< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

99/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استصحاب/تنبیهات/ تنبیه چهارم/مقدمات استاد/اشکالات مطرح شده در جایی که زمان قید متعلق باشد.

سوالی مطرح شد که آیا در امور تدریجی استصحاب جاری است یا خیر؟

بیان شد که امور تدریجی سه قسم است دو قسم زمان بود و یک قسمت زمانی بود

اما قسم اول که زمان قید حکم باشد چه حکم وضعی مثل خیار حیوان و چه حکم تکلیفی مثل روزه ماه رمضان باشد و قهرا در این قسم اول اثر مال خود زمان است یعنی در این سه روز اول معامله حیوان خیار در او است.

مرحوم میلانی می فرمودند که بلا اشکال در این قسم اول استصحاب جاری است و اثر وضعی و تکلیفی بر او بار خواهد شد.

ان قلت

استصحاب در اینجا جاری نیست چه اینکه استصحاب در جای است که شک در بقاء متیقن باشد و اینجا شک در بقاء متیقن نیست سه روز اول در خیار حیوان است و حالا شک می کند که سه روز تمام شد یا نه؟ یعنی در ساعات باقی مانده از این سه روز حیوان شک دارم که این سه ساعت باقی مثلا جزء سه روز است یا نیست؟ این شک در بقاء روزهای گذشته و ساعات گذشته نیست یعنی شک دارم که این ساعتی که الان هستم از آن سه روز است یا نیست (شک در حدوث دارم نه بقاء) و یکی از شرائط جریان استصحاب این بود که شک در بقاء متیقن باشد.

قلت

شک در بقاء است.

بیان مطلب :

بقاء هر شی به حسب خود آن شی است و در مثال خیار حیوان من شک دارم این سه ساعات باقی جزء آن ساعات باقی مانده است تا شک در بقاء باشد؟ و استصحاب شرائطش حاصل شود و جاری شود و یا آن سه ساعت باقی چیزی جدید است؟ تا شک در حدوث باشد و استصحاب جاری نباشد چون شرائط استصحاب را ندارد آن سه چیزی در بین سه ساعات با ساعات قبلی فاصله نکرده است یکی است.

و بقاء در زمانیات مثل (الانسان باق) برای انسان در زمان دوم یک وجودی است یعنی این انسان در این زمانی که شک دارم وجود دارد و از بین نرفته است ولی در غیر زمانیات بقاء بمعنی وجود در زمان دوم نیست مثلا (الارواح باقیة) یعنی معدوم نیستند یعنی در زمان دوم وجود دارند یعنی ارواح با مرگ انسان معدوم نمی شود و یا (الیوم باق ) یعنی اجزاء متصله عدمی خلل فاصله نکرده و یا (التکلم باق ) خللی فاصله پیدا نکرده و یا (الصلوة باقیة) است یعنی اجزاء نماز که در زمان واقع می شود متصل هم هستند و چیزی در اجزاء فاصله نکرده است پس در این قسم از مشکوکات غیر زمانیات اتصال مسوق وحده است یعنی این یک شی است و مادامی بین اجزاء نماز فاصله نکند این یک شی است

اما اگر زمان قید متعلق باشد مثل مبیت در منی

استصحاب در این جا جاری نیست بخاطر اینکه اثر مال مفاد کان ناقصه است یعنی شبی که متصف مبیت در منی است و این وصف اتصاف را استصحاب کنیم اصل مثبت می شود یعنی نمی دانیم جزء شب است و یا نیست ؟ استصحاب کنم بقاء شب را باید اثبات کنم این شب کذایی است که در شب در منی بمانم و این اصل مثبت است.

از این قسم دوم چهار جواب دادند:

جواب مرحوم شیخ انصاری :

مستصحب حکم است به این معنی که مبیت در شب واجب است و الان که شک در بقاء لیل دارم استصحاب همین وجوب را می کنیم یعنی مبیت در شب در منی که واجب است استصحاب همان وجوب را می کنم می گویم وجوب باقی است.

پس اشکال شما این جاکان ناقصه است و مثبت است صحیح نیست چه اینکه من استصحاب من خود لیل و اتصافی در او نمی کنم تا اصل مثبت شود بلکه استصحاب وجوب را می کنیم.

عبارت شیخ در فرائد الاصول

« فالأولى: التمسّك في هذا المقام باستصحاب الحكم المترتّب على الزمان لو كان جاريا فيه‌ » [1]

یعنی: استصحاب حکم شرعی که بر زمان متوقف بود جاری است.

اشکال به شیخ :

این جواب شما هم اصل مثبت است چه اینکه غرض از استصحاب حکم این است که تعبد این مبیت در شب بر من واجب است و اثبات تعبد هم اصل مثبت است و اینکه توقف بر من واجب است با استصحاب وجوب حکم و چه با استصحاب خود لیل اصل مثبت می شود.

جواب آخوند به اشکال در قسم دوم :

استصحاب موضوعی است

بیان مطلب: قبل از این ساعت مبیت در منی واجب بود و الان شک می کنم مبیت واجب است و یا نه؟ استصحاب بقاء مبیت در منی را می کنم و یا قبل از این ساعت امساک من در نهار در ماه رمضان بود و الان صوم متصف در نهار را استصحاب می کنم و یا استصحاب خود رمضان با وصف که در او بود.

عبارت کفایه الاصول :

« كما لا بأس باستصحاب نفس المقيد فيقال إن الإمساك كان قبل هذا الآن في النهار و الآن كما كان فيجب فتأمل‌.»[2]

توضیح عبارت : یعنی همان مبیت در منی و یا صوم در رمضان قبل از این ساعت امساک من در نهار بود الان شک می کنم در نهار بود و یا نبود؟ استصحاب بقاء امساک در نهار را می کنم پس خود مقید را که نهار و مبیت است استصحاب می کنم.

اشکال

این اشکال جامع موارد شک در زمان نیست یعنی در مثل بیتوته و امساک ماه رمضان قبول داریم ولی در مثل صلوه که جاری نیست و نمی توانید بگوید که قبلا نماز در روز بر من واجب بود الان شک می کنم روز باقی است یا نه؟ استصحاب می کنم بقاء نماز را چه اینکه نماز نخوانید تا استصحاب بقاء نماز را بکنید.

به بیان دیگر

نماز که خواندم متصف به نهاریه نبود و وقتی نمازی نخواندم چگونه می توانم استصحاب بقاء نماز را بکنم.

جواب نائینی

اگر زمان را قید و وصف قرار بدهیم باید قید را اثبات کنیم و اثبات قیدیت اصل مثبت می شود ولی زمان ظرف است و بر من در این ظرف عمل صوم و مبیت در منی واجب است و درجایی که شک کردیم استصحاب بقاء صوم و مبیت در منی در آن ظرف می کنیم.

اشکال

این جواب نائینی خلاف فرض است که زمان ظرف باشد بلکه فرض این است که زمان قید باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo