< فهرست دروس

درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/07/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /مرابطه

حدیث خوانی

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‌ ادْعُ‌ وَ لَا تَقُلْ‌ قَدْ فُرِغَ مِنَ الْأَمْرِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ هُوَ الْعِبَادَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ‌﴾ وَ قَالَ‌ ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ‌.﴾

حماد ابن عیسی از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که من شنیدم حضرت می‌فرمود دعا کن و هیچ وقت نگو این مسئله تمام شد و دیگر فایده ای ندارد خیر فإنّ الدعاء هو العبادة، خواه اینکه از نظر ما وقت کاری تمام شده باشد یا خیر، اینکه آن کار انجام شود خواسته ی ما تأمین شود یا خیر اینکه زود تأمین شود یا دیر تأمین شود در هر حالی صرف نظر از اینکه این حواشی چیست، خود دعا کردن عبادت است و انسان ها نباید از خواستن در برابر پروردگار غافل باشند این عبادت را باید انجام داد و نباید چشم پوشی کرد. التماس به درگاه پروردگار و خواستن از او و اینکه انسان به ضعف خود در درگاه خدا اعتراف کند و قدرت خداوند متعال را یادآوری کند. بعد فرمود خداوند می‌فرماید که کسانی که از عبادت من سر باز می‌زنند ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾، دعا یک عبادت است و از این عبادت نباید سر باز زد. حضرت به عنوان استشهاد به این آیه می‌فرماید که از این عبادت سر باز نزنید، همه ی کسانی که از عبادت خدا سر باز بزنند خیلی خار و ذلیل وارد جهنم می‌شوند از آن طرف کسانی که این عبادت را انجام دهند و دعا کنند خداوند متعال به آن ها وعده ی استجابت داده است. دعا حتما اجابت می‌شود و اجابت آن فقط به آن نیست که ما در این دنیا نتیجه ی آن را ببینیم یا به آن خواسته ی خود برسیم. برخی از اوقات اجابت به شکل دیگری برای ما تأمین می‌شود.

خلاصه بحث گذشته

بحث ما در مرابطه بود. گفتیم که رصد کردن یا در کمین دشمن واقع شدن یا در تکاپو برای اینکه رفتار دشمن را در نظر بگیریم یا به بیانی دیگر در کمین گاه برای شکار لحظاتی باشیم که ممکن است دشمن از آن لحظات استفاده کند و هجوم یا تهدیدی برای کشور اسلامی ایجاد کند، این همان مرابطه یا رباط است.

 

مرابطه در جنگ نرم

رباط تارتا به صورت آشکار انجام می‌شود. برجک نگهبانی را نصب می‌کنند، مأمورین کنترل کننده ی مرز به صورت رسمی از پله کان مرتفع این برجک بالا می‌روند و در برجک حضور دارند و رصد می‌کنند. این یک نوع است. یک نوع هم در یک سری از نقاط طبیعی خودشان را پنهان می‌کنند یا در کنار پستی و بلندی ها یا زیر درخت پنهان کاری می‌کنند و دشمن متوجه این ها نمی‌شود. وقتی دشمن متوجه نشد رفتار خود را آزادانه تر تعقیب می‌کند. در این رفتار که دشمن از خود آزادانه نشان می‌دهد امکان رصد و کنترل بیشتر فراهم می‌شود به همین جهت بعضی ها در عملیات مرابطه و ارصاد نوعی پنهان کاری را لحاظ می‌کنند. می‌گویند رصد پنهان کاری در تعقیب دشمن است، یا تعقیب دشمن یا کنترل دشمن در شرایط پنهان هم هست. مرزبان هر کشوری وقتی در نقاط مرزی حاضر می‌شود و تحرکات دشمن را زیر نظر می گیرد در حقیقت از یک طرف زمینه را برای هجوم آن محدود می‌کند وقتی آشکارا حضور دارد و گزارش می‌کند. دشمن به وجود این مرزبان را مطلع است، می‌داند که هر تحرکی باعث می‌شود بزودی خبر به مقامات تصمیم گیر منتقل شود. وقتی کنترل ها به صورت پنهان صورت می‌گیرد در حقیقت رفتاری که دشمن فکر می‌کند ما از آن اطلاع نداریم زیر نظر گرفته می‌شود و این باعث هوشمندی و هوشیاری خواهد بود. در حقیقت مرابطه کنترل یا مانیتور کردن دشمن است. رفت و آمد های دشمن را زیر نظر می‌گیرند. اینکه تعداد نیروهای خود را کم یا اضافه کردند، زیر نظر می‌گیرند. اینکه تجهیزات جنگی خود را تغییر دادند و آرایش نظامی خاصی به خود گرفتند، زیر نظر می‌گیرند. با این زیر نظر گرفتن ها احتمالات آینده را پیش بینی می‌کنند که دشمن تعداد عده و عده را تغییر داد، این ابزار آلات برای اقدام هجومی به کار می‌رود یا برای اقدام دفاعی، تعداد نیرو هایی که مستقر کردند را میدانند، همه ی این ها را وقتی جمع بندی می‌کنند می‌توانند تصمیم بگیرند دشمن در وضعیت هجوم به سر می‌برد یا در وضعیت دفاع به سر می‌برد. مثلاً زمانی بیش از شصت و پنج ناو هواپیمابر آمریکایی ها در مناطق غرب آسیا دائما حضور داشتند. خب با رصد این می شد پیش بینی کرد این تعداد ناو چگونه هم را پشتیبانی می‌کنند و چه اقدام احتمالی می‌توانند داشته باشند. رفته رفته این ناو ها تعدادش کم شد. فشار های آمریکا در مناطق مختلف دنیا زیاد شد. چالش هایشان در اروپا در مقابل روسیه افزایش پیدا کرد و در مقابل چین هم همینطور بحران بین آمریکا و کره به وجود آمد و باعث شد توان آمریکا خرد شود. تعداد ناو های آمریکایی به هجده عدد رسید. بعد دوباره کمی جابجا کردند و به بیست رسید. این تعداد ناو وقتی کم یا زیاد یا جابجا می‌شود یا آرایشش تغییر میکند هر کشوری در نزدیکی این ناو ها باشد برای خود محاسباتی انجام می‌دهد.. پس رباط و مرابطه موجب می‌شود رفتار دشمن کاملاً مانیتور شود و عده و عده آن حساب شود و ظرفیت هایش ارزیابی شود این کنترل و مانتیور موجب می‌شود احتمال غفلت زدگی را کاهش دهد.

رصد فعالیت های دشمن در گذشته تقریباً به حضور فیزیکال در مرز ها و دیدبانی کردن منحصر بود. در مرز های جغرافیایی حضور پیدا می‌کردند یا با چشم عادی یا مصلح یا با قرار دادن علائمی یا با استفاده از عناصری که در آنجا حضور طبیعی دارند مانند چوپان ها و گله بانان اطلاعی می‌گرفتند و متوجه می‌شدند در چه وضعیتی هستند یا دشمن در چه آرایشی به سر می‌برد. امروز رصد دشمن منحصر به این کار نیست از طرق مختلف و با استفاده از ابزار های نوین انجام می‌شود. امروز کنترل های ماهواره ای وجود دارد. با این کنترل های ماهواره ای فلان ماهواره در فلان مدار دائما نقاط سرزمینی مختلف را کنترل می‌کند مثلاً فرض کنید هر بیست و چهار ساعت یک ماهواره به دور زمین می‌چرخد و از نقاط مختلف زمین فیلم برداری و عکس برداری می‌کند شما با مقایسه بین عکس دیروز و امروز در فلان نقطه می‌فهمید وضعیت ناو های هواپیمابر دشمن به چه شکلی شده است. با مقایسه ده روز میتوانید مسیر را ببینید. با مقایسه چند روز میتوانید تعداد را ببینید. با کنترل رادیویی و مذاکراتی که بین کاپیتان ها و فرماندهان مستقر در این ناو می‌شود می‌توانید تشخیص دهید جهت گیری بعدی و بارانداز بعدی آن ها کجاست. پس رصدها امروز فقط با استقرار در نقاط مرزی صورت نمی‌گیرد. سیستم های کنترل ناوبری هوایی همه ی هواپیما هایی که از نقاط مرزی کشور داخل و خارج می‌شود را کنترل می‌کندو به فلان هواپیما اجازه ی ورود به مرز و آسمان را می‌دهد یا نمی‌دهد. هواپیمای نظامی فلان کشور همسایه را برای ورود می‌پذیرد یا خیر. پس امروز رصد منحصر به استقرار در مرز نیست و مفهوم رصد مفهوم گسترده تری شده است. چه اینکه رصد منحصر به رصد رفتار سخت هم نیست. در گذشته دشمن را بخاطر خصومت و دشمنی و رفتار سخت خود مورد رصد قرار می‌دادند. اما امروز گلوگاه هایی است که باید دشمن را علاوه بر رویکرد های سخت رفتار نرمش را هم مورد توجه قرار داد. نمی‌توانیم دشمن را در حاشیه‌ی مرز ها و خطرات آن را ببینیم اما خطر دامن زدن دشمن به مسائل فکری در مدارس و دانشگاه ها را نبینیم. اصلا مرز بندی ها و شکل گیری قواعد و ضوابط بین المللی که مانع از تعرض رسمی به مرز ها می‌شود اینگونه هجوم ها را در سطح دنیا بسیار محدود کرده است. تقریباً کشور ها دیگر در حدود مرزی خود متوقف هستند و بیشتر در لاک دفاعی به سر می‌برند. کسی در نقاط مرزی هجومی طراحی نمی‌کند. گاهی اتفاق می‌افتد که کشوری نسبت به کشور همسایه بنا به دلایلی هجوم ببرد پس از یک طرف هجوم آوردن تبعات سنگینی دارد و ثانیاً تعرض های دیگر سخت نیست بلکه با استفاده از روش های نرم امکان تعرض و تحقق اهداف فراهم شده است. پس از یک جهت ابزار رصد این ظرفیت را می‌دهد که نیاز نباشد شما عده ی زیادی را در مرز برای رصد و مرزبانی بسیج کنید، از طرف دیگر محدودیت هایی که برای رفتار و اقدامات مرزی وجود دارد و بار حقوقی که در این تحولات احیانا به چشم می‌خورد تعرض های مرزی را کاهش داده اما در مقابل تعرض های نرم به اشکال مختلف در حال پیگیری و مهندس شدن است. البته با وجود این حرف ها معنای حرف ما این نیست که حضور فیزیکال در مناطق مرزی خاصیت خود را از دست داده باشد، تقریباً همه ی کشور ها در مرز های خود از اسلوب های مختلفی برای حراست از مرز استفاده می‌کنند مثلاً رژیم صهیونسیتی در سر تا سر مناطق مرزی خود با لبنان علاوه بر استفاده از سیم خاردار و علاوه بر اینکه سیستم های هوشمند موثری مستقر کردند، علاوه بر اینکه با استفاده از ابزار های لیزری ورود و خروج و تحرک در این مناطق را کنترل می‌کنند و علاوه بر اینکه در حقیقت روش هایی برای اعلان اخطار انتخاب کردند و پایگاه های مختلف به سرعت خطرات عبور از مرز را منتقل می‌کنند. نقاطی در حاشیه و در کنار این سیم خاردار ها ایجاد کردند و مناطق رملی که اگر حتی یک گربه عبور کند جای پای گربه کاملا قابل مشاهده است یا با ایجاد بستر های لازم و مسیر های مناسب تردد ساعتی یا شبانه روزی در آنجا دارند که مرز را کنترل کنند که از هر تعرضی در امان بمانند البته این به این معنا نیست که همه ی روش ها سودمند است امروز نقاط کوری در همه جای دنیا برای تردد افراد و تردد پهپاد ها یا تعرض به نقاط سرزمینی، وجود دارد . این نقاط کور و دهلیز های کور را باید شناخت و در آنجا مستقر شد. چه نقاط کور در تعرض سخت یا نقاط کور در حوزه های تعرض نرم. اینکه شما می‌بینید مثلاً درباره‌ی نوشت افزار ها یا لوازم التحریر مدرسه ی کودکان دبستان یا کودکستانی به بالا اعمال حساسیت می‌شود چون در بسیاری از کشور این گلوگاه به نقطه ی هجوم تبدیل شده است یعنی در نوشت افزار یا لوازم التحریر یا اسباب بازی شروع می‌کنند به القا کردن یک فرهنگی و رفته رفته آن فرهنگ در ذهن کودک شکل می‌گیرد تا ایام نوجوانی اش تقویت می‌شود و وقتی بزرگ می‌شود به آن فکر پایبندی بسیار بالایی خواهد داشت اگر چنین حرفی صحت داشته باشد پس یکی از گلوگاه های تعرض یا شکافی که برای تعرض وجود دارد یا نقطه ی تعرض لوازم التحریر می‌شود که باید روی آن دقت کرد و برنامه ریزی داشت. بنابراین گلوگاه هایی که برای استقرار و انجام عملیات رصد یا رباط در گذشته انتخاب می‌شده است، امروز کاملاً متفاوت است. به لحاظ کمی و کیفی تفاوت پیدا کرده است چون تهدید ها با ابزار ها متنوع شده است رصد ها متمرکز از مرز انجام نمی‌شود اما حضور در مرز ها یک ضرورت است ضمن اینکه مرز ها دیگر فقط مرز های فیزیکال نیستند. مرز های جغرافیایی فقط مرز به حساب نمی‌آیند مرز های فکری و فرهنگی هم یکی از این نقاط شکل هستند که باید به موازات پیشرفت رصد جغرافیایی این ها را هم توسعه داد. همانطور که با استفاده از تجهیزات ماهواره‌ای، دوربین های قوی و دید در شب تحرکات دشمن را زیر نظر می‌گیرند باید بتوان با استفاده از شیوه های مختلف تحرک فرهنگی یا اقدام اثرگذار در فکر را در حوزه های جنگ نرم هم مورد توجه قرار دهند. همانطور که کشور ها مجال های زمینی و هوایی یا دریایی خود را با سیستم های ویژه کنترل می‌کنند و نسبت به تجاوز های مرزی از خود واکنش نشان می‌دهند باید بتوانند با استفاده از روش های نوین میزان و مدل روش های اثرگذاری برای تغییر باور ها و اثر گذاری بر فرهنگ عمومی و اجتماعی را تشخیص دهند و گلوگاه آن را بشناسند و آن را خوب رصد کنند و متناسب با آن برنامه ریزی کنند، باید با رصد دقیق فعالیت های دشمن در ابعاد هجوم سخت و نرم دشمن را زمین گیر کرد. همانطور که تعداد عوامل انسانی و تجهیزات آن ها و مدل و گاردی که آن ها برای نوع هجوم در نقاط سرزمینی انتخاب می‌کنند باید شناخته شود تا بتوانیم که قصد هجوم آن ها در جنگ ترکیبی یا جنگ های شناختی را بشناسیم و گلوگاه های آن ها را بشناسیم و متناسب با آن برنامه ریزی کرد.

پس تا اینجا ادراک کلی ما از مسئله ی ارصاد یا رباط را کاملاً توضیح دادیم. مرابطه دیگر منحصر به مرز های جغرافیایی نیست و مرابطه فقط در مرز های جغرافیایی شکل نمی‌گیرد، ضمن اینکه مرابطه فقط در حوزه های سخت هم نیست. امروز گلوگاه هایی که دشمن از آنجا ممکن است و می‌تواند برای تحقق اهداف خود در کشور های اسلامی فشار بیاورد بسیار گسترده تر از گذشته است. وقتی ما از رباط و مرابطه سخن می‌گوییم و وقتی نقاط تهدید آفرین و تهدید ساز را تبیین می‌کنیم ، وقتی خلل و فرجی که برای دشمن وجود دارد را ارزیابی میکنیم این ها فقط منحصر به وجود سخت سرزمینی نیستند که بگوییم با هواپیما و کشتی ناو هواپیمابر یا به وسیله ی تانک ها از روی نقاط خاکی و سرزمینی به ما هجوم می‌آورند خیر بسیاری از مواقع تانک دشمن بسیار خطرناک تر از تانک هایی که به چشم می‌بینیم به سمت ما حرکت می‌کنند. هجوم فرهنگی و اقدام شناختی و حملات ترکیبی آن ها به شدت اثر گذار تر خواهد بود.

ما چند نکته ی کوتاه هم داریم که قبل از ورود در مباحث مربوط به مرابطه مجبور هستیم این ها را بیان کنیم.

اولین نکته اینکه احکام مرابطه و مسائل مربوط به رباط و ارصاد که در کتب فقهی بیان شده است نشان می‌دهد ارتکاز ذهنی فقهای عظام در کتب فقهی و در مباحثی که راه دادند عمدتا معطوف به جهاد و وجوب جهاد در زمان حضور امام علیه‌السلام است. اولا موضوع مرابطه را ذیل مباحث جهاد دیدند که ما به این انتقادی نداریم اما از آنجا که جهاد در نگاه و فرهنگ شیعی مفهوم خاص خود را دارد و در زمان حکام جور چنین اذنی برای جهاد وجود ندارد و جهاد منحصر است در جایی که امام عادل باشد و فرمان بدهد، موضوع مرابطه هم که به جهاد متصل است به نوعی تحت تاثیر همین حکم مورد توجه قرار گرفته است. عموما حکم مرزبانی در دوران حکومت های جور در کتب فقهی مورد مطالعه قرار گرفته است و به این نکته هم فقها دائما توجه داشتند که مرابطه در مرز های حکومت اسلامی موجب تقویت ولات جور نشود. اگر از مرابطه سخن گفتند برای دفع شر از کیان اسلامی یا دفاع از جان و مال مسلمانان مطرح کردند اما اگر یک دولت جور بخواهد با مرزبانی خود پایگاه حاکمیت خود را تقویت کند فقها این را مشروع ندانستند و در این زمینه اذنی ندادند. به همین دلیل است که ما می‌بینیم وقتی فقها به مسئله ی مرابطه نگاه می‌کنند عموما آن را عملی غیر واجب دانستند و غایت آن چیزی که مطرح کردند گفتند که مرابطه عملی مستحب یا مستحب موکد است. بیش از این چیزی نگفتند اینکه مرابطه دفاع از سرزمین اسلامی و کنترل مرز ها به منظور مقابله با تهدیدات نرم و سخت دشمن است چیز هایی است که دیگر در حاشیه ی آن مسئله ی کلی مورد توجه قرار نگرفته است. یک بار شما مرابطه در زمان حکومت بنی العباس را نگاه می‌کنید که با آن وضعیت شیعیان تلاش می‌کنند از هر اقدامی که حکومت بنی العباس را تایید و تقویت کند فاصله بگیرند، مرابطه را در این چهارچوب می‌بینید و یک بار شما مرابطه را در چهارچوب و حاکمیت امام علی ببینید که اگر تهدید سخت یا نرم فکری یا غیر فکری صورت می‌گیرد سربازان حاکمیت و همه ی مردم کجا باید بایستند و به واجبات شرعی خود عمل کنند و با رصد دشمن زمینه ی مقابله با تهدیدات دشمن را فراهم بیاورند.

این اولین مسئله که به طور اجمال گفتیم و انشاالله تفصیل آن را در جلسه ی بعد تقدیم خواهیم کرد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo