< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

99/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استصحاب/تنبیهات/ تنبیه چهارم

در ادامه کلام مرحوم صاحب عنایة الاصول [1] که فرمودند در حرکت شش لازم بود :

امر پنجم : مقوله ای که حرکت در او واقع می شود.

امر ششم : زمانی که حرکت در آن انجام می شود.

در ادامه مرحوم صاحب عنایة الاصول می فرماید:

آن مقولهایی که حرکت جسم در آن مقوله واقع می شود چهار تا است و حرکت در یکی از این چهار تا واقع می شود :

الف : کم

حرکتی که در کم واقع می شود به این معنا است که شیی که در حال نمو است فرض کنید نهال کوچکی است در حال بزرگ شدن است و در این حال که در حال بزرگ شده است حرکت به سمت قوی شدن می کند.

ب : کیف

مثل اینکه برگ سبزی است به تدریج زرد می شود و میوه ای سبز است و به تدریج قرمز می شود مثل سیب.

ج : این

به این معنی است از جایی به جایی حرکت می کند.

د : وضع

از آن حالتی که دارد به حالت دیگر منتقل می شود مثل اینکه ایستاده است و بعد می نشیند.

در این چهار تا مقوله حرکت واقع و محقق می شود.

مقدمه چهارم:

گوهر مراد[2] می فرماید : برای متحرک در حال حرکت دارای دو حالت است 1: قطعیه 2 : توسطیه

مرحوم میلانی این دو حرکت یعنی قطعیه و توسطیه یک جامعی بین این دو است و آن جامع کون الشی في کل آن في زمان او مکان در حال حرکت آن متحرک در حال آنی در یک زمانی است و در یک مکانی است.

حرکت قطعیه عبارت است از اکوانی که پشت سر هم واقع می شود از مبدا الی منتهی به مسیری که انسان حرکت می کند بالاخره در یکجا توقف نمی کند تا به آخر برسد (به این اکوان قطعیه می گویند) به عنوان مثال اگر خطی را ترسیم کنیم بین مبداء و منتهی این کونهای در این مبدء و منتهی واقع می شود حرکت قطعیه می گویند.

و نسبت این حرکت بین وجودات که از این منتقل می شود نسبت کل به مرکب به اجزاء خودش بخاطر ترکب این حرکت قطعیه از این وجودات مثل سایر مرکبات که نسبت کل به آن اجزاء نسبت کل به جزء است و حرکت قطعیه هم این چنین است.

و حرکت توسطیه انسان در وقت حرکت در بین مبدا و منتهی حرکت می کند از این دیوار به آن دیوار و از کوچه به کوچه را حرکت توسیطه می گویند و نسبت این حرکت توسطیه به این وجوداتی در این بین ، تحقق پیدا می کند نسبت کلی به افراد است مثل انسان به افراد خودش چه اینکه کون در هر جزئی از اجزاء مسافت فردی از عنوان کون مبداء و منتهی یعنی بین مبداء و منتهی که ما قطعه قطعه فرض کنیم هر قطعه جزئی از اجزاء این مسافت است.

و به تعبیر دیگر هر واحدی از این قدمهای که بر داشته شود بین دو طرف فردی از افراد این حرکت است.

مرحوم صاحب عنایه الاصول مثال می زنند با این عبارت :

« فإذا خرج زيد ماشيا من البصرة إلى الكوفة فكونه في كل آن في مكان هي حركته القطعية و كونه بين البصرة و الكوفة هي حركته التوسطية»[3]

توضیح عبارت : کسی اگر حرکت کند می خواهد از بصره به کوفه برود در هر آنی در یک مکانی از این مسافت است می گوییم حرکت قطعیه و اینکه بین بصره و کوفه است می گوییم حرکت توسطیه است.

 


[2] گوهر مراد، ص91.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo