< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

99/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/تنبیهات استصحاب/ تنبیه سوم/ کلی قسم دوم/بررسی استاد از سه جواب آخوند

منتقی الاصول ( ایراد مصباح و مشکینی به آخوند را جواب می دهند) با این عبارت می فرماید : « و لكن الّذي يبدو لنا عدم ورود هذا الإيراد عليه، و انه ناش عن الغفلة عن خصوصية في كلامه، و ذلك لأنه (قدس سره) لم يدع وحدة بقاء الكلي مع حدوث الفرد الطويل و العينية بينهما، بل ذهب إلى وحدة بقاء الكلي و بقاء فرده. و من الواضح ان بقاء الفرد ليس من آثار الحدوث و مسبباته، بل كل منهما تؤثر فيه علته، و ليس الحدوث علة للبقاء بلا ريب، فأصالة عدم الحدوث لا تكون بالنسبة إلى أصالة بقاء الكلي من قبيل الأصل السببي.‌»[1]

مصباح الاصول[2] و مرحوم مشکینی [3] عینیت اولی به اشکال از ملازمه است یعنی این کلی و جامع عین فرد طویل است نه اینکه ملازم باشد و اشکال بر عینیت بیشتر از اشکال بر ملازمه است.

توضیح عبارت منتقی الاصول از این مطلبی که جواب می دهند : آنچه برای ما ظاهر می شود این ایراد ( ایراد مصباح که عینیت اولی به اشکال از ملازمه) بر کفایه الاصول که این ایراد ( که این عین هم هستند نه اینکه از لوازم) ناشی از غفلت است و غفلت این است او ( آخوند) نگفت که کلی با حدوث فرد طویل عین هم هستند بلکه ( آخوند) شخص ادعا کرد بقاء کلی با بقاء فرد متحد است نه اینکه بقاء کلی با حدوث فرد طویل متحد باشد و واضح است بقاء فرد از آثار حدوث و از مسببات حدوث نیست تا بعد اصل جاری شود بلکه هر دو یعنی بقاء فرد و بقاء حدوث علت خاصی دارند و اثر علت خودشان هستند یعنی نه اینکه بقاء فرد اثر حدوث بدانیم و حدوث علت بقاء فرد بدانیم و حدوث علت بقاء کلی یقینا نیست.

پس اصل عدم حدوث به نسبت اصل بقاء کلی از قبیل اصل سببی نخواهد بود چون اشکال این بود بر فرض اینکه ارکان استصحاب کلی تمام باشد و شک در بقاء داشته باشیم و ان اشکال اولی که بر این استصحاب شد ناتمام باشد استصحاب کلی جاری نیست بخاطر مشکل دیگر و آن این بود استصحاب کلی اصل مسببی است و محکوم است به یک اصل سببی است چون در بقاء کلی مسبب ار از این است آن فرد که کلی در ضمن او است فرد طویل مدت است که در مثال شرعی حدث در ضمن منی است بنابراین وقتی در اصل در سبب جاری شد دیگر نسبت کلی ما شک نداریم تا اصل جاری کنیم پس استصحاب کلی اصل مسببی است و با اجراء اصل در سبب جای برای استصحاب کلی باقی نمی ماند .

توضیح کلام منتقی الاصول :

مرحوم آخوند نمی گوید بقاء کلی عین حدوث فرد طویل است بلکه حرف آخوند این است که بقاء کلی عین بقاء فرد است یعنی فرد باقی بود قهرا کلی هم در ضمن او باقی است.

در این رابطه یکی از عبارات مرحوم آخوند که تقریبا خوب عبارت منتقی را از او می شود فهمید جواب دوم آخوند است : « مع ان بقاء قدر المشترک انما هو بعین بقاء الخاص الذی فی ضمنه لا انه من لوازمه» [4] یعنی بقاء قدر مشترک عین بقاء خاصی است که این قدر مشترک در ضمن او است نه اینکه از لوازم او باشد.

پس با این عبارت کلام منتقی الاصول روشن می شود که آخوند عینیت را بین بقاء کلی با بقاء خاص می داند نه بین بقاء کلی با حدوث خاص.

مطلبی دیگری که منتقی بیان کردند که نیاز به توضیح دارد بقاء فرد از آثار حدوث و مسببات حدوث نیست بلکه هر یک از این دو یعنی بقاء فرد و با حدوث علت خاصی دارد و معلول یک جهت خاصی است نه اینکه حدوث علت بقاء باشد یعنی حدوث علت بقاء نیست تا اصل در او جاری کنید که بقاء حدوث از بین رفت پس بقاء کلی هم از بین می رود.

مرحوم صاحب منتقی الاصول برای این مطلب ( حدوث علت بقاء نیست ) دلیلی بیان نکردند ولی ممکن است بگویم که دلیلی برای این مطلب در کتاب النافع يوم الحشر في شرح الباب الحادى عشر از علامة حلي در صفحه ٢٣ که شارح آن مقداد بن عبد اللّه السيوري است بیان شده است که ما با تغییر در عبارت مضمون آن را بیان می کنیم :

« أن كل معقول وهو الصورة الحاصلة في العقل، إذا نسبنا إليه الوجود الخارجي إما أن يكون واجب الوجود في الخارج لذاته، وإما ممكن الوجود لذاته، وإما ممتنع الوجود لذاته.

فائدتان : الاولی خواص الواجبالثانیة : خواص الممکن1: الوجود و العدم بالنسبة الیه متساویان.2: انه محتاج الی الموثر حتی یمیل الی الوجود او العدم3: الممکن الباقي لبقائه ایضا یحتاج الی الموثر لان الامکان لازم لماهیة الممکن ویستحیل رفعه عنه والا لزم انقلابه من الامکان الی الوجوب او الامتناع و لذا لا یکون حدوثه علة لبقائه.»

توضیح مطلب: آنچه در ذهنمان تصور کردیم نسبت به وجود خارجی که بسنجیم که در خارج است یا نیست؟ از سه حال خارج نیست یا واجب الوجود و یا ممتنع الوجود و یا ممکن الوجود است.

در ادامه تحت عنوان فائده می فرماید ( الاول ) برای واجب خواصی بیان می کند که محل بحث ما نیست و بعد می فرماید ( الثاني) و برای ممکن الوجود خواصی بیان می کند.

ممکن سه خاصیت دارد 1: ممکن الوجود در دو طرفش وجود و عدم قرار گرفته است و به هیچ کدام نزدیک تر نیست و به هر کدام وارد بشود نیاز به علت لازم دارد و ممکن الوجود حد فاصل وجود و عدم است.

2: (وقتی در خاصیت اول گفتیم نسبت به وجود و عدم متساویان است ) خاصیت دوم این است که به هر کدام که مایل شود نیاز به علت دارد.

3: چیزی که ممکن بود برای بقائش هم موثر لازم دارد و آن حدوث ، علت بقائش نیست

چرا ممکن برای بقائش موثر لازم دارد؟ امکان لازم ماهیت ممکن است و محال است که امکان از ممکن جدا بشود و در غیر این صورت که امکان از ممکن جدا شد لازم می آید وقتی امکان جدا شد ممکن لا محاله یا واجب باشد و یا ممتنع باشد و این محال است پس محال است ممکن بما هو ممکن امکان از گرفته شود پس اگر ممکنی حادث شد نمی شود گفت همانی که علت حدوثش است علت بقائش هم است بعلت اینکه همانطوری که در زمان حدوث نیاز به علت داشت در بقاء هم نیاز علت دارد.

و اینکه منتقی فرمود ( که واضح است که این که بقاء فرد از آثار حدوث و مسببات حدوث نیست بلکه هر کدام یعنی بقاء و حدوث نیاز به علت جداگانه دارد و حدوث علت بقاء نخواهد بود.) شاید همین باشد که ما از باب حادی عشر بیان کردیم که ممکن هم در زمان حدوث و هم در زمان بقاء متصف به صفت امکان است و امکان یک ویژگی او این است که فاصل وجود و عدم است و به هر طرف که متمایل بشود علت لازم دارد و همانطوری که ممکن در حدوث نیازمند به علت است در بقاء هم علت لازم دارد.

بعد منتقی فرمود: « فأصالة عدم الحدوث لا تكون بالنسبة إلى أصالة بقاء الكلي من قبيل الأصل السببي»[5]

توضیح عبارت : وقتی حدوث و بقاء به هم ربطی ندارد و بقاء کلی با بقاء فرد متحد بود و اینکه اصل در طرف حدوث جاری شود بگویم اصل عدم حدوث یعنی چیزی حادثی نشده است این نسبت به بقاء فرد که متحد با بقاء کلی است اصل سببی نخواهد بود یعنی آن اصل در حدوث جاری است و بقاء هم که بقاء ممکن است نیاز به علت دارد.

و اصل در حدوث باعث نمی شود اصل در بقاء هم باشد بلکه اصل در بقاء علتی خاصی لازم دارد پس با اجراء اصل سببی در حدوث فرد طویل نمی توانید از اجراء اصل کلی صرف نظر کنید و بگوید اصل سببی و مسببی است بعلت اینکه کلی بقاء با فرد متحد است همانطوری در حدوث نیاز به علت است و علت حدوث نمی شود علت بقاء باشد.

بنابراین اجراء اصل در حدوث مانع از اجراء اصل در بقاء کلی نخواهد شد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo