ای به مرز ها هجوم بیاورد یک بار سوار به تانک نمی‌شود که هجوم بیاورد به دلایل مختلف ؛ افسران و آدم های پرورش یافته و زبده ی اطلاعاتی و عملیاتی خود را تجهیز می‌کنند و به صورت پنهان وارد مرز های کشور اسلامی می‌کنند آن ها را مثلاً به پایگاه هسته ای ما در نطنز نزدیک می‌کنند و در این پایگاه بزرگ اخلال آفرینی می‌کنند و انفجار می‌کنند. افراد را شناسایی و ترور می‌کنند. نمی‌توانیم بگوییم مرز بانی یعنی مرزبانی در برابر تانک دشمن ایستادن اما در برابر هجوم عملیاتی پنهان دشمن غفلت کردند خیر مرزبانی بر اساس اینکه کل موضع یخاف منه هم مرز هم مرز جغرافیایی در حد مشترک بین دولت کفر و اسلام را شامل می‌شود هم نقاط آسیب پذیری که دشمن ممکن است با استفاده از عملیات پنهان بخواهد آنجا اخلال و تخریب کند. پس دسته ی اول مرزهایی است که با قشون کشی چه قشون نظامی به صورت آشکار چه قشون اطلاعاتی به صورت پنهان بخواهند به آنجا آسیب بزنند و جسم و جان و ممتلکات مسلمانان و سرزمین های اسلامی را تخریب کنند. گلوگاه های این تهدید یا شکاف های خطر آفرین این تهدیدات کاملاً شناخته شده است یا مرز های دریایی است یا مرز های هوایی است که جلوی این تهدیدات را می‌گیرند. مرزبانان کشور در هر کشوری که حالا یا نیرو های نظامی و آموزش دیده اند که برای اینکار از مرز ها اجرت می‌گیرند حمایت می‌کنند یا نیرو های داوطلبی هستند که بنا بر هر قاعده ای مثل نیرو های بسیج از مرز ها حفاظت می‌کنند. البته این را بدانید که رصد مرز ها امروزه صرفا با شیوه ی استقرار نیروی پیاده یا فیزیکی صورت نمی‌گیرد، بله وجه غالب همین است که در مرز ها یک گردان و گروهبان پیاده می‌کنند این ها با فاصله از هم در دکل ها مستقر می‌شوند بخشی از آن ها در پناهگاه ها استقرار پیدا می‌کنند و دیدبانی و مراصده می‌کنند این وجه غالبی است که میبینیم اما ممکن است همین مرز ها با استفاده از سیستم های جدید صورت بگیرد. یک نگهبان را در دکل می‌فرستند و یک فاصله ی محدودی می‌گیرد مخصوصا وقتی تاریک می‌شود و فضای دید آن کم می‌شود اما اگر روی دکل ها و نقاط مختلف دوربین های قوی کار بگذارند که می‌گذارند یک مأمور در یک اتاق می‌شیند و مرز را مانیتور می‌کند و ده یا بیست یا سی دوربین را در کنار هم می‌بیند حتی در شب اگر حیوان کوچکی حرکت کند دوربین دید در شب آن را نشان می‌دهد پس استفاده از سیستم های اوبتیکی دوربین های دید در شب و تصویر های ماهواره ای و لوازم دیگری که از این دست ممکن است مورد استفاده قرار گیرد ، این ها همه ابزار هستند که هم روی مناطق خشکی و سرزمینی نصب می‌شوند و این ها را کنترل می‌کنند هم روی قایق ها و پهپاد ها و کشتی های بزرگ ممکن است نصب شود هم ماهواره ممکن است از فضا رصد کامل کند با شیوه ها و سیستم هایی که وجود دارد همه ی این ها در کنار هم یک منظومه ی کاملی از رصد نقاط فیزیکی و مرزی می‌شود. این کار در کنار هم انجام می‌شود. البته با وجود همه ی سیستم های دیدبانی چه در شب چه در روز وجود نیروی رسمی و فیزیکی و فیزیکال برای استقرار در نقاط مرز اطمینان بخش و لا مفر عنه است زیرا فرض کنید شما ده ها دوربین دارید و مرز را کنترل کردید اما اگر تهدیدی بخواهد به وقوع بپیوندد دوربین ها نمی‌توانند بازدارندگی ایجاد کنند. دوربین ها برای رصد کمک هستند اما برای مراقبت و محافظت نیروی پیاده نظام یا نیروی زره ای لازم است که در برابر دشمن ایستادگی کند. هشدار را به موقع منعکس کند. در حقیقت ابزار آلات رصد در دوران معاصر برای رباط و مراصده لازم است اما کافی نیست. همچنان وجود نیروی نظامی یا نیرویی که بتواند بازدارندگی ایجاد کند در حاشیه ی مرز ها یک ضرورت است حتی از این بالاتر شما ببینید در نقاط حساس داخل کشور هم ولا اینکه می‌توانند دوربین کار بگذارند اما در هر بانکی چند مأمور می‌گذارند ممکن است در هواپیما دوربین بگذارند و افراد مشکوک را کنترل کنند اما چند نگهبان و حافظ و نیروی ویژه می‌گذارند این نیروی ویژه وقتی در هواپیما نشسته است از هواپیما حفاطتو مرز بانی می‌کند که مورد تسخیر دشمن واقع نشود. پس دسته ی اول تهدیدات سختی است که جان و مال و ناموس و ممتلکات مسلمانان یا کیان اسلامی را هدف قرار می‌دهد این احتمالات و خطر ها باید دفع شود برای دفع آن در همان نقطه که احتمال خطر است مراصده صورت می‌گیرد البته گفتیم گاهی آن نقطه ممکن است در حاشیه ی مرز ها باشد یا در قلب کشور اسلامی مانند حفاظت و حراست از پایگاه های هسته ای و مراکز مثلا صنعت نظامی باشد یا روی کشتی هایی باشد که نفتکش های کشور هستند برای در امان ماندن از دزد های دریایی ، کشتی شما می‌رود و گروهی از مجموعه ی محافظان را با کشتی مستقر می‌کنید که در صورت وجود تهدید دفاع کنند یا نیرو های ویژه‌ای که در هواپیما مستقر می‌کنید در اوج آسمان از هواپیمای شما مراصده و مراقبت کند که در اختیار دشمن قرار نگیرد که همه ی این ها مراصده در برابر تهدید سخت دشمن است که باید محقق شود. این در حقیقت دسته ی اول از تهدیدات و مراصده بود. ما گفتیم معطوف به تهدیدات رصد و مرابطه شکل می‌گیرد. یکی از تهدیدات، تهدید سختی بود که خواه در مرز یا در کشور اسلامی یا در آب های کشور اسلامی یا بیرون آب های کشور اسلامی یا در آسمان ها و فضا از هواپیما ها و مسافرکش های هوایی مراصده کردند تا انشاالله در جلسات بعد دسته های بعدی هم تبیین کنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo