< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

1400/03/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استصحاب/تنبیهات/ تنبیه پنجم

در استصحاب تعلیقی دو اشکال شد:

اول: این که موضوع عوض شد وقتی عنب کشمش شد دیگر کشمش عنب نیست

دوم: استصحاب تعلیقی معارض دارد وقتی زبیب غلیان پیدا کرد و شک کردیم که حلال است و یا حرام ؟ استصحاب بقاء حرمت تعلیقی و معارض با استصحاب حلیت

در ادامه بیان کردیم که مرحوم آخوند فرمودند تعارضی در اینجا نیست و مرحوم شیخ با دو بیان توضیح دادند که تعارضی نیست.

و بیان دوم این شد بعد از غلیان زبیب در حرمت و حلیت این زبیب شک شد و منشاء شک این شد که غلیان که باعث حرمت عنب شد غلیان مخصوص عنب بود و یا مطلق غلیان است و در صورت غلیان مخصوص زبیب مطلقا حلال است چه زبیب غلیان پیدا کند و یا پیدا نکند و اگر غلیان مطلق است همانطوری که غلیان در زمان عنب موجب حرمت است غلیان در زبیب هم موجب حرام است و استصحاب حرمت اثبات می شود مطلق غلیان موجب حرمت است.

مرحوم میلانی به کلام شیخ اشکال می کند:

اولا: معنای حکومت این نیست که شکی ناشی از شک دیگر بشود که یکی سبب و دیگری مسبب باشد بلکه در معنای حکومت شک در سبب شرعی است و هم شک در مسبب شرعی است و در وقتی شک در سبب باقی جاری شد جایی برای شک در مسبب شرعی نمی ماند و این معنای حکومت است ولی مقام ما از این قبیل نیست حلیت و عدم حلیت زبیب مسبب از حرمت و عدم حرمت تعلیقی نیست بلکه ملازم با این دو است یعنی در عرض هم هستند و تسبب عقلی است و نه به حکم شارع چه اینکه عقل حکم می کند اگر این شی حرام است پس طبیعی است که حلال نیست چون حلال با حرام ضدان هستند و در بحث قبلی اشاره شد که وجود ضدی عقل لازم دارد عدم ضد دیگری را یعنی وقتی خورشید طلوع کرد پس شب در کار نیست

ثانیا: استصحاب حرمت ملازم با اطلاق غلیان است نه اینکه مثبت غلیان باشد که مقصود شما است یعنی اگر حرمت باشد لا محاله غلیان مطلق است یعنی اثبات غلیان مطلق به حکم عقل است نه به حکم شرعی است تا شما بگوید حکومت است چون حکومت فرع بر این است که حکم شرعی در بین باشد البته اگر مستصحب خود غلیان مطلق بود مطلب تمام می بود و حکم می کردیم که غلیان مطلق سبب است برای حرمت زبیب عند الغلیان و حال اینکه مستصحب حرمت است و آن را استصحاب می کنید و این حرمت ملازم با غلیان مطلق است نه اینکه سبب باشد و حکومتی در کار نخواهد بود.

علاوه بر اینکه سبب و مسبب را همه مسالک قبول ندارند که مجعول باشد:

اما بر مسلک شیخ مجعول نیست به علت اینکه قائل به مجعولیت احکام وضعی نیست بلکه احکام وضعی انتزاعیت هستند و اما بر مسلک کسانی که احکام وضعی مثل احکام تکلیفی مجعول هستند بخاطر اینکه سببیت انتزاعیت اعتباری است مثل اقم الصلوة لدکوک الشمس از این انتزاع می شود که دلوک سببیت دارد.

پس جواب شیخ از معارض صحیح نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo