< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

1400/03/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استصحاب/تنبيهات/ تنبيه هفتم

معلوم شد که مرحوم میلانی با مرحوم نائینی اختلافی داشتند که خبر ثقه که حجت شده است خود خبر به منزله علم است و یا خود مودی بمنزله واقع است؟ بحث از این سوال گذشت.

مرحوم میلانی می فرماید :

نسبت به مثبتات حجیت اماره اگر یک اشکال برطرف شود آنچه ما اختیار کردیم مودی نازل منزله واقع می شود در کمال متانت خواهد بود.

اشکال این است که اثبات مودی اثبات برای لازم است در جایی که برای مودی اثر شرعی باشد تا اینکه اماره جاری بشود.

اما در جایی که برای مودی اثر شرعی نباشد ولی لازم اثر شرعی داشته باشد اثر لازم به چه وسیله ثابت می شود؟ مثلا نماز جماعتی منعقد شده است امام جماعت در رکوع است کسی وارد می شود و در رکوع اقتداء به امام می کند اگر چنانچه این رکوع مثلا یک دقیقه طول کشیده از وقتی اقتداء شده است این نمازگزار نرسیده اقتدا کند و اگر دو دقیقه طول کشیده ماموم اقتدا کرده و اقتدا او صحیح است حالا بینه ای قائم شد و یا عادلی اخبار کرد امام اقتدائش دو دقیقه طول کشیده است لازم این قول عادل این است که ماموم رکوع امام را درک کرده است و در اینجا خود مودی دو دقیقه طولانی شده باشد در رکوع اثر شرعی ندارد و اما برای لازم که اگر دو دقیقه بوده لازمش این است رکوع درک شده که این لازم درک رکوع است اثر شرعی دارد که نماز ماموم صحیح است و اقتدا او محقق شده است برای اینکه مثبتات اماره حجت است و در این جا اماره خبر عادل است گفت که دو دقیقه طول کشیده است بنابراین اقتداء درست است و مشکلی نیست.

وجه اشکال در این مثال و نظیر این مثال این است که چگونه ممکن است اماره در مدلول مطابقی خودش که رکوع دو دقیقه طول کشیده حجت نباشد چون اثر شرعی این دو دقیقه ندارد و اما در مدلول التزامی که صحت اقتدا ماموم باشد اثر شرعی دارد نماز ماموم درست است و چگونه اماره قول عادل در مدلول مطابقی چون اثر ندارد حجت نباشد و اما در مدلول التزامی حجت باشد؟

ممکن این اشکال دفع بشود به دو بیان :

بیان اول : اینکه مدلول التزامی تابع مدلول مطابقی است یعنی اگر مدلول مطابقی بود مدلول التزامی و تضمنی است و الا نیست این در اصل در ذات مدلول مطابقی است و یا اگر این مدلول بود مدلول التزامی است و الا نیست و یا در اصل ثبوتش است که اگر مدلول مطابقی ثابت بود التزامی هم ثابت است و اما در اوصاف مدلول مطابقی این تبعیت نیست و حجیت از اوصاف است.

پس دراین جا در اصل این مدلول هم که تبعیت بوده است ولو در حجیت تبعیت نباشد که بگویم مدلول التزامی حجت است اما مدلول مطابقی حجت نیست.( چرا در حجیت که وصف است مدلول التزامی تابع مدلول مطابقی نیست؟) چون از حیث حجیت این مدلول التزامی تابع ملاک خودش است یعنی اگر تابع حجیت باشد حجت می شود والا نیست چه ممکن است در مدلول التزامی ملاک حجیت باشد و اما در مدلول مطابقی نباشد و این جا تفکیک در حجیت است و این تفکیک در حجیت مشکلی ایجاد نخواهد کرد که مدلول التزامی تابع مدلول مطابقی باشد.

خلاصه جواب اول :

در اصل وجود مدلول التزامی تابع مدلول مطابقی است نه در اوصاف و در اینجا ولو مدلول مطابقی حجت نیست و مدلول مطابقی حجت است این باعث نمی شود که مدلول التزامی ثابت نشود.

بیان دوم :

سیره عقلائیه بر این قائم شد که مفاد اماره لوازم داشت و لوازم ثابت می شود در صورتی اثر شرعی داشته باشد ولو برای خود مودی اثر شرعی نباشد و اخذ به اثر هم نشده باشد و شارع هم این سیره را امضاء کرده است.

و اگر بگویم صدق العادل تاسیس حجیت خبر است جواب اول صحیح است که مدلول مطابقی خبر و لوازم او ثابت می شود چه دارای اوصاف باشد و یا نباشد.

و اگر بگویم صدق العادل امضاء حجیت خبر است جواب دوم صحیح است یعنی عقلاء در جایی که مدلول مطابقی اثر ندارد ولی مدلول التزامی اثر ندارد باز هم لازم ثابت می شود و شارع امضاء شده است.

حاصل مطالب

مرحوم میلانی می فرماید : اگر اماره لوازمی داشت مثبتات او حجت است چه اماره دلالی باشد و چه سندی باشد ولی مثبتات اصول عملیه حجت نیست چه اصل استصحاب باشد چه بقیه اصول دیگر باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo